(Minghui.org) یک روز صبح، دوباره به‌طور تصادفی صدای همسرم را شنیدم که پدرش را به‌خاطر داشتن روابط نامشروع سرزنش می‌کرد.

نتوانستم خودم را کنترل کنم. با خودم فکر کردم: «به‌عنوان یک تمرین‌کننده، مسئولم که درخصوص این رفتار غیراخلاقی واکنش نشان دهم.»

بنابراین با ملحق شدن به جر و بحث شدیدشان، به آتش سوخت اضافه کردم.

به او گفتم: «ما برای به‌دست آوردن پول سخت کار می‌کنیم، آنگاه شما آن پول را بدون هیچ ملاحظه‌ای خرج زن‌ها می‌کنید. حقوق بازنشستگی نمی‎گیرید، اما از پول ما برای کارهای نادرست استفاده می‌کنید...»

هرچه بیشتر حرف می‌زدم، بیشتر و بیشتر احساس ناراحتی می‌کردم.

طی این سال‌ها با قصد و نیت خوب با پدرشوهرم صحبت کرده و به او گفته بودم که رفتارش نه تنها برای خانواده‌اش دردناک است، بلکه به خودش هم آسیب می‌رساند و در آینده عقوبت کارمایی در انتظارش خواهد بود.

با این حال هیچ چیزی تغییری نکرده بود، بلکه به‌نظر می‌رسید رفتار غیراخلاقی وی تشدید هم شده است.

در قلبم می‌دانستم که به‌عنوان یک مرید دافا آن‌گونه که باید، در این مورد خوب عمل نکرده‌ام. یک بار دیگر نتوانسته بودم این آزمون شین‌شینگ را بگذرانم. ازدست خودم ناراحت بودم.

پس از آن، به امید اینکه متوجه اشتباه خودم شوم و بفهمم برای بهتر شدن وضعیت باید چه کار کنم، صادقانه با تمرین‌کننده‌ای تبادل تجربه کردم.

آن تمرین‌کننده گفت: «وابستگی به شهوت در میدان انرژی تو وجود دارد. کل این موضوع واقعاً انعکاسی از مشکلِ درون خود تو است.»

به‌خاطر آوردم که آن تمرین‌کننده، قبلاً هم چند بار این موضوع را به من گوشزد کرده بود. اما ازآنجایی‌که فکر می‌کردم چنین مشکلی ندارم، به حرف‌هایش توجهی نکرده بودم.

اما این بار، بالاخره جدیت موضوع را درک کردم. دریافتم که استاد از طریق این تمرین‌کننده با من صحبت می‌کردند. متوجه شدم دلیل بروز این مشکل، این است که در تزکیه‌ام به‌اندازه کافی کوشا نبوده‌ام.

آن تمرین‌کننده در ادامه گفت: «در واقع، شهوت صرفاً چیزی بین زن و مرد نیست. وابستگی به حرص و طمع و خواب، تسلیم شدن به امیال برای خریدن لباس‌های زیبا و داشتن چیزهای قشنگ... همه اینها نیز تجلی‌هایی از شهوت هستند.»

بالاخره این موضوع را درک کردم. وابستگی‌هایی که این تمرین‌کننده از آنها نام برده بود، درواقع در وضعیت گذشته تزکیه من بسیار بارز و شدید به‌چشم می‌خوردند.

استاد بیان کردند:

«هر چیزی در میدان بُعدی شما به‌وسیله افکار شما در مغزتان کنترل می‌شود.» (سخنرانی ششم در جوآن فالون)

تعجبی نداشت که همیشه چهره‌ای تیره و گرفته داشتم. تعجبی نداشت که هرگاه تمرین مدیتیشین کرده یا فا را مطالعه می‌کردم، مدام احساس خواب‌آلودگی داشتم و باوجود اینکه همیشه تلاش می‌کردم سه ‌کار را با وجدان کاری و وظیفه‌شناسی انجام دهم، حس می‎کردم به‌خوبی تزکیه نمی‌کنم.

وابستگی‌ها و کاستی‌هایم به‌نوبه خود، روی اطرافیانی که در میدان انرژی‌ام بودند، تأثیر می‌گذاشت. تعجبی ندارد که همه اعضای خانواده‌ام به شهوت، غذا و سرگرمی‌های مردم عادی وابسته‌‌اند...

