(Minghui.org)

درود استاد، درود هم‌تمرین‌‏کنندگان:

آرژانتین مانند سایر کشورهای لاتین، فا را نسبتاً دیر کسب کرد. در زمان آغاز آزار و شکنجه در سال ۱۹۹۹، هیچ گروه تمرین فالون گونگی در آمریکای لاتین وجود نداشت. مزیت آن این است که ‌توانستیم در مورد چگونگی انجام پروژه‌های اصلاح فا از تمرین‌کنندگان آمریکایی، اروپایی و آسیایی چیزهایی بیاموزیم. در کنفرانس‌های تبادل تجربه‌ی گذشته، همگی تمامی کارهای بزرگی را که در پروژه‌های مختلف اعتباربخشی به فا انجام داده‌اند، به اشتراک گذاشتند. در مقایسه با آنها، احساس می‌کنم چیزی برای گفتن ندارم. امروز تمرین‌کنندگان جدیدتر بسیاری داریم، بنابراین امیدوارم بتوانم تجربه‌ام را در این مورد به اشتراک بگذارم که چطور روند تزکیه‌مان مملو از تلاش‌های دقیق و نظم و ترتیب‌های استاد می‌باشد.

در سال ۱۹۹۸، به‌خاطر کار شوهرم، برای دومین بار از آلمان به آرژانتین برگشتم. در ماه فوریه‌ی ۱۹۹۹، برای دیدن فرزندانم با هواپیما به آلمان رفتم و قبل از اینکه به آرژانتین برگردم، یکی از هم‌دانشگاهی‌هایم که تایوانی بود و در آلمان زندگی می‌کرد سه کتاب با جلد زرد به من داد. وی گفت که فالون گونگ واقعاً خوب است و در چین تحولات مثبت بسیاری ایجاد کرده است. در هواپیما صفحه‌ی اول کتاب را باز کردم و این جمله را خواندم، "هدایت حقیقی مردم به سوی سطوح بالا". با اینکه متوجه معنی "هدایت حقیقی مردم به سوی سطوح بالا" نشدم، حس کردم که این یک کتاب معمولی در مورد بودیسم نیست. بدون اینکه متوجه شوم، در طی ۱۲ ساعت پروازم در هواپیما، خواندن جوآن فالون، فالون گونگ و تشریح محتوای فالون دافا را به پایان رساندم. در ماه آوریل، از آلمان به تایوان سفر کردم و در منزل یکی از تمرین‌کنندگان، چند کتاب‌ دیگر دافا را هم گرفتم. پس از اینکه به آرژانتین برگشتم، فا را به تنهایی در منزل مطالعه می‌کردم. از اینگونه مطالعه کردن احساس کاملاً خوبی داشتم.

طی این مدت در سال ۱۹۹۸، "سخنرای در اولین کنفرانس در آمریکای شمالی" را خواندم. استاد بیان کردند:

"بسیاری از چنین نمونه‌هایی در نسخه‌هایی از جوآن فالون که به‌صورت غیرقانونی چاپ شده‌اند وجود دارند. خاطر جمع باشید که مراقب این مسائل هستید. اگر متوجه کلمات یا سطر‌های از قلم افتاده شدید، با خودکار خود آنها را اضافه کنید. در آینده، دیگر کتاب‌هایی که فاقد برخی از کلمات یا سطرها هستند را خریداری نکنید. به بیان دیگر، می‌توانید کتاب‌های با حروفچینی اصلی را بخرید، هیچ‌گاه کتاب‌هایی با حروفچینی جدید را خریداری نکنید."

اینکه استاد به چاپ غیرقانونی کتاب اهمیتی نمی‌دادند و فقط نگران این بودند که آیا اشتباهاتی وجود دارد و اینکه ممکن است نسخه‌هایی شامل اشتباهات به دست مردم برسد، مرا متعجب کرد. این چیزی نیست که حتی بهترین افراد هم نگران آن باشند. کم‌‌‌‌‌‌‌ کم متوجه شدم که استاد یک فرد عادی نیستند.

