داروخانه ما

(Minghui.org) من و شوهرم صاحب یک فروشگاه داروهای چینی هستیم. از آنجا که تعداد زیادی از چنین فروشگاه‌هایی در شهر ما وجود دارد، رقابت شدید است. صاحبان برخی از داروخانه‌ها از شیوه‌های مختلفی برای به حداکثر رساندن سود خود استفاده می‌کنند، مانند مخلوط کردن شن و ماسه با گیاهان یا دود دادن آنها با گوگرد تا بتوانند این داروها را برای مدت طولانی‌تری در انبار نگه‌داری کنند. استفاده از این روش‌ها در کسب‌وکار داروهای گیاهی چینی، چیزی عادی است.

اخلاق کاری

من و شوهرم به‌عنوان تمرین‌کنندگان فالون گونگ می‌دانیم که فریب دادن مردم کار نادرستی است. بنابراین همیشه گیاهان را به‌خوبی تمیز و همه شن و ماسه‌ها را پاک می‌کنیم و آنها را با هیچ چیزی دوداندود نمی‌کنیم، چراکه ممکن است کیفیت آن را پایین بیاورد. علاوه بر این از مشتریان هزینه مشاوره را که معمولا ً20 یا 30 یوان است،‌ دریافت نمی‌کنیم. اگرچه با این رویکرد هر ساله ده‌ها هزار یوان از درآمدمان کم می‌شود، اما می‌دانیم که این کار درستی است. گاهی اوقات مردم همراه خود پول ندارند، اما ما به آنها دارو می‌دهیم و می‌گوییم که می‌توانند بعداً پول را بیاورند. مشتریان ما قدردان مهربانی ما بوده و به فروشگاه ما وفادار هستند. ما برای‌شان شرح می‌دهیم که اصول فالون گونگ به ما می‌آموزد با سایرین نیک‌خواه باشیم.

یک بار، یک فروشنده مقداری اضافی از سینابر، به ارزش صدها یوان، برای‌مان ارسال کرد. وقتی آن را بازگردانیم، او تماس گرفت، تشکر کرد و گفت: «نمی‌دانستم که هنوز افراد خوبی مانند شما در این جامعه هستند.» توضیح دادم که من فالون گونگ را تمرین می‌کنم و او گفت که مایل است در مورد این تمرین بیشتر بداند.

مشتریان ما

ما در مورد فالون گونگ به مشتریان‌مان می‌گوییم. معمولاً با صحبت کردن در مورد سلامتی و دارو شروع و سپس در مورد راه‌هایی برای بهبود سلامتی صحبت می‌کنیم. من اغلب درباره مزایای فالون گونگ توضیح می‌د‌هم، اینکه چطور آن در سراسر جهان مورد استقبال قرار گرفته است و چگونه در چین به‌شدت سرکوب می‌شود. اکثر مردم از من تشکر و موافقت می‌کنند که از حزب کمونیست خارج شوند.

یک روز بانوی سالخورده‌ای برای خرید گیاهان چینی به داروخانه ما آمد. با هم گفتگو کردیم و پیشنهاد دادم که عبارات «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» را تکرار کند. او اغلب این عبارات را تکرار می‌کند. مشکل پایش پس از مدت کوتاهی ناپدید شده و او دیگر هنگام راه رفتن به عصا نیاز ندارد. او از مطالب فالون گونگی که به او داده بودم، چند کپی تهیه کرد و آنها را به دوستان و همسایگانش نیز داد.

بعضی از مشتریانی که بیمار بودند، پس از بهبود، از ما تشکر و سعی می‌کردند هدایایی از قبیل مرغ و حتی پول به ما بدهند، اما ما نمی‌پذیرفتیم و می‌گفتیم که به‌عنوان تمرین‌کننده نمی‌توانیم آنها را قبول کنیم. ما رابطه دوستانه خود را با مشتریان‌مان حفظ کرده‌ایم و آنها از شنیدن درباره فالون گونگ خوشحال می‌شوند.

گم شدن کتاب

یک بار یکی از همسایگان‌مان پرسید که آیا پسر 17 ساله‌اش می‌تواند در فروشگاه ما کار کند و درباره طب چینی یاد بگیرد. ما موافقت کردیم و آن پسر روز بعد آمد. او خیلی صحبت نمی‌کرد و وقتی درباره فالون گونگ با او صحبت کردیم، علاقه‌ای نشان نمی‌داد. مدت کوتاهی پس از آمدن او، کتاب مرجع طب چینی ما، تنها نسخه در فروشگاه، گم شد.

با گذشت زمان و پس از مشاهده اینکه ما چقدر نسبت به مشتریان‌مان باملاحظه هستیم، آن پسر جوان تأیید کرد که اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری خوب هستند. ما برایش شرح دادیم که چطور حزب کمونیست به فالون گونگ افتراء زده و آن را مورد آزار و شکنجه قرار داده است. او پس از مشاهده ویدئوی نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست، از ما خواست کمکش کنیم تا از سازمان‌های کمونیست چین خارج شود.

یک روز او به نزد من و شوهرم آمد و گفت: «من آن کتاب مرجع را برداشتم و 600 یوان نیز دزدیدم.» او صادقانه عذرخواهی کرد و گفت که تمرین فالون گونگ به مردم می‌آموزد درستکار باشند و او از عملکرد خود شرمنده است. ما هم از او تشکر و او را تشویق کردیم که بهتر عمل کند.

حالا این پسر جوان خیلی تغییر کرده است. او سخت کار می‌کند، مؤدب است و مایل است که به سایرین کمک کند. مردم او را خیلی دوست دارند. او اخیراً خواندن جوآن فالون را آغاز کرده و درباره فالون گونگ به سایرین می‌گوید.