(Minghui.org) تمرین‌‌کنندگان فالون دافا در جامعه‌‍ای زندگی می‌کنند که مملو از اطلاعات آلوده و منحرف است؛ چنین اطلاعاتی می‌‍توانند با تمرین تزکیه‌مان مداخله کنند. بنابراین باید از بین بروند تا بتوانیم افکارمان را درست و روشن نگه داریم و سه کار را به خوبی انجام دهیم.

ما در عصر اطلاعات الکترونیک زندگی می‌کنیم. وقتی تلفن هوشمند خود را روشن می‌کنید، انواع و اقسام اطلاعات درهم و برهم و فاسد، شامل مطالب روابط جنسی، سرگرمی‌های بی‌محتوا، قماربازی یا شایعات محض سروکله‌شان پیدا می‌‍شود.

دو نوع از اطلاعات فاسد

دو نوع اطلاعات فاسد وجود دارد. یک نوع از خارج وارد ذهن می‌‍شود و نوع دیگر از قبل در ذهن تثبیت شده است. برای جلوگیری از آلوده شدنِ بیشتر ذهن، باید چنین مداخله‌ای را پس بزنیم. نباید مطالب ناپاک یا چیز‌های نامربوط به تزکیه‌مان را بخوانیم، به آنها گوش دهیم یا آنها را تماشا کنیم.

من از وی‌چت استفاده می‌کنم که یک برنامه پیغام‌رسانِ پرسرعت چینی است. می‌‍توانم آیتم‌هایی را در این برنامه تنظیم کنم تا تمام داده‌های ورودی آلوده مسدود شوند و از این برنامه به‌عنوان یک وسیله‌ی ارتباطیِ پاک و سالم استفاده کنم.

قبلاً چرندیاتی را که وارد گوشی‌ام می‌شد، دریافت می‌کردم و آنها را می‌خواندم. این ذهن مرا آلوده می‌کرد و نمی‌گذاشت صبح‌ها برای فرستادن افکار درست به موقع از خواب بیدار شوم. حتی وقتی بیدار می‌شدم، خواب‌آلود بودم و کمی بعد از فرستادن افکار، به رختخواب برمی‌گشتم و دوباره می‌خوابیدم.

یک بار که متوجه مداخله ایجادشده توسط این اطلاعات دیجیتالی شدم، از خواندن تمام آنها دست کشیدم و به دفعات مختلف افکار درست فرستادم تا مداخله‌ای را که در ذهنم وجود داشت، پاک کنم.

نتیجه این شد که دیگر نیاز نداشتم برای بیدار شدن در صبح، زنگ هشدار بگذارم و دیگر بعد از فرستادن افکار درست در صبح، به خواب بیشتری احتیاج نداشتم.

علت ریشه‌ای، وابستگی‌های‌مان هستند

اما هر گاه چیزی را می‌خواندم که نباید آن را می‌خواندم، این مداخله بازمی‌گشت. مانند یک چرخه بود .متوجه شدم باید آن وابستگی را بیابم؛ وابستگی‌ای که مرا وادار به خواندن چیزهایی می‌کرد که برای تزکیه‌ام خوب نبودند. به درونم نگاه کردم و چند وابستگی‌ام را پیدا کردم، از جمله کنجکاوی، غرور و حرص و آز.

درباره بعضی افراد و چیزهای خاص کنجکاو بودم و می‌خواستم آنها را عمیق‌تر کشف کنم. پس به آن اشخاص وصل می‌شدم و ذهنم مشغول چیزهایی می‌شد که به آنها مربوط بود. وقتی به موضوعات خاصی می‌رسید، قضاوت‍‌های خودم را داشتم و باید می‌دیدم که آیا حق با من بوده یا نه. آیا من ازخودراضی بودم؟

یک موجود خدایی هرگز حریص نیست و من از حریص بودن درسی گرفتم. بسیار علاقه‌مند به تخفیف‌های دوبرابری ۱۱ و ۱۲ درصدی یک سایت معروف خرید بودم.

