(Minghui.org) مایلم ماجرایی را درباره برادرزاده‌ام به‌اشتراک بگذارم که چگونه او که فردی غیرتمرین‌کننده است، همکارانش را تشویق می‌کرد از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) خارج شوند.

در آوریل گذشته، برای دیدار به شهر زائویانگ، مکانی که در آن بزرگ شده بودم، بازگشتم. به دیدار برادرزاده‌ام رفتم که اکنون 45 سال دارد. قبلاً با او درباره فالون دافا صحبت کرده بودم، بنابراین در حال حاضر از دافا حمایت می‌کند، به دیگران می‌گوید: «این تهمت‌ها را باور نکنید: اینها مزخرف می‌گویند. عمه‌ام تمرین‌می‌کند و سالم و مهربان است. چیزهایی را که در تلویزیون تماشا می‌کنید دروغی بیش نیست.» معمولاً با هرکسی که صحبت کند او را متقاعد می‌کند.

روزی، من و برادرزاده‌ام با همکارانش ملاقات کردیم. وقتی برای چند دقیقه از آن مکان خارج شدم، یکی از آنها از او پرسید: «عمۀ شما چند سال دارد؟ او فوق‌العاده به‌نظر می‌رسد!»

برادرزاده‌ام پاسخ داد: «بیش از 50 سال دارد، 10 سال از من بزرگ‌تر است.»

همکارانش از او پرسیدند: «به‌نظر می‌رسد شما خواهر هستید. او چگونه تا این حد جوان مانده است؟»

برادرزاده‌ام گفت: «او فالون دافا را تمرین ‌می‌کند. این تمرین او را متناسب و جوان کرده است. شما تنها فردی نیستید که متوجه شده‌اید.»

وقتی به جمع آنها بازگشتم و شنیدم که نام فالون دافا برده می‌شود، می‌خواستم سرصحبت را باز کنم و بگویم که چه تمرین خوبی است. خواهرزاده‌ام حرکت بعدی مرا پیش‌بینی کرده بود، در گوشم زمزمه کرد: «من این کار را انجام داده‌ام.» به او اطمینان کردم و خواستم ادامه دهد.

چند روز بعد، برادرزاده‌ام برگه‌ای را به من داد که لیستی با نام تمام همکارانش بود. او گفت همگی آنها موافقت کردند از ح.ک.چ خارج شوند. خوشحال بودم و کمی نیز شگفت‌زده شده بودم. او به من گفت که چگونه این ماجرا اتفاق افتاد.

تولد یکی از همکارانش بود. آنها برایش کیکی خریدند و همگی جشن گرفتند. موضوع فالون دافا مطرح شد و بسیاری از همکارانش درباره آن سؤال کردند. او درباره این تمرین برای آنها توضیح داد و دروغ‌هایی که در رسانه‌ها درباره آن گفته می‌شود و اینکه چگونه عمه‌اش بیش از 20 سال است که تمرین را انجام می‌دهد.

برادرزاده‌ام گفت: «فالون گونگ تقریباً تنها موضوعی بود که در تمام ساعات جشن تولد درباره‌اش صحبت کردیم. اگر آنجا بودی، از آنهمه سؤالاتی که ممکن بود مطرح شود، آنها بسیار شرمنده می‌شدند.»

او در جشن تولد به همکارانش گفت: «همه افراد در خانواده‌مان متوجه ‌شده‌اند که عمه‌ام جوان به‌نظر می‌رسد. او با همه خونگرم و مهربان است. درون و بیرون او هردو تغییر کرده ‌است. فالون دافا تزکیه‌ای واقعی است و هردوی ذهن و بدن را بهبود می‌دهد.»

آنگاه او گفت: «عمه‌ام مایل است همگی ما از ح.ک.چ خارج شویم و موضعی علیه وحشیگری‌ این حزب نسبت به شهروندان بی‌گناه اتخاذ نماییم.» او مطالب اطلاع‌رسانی را که برای توزیع میان آنها آماده کرده بودم، به آنها داد. همه همکارانش موافقت کردند از حزب خارج شوند. برادرزاده‌ام افزود: «لطفاً این عبارات را به‌خاطر داشته باشید "فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است." اغلب این عبارات را تکرار کنید و برکت آن نصیب‌تان خواهد شد.»