(Minghui.org) شعبه حزب کومونیست چین (ح.ک.چ) واداره ۶۱0در شهرستان ما از رؤسای تمام ادارهها خواست تا تمرینکنندگان فالون گونگ را به امضای مدارک خاصی وادار کنند.
یکی از این مدارک اظهاریه تعهد بود که بر اساس آن، هرگونه شکایت علیه جیانگ زمین دیکتاتور سابق چین، بخاطر نقشی که در آزار و شکنجه فالون گونگ داشته است، در واقع بهمعنای «پاپوش درست کردن» یا «تهمت ناروا» علیه جیانگ محسوب میشد.
تمام تمرینکنندگانی که از آنها خواسته شده بود تا این مدارک را امضاء کنند مشمول کسانی میشدند که حقوق خوبی دریافت میکردند، خود را زیاد هویدا نمیکردند، یا قبلاً اظهاریه تعهد را امضاء کرده بودند.
وقتی تمرینکنندگان منطقه ما این خبر را شنیدند، شمارۀ تماس مسئولین مربوطه را جمعآوری کردند و در اینترنت قرار دادند.
تمرینکنندگان سراسر دنیا شروع کردند به تماس گرفتن با این مسئولین که این کار نقش بهسزایی در کمک به بهبود این موقعیت داشت.
سپس اعمال غیرقانونی این مسئولین را افشاء کردیم و سطح آگاهی مردم را درباره آزار و شکنجه فالون گونگ بهدست ح.ک.چ، ارتقاء دادیم.
در شهرستانمان و در زادگاههای والدین این مسئولین، شبانه در معبرهای اصلی برچسبهای کوچکی پخش شد. بعضی از تمرینکنندگان نامههای دست نویسی را به ادارههای مختلف دولتی بردند.
ازآنجاکه این برچسبها توجه مردم را به خود جلب میکرد، عدهای برای مطالعه آنها توقف میکردند. بعضی از نقش جیانگ در رهبری آزار و شکنجه شوکه میشدند و تأیید میکردند که جیانگ بخاطر جرمی که مرتکب شده است میبایست محکوم شود.
یکی از مسئولین در بانک به یک تمرینکننده گفت: «من به شما کمک زیادی میکنم اما شما هنوز مطالب بدی درباره من چاپ میکنید.»
ما نه تنها عقبنشینی نکردیم بلکه دربرابر فشار نظارت مسئولین مختلف مقاومت کردیم.
مدت زیادی نگذشت که چاپ سری دوم برچسبها را آغاز کردیم، بعضی از تمرینکنندگان به بانک رفتند تا با مسئولی که درباره ما گله و شکایت کرده بود صحبت کنند. پس از اینکه آنها بیشتر درباره فالون گونگ و آزار و شکنجه با او صحبت کردند، او نه تنها دیگر دربارۀ ما گله و شکایتی نکرد بلکه از شرکت در آزار و شکنجه امتناع کرد.
بسیاری از مسئولین گفتند که واقعاً مایل به شرکت در آزار و شکنجه و اخراج تمرینکنندگان یا نپرداختن حقوقشان نبودهاند.
در نتیجه تلاشهایمان، بسیاری از تمرینکنندگان به کارشان بازگشتند و مسئولین نیز دیگر آنها را مجبور به امضای مدارک بیشتری نکردند.
با این حال من فکر میکنم ما در قالب یک گروه، کاستیهایی داشتیم که در ذیل آنها را شرح دادهام.
محتوای برچسبها و نامههایمان
به نظر من برچسبها و نامههایمان بیش از اندازه روی تغییرات مختلف اجتماعی رخ داده در جامعه تمرکز کرده و به اندازه کافی روی حقایق اصلی فالون گونگ تأکید نشده بود.
ما باید از مسائل اجتماعی بهعنوان راهی برای تکمیل هدف اصلیمان دربارۀ فالون گونگ استفاده کنیم، نه اینکه آنها را جایگزین هدف کنیم.