در گذشته به محصولات مراقبت  از پوست بسیار وابسته بودم و می‌دانستم که در سطح، این وابستگی به ظاهر و به‌طور عمیق‌تر وابستگی به شهوت است.

ابتدا فکر کردم طی دوره تخفیف سایت، برای مصرف ۱ سال محصولات مراقبت از پوست بگیرم تا در پولم مقداری صرفه‌جویی کرده باشم، اما هیجان‌زده شدم و برای نیاز ۲ سالم، از این محصولات خریداری کردم.

استاد اشاراتی به من کردند، اما من بسیار حریص بودم و نمی‌توانستم این فرصت خاص را نادیده بگیرم. بطور ناگهانی، سرفه شدیدی گرفتم و تقریباً بالا آوردم.

در آن لحظه، به‌یاد آوردم که باز در دام خودِ قدیمی‌ام افتادم و فوراً متوقف شدم. وابستگی حریص بودن را رها کردم و سرفه‌ها قطع شد.

این درس به من آموخت که تمرین تزکیه بسیار جدی است. معمولاً یک موضوع کوچک، در حقیقت به یک وابستگی و به سرشت اهریمنی مرتبط است.

حتی بیشتر آثار هنری در جهان هم هنرهای پاکی نیستند و شامل اطلاعات آلوده و فاسد نیز هستند. یک بار یکی از خویشاوندان تصاویر زیادی از آثار هنری به نمایش درآمده در موزه‍ لوور را به منزلم آورد. بیشتر آنها آثار هنری مشهوری بودند و تقریباً یک ساعت به آن عکس‌ها نگاه کردم.

صبح روز بعد، خوابِ موجودات ذی‌شعور دنیای خود را دیدم. برخی به من نزدیک و برخی دور بودند، اما همه آنها یک چیز می‌گفتند- اشباحی وجود دارند! از خواب بیدار شدم و فهمیدم مرتکب کار اشتباهی شده‌ام.

پاکسازی مداوم ذهن

یک تزکیه‌کننده باید به‌طور مداوم ذهن و دنیایش را پاک کند. اگر منفعلانه مقداری اطلاعات فاسد را مطرح کنیم، مطالعه روزانه فا و تمرین‌ها آنها را پاکسازی می‌کنند. اما اگر فعالانه چنین اطلاعاتی را قبول کنیم، مانند این است که به دنبال آنها هستیم و این مسئله دیگری است. نیروهای کهن احتمالاً از این شکاف‌ها سوءاستفاده خواهند کرد.

برخی از هم‌تمرین‌کنندگان به من گفتند ما می‌دانیم که نباید چیزهای خاصی را بخوانیم یا تماشا کنیم، اما نمی‍‌توانیم خودمان را کنترل کنیم و به هر حال آنها را می‌خوانیم و می‌بینیم. به آنها گفتم به احتمال زیاد کارمای فکری‍‌شان قوی است و وابستگیِ مربوط به این کارمای فکری را هنوز پیدا نکرده‌اند.

چون درباره آثار هنری حرف زده بودیم، به هم‌تمرین‌کنندگان پیشنهاد دادم نگاهی به خانه‌شان بیندازند و تمام آثار هنری مدرن را که نامناسب است، بیرون بریزند، چه عکس باشد، چه مجسمه یا نقاشی. تمام آنها در بُعدهای دیگر موجودات زنده هستند.

درحالی‌که تزکیه‌کننده هستیم، می‌خواهیم کارما را از بین ببریم، کوشا باشیم و نباید به این چیزها اجازه دهیم در دنیای‌مان کارما منتشر کنند.

ما تمرین‌کننده فالون دافا هستیم. قلب‌مان باید با استاد و ذهن‌مان باید منطبق بر فا باشد. مطمئناً نمی‌توانیم در سطح مردم عادی باقی بمانیم، آلوده شویم و اجازه دهیم اطلاعات فاسد ما را پایین بکشند.