(Minghui.org) من یک تمرین‌کننده فالون دافای ۷۳ ساله هستم. در سال ۱۹۹۴ در مجموعه آموزشی سخنرانی‌های هشت‌روزه استاد شرکت کردم که نقطه عطفی در زندگی‌ام بود. تمام بیماری‌های سرسختم ناپدید شدند. استاد زندگی جدیدی به من بخشیدند.

امروز پس از خواندن سرمقاله وب‌سایت مینگهویی «اطلاعیه دیگری در‌خصوص آویزهای درب منازل و اقدامات تبلیغاتی مشابه (به همراه یادداشت استاد)»، درک کردم که من هم مشکلات مشابهی دارم.

چند سال پیش، من و سه تمرین‌کنندۀ دیگر گروهی را تشکیل دادیم تا مطالب اطلاع‌رسانی فالون دافا را در مناطق روستایی توزیع کنیم. معمولاً سفرها را در نیمه‌شب شروع می‌کردیم و تا قبل از ظهر کارمان تمام می‌شد. من محدودیت‌های جسمی تمرین‌کنندگان را نادیدم گرفتم و تمرین «نخوردن و نیاشامیدن» را بر آنها تحمیل کردم. رفتارم تحت تأثیر شعار «رویارویی با سختی و مرگ» حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) بود. با اینکه سایرین موافق نبودند، فکر می‌کردم که آن یک فکر درست است و اغلب تضادهایی پدید می‌آمد. نهایتاً گروه را منحل کردیم.

اما ما چهار نفر باید اختلاف‌نظرات‌مان را حل می‌کردیم. سعی کردم برای مشکلات خودم به‌درون نگاه کنم، اما بیشتر علاقه‌مند به حل تضادهای‌مان بودم و نه اینکه شکاف‌هایم را پیدا کنم. مقالۀ امروز مینگهویی به من کمک کرد که شدت مشکلم را درک کنم. هنوز تحت تأثیر فرهنگ حزب هستم. اکنون احساس پشیمانی می‌کنم.

می‌خواهم صمیمانه از استاد و هم‌تمرین‌کنندگان عذرخواهی کنم. توجه دقیقی به عقاید و تصورات بشری حزب شرور خواهم کرد که ناشی از تلقین پیوسته فکری ح.ک.چ است. با نیک‌خواهی خالص و وضعیت آرام می‌توانیم مردم بیشتری را نجات دهیم.