در تاریخ ۲۱ ژوئیه‌ی ۱۹۹۹، وقتی از خواب بیدار شدم در سرخط‌ خبرهای روزنامه‌ی بین‌المللی دیدم که فالون گونگ در چین ممنوع شده است. همیشه می‌دانستم که حزب فاسد کمونیست چین (ح.ک.چ) هرگز هیچ کار خوبی را انجام نمی‌دهد، بنابراین مطمئن بودم که فالون گونگ خوب است و به همین دلیل ممنوع شده بود. مقاله‌ای در مورد گزارشگری دیدم که از یک به اصطلاح کارشناس آرژانتین و چین پرسیده بود که آیا هیچ تمرین‌کننده‌ی فالون گونگی در آرژانتین وجود دارد یا نه. وی پاسخ داد که بر اساس اطلاعات او، هیچ کسی وجود ندارد. با خواندن این جمله، با ناراحتی زیاد فریاد زدم، "وجود دارد، من هستم!" این اولین باری بود که خودم را واقعاً به فالون گونگ مرتبط می‌دانستم. همچنین استاد را در قلبم احساس می‌کردم و از اینکه می‌دانستم حالا یک استاد دارم خوشحال بودم!

در مرحله‌ی اول تزکیه‌ام، هیچ تمرین‌کننده‌ی قدیمی‌ای‌ در اطرافم وجود نداشت تا بتوانیم درک‌های‌مان را با هم در میان بگذاریم و درک واضحی از این که استاد واقعاً چه کسی بودند نداشتم. در "سفر به شمال آمریکا برای آموزش فا" در مارس ۲۰۰۲، استاد بیان کردند:

"هیچ کسی نمی‌داند من چه‌کسی هستم. خودم هم نمی‌دانم چه‌کسی هستم. هرگز هیچ موجودی مرا ندیده است و هرگز هیچ موجودی مرا به هیچ اسمی خطاب نکرده است. من نه شکل و نه اسمی دارم و با هر چیزی که هر مخلوقی در عالم هستی را شکل می‌دهد متفاوت هستم. نسبت به موجودات ذی‌شعور در عالم هستی، من چیزی ندارم. شاید وقتی که دیگر عالم هستی نباشد، فقط من آنجا هستم. من هیچ ندارم. هیچ موجودی نمی‌داند من چه کسی هستم. اما بدون من، عالم هستی وجود نمی‌داشت. علتی که به اینجا آمده‌ام برای نجات موجودات ذی‌شعور در خلال اصلاح- فا در زمانی که افلاک عظیم عالم هستی در حال نابودی می‌باشد است."

وقتی این جملات را می‌خواندم، حس کردم زلزله‌ای در وجودم رخ می‌داد و پس از آن، انگار که بخش بشری وجودم درک کرد [که استاد چه کسی هستند]. قلمرو و عظمت استاد را دیدم.

استاد در سخنرانی هشتم جوآن فالون بیان کردند:

"ما مجبور شدیم از میان زحمت و پیچ و تاب فراوانی بگذریم تا اجازه‌ی بیان کردن این موضوع را به‌دست آوریم. من رازی ابدی را فاش کرده‌ام، راز اسرارها، که مطلقاً نمی‌توانست گفته شود. ماجرای درون تمام روش‌های مختلف تزکیه در سراسر تاریخ را برملا کرده‌ام..."

این قسمت از کتاب حتی بیشتر مرا تحت تأثیر قرار داد. استاد مجبور بودند تلاش فراوانی را صرف کنند؟ و همچنین در جستجوی "توافق" در چنان سطوح بالایی هستند؟ استاد در قلمرو بالا و ژرف خود، کارها را بدین طریق انجام می‌دهند، استاد امور را هماهنگ می‌کنند! پس از آن، هنگامی که می‌خواهم هماهنگی امور را انجام دهم، گه‌گاهی به خودم یادآوری می‌کنم که برای دست‌یابی به آنچه فا از ما می‌خواهد، نباید از پیچ و خم‌ها بترسیم، باید با دیگران ارتباط برقرار کنیم و بر اساس گفته‌های استاد، باید در موردش بحث و تبادل نظر کنیم، بردباری عظیم داشته باشیم، خود را در جایگاه دیگران بگذاریم، واقعاً دیگران را در نظر بگیریم و درعین حال در پی بهترین راه حل باشیم. این‌ها آموزه‌های استاد هستند و استاد درست چنین چیزی را در چنان قلمرو بالایی انجام می‌دهند.

پس از آغاز آزار و شکنجه احساس کردم، این کافی نیست که فا را به تنهایی در منزل مطالعه کنیم. به یاد دارم زمانی که از منزل آن تمرین‌کننده در آلمان تعدادی کتاب می‌گرفتم، آنها از یک وب‌سایت فالون دافا به نام مینگهویی نام برده بودند. وب‌سایت مینگهویی مسیر تزکیه‌ام را باز کرد. درمورد اتفاقاتی که در چین و خارج از آن برای فالون گونگ روی می‌داد، آگاه شدم. شاید اگر آشنایی من با مینگهویی نبود، یک مرید دافا نمی‌شدم و شاید امروز اینجا نبودم تا تجربه‌ام را با همگان به اشتراک بگذارم. از استاد سپاسگزارم و از تمامی آن مریدان ناشناس دافا سپاسگزارم که وقت و تلاش‌های خستگی‌ناپذیر خود را وقف مینگهویی می‌کنند.

