(Minghui.org) دختر هجده سالهای هستم و در سال ۲۰۱۱ با خانوادهام به استرالیا مهاجرت کردیم. قبل از مهاجرت عادات بد بسیاری داشتم، مانند سیگار کشیدن، نوشیدن الکل و معاشرت با افراد شرور.
درنتیجه، مشکلات جسمی بسیاری داشتم. ازآنجاکه وضعیت سلامتیام وخیمتر شده بود، مدام از پدر و مادرم میپرسیدم که برای رهایی از این درد و رنج چه کاری میتوانم بکنم.
مادرم مکرراً به من پیشنهاد میکرد که تمرین فالون دافا را شروع کنم و کتاب جوآن فالون را بخوانم. اما پدرم تمرینکننده فالون دافا نیست و فقط میتوانست از دیدگاه یک فرد عادی مرا تسکین و دلداری دهد.
اکنون مایلم برخی از تجربیاتی که از ماه ژوئن سال جاری در تزکیهام در فالون دافا داشتهام را بهاشتراک بگذارم.
قدم بلندتر شد!
چندین سال بود که بهشدت به بازیهای کامپیوتری اعتیاد داشتم. به جایی رسیده بودم که شبانهروز بهطور مداوم بازی میکردم. درنتیجه دچار انحنای ستون فقرات و کمردردهای مزمن شده بودم. پوست اطراف کمرم تغییر رنگ داده و تیره شده بود.
اما خیلی زود پس از آغاز مطالعه فا و انجام تمرینها، استاد نیکخواه بدنم را پاک کردند، بیماریهایم را درمان کردند و حتی کمک کردند که قدم بلندتر شود. حالا در ظاهر از همکلاسیهای همسن خودم در مدرسه جوانتر بهنظر میرسم.
قبل از اینکه تزکیه را شروع کنم، هرچند ساعت هم که میخوابیدم بازهم خسته و بیرمق بودم. حالا بنیه بدنم خیلی بیشتر شده و هفت ساعت خواب برایم کاملاً کافی است. نه تنها بازیهای کامپیوتری را کنار گذاشتهام، بلکه سیگار کشیدن و نوشیدن الکل را نیز ترک کردم.
بهدلیل اینکه اثرات زیانبار مصرف سیگار و الکل و این بازیها را تجربه کردهام، حالا سعی میکنم به دوستانم توصیه کنم که سیگار و الکل را ترک کنند. همچنین تشویقشان میکنم که کمتر برای بازی به کافههای اینترنتی بروند.
برگشت انعطاف در انگشتانم
در ابتدا وقتی افکار درست میفرستادم، انگشتانم صدای تَرک میدادند و وقتی دستم را در حالت دست نیلوفر آبی نگهمیداشتم، انگشتانم خیلی سفت بود. متوجه شدم که آن، تجلی کارمای ناشی از سالهای بسیاری است که بازیهای کامپیوتری میکردم.
با گذشت زمان و همچنان که به تزکیه ادامه دادم، تحرک انگشتانم بهتدریج بهحالت عادی بازگشت.
پالایش بدن و ازبین بردن کارما
خیلی زود پس از اینکه تزکیه را شروع کردم، اولین بخشِ ازبین بردن کارما در من نمایان شد. یک روز در مدرسه بعد از ناهار، معدهدرد گرفتم.
چنین دردهای خفیفی معمولاً در کمتر از یک روز بهبود مییافت، اما معدهدردم بهطور غیرمنتظرهای بیش از چند روز ادامه پیدا کرد، بهطوریکه مجبور میشدم آخرشبها مدام به توالت بروم.
متوجه شدم که استاد درحال پاکسازی بدنم و از بین بردن کارمایم هستند.
این درد و رنج درست در وسط امتحانات گریبانگیرم شد و تشویق مادرم در این زمان دشوار کمک کرد که افکار درستم را حفظ کنم و ایمانم به استاد و فا را از دست ندهم.
بعد از چهار روز خوب شدم و پس از آن بنیۀ بدنم خیلی بیشتر شد و سطح روحم ارتقاء یافت.
صحبت با همکلاسیهایم درباره فالون دافا
پس از بهبودیام تصمیم گرفتم که درباره فالون دافا با همکلاسیهایم صحبت کنم. خیلی میترسیدم به دیگران بگویم که فالون دافا را تمرین میکنم، بههمین دلیل تصمیم به اینکار برایم سخت بود.
اولین باری که اینکار را انجام دادم صبح روز پیش از شروع امتحانات بود. بهسمت دو همکلاسیام دویدم و توانستم بر ترسم غلبه کنم و درباره روشی که تمرین میکنم با آنها صحبت کردم.
مکالمه را با سؤالی درباره الهیات شروع کردم و پرسیدم که آیا به الهیات اعتقاد دارند، آنگاه به آنها گفتم که فالون دافا را تمرین میکنم. بهمحض اینکه این کلمات از دهانم خارج شدند، حس کردم چیز سنگینی از قفسه سینهام بیرون آمد و احساس سبکی و خوشحالی مرا فرا گرفت.
از استاد برای ازبین بردن این مادۀ کارما بسیار تشکر کردم و به صحبت با همکلاسیهایم ادامه دادم و درباره برداشت اعضای بدن از تمرینکنندگان زنده از سوی حزب کمونیست چین و حقیقت پشت حقه خودسوزی میدان تیانآنمن به آنها گفتم. همچنین لینک وبسایت، شامل نسخه کامل نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست را به آنها معرفی کردم و گفتم که در منزل آن را مطالعه کنند.
آن روز یکی از همکلاسیهایم بهعلت زخم معده برای امتحان حاضر نشد و وقتی فردای آن روز یکدیگر را دیدیم به او گفتم که اگر به هر کمکی احتیاج داشت با من تماس بگیرد. او با من تماس گرفت و از این فرصت استفاده کردم و درخصوص درمانهای معجزهآسایی که بهموجب تمرین فالون دافا تجربه کردهام، به او گفتم. روز بعد در زمان استراحت بین امتحانات، نزد من آمد و سؤالات بسیاری درباره این روش پرسید.
وقتی درحال مطالعه برای امتحانات بودیم همکلاسی دیگری را دیدم و فرصت را غنیمت شمردم تا به او درباره حقایق فالون دافا بگویم. وی برای کسب اطلاعات بیشتر علاقهمند بود و سؤالات بسیاری پرسید و من بهتفصیل به همۀ سؤالاتش پاسخ دادم.
کاهش کارمای ذهنی
بهدلیل اعتیادم به بازیهای کامپیوتری، رسانههای اجتماعی و تماشای تلویزیون و فیلم، کارمای ذهنی شدیدی داشتم. تنها وقتی اعتیادم را از طریق تزکیه مهار کردم، توانستم از وجود این مشکل آگاه شوم.
این عقاید و تصورات بشری که در ذهنم ریشه دوانده بودند، تأثیر وحشتناک بسیار بزرگی بر افکار و رفتار روزمرهام گذاشته بود. این درک هولناک باعث شد در ادامه دادن به تزکیهام مصممتر شوم تا بتوانم این کارمای ذهنی و مواد خارجی را ازبین ببرم.
به توصیه یکی از تمرینکنندگان قدیمی، شروع به فرستادن افکار درست بیشتری کردم. پس از اینکه بخش «خودآگاه اصلی شما باید قوی باشد» در جوآنفالون را ازبر کردم، کارمای فکریام بیشتر کاهش یافت.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه آغاز تزکیه