(Minghui.org) یک تمرینکنندۀ جدید 65 ساله هستم و تزکیۀ دافا را در مارس 2014 پس از تماشای شن یون در کانادا شروع کردم.
استاد درجوآن فالون بیان کردند:
«بهدست آوردن یک بدن انسانی بسیار سخت است! اگر شخصی واقعاً بتواند دافا را کسب کند، درحقیقت بسیار خوشبخت است. بهدست آوردن یک بدن انسانی بسیار سخت است، آنها این را اینگونه میبینند.»
احساس میکنم که بینهایت خوشبخت هستم که این باارزشترین فرصت را بهدست آوردم تا یک تمرینکنندۀ دافا شوم و بتوانم در اصلاح فا و نجات موجودات ذیشعور به استاد کمک کنم.
تمایل دارم برخی از تجربیات تزکیهام را در سه سال گذشته بهاشتراک بگذارم.
کوشا بودن در تزکیۀ استوار
وقتی تزکیه را در سال 2014 شروع کردم، نزد فرزندانم در کانادا اقامت داشتم. فا را بهتنهایی مطالعه میکردم، مقالات وبسایت مینگهویی را میخواندم و تمرینها را با تماشای دیویدی آموزش تمرینها توسط استاد آموختم.
در اوت 2014 به چین بازگشتم و به مطالعۀ فا ادامه دادم و تمرینها را در خانه انجام دادم. به یاد دارم که تمرینکنندهای در کتابفرشی تیانتی به من گفت که هر روز مقالات وبسایت مینگهویی را بخوانم تا بتوانم همگام با پیشرفت اصلاح فا به پیش بروم.
از آنجاکه فقط یک تمرینکنندۀ جدید بودم و دربارۀ تزکیه چیز زیادی نمیدانستم، بسیار مشتاق بودم تا با سایر تمرینکنندگان تماس برقرار کنم. استاد حتماً به احساسم آگاه بودند چراکه چند ماه بعد با چند تمرینکننده روبرو شدم که در بازاری دیویدیهای روشنگری حقیقت را توزیع میکردند. بسیار خوشحال شدم!
آنها فوراً به من کمک کردند تا یک نسخه از جوآن فالون و بیشتر مقالات جدید استاد را بهدست بیاورم (کتابی که داشتم در کانادا مانده بود). آنها همچنین مرا تشویق کردند که فا را به دقت مطالعه کنم و هر روز حداقل یک مقاله را بخوانم. بخاطر نظم و ترتیب استاد و مهربانی این تمرینکنندگان بسیار سپاسگزار بودم.
استاد بیان کردند:
«اگر این قانون بزرگ را خوب مطالعه نکنید، کمالتان امنیتی نخواهد داشت. بیشتر اینکه همۀ کارهای مهم دافا که باید انجام دهید شبیه این خواهد بود که مردم عادی، با افکار فردی عادی و با بنیان یک فرد عادی، بهدنبال کسب و کارشان میروند، و سپس اینطور است که این فقط مردم عادی هستند، در بهترین حالت آن فقط انجام کارهای خوب برای دافا توسط مردم عادی است. از آنجا که مریدان دافا هستید، وقتی کارها را انجام میدهید، نمیتوانید خودتان را از فا جدا کنید. شما هنوز هم بهطور پیوسته درحال تغییر دادن این سطحیترین بخشی که تغییر نیافته است هستید. این دلیل آن است که چرا نمیتوانید بدون مطالعۀ فا ادامه دهید. باید فا را خوب مطالعه کنید. در فرآیند مطالعۀ فا، خواهید توانست عناصر بد در خودتان را پاکسازی کرده، آخرین چیزهای کوچکی که دارید و هنوز تغییر نکردهاند را تغییر دهید. به چه دلیل من همیشه در گفتن این مسئله به شما تأکید میکنم که، فا را مطالعه کنید، فا را مطالعه کنید و فا را خوب مطالعه کنید؟ زیرا آن بیش از اندازه مهم است.» (از «آموزش و تشریح فا درکنفرانس فا در متروپولیتن نیویورک»)
بنابراین هر روز صبح فا را مطالعه میکنم و بعدازظهر بهمنظور روشنگری حقیقت برای مردم بیرون میروم و وقتی به خانه بازمیگردم مقالات جدید استاد را مطالعه میکنم. شبها مقالات وبسایت مینگهویی را میخوانم.
