(Minghui.org) تمرین‌کننده‌ای به نام آن‌آن، از گروه مطالعه فای‌ ما، در سال ۲۰۱۵ کارمای بیماری را تجربه کرد. او با کمک گروه و پس از مشاهدۀ شگفتی و قدرت فوق طبیعی فالون دافا، از این رنج و محنت بیرون آمد.

در ابتدا که نشانه‌های بیماری‌اش ظاهر شدند، او آنها را جدی نگرفت. سپس در رؤیایی دید که نیروهای شیطانی به او می‌گویند می‌خواهیم زندگی‌ات را بگیریم. تنها در آن زمان بود که هشیار شد. آن‌آن درباره این کارمای بیماری با سایر تمرین‌کنندگان صحبت کرد و از آنها خواست تا برایش افکار درست بفرستند.

او اغلب در مطالعه گروهی شرکت نمی‌کرد و در تزکیه‌اش بسیار سُست بود. درنتیجه نشانه‌های بیماری شدیدتر شدند. پزشکان تشخیص دادند که به سرطان دهانه رحم مبتلا است.

تمرین‌کنندگان با او فا را مطالعه کردند، افکار درست فرستادند و تجربیات‌شان را با او به اشتراک گذاشتند. ما همچنین او را تشویق کردیم تا وابستگی‌هایش را بیابد و خودش را اصلاح کند تا شیطان نتواند از آنها سوءاستفاده کند.

شاید همه آنهایی که به آن آن کمک کردند، بیش‌ازحد بر این مسئله تمرکز داشتند تا از او بخواهند به‌دنبال وابستگی‌های خود باشد، بدون اینکه متوجه باشند اصلاح خودشان نیز به آن آن کمک خواهد کرد.

آنها ابتدا آن‌آن را سرزنش کردند که خودش را تزکیه نمی‌کند. درنتیجه حتی پس از فرستادن افکار درست برای آن آن، وضعیتش تغییر نکرد. او از ورم بدن، درد معده و مشکل در دفع ادرار رنج می‌برد.

پس از مقداری صحبت کردن، ما متوجه شدیم که باید از اینکه انگشتمان را سمت او بگیریم، خودداری کنیم.  فهمیدیم که درعوض باید خودمان را اصلاح کنیم، به‌طوری که مواد بد را به وضعیت او اضافه نکنیم.

همچنین متوجه شدیم که باید این وضعیت را به عنوان نگرانی خودمان درنظر بگیریم. همانطور که استاد به ما آموختند: «مسائل فردِ دیگر، مسائل شما هستند و مسائل شما، مسائل او هستند.» («آموزش فا در کنفرانس فای واشنگتن دی‌سی»)

پس از اینکه به این موضوع روشن شدیم، افکار درست فرستادیم تا آزار و شکنجه شیطانی را متلاشی کنیم. سپس آن‌آن بهتر شد و با لبخندی بر چهره‌اش تمرین‌کنندگان را به خانه فرستاد.

روز بعد، ۲ تمرین‌کننده به دیدار آن‌آن رفتند. او به‌طور تعجب‌آوری در وضعیت بدی بود، زیرا اعضای صورتش آنقدر ورم کرده بودند که چهره‌اش قابل تشخیص نبود. بلافاصله گروه را خبر کردند تا برای او افکار درست بفرستند.

در طول آن غروب همه به خانۀ آن‌آن رفتند. گویا رنج و محنت او به ورای تحملش رفته بود. چنان درد زیادی داشت که می‌خواست تسلیم شود. خانواده‌اش نیز می‌خواستند او را به بیمارستان ببرند.

گروه ما دوباره گرد هم آمدند تا درباره درک‌هایمان با هم صحبت کنیم و دیدیم که ما خودمان را اصلاح کرده بودیم و بدنی واحد را شکل داده بودیم. بنابراین نیروهای کهن آزار و شکنجه را تشدید کرده بودند در این راستا که آن‌آن را مجبور کنند تزکیه‌اش را رها کند و درنهایت زندگی‌اش را بگیرند.

سپس افکار درستمان را تقویت کردیم و مصمم شدیم تحت تأثیر آنچه در سطح ظاهر شده بود، گیج و آشفته نشویم. تمرین‌کننده‌ای به نام بای‌بایی از خانواده آن‌آن خواست تا سه روز صبر کنند و بعد او را به بیمارستان ببرند. سپس به آن‌آن گفت: «فقط سه روز دیگر تحمل کن. خوب خواهی شد. تسلیم نشو. ما استاد و فا را داریم که همراه ما هستند. هیچ کسی نمی‌تواند ما را تحت تأثیر قرار دهد.»

استاد بیان کردند:

«[اگر] افکار مریدان باندازه کافی درست باشد
استاد نیروی آسمانی را برمی‌گرداند»
(«پیوند استاد و مرید» از هنگ یین ۲)

ما تصمیم گرفتیم برای ۲۴ ساعت در منزل او بمانیم، فا را با او مطالعه کنیم و افکار درست بفرستیم. بای بایی نیز از کارش مرخصی گرفت تا به آن آن کمک کند.

در این مرحله، آن‌آن قادر نبود ببیند. هنگامی که نوبت او بود تا فا را بخواند، فقط پس از خواندن سایرین، جملات را تکرار می‌کرد، اما افکار درستش قوی‌تر شد و روز بعد توانست ببیند و خودش بخواند.

سپس ورمش فروکش کرد و خوب شد. در طول آن سه روز، همه افرادی که به او کمک کردند، باور تزلزل‌ناپذیری به استاد و فا داشتند.

پس از این تجربه، به این واقعیت روشن‌بین شدیم که حالا با پیشرفت اصلاح فا، الزامات برای مریدان دافا بسیار بالاتر هستند. درحالی‌که نیروهای شیطانی کهن همچنان به‌شدت به ما حمله می‌کنند، برخی از افراد آزمایش مرگ و زندگی را تجربه می‌کنند.

اگر بتوانیم آموزه‌های دافا را دنبال کنیم، مانند بدنی واحد رشد کنیم و بدن واحد قدرتمندی را شکل دهیم، نیروهای کهن هیچ راهی ندارند تا ما را تحت آزار و شکنجه قرار دهند. آنها حقیقتاً با افکار درست مریدان متلاشی خواهند شد.

http://en.minghui.org/html/articles/2016/10/17/159580.html