(Minghui.org) حدود دو هفته پیش یک روز صبح که از خواب بیدار شدم، احساس خستگی زیادی کردم. هرگز قبلاً چنین احساسی را تجربه نکرده بودم.

به‌زور بلند شدم تا به محل کارم بروم. نمی‌دانستم که آیا این از بین رفتن کارما است، آیا لازم است که نظم و ترتیب نیروهای کهن را نفی کنم؟ نمی‌دانستم که آیا خون در قلبم لخته شده است یا نه، چون یکی از همکارانم به این مشکل مبتلا شده بود. تا بعدازظهر حالم بهتر شد. صبح روز بعد توانستم از جایم بلند شوم و تمرینات فالون دافا را انجام دهم.

اما هنوز هم تا حدودی احساس خستگی می‌کردم. برخی روزها بهتر بودم. گاهی اوقات، دست‌هایم مثل چوب سفت می‌شد، درست مثل افرادی که دچار سکته مغزی شده‌اند. در حالی که بعضی اوقات احساس درد در قفسه سینه‌ و خستگی داشتم و صحبت کردن برایم دشوار می‌شد. افکار درست فرستادم، اما حالم بهتر نشد. از آنجا که این وضعیت ادامه داشت، بسیار دلسرد شده بودم.

یادآوری نگاه به‌درون

هنگامی که شب گذشته به رختخواب رفتم، دوباره در قفسه سینه‌ام درد داشتم و احساس درماندگی می‌کردم. در ذهنم فریاد زدم: «استاد، به من کمک کنید!» در آن لحظه کلماتی را در ذهنم دیدم: « نگاه به‌درون.» این مانند اخطاری برای من بود و سعی کردم به یاد بیاورم که اخیراً چه کارهایی کرده بودم.

تمرین‌ها را انجام می‌دادم و در مسیرم از خانه تا محل کار به سخنرانی فای استاد گوش می‌دادم. مطالب اطلاع‌رسانی دافا را توزیع می‌کردم و به‌طور منظم افکار درست می‌فرستادم. همه چیز آنطور به‌نظر می‌رسید که می‌بایست باشد. در محل کارم مجبور نبودم که تمرین کردنم را پنهان کنم. هیچ شکاف جدی نبود که به آن فکر نکرده باشم.

مسائل مربوط به مردم عادی

اما وقتی زندگی روزانه‌ام را مورد بررسی قرار دادم، شوکه شدم. دربارۀ چگونگی حفظ سلامت و تناسب اندام در اینترنت به‌دنبال مقالاتی می‌گشتم. به‌عنوان مثال چه نوع مواد غذایی برای سالم نگه داشتن معده خوب است، چه نوع نوشیدنی برای کبد خوب است، تمرینات ورزشی برای گردن، مزایای قرار دادن پا در آب گرم، دوش گرفتن با آب سرد و غیره.

مطابق توصیه ارائه شده در مقاله دوش آب سرد می‌گرفتم و پس از آن پایم را در آب داغ قرار می‌دادم. با این فکر که از هیچ دارویی استفاده نمی‌کنم، ذهنم را آسوده می‌کردم. از این‌رو هر چه انجام می‌دادم کار خوبی بود.

تزکیه‌کنندگان واقعی بیمار نمی‌شوند

استاد بیان کردند که تزکیه‌کنندگان واقعی هیچ بیماری ندارند. اما، من سعی می‌کردم خودم را با ورزش و رژیم تجویز شده توسط افراد عادی سالم نگه دارم. خودم را در سطح مردم عادی قرار می‌دادم و از بیمار شدن می‌ترسیدم. افکار همیشگی مردم عادی را حتی بدون توجه به آن دنبال می‌کردم.

در واقع، بسیاری از تمرین‌کنندگان میانسال و مسن افکارِ از روی عادت مشابهی دارند. وقتی هر گونه ناراحتی برای شخصی پیش می‌آید، معمولاً اولین فکر این است که: «آیا آن مشکلی در رابطه با این یا آن است؟» من شخصاً معتقدم که این یک آزمون برای یک تزکیه‌کننده است، آزمونی برای سنجش اعتقاد به استاد و فا.

http://en.minghui.org/html/articles/2016/3/5/155806.html