(Minghui.org) مردم چینی بیشتر و بیشتری دربارۀ سرشت حقیقی حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و آزار و شکنجه وحشیانه علیه فالون گونگ آگاه میشوند. این سرکوب نزدیک به دو دهه بهطول انجامیده است. این مردم شامل روستائیان، مدیران شرکتها، دانشجویان و مأمورین دولتی هستند.
روستائیان آگاه به حقیقت
اخیراً در فرصتی که بدست آوردم به زادگاهم واقع در حومه شهر رفتم. در راه با دو نفر روستائی که مشغول کشاورزی بودند مواجه شدم. نزد آنها رفتم و در حالی که به هر یک از آنها یک مجله امید، از نشریات مینگهویی را میدادم از آنها پرسیدم: «سلام رفقا، آیا در بین افراد روستای شما کسی هست که تمرین فالون گونگ را انجام دهد؟ آیا قبلاً مطالب فالون گونگ را خواندهاید؟» هر دو پاسخ دادند: بله.
سپس یکی از آنها گفت: «فالون دافا خوب است. جیانگ زمین را به پای محاکمه بکشانید.» پرسیدم: «شما میدانستید که مردم علیه جیانگ زمین دادخواست دادهاند؟» او جواب داد: «میدانم که بیش از دویست هزار نفر شکایت خود را مطرح کردهاند. باید خیلی بیشتر از این شکایت شود.»
همان روز در مسیر بازگشتم به خانه، باز هم آن روستائیان را دیدم. یکی از آنها مطالب بیشتری درخواست کرد و من هم دو مجله دیگر از نشریات مینگهویی به آنها دادم و درباره خروج از حزب کمونیست چین و سازمانهای وابسته به آن شروع به صحبت کردم. یکی از آنها گفت: «مدتی است که درباره خروج از حزب میشنویم. اما ما هیچ وقت عضو هیچ سازمان (ح.ک.چ) نشدهایم. (ح.ک.چ) به ما لقب فرزندان ملاک داده است و اجازه تحصیل هم نداشتهایم.»
وقتی برای آنها درباره مزایای تکرار عبارات: «فالون دافا خوب است. حقیقتـ نیکخواهیـ بردباری خوب است» گفتم، آنها بیان کردند که چند سال است آن را تکرار میکنند.
سابقاً برای توزیع مطالب اطلاعرسانی در زادگاهم، به سرعت میآمدم و میرفتم. همیشه نگران این بودم که نتوانم با مردم زادگاهم بهخوبی ارتباط رودررو برقرار کنم. پس از صحبت با آنها احساس شادی و رهایی داشتم. این روزها مردم بهخوبی از حقیقت آگاهند.
مدیر عامل شرکت: احساس میکنم سرانجام از (ح.ک.چ) خلاص شدهام
در مهمانی گردهمایی همدورههای دبیرستانیام بودم و فرصت کردم با یکی از همکلاسیها که حالا مدیر عامل شرکت بزرگی شده بود صحبت کنم. او از جو سیاسی حاضر، تحت قوانین (ح.ک.چ) شکایت داشت و خشم و انزجارش را در برخورد با سیستم تشریفات اداری و کاغذبازی (ح.ک.چ) بروز داد. سپس گفت: «من دبیر شعبه حزب کمونیست در شرکتمان هستم. اما حق عضویتم را اصلاً نمیپردازم. بنابر قوانین حزب، نپرداختن حق عضویت در شش ماه باعث لغو عضویت میشود. اما چه کسی اهمیت میدهد؟»
احساس کردم که او آماده است تا رسماً عضویت در (ح.ک.چ) را لغو کند. بنابراین به او گفتم: «پس چطور است کمکت کنم که (ح.ک.چ) را همین حالا ترک کنی؟» او فوراً جواب داد: «خوب است. بیا انجامش دهیم!» به او کمک کردم تا پیشنویس اظهاریهاش را آماده کند، سپس آن را در وبسایت خروج از (ح.ک.چ) ثبت کردیم. او آسوده خاطر شد و نان تستی را برای جشن گرفتن این خروج به من تعارف کرد. به او گفتم: «تبریک میگویم و این نان را به سلامتی زندگی جدیدت میخورم! تو امروز دوباره متولد شدی.»
سپس دوستم پرسید که در مورد حق عضویت در آینده چه کار باید انجام دهد. به او گفتم: «فقط باید به همین روال آن را نپردازی.»
گفت که همسرش عضو هیچیک از سازمانهای (ح.ک.چ) نشده است و به فرزندانشان هم گفته است که عضو نشوند. او همچنین از من خواست که هرگاه مطالب روشنگری حقیقت آماده شد، برایش ببرم.
دانشجوی دانشگاه: عضویت در (ح.ک.چ) ابلهانه است
خواهرزادهام به زودی از دانشکده فارغالتحصیل میشود و در حال آماده شدن برای آزمونهای ورودی تکمیلی است. بعضی از همکلاسیهایش عضو (ح.ک.چ) شدهاند تا از مزایای آن برای گرفتن امتیاز در نمره آزمونها استفاده کنند. از آن جایی که خواهرزادهام عضو رهبری اتحادیه دانشجویی است و زمان زیادی است که در مورد (ح.ک.چ) و سرشت حقیقی آن کاملاً آگاه است و بارها عضویت را رد کرده است اما مدیر دانشکده دائماً به او فشار میآورد تا عضو (ح.ک.چ) شود.
یک بار به من گفت: «برای عضویت در (ح.ک.چ) باید فالون گونگ و حقیقتـ نیکخواهیـ بردباری را نفی کنی. اگر حتی چنین نیتی هم نداشته باشی، اما با این انتخاب تبدیل به شخص بدی میشوی. زمانی که آسمان (ح.ک.چ) را نابود میکند، این شخص نیز در آن میان نابود خواهد شد. پس عضویت در آن کار ابلهانهای است.»
مأمور دولت شستشوی مغزی توسط (ح.ک.چ) را رد میکند
لائو سان، مدیر بخش یک سازمان دولتی است. بسیاری از اعضای درجه یک خانواده و خویشاوندانش فالون گونگ را تمرین میکنند. خودش شخصاً خیلی وقت پیش به صورت اینترنتی از (ح.ک.چ) و سازمانهای وابسته به آن خارج شد.
اخیراً حزب از تمامی اعضایش خواست تا در نشستی شرکت کرده و وفاداریشان را به حزب تجدید کنند. لائو سان امتناع کرد. پس از این نشست، شعبه محلی حزب به همه دستور داد تا اظهاریهای را امضاء کنند و سوگند وفاداری بخورند. لائو سان استدلال کرد که: «بسیاری از مردم در حال خروج از (ح.ک.چ) هستند اما شما باز از ما میخواهید در جهت مخالف حرکت کنیم. من این کار را نمیکنم. لطفاً مرا از عضویت عزل کنید. میخواهم تمرین فالون گونگ را شروع کنم.»
گزارش او فوراً به دبیر حزب شعبه محلی فرستاده شد. دبیرحزب با پذیرش این موضوع گفت: «اشکالی ندارد که امضاء نمیکند. او را به حال خودش بگذارید.»
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.