از مینگهویی آموختم که باید یک محل تمرین برپا کنم. از مینگهویی آموختم که باید فا را با هم مطالعه کنیم. در ابتدا، از نسخه‌های کپی ‌شده‌ی جوآن فالون استفاده می‌کردیم و در سال ۲۰۰۳، نیاز مبرمی به داشتن کتاب احساس کردیم. اما در آن زمان نرخ تبدیل ارز آرژانتین به دلار آمریکا خیلی بالا بود و واردات نسخه‌ی اسپانیایی جوآن فالون، راه حلی برای دراز مدت نبود. بنابراین برای چاپ نسخه‌ی اسپانیایی جوآن فالون در آرژانتین درخواست مجوز دادیم.

وقتی شمار تمرین‌کنندگان آرژانتینی افزایش یافت، حس کردیم که باید برای تمام مردم اسپانیایی زبان کاری انجام دهیم تا موقعیتی برای کسب فا داشته باشند. تمام کار ترجمه به‌طور طبیعی توسط تمرین‌‌کنندگان آرژانتین انجام شد و به تدریج اِپُک تایمز اسپانیایی، یک وب‌سایت دافا و غیره راه‌‌اندازی شدند.

آرژانتین در جنوبی‌ترین نقطه‌ی جهان واقع شده است. در سال ۲۰۰۳، آرژانتین تنها تعداد کمی مهاجر از تایوان داشت که مدت‌ها قبل به اینجا آمده بودند. چهره‌های چینیِ خیلی کمی در خیابان‌ها به چشم می‌خورد. چین در نظر آرژانتین کشور بسیار دوری بود.

در سال ۲۰۰۴، شمار مهاجران چینی به آرژانتین به‌طور چشم‌گیری افزایش یافت. روزنامه‌ی اِپُک تایمز را در چند خیابان‌ از محله‌ای که هنوز خیابان تایوانی‌ها نامیده می‌شد، توزیع می‌کردیم. آنجا حالا پر از تازه‌واردهای چینی بود. نسخه‌هایی از اپک تایمز در هر جایی در خیابان‌ها روی زمین افتاده بود. احساسی از توهین و تهدید به ما دست می‌داد. وقتی نسخه‌های اپک تایمز را به چینی‌ها می‌دادیم، ما را برانداز می‌کردند و با بدگمانی می‌پرسیدند: "این برای چیست؟" وقتی می‌گفتیم که یک روزنامه است، فوراً می‌پرسیدند: "قیمت آن چقدر است؟ برای چه روزنامه بگیرم؟ نه، نمی‌خواهم." می‌پرسیدم: "چرا نمی‌خواهید؟"، می‌گفتند: "روزنامه چه فایده‌ای دارد؟ چیزی که من می‌خواهم دلار آمریکا است. اگر به من دلار آمریکا می‌دهی می‌گیرم!" سپس می‌پرسیدم: "شما تازه از چین آمده‌اید، درست است؟" آنها تعجب می‌کردند که چطور چنین چیزی را می‌دانم. می‌گفتم: "شما فقط دلار آمریکا را می‌خواهید. این فرهنگ واقعی حزب کمونیست چین است. امیدوارم بعد از خواندن این روزنامه و این مطالب، دیگر این‌ چنین صحبت نکنید." و در نتیجه‌ی این صحبت‌ها، برخی از آنها بعدها سعی می‌کردند مرا پیدا کنند و نسخه‌های جدید اپک تایمز را درخواست می‌کردند.

سفارت چین نگران شده بود. اولین بار وقتی در تماسی تلفنی تهدید شدم که مرا خواهند کشت، کنار آمدن با آن برایم مشکل بود. حالا فقط به آن می‌خندم، اما در آن زمان ما تمرین‌کنندگانی جدید بودیم. بعضی از تمرین‌کنندگان آرژانتینی که در آن زمان تمرین‌ها را نمایش می‌دادند در حین نمایش تمرینات، جرأت بستن چشمان‌شان را نداشتند، زیرا چهره‌های تهدیدآمیز بسیاری در اطراف‌شان حضور داشتند. ما ایستادگی کردیم و به‌تدریج مهاجران چینی بیشتر و بیشتری به آرژانتین آمدند. همه‌ی چینی‌ها خریدهای خود را در اطراف آن خیابان‌ها انجام می‌دادند و سفارت چین نیز بر آنها کنترل داشته و حضور آنها را زیر نظر داشت. خیابان تایوانی‌ها به محله‎ی چینی‌ها تغییر یافته بود.

