(Minghui.org) در تابستان سال ۲۰۰۸ یک مغازه خواروبار فروشی باز کردم. آنقدر مشغول به کار بودم که زمان بسیار کمی را صرف مطالعه فا میکردم. نیروهای کهن از وابستگی قویام به کسب و کار استفاده کردند و کمکم علائم بیماری زونا، جوشهای خارشی و دردناک پوستی، را تجربه کردم.
وقتی این آزار و شکنجه را تصدیق کردم، عفونت بهسرعت در بدنم پخش شد. یکی از دوستانم به من گفت که این یک بیماری بسیار خطرناک و لاعلاج است و اینکه بهزودی میمیرم.
سراسر بدنم و حتی استخوانهایم درد میکردند. نمیدانستم برای اینکه احساس بهتری داشته باشم باید چه کنم.
درحالیکه گریه میکردم به استاد گفتم که میخواهم از برخی از روشهای مردم عادی برای تسکین درد استفاده کنم. بعد از آن فکری به ذهنم خطور کرد: «موجودات خدایی برای معالجه نزد دکتر عادی نمیروند. چطور یک فرد عادی میتواند بیماری یک موجود خدایی را درمان کند؟»
حتی با این اشاره از جانب استاد، به درمانگاهی رفتم و بهمدت سه روز آمپولهایی به من تزریق شد. اما آن درمان هیچ اثری بر من نداشت. چند روش دیگر را امتحان کردم و باز هیچ بهبودی ندیدم.
تمرینکنندهای وضعیتم را شنید و به دیدنم آمد. از ترس اینکه آبرویم برود، آنچه بر من روی داده بود را به او نگفتم.
چند روز بعد تمرینکننده دیگری را دیدم. او چیزهای بسیار بدی در میدانم در بعد دیگری دید که این مشکل را ایجاد میکردند.
کمکم ترس بر من غلبه کرد و احساس کردم که دیگر کنترلی بر بدنم ندارم. سرگیجه داشتم و احساس میکردم که چیزی سرم را پوشانده بود. خیلی ترسیده بودم.
آنشب از درد خوابم نبرد. احساس کردم که موجودی شبیه مار قفسه سینهام را احاطه کرده بود و با من مداخله میکرد.
بهمدت نه روز در وضعیتی نیمه اغماء بودم. بسیاری از مردم فکر میکردند که در شرف مرگ هستم. من نیز ناامید شده بودم و با خود فکر کردم: حتی اگر بمیرم، به این دلیل است که در تزکیهام خوب عمل نکردهام. اما نمیخواستم بهدلیل خوب عمل نکردنم هیچ آسیبی به شهرت فا برسانم.
با این حال نه روز بعد هیچ اتفاقی نیفتاد و من هنوز زنده بودم. به این درک رسیدم که نباید اینگونه این دنیا را ترک کنم زیرا هنوز مأموریتم را بهعنوان یک مرید دافای دوره اصلاح فا بهاتمام نرساندهام.
نیکخواهی و رستگاری عرضه شده توسط استاد مرا به گریه انداخت، مقابل تصویر ایشان زانو زدم و قول دادم که وابستگی به مرگ و به خودم را رها کنم و مسیر الهیای که استاد برایم ترتیب دادهاند را بپیمایم.
با اینکه راه رفتن هنوز برایم مشکل بود، روز بعد با کمک استاد برای روشنگری حقیقت بیرون رفتم.
خودم را بهعنوان تزکیه کننده درنظر گرفتم. از شدت درد نتوانستم بخوابم و زمان را صرف مطالعه فا، انجام تمرینها و فرستادن افکار درست کردم. با وجود مداوم فا در ذهنم، احساس کردم که ذهنم بسیار خالص است و افکار درستم قویتر میشوند.
یک بار هنگام فرستادن افکار درست از استاد خواستم به من قدرت بخشند. نیروی قوی فالون را احساس کردم که موجودات اهریمنی را که مرا آزار میدادند ازبین میبرد. تشویق شدم و فهمیدم که استاد با من هستند.
در زمان دیگری نتوانستم بهخواب بروم و فکر کردم: «آیا باید فا را مطالعه کنم یا تمرینها را انجام دهم؟» سپس فای استاد به ذهنم آمد.
«فا میتواند تمام وابستگیها را درهم شکند، فا میتواند تمام شیطانها را منهدم کند، فا میتواند تمام دروغها را متلاشی کند و فا میتواند افکار درست را نیرومند کند.» («مداخله را دور کنید»، نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر ۲)
بنابراین فا را مطالعه کردم.
لحظات مشابه بسیاری بود که استاد به من یادآوری کردند که قلبم را بر فا نگاه دارم و در تزکیه کوشاتر باشم. میدانستم که استاد هر فکر مرا نظاره میکنند.
با حمایت استاد و تشویق و کمک تمرینکنندگان، ایمان قوتری به استاد رشد دادم و بهطور کوشاتری تزکیه کردم. محنتهای جسمی بهتدریج ازبین رفتند. مخصوصاً قدردان فرصتی که استاد به من دادند هستند تا در اصلاح فا به ایشان کمک کنم و درک میکنم که این فرصت به قیمت فداکاری عظیم ایشان ایجاد شده است.
درنتیجه این تجربه، اکنون حقیقتاً تزکیه را بسیار جدی میگیرم و در تزکیه شخصیام و نجات موجودات ذیشعور سست نشدهام. وقتی همتمرینکنندگانی را میبینم که از محنتهای مشابهی رنج میبرند، ماجرایم را با آنها بهاشتراک میگذارم و آنها را تشویق میکنم که به استاد ایمان داشته باشند و در تزکیه بهتر عمل کنند. تمرینکنندهای با علائم جدی سرطان سینه، پس از مطالعه زیاد فا و انجام کارها با افکار درست قوی از این محنت عبور کرد.
استاد بیان کردند:
«در لحظات حیاتی، وقتی بر سر دوراهیای قرار میگیرید که آیا قادر هستید آن را با موفقیت پشت سر گذارید، اگر بهطور ضعیف عمل کنید زندگیتان را از دست میدهید اما اگر بهخوبی عمل کنید از آن خواهید گذشت.» («آموزش فای ارائه شده در کنفرانس فای سان فرانسیسکو ۲۰۱۴»)
امیدوارم هر تمرینکنندهای که با محنتهای شدید مواجه میشود بتواند از آن وضعیت عبور کند. وقتی خودمان را سختکوشانه تزکیه کنیم و هر کاری را بر اساس فا انجام دهیم، خواهیم فهمید که تمام محنتها در واقع توهمات هستند. با راهنمایی فا میتوانیم محنتها را به چیز خوبی تبدیل کنیم و در عمل کردن به مسئولیتهایمان بهعنوان یک مرید دافا کوشاتر باشیم.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه رشد و اصلاح خود