استاد بیان کردند:
«اگر میخواهید دافا را به شکلی مستقیم معرفی کنید، مطالب معرفی شما باید سادهترین نکات را توضیح دهد، مانند اینکه فالون گونگ چیست. دربارهی فالون گونگ در سطحی ابتدایی و ساده صحبت کنید، مانند اینکه چگونه رفتار کنید و تمرینها چقدر مؤثر هستند. بدون توجه به اینکه چند سال را برای روشنگری حقیقت سپری کردهاید، این اساسترین محتوایی است که همیشه باید توضیح دهید.» (از «آموزش فای ارائه شده در کنفرانس فا ویژهی دهمین سالگرد تأسیس وبسایت مینگهویی»)
همچنین استاد بیان کردند:
«ما باید مردم را درباره فالون گونگ آگاه کنیم. اساسیترین چیزها، مانند اینکه فالون گونگ چیست، نباید هرگز از قلم بیفتد. باید درباره آن صحبت کنیم. افرادی که حقیقت را نشنیدهاند و نمیدانند فالون گونگ چیست، یا افرادی که علیه فالون گونگ پیشداوری دارند، در ابتداییترین سطح مسائل را درک نمیکنند یا درباره آنها نمیدانند و اغراض و گرایشات آنها توسط آموزشها و تلقینهای حکچ سبب شده است. بنابراین هنوز نیاز دارید که مردم را درباره فالون گونگ آگاه کنید، و درواقع، باید این را یک نقطهی تمرکز سازید.» (از «آموزش فای ارائه شده در کنفرانس فا ویژهی دهمین سالگرد تأسیس وبسایت مینگهویی»)
استاد به ما یادآوری کردند:
«اگر تلاشهاي ما براي متوقف کردن و برملا کردن آزار و اذيت توسط بدکاران و حکچ، حالا برچسب سياسي شدن ميخورد، پس ما هم ميتوانيم بهطور کامل چيزها را بهدقت توضيح دهيم-- شبيه اينکه فالون گونگ چيست، حکچ بدنهاد چيست، و چرا حکچ بدنهاد ميخواهد فالون گونگ را مورد آزار و اذيت قرار دهد.» (ما درحال “سياسي شدن” نيستيم، از نکات اصلی برای پیشرفتبیشتر ۳)
اگر ما براساس آموزههای استاد حقایق را روشن کنیم، قادر خواهیم بود از قدرت عظیم دافا استفاده کرده و قلب مردم را تغییر دهیم و آنها را نجات دهیم.
به علاوه، اتفاقاتی که در جامعه در حال رخ دادن است به دلیل اصلاح فا و تلاشهای روشنگری حقیقت تمرینکنندگان دافا است. آنها یک سری رویدادهای تصادفی بر اساس فعالیتهای بشری نیستند.
رقابتطلبی، رنج و در طلب نتیجه بودن
همچنین فکر میکنم در برچسبها و نامههای ما، روی آزار و شکنجه تأکید بیش از اندازه شده بود به حدی که مانع از این میشد که سایرین خود را درگیر آن کنند.
در عوض، مطالب ما باید برای آن عدهای که نادانسته فریب ح.ک.چ را خوردهاند، بهطور مؤثری حقیقت را روشن کند و بهطور نیکخواهانه آنها را نجات دهد.
علاوه بر افشای هویت و شناساندن مسئولین باید خود حقیقی یا خود آگاهشان را هدف قرار میدادیم.
بعضی از تمرینکنندگان با ملحق شدن به این پروژه مخالفت کردند چراکه فکر میکردند این برچسبها فاقد نیکخواهی لازم برای نجات موجودات ذیشعوری است که آنها را مطالعه میکنند.
در نتیجه گروهمان فرصتی برای همکاری و پیشرفت در یک بدن واحد را از دست داد.
بعضی از تمرینکنندگانی که تحت آزار و اذیت مالی قرار گرفته بودند، در پخش این برچسبها شرکت کردند. آنها به مبارزه و کسب نتیجه وابستگی داشتند. حتی تمرینکنندگانی بودند که به دنبال عذرخواهی رسمی از مسئولین مورد اتهام بودند.
با این حال من فکر میکنم ما متوجه این حقیقت نشدیم که هدف اصلیمان از پخش برچسبها، افشاگری آزار و شکنجه و استفاده از فرصتی بود تا موجودات ذیشعور را نجات دهیم.
این شامل آنهایی میشد که بهطور مداوم در آزار و شکنجه شرکت کرده و آن عدهای که از حقایق آزار و شکنجه بیاطلاع بودند.
در واقع، قسمتی از هدف شناساندن این مسئولین این بود که جلوی آزار و شکنجه تمرینکنندگان محلی گرفته شود.