به مدت نه سال، هر آخر هفته، در گوشه‌ای از مهم‌ترین چهارراه‌های محله‌ی چینی‌ها، بنرهایی را آویزان می‌کردیم و مطالب روشنگری حقیقت و نسخه‌های چینی و اسپانیایی اپک تایمز را بر روی میزی به نمایش می‌گذاشتیم. شیطان همیشه سعی داشت با ما مداخله کند. از فرمانداری شهر درخواست مجوز کردیم که اعتبار آن یک سال بود. سفارت چین بارها و بارها سعی کرد مانع از این شود که بنرهای فالون دافا را آویزان کنیم؛ آنها از بنرهای دافا در محله چینی‌ها متنفر بودند. اما این چیزی است که ما اصلاً تحمل نمی‌کنیم؛ به هیچ کسی اجازه‌ نمی‌دهیم به بنرهای دافا دست بزند.

سال گذشته، فرمانداری شهر تقاطعی را که غرفه‌مان در آنجا دایر بود، تغییر داد و آن را به پیاده‌رو تبدیل کرد. ما نیز واقعاً تصمیم گرفتیم که در وسط این پیاده‌رو، تمرین‌های فالون گونگ را به نمایش بگذاریم. پلیس ترافیکِ شهری صرفاً نگاهی می‌کرد و چیزی نمی‌گفت. اما شیطان خیلی حسادت می‌کرد و از آنجا که مجوز تمرین در وسط پیاده‌رو را نداشتیم، تهدید کرد که ما را متهم خواهد کرد. فقط آنها را نادیده گرفته و به انجام کاری که می‌خواستیم ادامه دادیم و با افکار درست به مقابله با تمام مداخلات پرداختیم. در نتیجه، امروز حضور فالون دافا به یک صحنه‌ی دائمی و ضروری در محله‌ی چینی‌ها تبدیل شده است. تمرین‌کنندگان جدید بسیاری هستند که پس از دریافت فلایرهای ما در محله‌ی چینی‌ها این تمرین را شروع کردند.

محله‌ی چینی‌ها برای گردشگران و آرژانتینی‌ها به مکانی توریستی تبدیل شده است. همیشه در روزهای آخر هفته سِیلی از مردم به آنجا می‌آیند و همه‌ی آنها می‌توانند حضور فالون دافا را بینند و حقیقت را دریابند. فضای آنجا تغییر کرده است. شیطان نتوانست هیچ کاری بر علیه ما انجام دهد و شانسی برای محکوم کردن ما در فرمانداری شهر به‌دست نیاورد. هر زمان که درخواست مجوزی می‌کنیم بلافاصله صادر می‌شود. چینی‌های تازه‌وارد در آرژانتین، همگی از دیدن ما که درحال نمایش تمرین‌های فالون گونگ در وسط پیاده‌رو بودیم، شگفت‌زده می‌شدند. آنها پس از آگاهی از حقیقت، دیگر دروغ‌هایی را که سفارت چین منتشر می‌کرد، باور نمی‌کردند. آن به این خاطر بود که ما تمرین‌کنندگان از مداخله‌های ح.ک.چ نترسیدیم و بدون توجه به آنچه که اتفاق می‌افتاد، با افکار درست مقاومت کردیم. هرچه مداخله‌ی بیشتری وجود داشته باشد، بیشتر ثابت می‌کند که آنچه در حال انجامش هستیم همان چیزی است که شیطان بیشترین تنفر را از آن دارد، زیرا می‌تواند موجودات ذی‌شعور بیشتری را نجات دهد.

