(Minghui.org) استاد بیان کردند برای بازگرداندن تمرین‌کنندگان سابق به این تمرین تزکیه کمک کنیم. من نیز کمک کردم تا تمرین‌کننده دیگری به دافا بازگردد.

من به این درک رسیدم که فقط دافا قدرت بازگرداندن تمرین‌کنندگان سابق را به تزکیه دارد، نه هیچ تمرین‌کننده خاصی.

من می‌خواستم پس از رها کردن تمرین، دوباره به دافا برگردم، اما شجاعت صحبت کردن با تمرین‌کنندگان آشنا را نداشتم. به خودم گفتم: «اگر کسی به نزد من بیاید و از من بخواهد که تمرین کنم، من بازمی‌گردم

به‌طورشگفت‌انگیزی، یک تمرین‌کننده به نام جو با من تماس گرفت. جو گفت که در منزل هم‌تمرین‌کننده‌ای به‌نام لیندا است و از من نیز دعوت کرد به آنجا بروم.

من رفتم و از بودن در جمع تمرین‌کنندگان احساس گرمی و صمیمیت کردم. هیچ فاصله‌ای بین ما وجود نداشت.

جو باید برای انجام کاری می‌رفت. پس از رفتن او، لیندا زمان زیادی را صرف کمک به من کرد تا وابستگی‌هایم را بیابم. می‌توانم بگویم که او آن کار را به نفع خود من انجام می‌داد. اما شش سال بود که تزکیه را کنار گذاشته بودم. رویکرد جدی او برایم ناراحت‌کننده بود.

او از من دعوت کرد تا شب را در آنجا بمانم و تمام شب را با من صحبت کرد. احساس کردم که نباید خیلی از وقت او را تلف کنم. از سوی دیگر، چون او این کار را به نفع من انجام می‌داد نمی‌خواستم از او تقاضا کنم که صحبت را تمام کند.

روز بعد، او شروع کرد که به من کمک کند تا به درون نگاه کنم. حتی زمانی که تمرین‌کننده دیگر، مری، وارد شد، به صحبتش ادامه داد.

دیگر نمی‌توانستم تاب بیاورم. از این‌رو گفتم: «در واقع، من فقط در جستجوی فای استاد به اینجا آمدم

مری متوجه استیصال من شد و مانع ادامه صحبت لیندا شد. آنها کتاب‌های دافا را به من دادند. شروع کردم به خواندن و به‌تدریج، به تزکیه بازگشتم.

بعدها من و جو با بیل ملاقات کردیم، که تمرینات دافا را در محل تمرین ما انجام می‌داد.

وقتی بیل را دیدیم، جو بی‌وقفه به صحبت‌هایش ادامه داد. جو معلم است و به‌نظر می‌رسید گویا در حال ارائه سخنرانی است. وقتی که من به یاد تجربه‌ام با لیندا افتادم، مانع ادامه صحبت جو شدم.

به بیل گفتم: «من تنها یک چیز را به آنها اضافه می‌کنم، امیدوارم که کتاب‌های دافا را مطالعه کنی، آنگاه همه چیز را درک می‌کنیبیل سرانجام به تزکیه بازگشت.

به واسطۀ این وقایع، احساس کردم که استاد بر تمرین‌کنندگان سابق نظارت دارند و نظم و ترتیبی داده‌اند تا آنها به دافا بازگردند.

آنها دافا را در یک حد معینی درک می‌کنند و منافع دافا را تجربه کرده‌اند. شاید آنها به‌طور کامل درک نمی‌کنند یا آن را به حد کافی گرامی نمی‌دارند و نیروهای کهن از وابستگی‌های آنها استفاده کرده تا آنها را از دافا دور براند. من باور دارم که در اعماق قلب‌شان، آنها هنوز درک درستی از دافا دارند.

اما، آنها ممکن است فا را برای مدتی کنار گذاشته باشند و شین‌شینگ‌شان ممکن است به سطح یک فرد عادی رسیده باشد. آنها ممکن است سابقاً برای یافتن وابستگی‌های‌شان به درون نگاه نکرده باشند.

مهم است که به‌دنبال تمرین‌کنندگان سابق بگردیم و با آنها صحبت کنیم. باید تأثیر مثبت داشته باشیم، لازم است رویکردهای‌مان را با شرایط و سطح آنها مطابقت دهیم. باید آنها را بیشتر درک کنیم نه اینکه تحت فشار قرار دهیم یا موعظه کنیم.

در آخر، این فا است که قدرت بازگرداندن تمرین‌کنندگان سابق را دارد. آن تمرین‌کنندگان به‌خاطر فا بازمی‌گردند و ما فقط به آنها کمک می‌کنیم. می‌خواهیم آنها را به دافا متصل و آنها را تشویق کنیم تا کتاب‌های دافای بیشتری را مطالعه کنند. هنگامی که آنها شروع کنند، فا به آنها کمک خواهد کرد تا تزکیه‌کننده واقعی شوند.

معلم در« آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک ۲۰۱۶ »بیان کردند:

«برخی از مریدان از ردۀ مریدان دافا خارج شدند و وقتی برمی‌گردند نباید آنها را شاگردان قدیمی درنظر بگیرید- قطعاً نباید! زیرا در زمان بازگشت‌شان قطعاً مانند یک فرد عادی شده بودند و نمی‌توانستند هیچ فایی را که قبلاً یاد گرفته بودند به‌یاد آورند و اصلاً نمی‌دانستند یک مرید دافا قرار است در چه حالتی باشد. مطمئن باشید که چنین فردی را به‌عنوان یک تمرین‌کننده قدیمی درنظر نگیرید. باید او را مانند یک تمرین‌کننده جدید درنظر بگیرید، و این تنها راهی است که بتواند بر چالش‌هایش غلبه کند. وگرنه اگر با او مانند یک تمرین‌کننده قدیمی رفتار کنید، دوباره او را بیرون می‌رانید، چراکه نمی‌تواند [کارهایی را که انجام می‌دهید یا چیزهایی را که می‌گویید] تحمل کند یا آنها را بپذیرد. او صرفاً یک تمرین‌کننده جدید استبرای کمک به بازگرداندن تمرین‌کنندگان سابق بیایید این شیوه را برگزینید.