صحبت کردن پشت سر دیگران

(Minghui.org) مشاهده کرده‌ام که برخی تمرین‌کنندگان وابستگی‌های سایرین را مستقیماً به آن‌ها نمی‌گویند، اما در عوض پشت سرشان صحبت می‌کنند. شما نیز ممکن است چنین چیزی را دیده باشید. به نظرم می‌رسد که این‌گونه رفتار کردن افراد بیشتری را به غیبت کردن می‌کشاند و می‌تواند سؤتفاهم و اختلاف ایجاد کرده و احساسات افراد را جریحه دار کند. معمولاً چنین رفتاری نتیجه موفق نبودن در تزکیه گفتار و عقاید و تصورات مختلف بشری است.

اصلاح خودم در حین بیان ضعف‌های سایرین

من نیز پشت سر دیگران صحبت کرده‌ام. اگر کسی به نصیحت یا توصیه‌ام گوش نمی‌کرد، پشت سرش حرف می‌زدم. فکر نمی‌کردم که کار اشتباهی انجام می‌دهم. با این وجود، هر وقت می‌شنیدم کسی غیبت مرا کرده ناراحت می‌شدم.

با خود فکر می‌کردم: «من این‌گونه عمل نمی‌کنم! چگونه یک هم‌تمرین‌کننده می‌تواند این‌کار را با من کند؟ اگر مسئله‌ای داریم، باید راجع به آن حرف بزنیم! اکنون او با پخش کردن شایعات کارها را بدتر کرده است.»

تصمیم گرفتم که با آن تمرین‌کننده صحبت کنم، اما پس از این‌که آرام شدم از خود پرسیدم: « آیا من درباره سایرین این‌گونه رفتار نکرده‌ام؟» فکر کردم که این کار را ناخودآگاه به‌منظور کمک به آن‌ها انجام دادم تا خود را بهبود ببخشند. وقتی به درون نگاه کردم، دیدم که با غیبت وضعیت را به‌طرز بدتری اداره کرده بودم.

استاد بیان کردند:

«برخی افراد می‌گویند، "من مطلبی را از معلم لی شنیده‌ام". مردم به دور او جمع شده و می‌خواهند به هر چه او می‌گوید گوش دهند. او بر طبق فهم خود، شایعه را با آب و تاب به دیگران منتقل می‌کند. انگیزه او چیست؟ برای خودنمایی کردن است. افرادی نیز وجود دارند که با علاقه زیادی شایعه را در بین دیگران پخش می‌کنند. مثل اینکه به‌خوبی مطلع هستند، و مثل اینکه بسیاری تمرین‌کنندگان ما به اندازه آن‌ها نمی‌فهمند یا آگاهی ندارند. این برای آن‌ها به‌صورت طبیعی درآمده و شاید خودشان به آن واقف نیستند. ممکن است این ذهنیت خودنمایی را نیمه‌هوشیارانه داشته باشند.» (سخنرانی ششم از جوان فالون) (ترجمه تجدید نظر شده 2003)

«به‌طور مثال، نظرهای مختلفی که افراد دارند، "تو خوب هستی"، "او خوب نیست"، "تو به خوبی تزکیه کرده‌ای"، "او به‌خوبی تزکیه نکرده است" و مانند آن. تمام این‌ها به خودی خود می‌توانند باعث تنش‌ بین مردم ‌شوند.» (سخنرانی هشتم از جوان فالون) (ترجمه تجدید نظر شده 2003)

هنگامی که سخنان استاد را می‌خواندم چیزی را به‌ من گوشزد نمی‌کردند. آنچه می‌خواندم در مورد خودم به‌کار نمی‌بستم، در عوض به شایعه‌پراکنی ادامه می‌دادم. فراموش کرده بودم که آن‌چه در این بُعد می‌بینیم فقط یک توهم است. تمرین‌کنندگان ما در حال تزکیه و پیشرفت هستند. وقتی به درون نگاه کردم، متوجه شدم چیزی که می‌بینم ضعف‌های تمرین‌کنندگان نیست، بلکه عقاید بشری است که آن‌ها در حال از بین بردنشان هستند.

از آن‌زمان به بعد، حرف زدن در مورد سایرین را متوقف کردم. اگر می‌شنیدم کسی راجع به سایر تمرین‌کنندگان حرف می‌زند، به آن‌ها یادآوری می‌کردم که به درون نگاه کنند تا ببینند خود آن ضعف‌ها را دارند یا خیر.

سایر شایعات درباره من

همیشه وقتی شایعاتی در مورد خودم می‌شنیدم احساس بی‌پناهی می‌کردم. حس می‌کردم درک نشده‌ام یا مورد سوء تفاهم قرار گرفته‌ام. اگرچه می‌دانستم آن‌چه آن‌ها می‌گفتند درست نبود، نمی‌خواستم با توضیح دادن آن‌را بدتر کنم. همه کاری که می‌توانستم کنم مطالعه فا و اصلاح خود بود.

استاد به‌ ما گفته‌اند:

«پس نباید مثل او رفتار کنید و واقعاً نباید از او عصبانی شوید، حتی اگر شهرت شما را لکه‌دار کرده و واقعاً آبروی شما را ریخته باشد. نه تنها نباید از او عصبانی شوید، بلکه باید از ته قلب از او تشکر کنید- واقعاً از او تشکر کنید.» (سخنرانی چهارم از جوان فالون)

«پس، چرا باید از او متشکر باشید؟ دربارۀ این بیندیشید. در این جهان، اصلی وجود دارد که می‌گوید، "بدون از دست دادن چیزی به‌دست نمی‌آید"-اگر بخواهید به‌دست بیاورید، مجبورید از دست بدهید. او شما را در موقعیت وحشتناکی در بین مردم عادی گذاشت. او طرفی در نظر گرفته می‌شود که به‌دست آورده چرا که به خرج شما نفع برده است، هر چه بیشتر شما را در شرایط بدتری بگذارد و تأثیر آن بیشتر باشد، بیشتر تحمل می‌کنید و او بیشتر تقوا از دست می‌دهد، و آن تقوا همگی به شما داده می‌شود، و هم‌زمان وقتی در حال به‌دوش کشیدن آن هستید، آن‌را سبک گرفته و به دل نمی‌گیرید.» (سخنرانی چهارم از جوان فالون) (ترجمه تجدید نظر شده 2003)

از مطالعه فا فهمیدم وقتی سایرین می‌گویند که اشتباه می‌کنی، به این معنی نیست که واقعاً اشتباه کرده‌ای. مورد سوء تفاهم قرار گرفتن آزمونی است که بفهمیم آیا حقیقتاً بردباری داریم یا خیر.

اگر با کسی که برداشت غلطی از شما کرده مقابله به‌مثل کنید، شما نیز در سطح او هستید. من مصمم هستم که در این دام نیفتم. می‌دانم که باید ترسم از به اشتباه متهم شدن را رها کرده و حذفش کنم.

من به نادیده گرفتن رفتارِ این تمرین‎‌کنندگان که در باره‌ام شایعه درست می‌کنند ادامه خواهم داد، و برای هر وابستگی که پیدا کنم به‌درون نگاه خواهم کرد. اگر چیزی پیدا نکنم، از اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری پیروی خواهم کرد و خشمگین نمی‌شوم یا کینه به‌دل نخواهم گرفت. اینکه سایرین چگونه به‌خوبی یا بدی با من رفتار می‌کنند مرا آشفته نخواهد کرد.