برای بیش از شش سال، مطالب روشنگری حقیقت را در سفارت چین توزیع ‌کرده‌ایم، جایی که چینی‌ها برای امور اداری و مردم غیرچینی برای امور ویزا هر روز به آنجا می‌روند. در انجام این کار موفق شدیم، زیرا در طی چندین سال از میان مبارزه‌ی بزرگی گذشتیم. در ابتدا، هر زمان که آنجا بودیم، فردی از سفارت بیرون می‌آمد، با صدای بلند ناسزا می‌گفت و سعی می‌کرد به زور ما را از آنجا دور کند. وقتی نتیجه‌ای نمی‌گرفتند، با پلیس تماس گرفته و می‌گفتند که تروریست‌ها پشت در هستند. پلیس‌های مسلح با نگرانی و عجله می‌آمدند. معمولاً در جریان تظاهرات در آرژانتین خشونت امری عادی است. اما ما آنقدر آرام و صلح‌جو به نظر می‌رسیدیم که پلیس واقعاً احساس آرامش می‌کرد و ما را دوست داشت. گاهی اوقات درحالی که در پیاده‌روی جلوی سفارت می‌نشستیم، افکار درست می‌فرستادیم و وقتی سفارت با پلیس تماس می‌گرفت، آنها نمی‌خواستند ذره‌ای مزاحم ما شوند. پلیس فقط می‌خواست بداند که چه وقت در نظر داریم آنجا را ترک کنیم و گاهی از ما می‌خواستند که کمی دورتر از درِ سفارت بایستیم. می‌گفتیم سفارت ادعا می‌کند که پیاده‌رو متعلق به آنها است و اینکه پلیس به دستورات آنها عمل خواهد کرد. بعداً متوجه شدیم که پلیس به سفارت اخطار داده بود که دیگر به‌خاطر فالون گونگ با آنها تماس نگیرد؛ پلیس گفته بود که نمی‌تواند با افراد آرام و صلح‌طلب در پیاده‌رو کاری داشته باشد. از آن پس، هر روزی که سفارت باز باشد، اطلاعات آزار و شکنجه را آشکارا و باوقار در مقابل درِ سفارت به دست مردم می‌دهیم.

شِن‌یون دو بار به آرژانتین آمده است. اولین بار در سال ۲۰۰۹ بود که هنرمندان دقیقاً قبل از سوار شدن به هواپیما ویزای خود را دریافت کردند. طی مدتی که شن یون اینجا بود، آنفولانزای مرغی در آرژانتین شیوع پیدا کرده بود. دولت آرژانتین از همگان خواست که از رفتن به مکان‌های عمومی خودداری کنند. به نظر می‌رسید که شیوع آنفولانزای مرغی برای مداخله با شن یون برنامه‌ریزی شده بود. در ماه دسامبر سال گذشته، شن یون دوباره به اینجا آمد. آنها این بار به راحتی ویزا گرفتند، اما دلایل دیگری وجود داشت که نتوانستیم سالن آمفی‌تأتر را پر کنیم. اما می‌دانیم که اگر مریدان دافا به خوبی عمل کنند، هیچ ‌یک از عوامل خارجی در اجتماع، شن یون را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد. با اینکه شن یون برای چند روز توانست توجه جریان اصلی جامعه را به خود جلب کند، اما نتوانستیم موجودات ذی‌شعور بیشتری را نجات دهیم. مکزیک درخصوص شن یون بسیار خوب عمل کرد و رکورد فروش بلیت را شکست. هر یک از تمرین‌کنندگان قدیمی و جدید در مکزیک امور شخصی خود را کنار گذاشته و توانستند از ۱۰۰٪ زمان و تلاش خود برای شن یون استفاده کنند. به همین دلیل توانستند افراد بسیار زیادی را نجات دهند. با دیدن آنها، توانستیم کاستی‌های خودمان را تشخیص دهیم.

با تبادل تجربه و نگاه به درون متوجه شدیم که برای نجات افراد بیشتر، ۱۰۰٪ تلاش نکرده بودیم. عامل اراده نیز تأثیرگذار بود. پس از اینکه مطلع شدیم شن یون در ماه دسامبر می‌آید، با موانع بسیاری مواجه شدیم، از جمله لغو محل برگزاری به دلیل مشکلات فنی، تغییر در تاریخ برگزاری، مشکلات ویزا و همه‌ی چنین چیزهایی که باعث می‌شد تمرین‌کنندگان اغلب از اینکه واقعاً شن یون می‌تواند بیاید یا نه، مطمئن نباشند. پس از تبادل تجربه متوجه شدیم که توانایی‌مان برای مقاومت در برابر موانع کافی نبود. این موانع با عزم و اراده‌مان مداخله می‌کرد. مشکلاتی در ارتباط با اعتماد به نفس، مانند احساس عقب‌نشینی و تسلیم ظاهر شده بود. به دلیل تغییر در محل برگزاری، فقط دو ماه برای تبلیغ و فروش بلیت‌ها وقت داشتیم و برخی از تمرین‌کنندگان نمی‌توانستند تمام امور شخصی خود را رها کنند و روی فروش بلیت‌ها تمرکز کنند و مسائلی از این قبیل. این‌ها همه مسائل تزکیه‌ای بودند.

