(Minghui.org) وقتی نگهبانان و زندانیان در اردوگاه کار اجباری مرا تحت شکنجه قرار میدادند، نمیترسیدم. بهیاد داشتم که وقتی در قرن سیزدهم مسئولین شهر راهب جیگونگ را شکنجه میکردند، او با استفاده از قدرتهای فوقطبیعیاش درد را به آن مسئولین منتقل میکرد.
این داستان به من یادآوری کرد که بهعنوان تمرینکنندگان فالون دافا، باید آزار و شکنجه را نفی کنیم. باید قادر باشیم از قدرتهای فوقطبیعیمان استفاده کنیم تا دردهایی که شکنجهگران بر ما تحمیل میکنند را به خودشان منتقل کنیم.
بنابراین فکر کردم: «اگرچه در درد و رنج هستم، در حال دادن فرصتی دیگر به شکنجهگرانم هستم. در عوض، شروع به روشنگری حقیقت در مورد دافا کردم، اما آنها حاضر نبودند گوش دهند، بنابراین تصمیم گرفتم دردم را به شکنجهگران منتقل کنم. بهمحض ظاهر شدن این فکر در ذهنم، نگهبانان دست از شکنجه کردن من برداشتند.
مشاهده رویدادهای فوقطبیعی
همسایهمان دافا را به همسرم معرفی کرد. او به من گفت که دافا به سؤالات زیادی که او برای سالها در مورد زندگی داشته، پاسخ داده است. هر دوی ما آن روز تصمیم گرفتیم تمرین دافا را شروع کنیم.
اگرچه همسرم برای سالهای بسیار زیادی علائم بیماری داشت، اما بیماریاش طی 9 روز از بین رفت. با دیدن بهبودی همسرم، ترغیب شدم که دافا را به مادر ۷۰ سالهام که سواد ندارد، معرفی کنم. او از تعدادی بیماری رنج میبرد. پس از اینکه تمرین دافا را شروع کرد، همه بیماریها و جای زخمی که داشت، ناپدید شد.
بهدست آوردن زندگی جدید
هنگامی که به دیدار پدر و مادرم رفتم، به دیدن خالهام نیز رفتم. او خیلی رنگپریده بهنظر میرسید و شکمش ورم کرده بود. میگفت که دچار سرطان کبد وخیم شده و در شکمش مایع انباشته شده است. پزشکان گفته بودند که بیشتر از دو ماه زنده نخواهد ماند. آنها درمان را متوقف و او را مرخص کرده بودند و به خانه فرستاده بودند.
این فرصتی عالی برای معرفی دافا به او بود. به او گفتم که معلم بدن تمرینکنندگان حقیقی را پاک میکنند. اگر فرد بتواند از اصول «حقیقت، نیکخواهی، بردباری» پیروی کند، میتواند دافا را تمرین کند.
او گفت: «بههر حال من خواهم مُرد، پس از چه چیزی باید بترسم؟ هر آنچه را که معلم از من بخواهند، انجام خواهم داد.»
او دافا را با پدر و مادرم تمرین کرد و گفت که پس از حدود یک هفته تمام داروهایش را دور ریخت. با اینکه با برخی رنج و محنتهای بیماری روبرو شد، اما نگران نبود. او پس از یک هفته بهطور کامل بهبود یافت و حتی به عروسش در کوددهی به محصولات زراعی کمک کرد.
یک فکر میتواند شرایط را عوض کند
بسیاری از بستگانمان شاهد بهبود ما از بیماریهای جدی بودند. پس از اینکه حدود ۱۰۰ نفر از منطقهمان سخنرانیهای ضبطشده نه روزۀ معلم را تماشا و تمرینات را یاد گرفتند، همه آنها تصمیم گرفتند دافا را تمرین کنند.
مادرشوهر دخترخالهام مشکل قلبی داشت. بدون هیچ فکری، او تصمیم گرفت سوار دوچرخهاش شود و به محل تمرین برود. همین یک فکر شرایط را عوض کرد. او بدون هیچ مشکلی به محل تمرین رسید و وقتی به دیدن دکترش رفت، شنید که مشکل قلبیاش ازبین رفته است.
حتی فرزندانِ افرادی که دافا را یاد میگیرند، از مزایای این تمرین بهرهمند میشوند. یک زوج سالمند با نوه شش سالهشان به محل تمرین میآمدند.
میتوانستیم ببینیم که آن کودک مشکلی دارد. یک شکاف به طول 10 سانتیمتر و عرض 2 سانتیمتر از زمان تولد در پشت سرش وجود داشت. آنها به دنبال درمان بیماری بودند، اما بیفایده بود. به آنها گفتیم که اگر فقط یک نفر تمرین دافا را انجام دهد، تمام اعضای خانواده بهرهمند میشوند. پس از دو ماه، در حالی که کودک در محل تمرین نشسته بود و به سخنرانیهای استاد گوش میداد، شکاف در جمجمهاش ناپدید شد.
زمانی که در حال کوددهی به مزرعه بودم، بهطور تصادفی آفتکشی بسیار سمی را به چشم چپم اسپری کردم. درد بسیار زیادی داشتم و به این فکر افتادم که چشمانم را بشویم و به بیمارستان بروم.
اما بعد فکر کردم که این درست نیست. بهیاد آوردم که یک تمرینکننده هستم و خوب خواهم شد. در همان لحظه درد ازبین رفت و آفتکش خودبهخود از چشمم خارج شد.
مقالات تبادل تجربه بسیاری در مورد قدرت دافا در مینگهویی منتشر شدهاند. در مقاله فوق فقط چند نمونه از تجربیات یا مشاهداتم از قدرت دافا را آوردهام. با گفتن چنین داستانهایی، مردم بیشتر در مورد دافا خواهند دانست و متوجه خواهند شد که اینها بر خلاف آن چیزهایی هستند که حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) ادعا میکند.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه قدرت الهی فالون دافا