(Minghui.org) تمرین فالون دافا را در اوایل سال 1996 شروع کردم. مایلم به صورت مختصر تجربه‌ام را به اشتراک بگذارم که چطور با نگاه به درون با سایر تمرین‌کنندگان همکاری کردم تا کاری که موظف به انجام آن هستیم را به‌خوبی انجام دهیم.

تصمیم به کمک برای تأمین وجه

حدود سال 2003 تمرین‌کنندگان پیشنهاد کردند که دستگاه کپی بزرگتری خریداری کنیم تا مطالب اطلاع‌رسانی فالون دافای بیشتری تهیه کنیم. آنها از من پرسیدند آیا می‌توانم مقداری پول اهداء کنم اما من خجالت‌زده شدم چرا که وضعیت مالی خانواده‌ام خوب نبود و برای هزینه تحصیل فرزندم به پول زیادی نیاز داشتم.

طی سال‌ها مقداری پول پس‌انداز کرده بودم و می‌خواستم با آن لپ‌تاپی بخرم تا وارد سایت‌های دافا بشوم. شغلم نیز ایجاب می‌کرد تا نحوه استفاده از کامپیوتر را یاد بگیرم اما با توجه به نیاز مبرم به دستگاه کپیِ بزرگتر برای نجات موجودات ذی‌شعور بیشتر، تمام 10 هزار یوآن پس‌اندازم را به تمرین‌کنندگان محلی دادم. برای خرید یک دستگاه کپی دقیقاً به چنین مبلغی نیاز داشتیم.

همکاری برای تهیه مطالب

در ابتدا وی و لی (نام‌ها مستعار است) در منزل لی مطالب را تهیه می‌کردند تا اینکه بعداً من و سونگ به آنها ملحق شدیم. برای اطمینان از حفظ امنیت، وظایف را به 4 بخش تقسیم کردیم و هر نفر پس از پایان کارش می‌رفت.

سعی می‌کردیم همزمان با هم در آنجا نباشیم و به‌شدت کار می‌کردیم تا به‌خوبی با یکدیگر همکاری کنیم و وظیفه‌مان را انجام دهیم. ما قادر بودیم از هفته‌نامه مینگهویی، جوآن فالون و مقالات جدید نسخه‌های فراوان تهیه کنیم و به‌دست بیش از 100 تمرین‌کننده در 10 گروه مطالعه فا برسانیم. همچنین مطالب اطلاع رسانی درباره آزار و شکنجه و نسخه‌های زیادی از نه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست تهیه کردیم.

کارمان به خوبی پیش رفت تا اینکه در سال 2006 چند تمرین‌کننده در شهرمان از جمله اعضای خانواده لی دستگیر شدند. از اینرو لی دیگر به مکان تهیه مطالب نیامد.

سونگ که نگران شده بود، پیشنهاد داد تا حجم زیادی از کاغذهایی را که استفاده می‌کردیم، به گاراژ او ببریم و ما نیز موافقت کردیم.

سپس روزی سونگ با من تماس گرفت و با صدایی گریان گفت که شوهرش با او مشاجره کرده و گفته است که باید کاغذها را هر چه زودتر از گاراژ آنها بیرون ببریم.

نگاه به درون و اصلاح خودم

پس از این اتفاق به درون نگاه کردم تا ببینم اشتباه من چه بوده است. از آنجا که من مسئول خرید کاغذ بودم، برای صرفه‌جویی در وقت و هزینه، مقدار فراوانی (بیش از 10 بسته) کاغذ خریدم و فوراً با تاکسی به گاراژ او بردم. چون ما دوستان خوبی بودیم من فکر نمی‌کردم که این کار اشکالی داشته باشد اما متوجه این موضوع نبودم که شوهر او فالون دافا را تمرین نمی‌کند و ممکن است از جنبه دیگری به مسائل نگاه کند.

من به‌عنوان تمرین‌کننده باید عاری از خودخواهی باشم و اول به دیگران فکر کنم. بنابراین موافقت کردم که بسته‌های کاغذ را به خانه دیگرم منتقل کنم. فوراً یک تاکسی گرفتم و تمام کاغذها را به آپارتمانم در طبقه چهارم بردم.

جابه‌جایی تجهیزات بنا به دلایل امنیتی

با دیدن شرایط سونگ به فکر وی افتادم. بنابراین به خانه او رفتم. او خانواده بزرگی دارد و با پسر، عروس و نوه‌هایش زندگی می‌کند. فقط وی و همسرش تمرین‌کننده هستند اما تمام اعضای خانواده‌اش از دافا حمایت می‌کنند.

وی در امر تهیه مطالب به‌شدتکار کرده بود. او پیش از آن از کامپیوتر استفاده نکرده بود و نمی‌دانست چطور مطالب را چاپ یا کتاب تهیه کند اما به‌تدریج تمام این کارها را یاد گرفت. تجهیزات و لوازم در خانه او بود.

اما پس از دستگیری تمرین‌کنندگان، وی که نگران امنیت خانواده‌اش بود پیشنهاد داد تا جایی را اجاره کنیم و لوازم را به آنجا منتقل کنیم و به تهیه مطالب ادامه دهیم.

به نظر من با توجه به هزینه‌های اضافی، این فکر خوبی نبود اما می‌دانستیم که به‌خاطر امنیت خانواده وی یا مکان تهیه مطالب، باید احتیاط کنیم.

استاد بیان کردند:

«پس وقتی که با آن مشکلات روبرو می‌‏شوید، سهم خودتان [در آن موضوع] را بیشتر بررسی کنید، کارها را به شکلی درست‌‏تر انجام دهید، و اجازه ندهید نیروهای کهن از هیچ شکافی استفاده کنند.» («آموزش فا طی جشن فانوس سال 2003 در کنفرانس فای غرب ایالات متحده»)

وقتی به سخنان استاد فکر کردم، پیشنهاد دادم که لوازم چاپ را به خانه من بیاوریم، زیرا شوهرم در آن زمان به سفر رفته بود.

خانه وی 10 دقیقه با خانه من فاصله داشت. دخترش در خانه بود بنابراین ما 3 نفر به سرعت تجهیزات را جابه‌جا کردیم.

من خیلی خوشحال بودم که توانسته بودم به سایر تمرین‌کنندگان کمک کنم و در همان حین به تهیه مطالب نیز ادامه دهیم.

ما بعداً از طریق سایت مینگهویی متوجه شدیم تمرین‌کنندگان در چین باید مکان‌های تهیه مطالب را در اندازه‌های کوچک اداره کنند.

من و سونگ تحت حمایت استاد برای خودمان کامپیوتر و چاپ‌گر خریدیم و حالا به جای اینکه در مقیاس بزرگی آن را انجام دهیم، در خانه‌هایمان مطالب را تهیه می‌کنیم.