پس از اجرای سال ۲۰۰۹ شن یون در آرژانتین، تقریباً با تمام تمرین‌کنندگان به نحوی مداخله شد. خیلی از افرادی که وابستگی‌های شهوت، حسادت و غیره را به‌طور کامل رها نکرده بودند، دوباره مورد مداخله قرار گرفتند. برخی نمی‌توانستند فا را مطالعه کنند، مرتکب اشتباهاتی می‌شدند و حتی از دافا دور شدند. با اینکه وضعیت برخی بهبود یافت، اما این بار، همان سختی‌ها ظاهر شدند. به همین دلیل سال گذشته قبل از اینکه شن یون به آرژانتین بیاید، تزکیه‌ی شین‌شینگ خود را ارتقا دادیم، با قدرت فا را مطالعه کردیم، با یکدیگر به تبادل تجربه پرداختیم و با کسانی که با آنها مداخله شده بود تماس گرفتیم و از آنها خواستیم تا به گروه مطالعه بازگردند. اما این بار پس از اینکه شن یون از اینجا رفت، باز هم برخی از تمرین‌کنندگان نتوانستند با افکار درست مداخلات را از بین ببرند و دوباره از گروه مطالعه‌ فاصله گرفتند.

الزامات برای شن یون بسیار بالا است. آزمایش‌های قبل و بعد از آن خیلی شدید هستند. بدون از بین بردن افکار بشری و وابستگی‌ها، محنت‌ها همیشه شدیدتر به نظر می‌رسند. به ویژه اینکه به دلیل مداخلات، به خوبی انجام دادن سه کار به‌طور خاصی دشوار است و مقاومت در برابر محنت‌ها و پشت سر گذاشتن آنها سخت‌تر است. هدف مداخله‌ها چیزی جز به پایین کشیدن مریدان دافا نیست، به خصوص آنهایی که استعدادها و توانایی‌هایی دارند. درحال حاضر خود را برای شن یون ۲۰۱۴ آماده می‌کنیم، فا را مطالعه می‌کنیم، تبادل تجربه می‌کنیم، افکار بشری را از بین می‌بریم، به خوبی هماهنگی ایجاد می‌کنیم، روشنگری حقیقت می‌کنیم، افکار درست می‌فرستیم و توانایی خود را برای مقاومت در برابر مشکلات بالا می‌بریم. اینها برخی از چیزهایی هستند که باید به‌دست آوریم، تا بتوانیم شایسته‌ی این نیک‌خواهی و فرصت دوباره‌ای که استاد به ما عطا کرده‌اند باشیم.

وقتی در سال ۲۰۰۵ یکی از مقامات رده‌بالای ح.ک.چ که در جنایات علیه فالون گونگ دست داشت از آرژانتین دیدار می‌کرد، شکایت و دادخواستی تنظیم کردیم. روز بعد از آن، در طول ملاقات آن مقام رده‌بالای ح.ک.چ با کنگره‌ی آرژانتین، چند تن از تمرین‌کنندگان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. بدیهی است که آن به دلیل خشم شیطان بود، درست مثل وضعیت تمرین‌کنندگانی که در میدان تیان‌آن‌من مورد ضرب و شتم قرار گرفته و مجروح شدند. اما درحال حاضر در دادگاه کیفری آرژانتین بیش از یک شکایت کیفری بر علیه آن چند تبهکار چینی وجود دارد که توسط سفارت چین برای حمله به ما تحریک شده بودند. پس از این حمله، از تمرین‌کننده‌ای در کشوری دیگر شنیدیم که می‌گفت: "چرا تمرین‌کنندگان آرژانتین همیشه مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند؟ آیا کارهایی را به خوبی انجام نمی‌دهید؟" پس از شنیدن آن، احساس خیلی بدی داشتم؛ به بیان دیگر آیا به دلیل اینکه مریدان دافا خوب عمل نمی‌کنند، باید مورد ضرب و شتم قرار گیرند؟ ما مریدان استاد هستیم و استاد مسئول ما هستند. البته، اگر به درستی عمل کنیم، شیطان نمی‌تواند آسیبی به ما برساند، اما در طول آزار و شکنجه، شیطان دست از کارهای شرورانه‌ی خود برنمی‌دارد. شروع کردیم تا پرونده‌های حقوقی خود را به جریان بیندازیم و بااستفاد از آزار و شکنجه در خاک آرژانتین، به روشنگری حقیقت‌مان قدرت بیشتری بدهیم.