احتمالاً تمام وابستگیهایمان توسط نیروهای کهن مورد استفاده قرار گرفته شد که تأثیر تلاشهایمان را ضعیف کرد.
تحت تأثیر گفتههای مردم عادی قرار گرفتن
بعضی از مسئولین لاف میزدند که: «من از افشای هویتم بهوسیلۀ برچسبهای شما نمیترسم. هر چه بیشتر درباره من پخش کنید، باعث میشود که بهتر بهنظر برسم. این نشانه این است که من کارم را خوب انجام میدهم!»
در حقیقت هدف ما نجات موجودات ذیشعور است و نه ترساندن آنها. این پاسخ خصمانه بیانگر این است که ما به هر طریقی از مسیرمان خارج شدیم.
بعضی از آنها ادعا کردند که در واقع از تمرینکنندکان «محافظت» کردند.
آنها اینطور توضیح دادند: «اگر ما از شما نمیخواستیم مدارک را امضاء کنید، پلیس شما را بازداشت میکرد. ما بهعنوان همکار باید از شما حمایت میکردیم. با درخواست امضاء، مشکلات حل شد!»
این مسئولین برای انجام کارهای اشتباهشان فریب خوردند. پس از اینکه هویت آنها را افشاءکردیم، شرکت در آزار و شکنجه را متوقف کردند. در حقیقت این ما بودیم که آنها را از عواقب کارشان در آینده «محافظت» کردیم.
بعضی از اعضای خانواده تمرینکنندگان به دنبال روابطی بودند تا از آزار و شکنجه رها شوند. نتیجه آن شد که شماری از مسئولین مانع بازگشت تمرینکنندگان به کارشان شدند و حتی فشار را روی این افراد بیشتر کردند.
در آغاز این مسئولین میترسیدند توسط برچسبهای ما افشاء شوند. با این حال کمی بعد آنها خشمگین شده و گفتند: «چطور جرأت میکنید مرا بترسانید. نمیتوانید به راحتی مرا تهدید کنید!»
بعضی از تمرینکنندگان نگران شدند و گفتند: «پخش برچسبهایی که مربوط به آنها است را متوقف کنیم!» و توصیه کردند: «بخش منفی وجودشان را بیدار نکنیم.»
استاد بیان کردند:
«توسط آن چیزهای شیطانی مرعوب نشوید، و طعمهی دروغهایی که بهکار میبرند تا مردم عادی را سردرگم کنند نشوید. حرفهایی است درخصوص اینکه چگونه مردم عادی نظرات خاصی در اینباره دارند، اما درخصوص این چه؟ مردم عادی انواع و اقسام نظرات را دارند. شما افرادی هستید که آنها را نجات میدهید، بنابراین نیاز دارید درباره اینکه درحال انجام چه کاری هستید و برای چه کار میکنید روشن باشید.» (آموزش فا در کنفرانس نیویورک 2008 )
توجه نکردن به فرستادن افکار درست
آزار و شکنجه توسط نیروهای کهن انجام شده است. آنها یاوران تاریکی و روحهای سرگردان بُعدهای دیگر را هدایت کردند تا با تمرینکنندگان دافا مداخله کنند.
ما تنها با تکیه بر استاد و قدرت عظیم دافا با فرستادن افکار درست میتوانیم این عوامل شیطانی را از بین ببریم.
با این حال بهنظر میرسد بعضی از تمرینکنندگان در گروهمان قدرت فرستادن افکار درست را نادیده گرفتهاند.
یک گروه از تمرینکنندگان این وظیفه را به عهده گرفتند تا یک بار در هفته، در مجاورت مکانی که بخش عمدهای از برچسبها پخش میشد، افکار درست بفرستند.
ازآنجاکه تعداد تمرینکنندگان شرکتکننده در این کار رو به کاهش بود، نیروهای کهن مشکلات فراوانی برای گروهمان به وجود آوردند که در نتیجه روی توانائیمان در اعتباربخشی به دافا و نجات موجودات ذیشعور تأثیر گذاشت.
در خاتمه، احساس میکنم اگر تمرینکنندگان از درسهایی که در گروه محلیمان گرفتند، استفاده کنند، از برخی خسارات میتوان پیشگیری کرد.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه روشنگری حقیقت