سالها است که بازنشسته هستم و خانهام محیط تزکیهام است. استاد بیان کردند:
«یک حقیقت را به شما میگویم: تمام روند تزکیه، روند دائمی رها کردن وابستگیهای بشری است.» (جوآن فالون)
با اینکه اصول فا را درک میکنم، هر بار تغییر عقاید و تصورات بشریام، حقیقتاً یک آزمون است. قبل از اینکه تمرین فالون دافا را شروع کنم، برایم هرگز مهم نبود که شوهرم درباره مسائل چه احساسی دارد. لجباز بودم و برای تمام چیزها در خانه تصمیمگیری میکردم. اکنون درک میکنم که باید سعی کنم الزامات فا را هم در خانه و هم در جامعه رعایت کنم و اعمالم باید با اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری سازگار باشد.
در ابتدا این کار مشکل بود، چراکه اغلب در کنترل خودم شکست میخوردم و درنتیجه بسیاری از فرصتها برای تزکیۀ شینشینگ را ازدست دادم. بعداً درک کردم که به عنوان یک تمرینکننده، فرد باید مهربان و نیکخواه باشد و اگر همیشه بر سر مسائل مردم عادی جروبحث کنم، به آن سطح سقوط خواهم کرد.
یک روز همسرم به من گفت: «اگر خوب و شایسته صحبت کنی، دیگران احساس خوبی خواهند داشت و با خوشحالی هرچه میگویی را میپذیرند. چرا همیشه با لحنی پرخاشگرانه و چهرهای عبوس صحبت میکنی؟ ممکن است به این طریق احساس خوبی داشته باشی، اما میدانی چقدر به دیگران آسیب میرسانی؟»
مطلبی را که استاد در شعر «یین و یانگ برعکس شدند» (هنگ یین 3) بیان کردند را به یاد آوردم:
«زنان قوی و زیرک هستند
عجول، بدزبان، و تسلطگر هستند»
احساس کردم که استاد دربارۀ من صحبت میکردند. پدیدۀ برعکس شدن یین و یانگ به این خاطر ظاهر شد که اخلاقیات اجتماعی نزول میکنند و این برخلاف اصول آسمانی است.
از طریق مطالعۀ فا درک کردم که بهعنوان یک تزکیهکننده، باید رفتارم را نسبت به شوهرم تغییر دهم و دست از زندگی با رنجش بردارم. بهیاد آوردم که برای شوهرم زندگی کردن با من راحت نبوده است. حقوقم بیشتر از او بود و همچنین ردۀ شغلی بالاتری نسبت به او داشتم. به این خاطر آپارتمانی که به ما اختصاص داده بودند بخاطر ردۀ شغلی من بود. یک روز فردی مقابل من به او
گفت: « تو در خانه حقیقتاً هیچ چیزی نیستی. حتی خانۀ خودت به نام تو نیست.»