در سال ۲۰۰۵، یک قاضی پرونده را قبول کرد. این قاضی در دسامبر ۲۰۰۹، پس از چهار سال تحقیق و بررسی و جمع‌آوری مدارک و شواهد از تعداد زیادی از تمرین کنندگان و با به‌کارگیری اصل صلاحیت قضایی جهانی، قرار توقیف بین‌المللی را صادر کرد و از اینترپل خواست که مدعی علیه‌ها را که دو تن از مقامات عالی‌رتبه‌ی ح.ک.چ بودند به هنگام خروج از چین بازداشت کند و برای محاکمه در آرژانتین به‌خاطر جنایات‌شان علیه بشریت، تسلیم این کشور نماید.

سفارت چین در آرژانتین با صدور قرار توقیف بین‌المللی توسط یک قاضی آرژانتینی شوکه شد. آنها بلافاصله یک یادداشت دیپلماتیک به وزیر امور خارجه‌ی آرژانتین، مقامات دادگاه و وزرای مختلف دولت‌ ارسال کردند و خواستار "پایان دادن به تمامی پرونده‌های مربوط به فالون گونگ" شدند و تهدید کردند که این پرونده روابط دوجانبه‌ی بین چین و آرژانتین را تضعیف خواهد کرد. پس از آن طولی نکشید که این قاضی به زور مجبور به استعفا شد. قاضی دیگری سریعآً از طرف دولت آرژانتین جایگزین وی شد و در اولین روز کاری خود قرار توقیف بین‌المللی را لغو کرد و به دلیل فقدان شواهد و مدارک پرونده را مختومه اعلام کرد. بعداً برای دو بار درخواست تجدید نظر دادیم و ماه گذشته دادگاه عالی کیفری حکم دادگاه استیناف کیفری فدرال در خصوص مختومه اعلام کردن این پرونده را رد کرد و دستور داد که این پرونده به شعبه‌ی اصلی شماره‌ی نه دادگاه کیفری فدرال ارجاع داده شود و محاکمه‌ی مجدد مدعی علیه‌ها به‌خاطر جرم نسل‌کشی و جنایات انجام شده بر علیه بشریت، به جریان بیفتد.

وکیل که یک فرد غیرتمرین‌کننده بود و قاضی، به دلیل حمایت‌های عادلانه از فالون گونگ، با مداخلات مختلفی مواجه شدند. قاضی به دروغ متهم شد و پرونده‌اش تعمداً پیگیری نمی‌شود. به همین دلیل تا زمانی که نتیجه‌ی این پرونده مشخص نشود، وی قادر نخواهد بود در هیچ نهاد دولتی خدمت کند؛ فقط می‌تواند به‌عنوان یک وکیل کار کند. با این حال، برای آنها خوشحال هستم زیرا استاد در "آموزش فا در کنفرانس فای ایالات متحده‌ی غربی ۲۰۰۰" می‌فرمایند: "...هرکسی که از دافا حمایت می‌کند یا از دافا دفاع می‌نماید، برای خود در حال بنا کردن هستی وجودش در آینده است و در حال گذاشتن بنیانی برای به‌دست آوردن فا در آینده است."

امروز ح.ک.چ شرور مهم‌ترین شریک تجاری آرژانتین است. هفته‌ی گذشته ح.ک.چ وعده‌ی تهیه‌ی ده میلیارد دلار آمریکا را به آرژانتین داد. در محیط سیاسی بسیار پیچیده و دائماً درحال تغییرِ آرژانتین، بازگرداندن قرار توقیف بین‌المللی به افکار درست بسیاری نیاز دارد. البته با وجود مداخله‌ از سوی سیاست آرژانتین، این پرونده‌ها برای سال‌های زیادی نقش مهمی در روشنگری حقیقت برای جامعه‌ی حقوقی اینجا ایفا کرده است و آنها تلاش‌های فالون گونگ را تحسین می‌کنند. با این حال، استاد در آموزش فا در کنفرانس فای بین‌المللی نیویورک بزرگ ۲۰۰۹ بیان کردند:

"بیایید درباره‌ی شرایط اقتصادی دنیا نگران نباشیم. این‌که چه کسی قدرت را در دست دارد یا این‌که جایی در روزی چه اتفاقی می‌افتد هیچ ارتباطی با تزکیه‌ی ما ندارد. تمرکز ما بر نجات مردم است،‌ همین و بس."

