(Minghui.org) قبل از اینکه تمرین فالون دافا را آغاز کنم، فکر نمی‌کردم به کسی احساس حسادت داشته باشم و از مشاهدۀ اینکه همه چیز برای خانواده، دوستان و همکارانم به‌خوبی پیش می‌رود خوشحال بودم.حتی پس از اینکه تزکیه را آغاز کردم، فکر می‌کردم رها کردن حسادت در مقایسه با سایر خصوصیات بدی که باید تزکیه کنم،آسانتر است.

استاد بیان کردند:

«اما معمولاً وقتی تضادی پیش می‌آید، اگر شما را برانگیخته نکند، به‌حساب نمی‌آید، اثری ندارد و شما قادر نیستید به‌واسطه‌ی آن رشد کنید.» (جوآن فالون)  

اخیراً مقاله تبادل تجربه‌ای را به وب‌سایت مینگهویی ارائه دادم. بعد آن را با تمرین‌کننده مسنی به‌اشتراک گذاشتم. به من گفت که او نیز می‌خواهد درباره همین موضوع مقاله‌ای بنویسد. تبادل تجربه‌ام را خواند و گفت: «مقاله‌ای را که به‌اشتراک گذاشتی عالی است! ما بسیار خوش‌اقبال هستیم که کسی را مانند شما در منطقه‌مان داریم!» احساس غرور می‌کردم و ازخودم راضی شده بودم.

چند روز بعد، این تمرین‌کننده از همسرم خواست تا مقاله‌اش را به مینگهویی ارائه دهد. او آن را به من نشان داد و مشتاق بود نظرم را درباره آن بداند. من زیرلب گفتم: « بد نیست» و منظورم این بود که مقاله‌اش به‌خوبی مقاله من نبود.

روز بعد، این هم‌تمرین‌کننده به خانه‌ام آمد و نظرم را درباره مقاله تبادل تجربه‌اش پرسید. گفتم: خوب است. برای فردی به سن شما ابداً بد نیست» و با خود فکر می‌‌کردم: «دو مقاله در مینگهویی منتشر کرده‌ام. چگونه مقاله تو می‌تواند به‌خوبی مقاله من باشد؟»

اما چند روز بعد، از دیدن مقاله‌اش در وب‌سایت مینگهویی تعجب کردم. باید می‌پذیرفتم که  به او حسادت می‌کنم و احساس می‌کردم در حقم بی‌انصافی شده است که مقاله‌ام را منتشر نکرده‌اند.

استاد بیان کردند:

« دو طرز تفکر، نتایج متفاوتی را به بار می‌آورند. آن می‌تواند حسادت شخص را برانگیزد، زیرا اگر کسی کاری را خوب انجام دهد، به‌جای اینکه برای او خوشحال بود، در ذهن و روان مردم احساس ناراحتی به‌وجود می‌آید. این می‌تواند منجر به این مشکل شود... این قانون وجود دارد: اگر در مسیر تزکیه حسادت از بین نرود، فرد نمی‌تواند به ثمره‌ی حقیقی نائل شود، مطلقاً نمی‌تواند به ثمره‌ی حقیقی نائل شود.» (جوآن فالون)

متوجه شدم که هنوز به دیگران حسادت می‌کنم و استاد آن را آشکار کرده بودند. باید آن را رها کنم.

هم‌تمرین‌کنندگان گفتند که نوشتن مقاله تبادل تجربه روندی از پیشرفت فرد است. اهمیتی ندارد که مقاله منتشر می‌شود یا نه. اما این مسئله اهمیت دارد که حسادت، شوق و اشتیاق، وابستگی‌ها به شهرت، خودخواهی  و انواع دیگر وابستگی‌ها از سطوح کوچک زندگیم را رها کنم. این به من کمک خواهد کرد که سطح تزکیه‌ام را ارتقاء دهم.