شینشینگم را با مطالعۀ فا ارتقاء دادم و اکنون هنگام رویارویی با تضادها میتوانم آرامشم را حفظ کنم و این آموزۀ استاد را در ذهنم بخوانم:
«بهعنوان یک تزکیهکننده
فرد همیشه باید بهدنبال اشتباهات خود باشد
این مؤثرترین راه برای رها شدن از وابستگیها است
هیچ راهی برای گریز از سختیها نیست، بزرگ یا کوچک
[در طول یک تضاد، اگر بتوانید به یاد بیاورید:]
«حق با اوست،و من اشتباه میکنم،»
چه چیزی برای جر و بحث وجود دارد؟»
(«حق با چه کسی است، چه کسی اشتباه میکند» هنگ یین 3)
درک کردم که نگاه به درون ابزاری ارزشمند است و بهعنوان یک تزکیهکننده، باید از عقاید و تصورات بشریام بیرون بپرم. بهتدریج محیط خانهام تغییر بسیار بزرگی کرد و شوهرم نیز تغییر کرد. درواقع همسرم شایستگیهای بسیاری دارد. او مهربان است و زیاد به پول و چیزهای مادی اهمیت نمیدهد. تصمیم گرفتم که با پیروی از اصول فا خودم را اصلاح کنم، از صمیم قلب به شوهرم احترام بگذارم و کارهای خانه را بهنحوی که لازم است بهخوبی انجام دهم.
حالا خانوادهام بیشتر و بیشتر هماهنگ شده است و سرشار از صمیمیت و مهربانی است.
آزمون در انجام تمرینها
انجام تمرینها برایم واقعاً یک آزمون بوده است. برای مدت تقریباً یک سال و شش ماه فقط میتوانستم در وضعیت «نیمه لوتوس» بنشینم. استاد بیان کردند:
«اگر هنوز نمیتوانید در وضعیت لوتوس کامل بنشینید، میتوانید نیملوتوس انجام دهید، اما هنوز لازم است تلاش کنید تا بهتدریج هر دو پایتان را بالا بگذارید.» (فالون گونگ)
بعداً شروع کردم که نیم ساعت «نیملوتوس» و نیم ساعت «تماملوتوس» بنشینم، اما تمرینکنندهای مرا تشویق کرد که برای تمام یک ساعت در وضعیت «تماملوتوس» بنشینم.
اولین باری که سعی کردم برای یک ساعت کامل در وضعیت «تماملوتوس» بنشیم، عرق از صورتم جاری شد و پاهایم بهقدری دردناک بود که بیاختیار شروع به لرزیدن کردم. استقامت کردم و برخی کلمات در ذهنم ظاهر شد: خود قدیمیات را دور بینداز و خود جدیدی را بپذیر. احساس کردم که استاد تشویقم میکردند که ادامه دهم. برای یک ساعت کامل به نشستن در وضعیت لوتوس کامل ادامه دادم. از آن بهبعد قادر بودهام که هنگام تمرین پنجم اینچنین انجام دهم.
اخیراً یک تبادل تجربه خواندم که در آن تمرینکنندهای به من یادآوری کرد که هنگام نشستن در وضعیت لوتوس کامل پشتم را صاف نگهدارم. وقتی در ابتدا شروع کردم که تماملوتوس بنشینم، سعی کردم صاف بنشینم، اما وقتی پشتم را صاف کردم، پاهایم نیز بالا آمدند و شروع به درد شدید کردند. مجبور شدم به جلو خم شوم تا درد را تحمل کنم.
بعداً با اینکه توانستم کمی صافتر بنشینم، وضعیت نشستنم هنوز خیلی خوب نبود. آموزش استاد را به یاد آوردم: «کمر و گردن را صاف نگهدارید»(فالون گونگ) بنابراین سعی کردم آنچه استاد بیان کردند را انجام دهم و احساس کاملاً متفاوتی داشتم. پس از تمرین احساس سبکی بسیاری در پاهایم داشتم.
از این تجربه درک کردم که تزکیه موضوعی بسیار جدی است و باید آموزشهای استاد را 100 درصد دنبال کنم و آن به معنای باور حقیقی به استاد و فا است.
تزکیۀ خودم در روشنگری حقیقت
از آنجاکه یک تمرینکنندۀ جدید هستم، تزکیۀ شخصیام با اعتباربخشی به فا ترکیب شده است. با کمک سایر تمرینکنندگان، کمی بعد به مأموریت کمک به استاد در اصلاح فا و نجات موجودات ذیشعور پیوستم.