پیش از اینکه فا را کسب کنم، در فکر ترک آمریکای جنوبی بودم، هرچند که با مطالعه‌ی بیشتر فا از این کار صرف‌نظر کردم. اما در سال‌های اخیر، پس از برگزاری شن یون ۲۰۰۹ و نتیجه‌ی دادخواست در سال ۲۰۰۹، بسیاری از تمرین‌کنندگان با رنج‌ها و محنت‌هایی مواجه شدند. در میان کشمکش‌های شین‌شینگ ضعیفم، گاهی اوقات فقط می‌خواستم اینجا را ترک کرده و به کشور دیگری بروم. فکر می‌کردم که می‌توانم در هر جایی به فا اعتبار ببخشم– در تایوان، اروپا و یا هر کشور انگلیسی زبان دیگر. از روی سادگی، در تعجب بودم که چرا عهد بسته‌ام که به آمریکای جنوبی بیایم، جایی که تمرین‌کنندگان چینی خیلی کمی هستند. می‌خواستم اینجا را ترک کنم. بهانه‌ام این بود که آرژانتین کشور من نیست؛ من یک شهروند آمریکای لاتین نیستم. همسرم پس از بازنشستگی به خاطر من در آرژانتین ماند. او تمرین‌کننده نیست، اما وی نیز با مداخلات روحی و جسمی متفاوتی مواجه شد. چقدر گاهی آرزو می‌کردم که می‌توانستم بی‌سر و صدا در پروژه‌ای شرکت کنم، کارهایم را به خوبی انجام دهم، صرفاً امور دیگران را هماهنگ کنم؛ آن وقت تزکیه بسیار ساده‌تر می‌بود.

اما با سال‌ها مطالعه‌ی فا، برایم روشن است که مسیر تزکیه‌ی من آن نیست. مسیری که باید تزکیه کنم نگرانی، مسئول بودن، مشغول بودن، تحمل فشار و غیره است. استاد بارها با نیک‌خواهی بیان کردند که باید عهد و پیمان‌های‌مان را تمام و کمال به انجام برسانیم. استاد به یک چنین جای کثیفی آمدند، اما می‌فرمایند که مریدان دافا تنها امید موجودات ذی‌شعور هستند. اما در حقیقت استاد تنها امید همگان هستند. با اینکه استاد می‌فرمایند ما درحال کمک به ایشان هستیم، واقعیت این است که استاد چنان فرصت بزرگی را به ما می‌دهند تا تعالی یابیم، فرصتی که افتخار بسیار بزرگی است. این نوع نیک‌خواهی حد و مرزی ندارد. اگر به درستی عمل نکنیم، افراد زیادی شانس خود را برای نجات یافتن از دست خواهند داد. با این فکر، احساس شرمندگی کردم و فکر ترک این منطقه را از سرم بیرون کردم. سه سال پیش، دخترم دو فرزند دخترش را برای یادگیری زبان چینی به تایوان برد. بعدها او نیز یک مرید دافا شد. سال گذشته، بدون اینکه من چیزی بگویم، خودش تصمیم گرفت که با دو دخترش به آرژانتین نقل مکان کند و به جریان اعتباربخشی به فا در آمریکای لاتین بپیوندد. به لطف نیک‌خواهی استاد، حالا بهانه‌ی کمتری برای ترک این منطقه دارم.

هیچ تمرین‌کننده‌ی آمریکای لاتین تاکنون تجربه‌اش را در یک کنفرانس تبادل تجربه‌ی بین‌المللی به اشتراک نگذاشته است، اما حالا تمام تمرین‌کنندگان بالغ‌تر شده‌اند. امیدوارم بتوانم نمونه‌ای به جای بگذارم تا در کنفرانس تبادل تجربه‌ی بعدی، تمرین‌کنندگان بیشتری تجارب خود را به اشتراک بگذارند و بهتر از من عمل کنند. به برکت نیک‌خواهی استاد، در حال حاضر از شمال منطقه، کشورهای مکزیک، سانتو دومینگو، پاناما، گواتمالا، اکوادور تا ونزوئلا، کلمبیا، پرو، برزیل و از کناره‌ی جنوب، شیلی و آرژانتین، مریدان دافایی دارند که مشغول اعتباربخشی به فا هستند. قابل ذکر است که اخیراً تمرین‌کنندگان جدید بسیاری دافا را کسب کرده‌اند و اکثرشان درک خیلی خوبی از فا دارند و سطح شین‌شینگ آنها نیز کاملاً بالا است. هنوز راه درازی پیش رو داریم. بهترین هدیه‌ی تولد برای استاد این است که با تمام وجود و قلب‌مان برای کمک به استاد در نجات تمام موجودات ذی‌شعور تلاش کنیم.

به نمایندگی از تمامی مریدان دافا در آمریکای لاتین، مایلیم از استاد به خاطر نگرانی و مراقبت از همه‌ی افراد در اینجا، تشکر کنیم. هیچ کلمه‌ای بیان‌گر قدردانی‌مان نیست.

از استاد سپاسگزارم، از همگان سپاسگزارم.