(Minghui.org) سال ۲۰۰۱ به دلیل اعتقادم به فالون گونگ محبوس و در آنجا شدیداً شکنجه شدم. پس از آن تشخیص داده شد که دچار سل استخوانی شدهام و پزشکان گفتند باید از استخوان مصنوعی بهعنوان جایگزین استفاده کنم.
در حین عمل جراحی حادثهای رخ داد که میدانم فقط استاد قادر به کمک بودند. مطالعه روزانه فا و انجام تمرینات را شروع کردم.
سل استخوانی شدید
من و همسرم در حال صحبت با مردم درباره فالون گونگ و آزار و شکنجه بازداشت شدیم. سال ۲۰۰۱ در اداره پلیس هفت یا هشت مأمور پلیس ما را به شدت کتک زدند.
در اثر ضربهها کبودیهای عمیقی روی کمرم ایجاد شد که شش ماه طول کشید تا بهبود یافت. کبودیها از بین رفت اما از کمر به بالا دچار دردی دائمی شدم که به مرور زمان بدتر هم میشد. تا سال ۲۰۰۳ به جایی رسید که دیگر نمیتوانستم بایستم یا تمرینات را انجام دهم.
خانوادهام مرا تحت فشار گذاشتند تا برای درمان به بیمارستان بروم. پزشکان در قفسه سینهام کیستی یافتند که مشخص شد سل استخوانی است. پزشکی گفت که احتمالاً این در نتیجه جراحتی جدی است و اصرار کرد طی یک جراحی قسمتی از قفسه سینهام را برداشته و استخوان مصنوعی جای آن بگذارد.
اعضای خانوادهام با شنیدن این خبر بهتزده شدند و مرا به بیمارستان مرکزی بردند.
عمل جراحی هشت ساعت به طول انجامید. در این حین به دلیل اینکه خون زیادی از دست داده بودم دکتر مجبور بود عمل را متوقف کند. استخوان فاسد برداشته شد اما جایگزینی هنوز انجام نشده بود.
دکتر باید استخوان جدید را با صفحه فلزی مرمت میکرد و بخیه میزد و بعد از بهبودی بدنم باید طی عمل دیگری، جایگزینی استخوانی انجام میشد.
دکتر دارویی تجویز کرد که باید آن را میخوردم.
رخ دادن معجزات
پس از اینکه به خانه بازگشتم با همسرم فا را مطالعه کردیم. ایمان داشتم که مواد بد از بدنم خارج شده است و استخوان «دستساز» متعلق به من نیست و نباید آن راداشته باشم. من یک تزکیهکننده هستم. باید فا را مطالعه کنم نه اینکه تمام وقت روی تخت دراز بکشم.
با تحمل دردی طاقتفرسا، سعی کردم بنشینم. ظرف چند روز توانستم بایستم و تمرینات را انجام دهم.
هر روز برای صحبت با مردم درباره فالون گونگ و آزار و شکنجه بیرون میرفتم. گاهی در یک روز میتوانستم به بیش از ده نفر کمک کنم تا از حزب کمونیست چین (ج.ک.چ) خارج شوند.
خیلی از آنها از اینکه کمک کرده بودم تا از ح.ک.چ خارج شوند تشکر میکردند. اما برخی که فریب افتراهای ح.ک.چ را خورده بودند، مرا تهدید میکردند یا میخواستند به پلیس گزارش دهند. برخی نیز حتی لوازم شخصیام را گرفتند اما هیچ کدام از اینها مانع عزمم برای نجات مردم نشد.
با مراقبت نیکخواهانه استاد، به سرعت بیماریام بهبود یافت. اگر کاملاً به استاد ایمان داشته باشیم، میتوانیم از سختیها بگذریم.
شروع تمرین فالون گونگ
از سال ۱۹۹۷ من و همسرم تمرین فالون گونگ را شروع کردیم. به بیماریها زیادی از جمله نوعی سکته مغزی و خشکی شانه دچار شدم و هر دو هفته یک بار سرما میخوردم.
طولی نکشید که پس از شروع تمرین، بیماریهایم از بین رفت.
همسرم نیز با مشاهده ایجاد تغییرات مثبت در من، تمرین را شروع کرد. او نیز دچار بیماریهای زیادی بود و هر روز باید داروهای فراوانی مصرف میکرد. به سبب بیماریهایش بسیار لاغر شده بود.
پس از اینکه تمرین را آغاز کرد، بیماریهایش ناپدید، صورتش سرخ و سفید و وزنش افزایش یافت.
از این محنت دریافتم تا زمانی که به طور راسخ به استاد و دافا ایمان داشته باشم، معجزات رخ میدهند.
اکنون ۱۷ سال است که من و همسرم تزکیه میکنیم. با اینکه از سختیهای بسیاری گذشتهایم اما ایمانمان به تزکیه دافا هرگز خدشهدار نشده است. از استاد و نجات نیکخواهانهشان سپاسگزاریم.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه مزایای سلامتی