تمرین تزکیه واقعاً فوق‌العاده جدی است. هیچ وابستگی‌ای نادیده گرفته نمی‌شود. دریافتم که چون در غلبه بر وابستگی‌های متعددم سهل‌انگار بودم، به نیروهای کهن اجازه می‌دادم از شکاف‌های درونم سوءاستفاده کنند و به همین دلیل چند بار ربوده شده و تحت آزار و شکنجه قرار گرفته بودم.

استاد بیان کردند:

«مریدان دافا: مدت‌ها قبل گفتم که تمنا و جاذبه‌ جنسی مانعی مهلک برای یک تزکیه‌کننده است که قطعاً باید بر آن غلبه کند.» («آموزش فا در کنفرانس فای ۲۰۰۴ غرب آمریکا»)

تمام این مدت، با این باور که شهوت نتوانسته قلبم را وسوسه کند، ازخودراضی بودم.

حالا می‌فهمم دلیلش این بود که فالون دافا را تمرین می‌کردم و دافا محدودیت‌های خاصی برایم ایجاد کرده بود، اما بدان معنا نبود که وابستگی به شهوت در من وجود ندارد.

استاد بیان کردند:

«تمناها، شهوت و موضوعاتی از این نوع، همگی وابستگی‌های انسانی هستند و تمام آنها باید رها شوند.» (سخنرانی ششم در جوآن فالون)  

آن هم‌تمرین‌کننده توصیه کرد فا را مطالعه کنم و درباره این اصل فای استاد، بیشتر و بیشتر فکر کنم.

ده‌ها بار این کار را کردم.  همچنین برای خودم و اعضای خانواده‌ام افکار درست فرستادم، زیرا بر آنها نیز تأثیر بدی گذاشته بودم.

یک هفته از نوشتن این مقاله تبادل تجربه می‌گذرد. در هفت روز گذشته، علاوه بر فرستادن افکار درست، اراده‌ام را نیز قوی کردم تا به‌طور کوشا تزکیه کنم و خیلی مصمم با خودم عهد بستم تا هر زمان یکی از این وابستگی‌ها ظاهر شد، فوراً آن را از بین ببرم.

بدنم دست‌خوش تغییرات چشمگیری شده است. دیگر هنگام مدیتیشن احساس خواب‌آلودگی نمی‌کنم. مادرم که او هم فالون‌گونگ را تمرین‎ می‌کند، می‌گوید پوستم نرم‌تر و چهره‌ام بهتر شده است.

کارمای بیماری معده‌ام که سال‌ها آزارم می‎داد، نیز از ریشه از بین رفته و اسهال مداوم و احساس گرسنگی‌ام نیز بهبود یافته است.

می‌دانم ارواحی که این بخش‌های بدنم را کنترل می‌کردند، از بین رفته‌اند. وقتی هم‌سو با فا عمل می‌کنم، بدنم توسط فا اصلاح می‌شود. این جادوی دافا است! این بزرگواری استاد است!

این مقاله را نوشتم تا هم‌تمرین‌کنندگانی که وابستگی‌های مشابهی دارند به آن توجه کنند. نیروهای اهریمنی همیشه بادقت و اشتیاق فراوان درحال تماشای وابستگی ما به شهوت هستند. به‌محض اینکه موقعیتی پیدا کنند، شاخک‌های خود را به‌سمت ما دراز می‌کنند تا ما را پایین بکشند و حتی به آزار و شکنجه ما می‌پردازند.

باید آنها را انکار کنیم و از شر این وابستگی و سایر وابستگی‌ها خلاص شویم. آنگاه می‌توانیم بهتر تزکیه کرده و پیشرفت ‌کنیم، سه ‌کار را راحت‌تر انجام ‌دهیم و به عهد و پیمان‎های ماقبل تاریخی‌مان جامه عمل بپوشانیم. به این طریق، سفرمان بر زمین را هدر نخواهیم داد.

عمیقاً به استاد ادای احترام می‌کنم!

از هم‌تمرین‌کنندگان نیز متشکرم!   

http://en.minghui.org/html/articles/2016/1/22/154902.html