(Minghui.org) یک تمرین‌کننده فالون دافای محلی (از این به‌بعد او را الف خطاب می‌کنیم) که کمی بیش از پنجاه سال سن داشت، ماه گذشته به‌طور ناگهانی فوت کرد. تمرین‌کنندگان منطقه شوکه شدند.

الف ظاهراً ذهنی تیز داشت و درک روشنی از اصول دافا داشت. او در ترتیب‌دادن رویدادهای دافا نیز خوب عمل می‌کرد و در بسیاری از پروژه‌های مرتبط با دافا شرکت کرده بود.

ترک ناگهانی الف تکان بزرگی میان تمرین‌کنندگان محلی ایجاد کرد. برخی از این رویداد بسیار سردرگم شدند، درحالی‌که پذیرش آن برای دیگران امکان‌پذیر نبود.

برخی از تمرین‌کنندگانی که او را به‌خوبی می‌شناختند، به‌یاد آوردند که الف در سال ۲۰۰۱ یک کسب و کار در زمینه سنگ آهن شروع کرده بود و برای سرمایه در گردش نیاز به چندین میلیون یوآن داشت. او این پول را از تمرین‌کنندگان گروه ما قرض کرد و بهرۀ بالایی به آنها پرداخت می‌کرد.

بعد از آن او در سال ۲۰۰۷ بازداشت شد و به‌خاطر تمرین کردن فالون گونگ هفت سال زندان شد. بسیاری از تمرین‌کنندگانی که فعالانه در شرکت الف درگیر بودند، احساس ‌کردند که بازداشت او مرتبط با عمل قرض کردن طولانی‌مدتش بوده است و درنتیجه نیروهای کهن بهانه‌ای پیدا کردند تا او را آزار و شکنجه کنند.

این تمرین‌کنندگان نه‌تنها درخواست پول از طرف الف را متوقف کردند، بلکه تمام پولی را که قرض کرده بودند، پس دادند. درنتیجه، سود شرکت بهبود یافته بود و همراه با آن شین‌شینگ تمرین‌کنندگان رشد کرده بود.

پس از اینکه الف در سال ۲۰۱۴ از زندان آزاد شد، او کسب و کار سنگ آهن خودش را راه انداخت. از آنجا که نیاز به سرمایه درگردش داشت، مجدداً از سایر تمرین‌کنندگان پول قرض کرد. وقتی پول اضافه داشت، پس از بازپرداخت بهره‌ای که بدهکار بود، اغلب با نرخ بهره بالاتر از میانگین به دیگران پول قرض می‌داد.

یک ماه پیش از مرگ الف، حساب بانکی شرکت یک غیرتمرین‌کننده مسدود شد، درنتیجه آن شرکت نتوانست مبلغ بیش از چهار میلیون یوآن وامی را که آنها بدهکار بودند، پس دهد.

الف بسیار نگران شد زیرا او به آن پول نیاز داشت تا پولی را که از تمرین‌کنندگان قرض کرده بود بازپرداخت کند. او از استاد لی درخواست کمک کرد و گفت که اگر شرکت بتواند آن وام را پس دهد، او تمام پولی را که از تمرین‌کنندگان قرض کرده است، پس خواهد ‌داد.

چیزی نگذشت که ناگهان حساب بانکی آن شرکت آزاد شد و آن پول به الف پرداخت شد. اما او پولی را که از تمرین‌کنندگان قرض کرده بود پس نداد و حتی قرض کردن پول و وام دادن به دیگران را متوقف نکرد.

ترک الف نه‌تنها یک ضرری شخصی برای خودش بود، بلکه فقدانی برای کل بدن واحد بود. من نیز از سایر تمرین‌کنندگان پول قرض کرده بودم، اما در مدت یک سال بدهی همه را بازپرداخته بودم.

آیا وام گرفتنم در زندگی روزانه و تزکیه سایر تمرین‌کنندگان مداخله ایجاد نمی‌کرد؟ آیا قرض کردن پول از هم‌تمرین‌کنندگان برای مسائل مادی به‌دلیل اینکه قرض کردن از آنها راحت‌تر از تأمین از دیگر منابع است، معادل سوء‌استفاده از آنها نیست؟ آیا این یک شکل پنهانِ سوء‌استفاده از دافا و استفاده از منابع دافا برای کسب شخصی نیست؟

فکر می‌کنم که قرض دادن پول با انتظار دریافت بهره بالا یک وابستگی به نفع شخصی است. تزکیه‌کنندگان نیاز به افکار درست استوار دارند. تنها پس از مرگ الف، اهمیت تزکیه کردن را به‌طور حقیقی درک کردم.

تمرین‌کنندگانی که به الف پول قرض دادند، چون به او اطمینان داشتند این کار را کردند. اما شخص باید بپرسد که آیا آنها این کار را انجام دادند چون در اعماق درون‌شان احساس می‌کردند که سوء‌استفاده از دافا اشکالی ندارد؟ آیا افکار آنها برای دریافت سود بالا روی پول‌شان، نهایتاً به الف صدمه نزد؟

یک تمرین‌کننده کوشا در منطقه ما هست که قبلاً بسیار فقیر بود. کمی پس از تأسیس شرکتش، چندین میلیون یوآن ارزش پیدا کرد. ظاهراً او به توسعه کسب و کارش و گسترش پیوسته آن بسیار وابسته است. او نیز از تمرین‌کنندگان پول قرض کرد و بهره‌های بالایی پیشنهاد کرد. اکنون کسب و کار او از لحاظ مالی به دردسر جدی افتاده است.

ده سال پیش، برخی از تمرین‌کنندگان محلی از سایر تمرین‌کندگان پول قرض کردند اما هیچ تلاش نکردند که هر طور شده آن پول را پس دهند و بعضی از این وام‌ها به چندین صد هزار یوآن بالغ می‌شود.

برخی از این وام گیرندگان حتی شغلی ندارند، و بسیاری از آنهایی که شغل دارند اضافه‌‌کاری نمی‌کنند تا وام‌های‌شان را پس بدهند. بهانه آنها چیست؟ می‌گویند که آنقدر مشغول به پروژه‌های دافا هستند که نمی‌توانند در شرکت‌های‌شان اضافه‌کاری کنند.

تمرین‌کنندگان دیگری هستند که احساس رضایت کامل می‌کنند که پولی را که از سایر تمرین‌کنندگان برای پروژه‌های مرتبط به دافا گرفته‌اند، صرف زندگی‌شان کنند.

احساس می‌کنم که ترک الف بیدارباشی برای تمام تمرین‌کنندگانی بود که در چنین فعالیت‌هایی درگیر هستند. برای مردم عادی، یک بدهی شخصی در این زندگی یا در زندگی بعدی بازپرداخت می‌شود. اما برای آن تمرین‌کنندگان دافایی که در این زندگی به کمال می‌رسند، چطور می‌توانید انگیزه نداشته باشید که پولی را که بدهکار هستید پس دهید؟

لطفاً همگی الزامات محکمی برای خودتان بگذارید و در بخش پایانی سفر تزکیه‌تان به‌طور پیوسته و یکنواخت گام بردارید.

http://en.minghui.org/html/articles/2015/12/2/153918.html