یک روز خانمی هم سن و سال خودم را دیدم. با او دربارۀ نزول اخلاقیات، زندگی سختی که نسل ما داشته است، فساد مقامات ح.ک.چ و اینکه ح.ک.چ بهزودی بخاطر جنایاتش توسط آسمان مجازات خواهد شد، صحبت کردم. سپس از او پرسیدم که آیا قبلاً به سازمانهای ح.ک.چ پیوسته است و آیا دربارۀ جنبش «خارج شدن از ح.ک.چ» چیزی شنیده است.
او گفت بله و اینکه من سومین تمرینکنندۀ فالون گونگی هستم که در این خصوص با او صحبت کردهام. به او گفتم که او حقیقتاً خوشبخت است که چنین فرصتهایی داشته است و او را تشویق کردم که از ح.ک.چ خارج شود. او با خوشحالی قبول کرد و گفت که به پیشنهادم گوش میکند و «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را تکرار خواهد کرد. در قلبم میدانستم که همه چیز توسط استاد انجام شد و من فقط سهم کوچکم را در این مسیر انجام دادم.
تزکیه در محیط جدید
در پایان سال 2016 برای بازدیدی به کانادا آمدم. با اینکه محیط تغییر کرده بود، اما هنوز ساعت 3:30 صبح برای انجام تمرینها و بعد فرستادن افکار درست از خواب بیدار میشدم. پس از آن فا را مطالعه میکردم. در طول روز مقالات مینگهویی را میخواندم و برخی کارهای خانه را انجام میدادم.
بعداً به کتابفروشی تیانتی رفتم. تمرینکنندگان آنجا مهربان بودند و به من کمک کردند که زوجی که در فاصلۀ نهچندان دور از من زندگی میکردند را پیدا کنم. آن زن و شوهر بسیار مهربان بودند و مرا به جلسۀ گروه بزرگ مطالعۀ فا بردند.
آن اولین باری بود که به یک مطالعۀ گروهی فا ملحق میشدم. واقعاً هیجانزده بودم و احساس بسیار باشکوهی داشتم! چند صد تمرینکننده فا را با هم مطالعه میکردند، که شامل تمرینکنندگان غربی و تمرینکنندگان چینی بود. تمام کلمات را با دقت و تمرکز کامل خواندم. یک سخنرانی را مطالعه کردیم، سپس یک مقالۀ جدید استاد را خواندیم و بعد از آن تبادل تجربۀ تمرینکنندگان بود. فضای آنجا بسیار صلحآمیز بود و میتوانستم میدان انرژی بسیار قدرتمندی را احساس کنم.
در راه بازگشت، تمرینکنندهای از من خواست که به ترویج شن یون در آخر هفته ملحق شوم. باید بروشورهای شن یون را در ورودی خانهها قرار میدادم. چه فرصت فوقالعادهای بود. از تمرینکنندگانی که مسیر زیادی را برای سوار کردن و رساندن من به خانه رانندگی کردند، بسیار سپاسگزار بودم. آنها صبورانه به من گفتند که هنگام ترویج شن یون چطور رفتار کنم و با مردم تعامل داشته باشم.
به در هر خانهای که میرسیدم، بروشور را درست و با احترام قرار میدادم و میگفتم: لطفاً افراد با رابطۀ تقدیری را به نمایش شن یون بیاورید. بگذارید آنها بهیاد داشته باشند که فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است.
با نگاه به چند سال تزکیۀ گذشتهام، احساس قدردانی بسیار زیادی نسبت به استاد دارم که این ارزشمندترین فرصت را دراختیار من قرار دادند که یک تمرینکنندۀ دافا شوم. فالون دافا حقیقتاً یک تمرین فوقالعاده است که به مردم میآموزد مهربان و با استانداردهای اخلاقی بالا باشند. امیدوارم که هموطنان چینی من دروغهای ح.ک.چ را باور نکنند و به یاد داشته باشند که فالون دافا خوب است و حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است تا همگی بتوانند آیندۀ درخشانی را برای خودشان انتخاب کنند.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه سفرهای تزکیه