(Minghui.org) در گذشته، نمیدانستم که دارای وابستگی ترس و نگرانی بیش از حدی هستم. این وابستگیها بخشی از من شده بودند و شناسایی آنها برایم سخت شده بود.
وجود این وابستگیها تقریباً در هر جنبهای از زندگیام متجلی میشدند. در مدرسه، درباره نمراتم نگران بودم. گرچه هر روز فا را مطالعه میکردم، درخصوص رهاکردن تصورات و نگرشهای بشریام به پیشرفت چندانی دست نیافتم. در محل کار یا در روند زندگی روزانهام، مسائل را همانند یک فرد عادی اداره کرده و بهندرت براساس اصول فا فکر میکردم.
با نگاهی به گذشته، این تصور را پیدا کردم که بسیار دشوار است از عقاید و تصورات بشری رها شوم و با توجه به اصول فا عمل کنم. گاهی اوقات احساس میکردم که برای رهایی از افکار بشری باید دست از زندگی بکشم. این موضوع به من فهماند که عمل تزکیه درواقع بسیار جدی است.
بردباری منفعلانه
استاد در مقاله «بردباری (رن) چیست؟» از کتاب نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر نوشتند:
«بردباری کلید رشد شینشینگ شخص است. تحملکردن همراه با خشم ، شکایت یا اندوه، بردباری یک فرد عادی است که به موضوعات مربوط به خودش وابسته است. تحملکردن، بهطوری که کاملاً بدون خشم و شکایت باشد، بردباری یک تزکیهکننده است.»
چیزهای بسیاری از این متن آموختم.
بهعنوان مثال، هنگامی که فردی مرا مورد دشنام قرار میدهد، برای جلوگیری از توهین بیشتر اغلب آن را تحمل میکردم. وقتی کسی ضربهای به من میزد، برای اجتناب از عواقب شدیدتر همیشه بردباری را پیشه میکردم. هنگامی که یک معلم در مدرسه مرا مورد تحقیر قرار میداد، واکنشی منفعلانه در قبال آن داشتم بهخاطر اینکه فکر میکردم هر عملی از سوی من به رفتارهای تلافیجویانه شدیدتری منجر میشود.
وقتی که بهخاطر انجام تمرین فالون گونگ بازداشت شدم، چیزهایی مشابه این وقایع برایم رخ داده است. بهخاطر اینکه نمیخواستم با اعمال وحشیانهتری مواجه شوم انواع بدرفتاریها و شکنجهها را تحمل میکردم. حتی زمانی که شکنجه چنان طاقتفرسا میشد که قابل تحمل نبود، بهجای اینکه از زاویه فا به آن نگاه کنم، امیدوار بودم بتوانم آن را تحمل کرده و از کوران آن بگذرم. حتی پشیمان از اینکه قبل از بازداشت تمرین مدیتیشن را بیشتر انجام نداده بودم، چراکه فکر میکردم میتوانست قدرت تحمل مرا افزایش دهد.
آگاه بودم که آزار و اذیت نادرست است و همچنین میدانستم که آماج شکنجه غیرقانونی قرار گرفتم. زمانی که قادر به تشخیص نقاط کور خودم نبودم، شجاعت یا افکار درست برای ایستادگی در برابر آزار و اذیت را نداشتم.
کشف کردن ریشهها
از دوران کودکی، همیشه فروتن بودم و میترسیدم از اینکه از سوی دیگران مورد آزار و اذیت واقع شوم. اگر یک فرد قلدر از من میخواست که از میان پاهایش بخزم، احتمالاً این کار را انجام میدادم، زیرا میترسیدم مورد ضرب و شتم قرار گیرم و نمیخواستم بمیرم. این بردباری و تحملی نیست که استاد در سخنرانیهای فا ذکر کردند. بلکه برعکس، بازتابی از ترس و اعتمادبهنفس پایین است.
پس از آغاز تزکیه، ازآنجاکه احساس میکردم قبلاً در زمینه تحملکردن بسیار رشد کرده بودم، کمی احساس رضایت از خودم پیدا کردم. فکر میکردم تمرین تزکیهام کمی آسانتر خواهد بود. درواقع، قبل از تزکیه، مطابق با اصول دافا حقیقت، نیکخواهی، بردباری عمل نکرده بودم.
وقتی که وابستگیام به ترس را تشخیص دادم و میخواستم از آن رها شوم، روند بسیار سختی بود، گویی باید دست از زندگیام میشستم. میدانم که این احساسات، هر دو، یعنی ترس و نگرانی بیش از حد، جزئی از من نیستند، بلکه برعکس، آنها مادههایی جدا از وجود من هستند.
ترس و نگرانی اغلب با سایر عقاید و تصورات بشری آمیخته میشوند. ازآنجاکه آنها همگی افکار بد و نادرستی هستند، باید از شر همه آنها رها شویم. برای انجام این کار لازم است آنها را تشخیص دهیم، کوشا باقی بمانیم و باور محکمی به دافا داشته باشیم.
این موضوع همچنین به معنای این است که باید تحت هر شرایطی افکار درست داشته باشیم؛ در غیر این صورت، ممکن است قادر به تشخیص وابستگیها نباشیم تا زمانی که در معرض دید همگان قرار گیرند.
این وابستگی احتمالاً به مدت بسیار طولانی همراه من بوده است. هنگامی که واقعاً قادر باشیم براساس فا به مسائل فکر کنیم، آن افکار ناپاک ممکن است باعث ایجاد ترس در ما شوند. معنای آن این است که نیاز داریم برای شناخت و کشف آنها بیشتر تلاش کنیم.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه رشد و اصلاح خود