(Minghui.org) دانشگاههای تایوان، بیش از ۲۰ برنامه معرفی فالون دافا را در قالب یک اردوی تابستانی 5 روزه در مرکز تایوان برگزار کردند و امیدوار بودند از یکدیگر یاد بگیرند و رشد کنند، تا با ارتقاء آگاهی بتوانند در محیط دانشگاه مؤثرتر باشند.
در 13 تا 17 اوت 2017، شرکتکنندگان آموزهها را با همدیگر مطالعه کردند و افکارشان را بهاشتراک گذاشتند. آنها به فضاهای عمومی میرفتند تا درباره آزار و شکنجه فالون گونگ در چین و اینکه چرا آن نادرست است، با مردم صحبت کنند.
فالون گونگ (یا همان فالون دافا) روشی معنوی است که از سال 1999، در چین تحت آزار و شکنجه قرار گرفته است. تمرینکنندگان در آخرین روز اردو، دور هم جمع شده و به تبادل تجربه پرداختند تا چیزهای مثبتی را که در طول چند روز گذشته یاد گرفته بودند، مبادله کنند.
بیش از 20 دانشکده و دانشگاه در مرکز تایوان، برای تمرینکنندگان دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد یک اردوی تابستانی برگزار کردند تا یاد بگیرند که در تمرینشان بهتر عمل کنند.
اولویت تزکیه، مطالعه و روشنگری حقیقت را مؤثرتر میکند
یو یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد گفت که در دومین سال دانشجوییاش وقت زیادی را صرف کمک به فعالیتهای کلاس میکرد. او بهتدریج در تزکیهاش سست شد زیرا هیچ کسی نبود تا بتواند ببیند که آیا او خوب عمل میکند یا نه و احساس میکرد که اگر بهخوبی عمل نکند بعداً جبران میکند. از سوی دیگر، همه میتوانستند متوجه عملکرد تحصیلیاش بشوند، ازاینرو او وقت زیادی را صرف مطالعه و دیگر چیزهای جزئی و ناچیز میکرد.
او اغلب سه کار را تا پایان روز به تعویق میانداخت، به این معنی که هنگام مطالعۀ آموزهها خیلی متمرکز نبود. در ماه مارس مجبور بود مقالهای پژوهشی بنویسد. او زمان زیادی را به نوشتن و انجام تحقیقش صرف میکرد و این فشار باعث میشد تا بدخلق و عصبی باشد. همچنان با نزدیک شدن موعد مقرر، ناگهان متوجه شد که آنچه بهطور واقعی نیاز دارد، بهخوبی تزکیه کردن است.
آنگاه او بیشترین زمان را به مطالعه فا و تمرینات اختصاص داد و شروع به ازبر کردن کتاب جوآن فالون کرد. خصوصیات شخصیتیاش بهطرز چشمگیری بهبود یافت و افکارش بسیار روشنتر شد. در مدت کوتاهی نکات کلیدی بسیاری از متون علمی را پیدا و مقالهاش را دو هفته قبل از مهلت پایاننامه تمام کرد، استاد راهنمایش شگفتزده شد و تحت تأثیر قرار گرفت.
دانشجویی اهل چین در کلاس یو بود. او میخواست درباره حقیقت آزار و شکنجه به او بگوید اما فرصتی پیدا نمیکرد. یک بار استاد در کلاس به فالون گونگ و نه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست اشاره کرد. مدرس درباره فالون گونگ سوءتفاهم داشت و معتقد بود که آن بیشتر از فقط یک گروه تزکیه است. یو فکر کرد که نظرات استاد درباره این تمرین میتواند سایر دانشجویان را گمراه کند، بنابراین از استاد خواست تا 15 دقیقه به او وقت بدهد تا فالون گونگ را به دانشجویان معرفی کند.
او درباره فالون گونگ و آزار و شکنجه در چین بهتفصیل صحبت کرد. دانشجویان توانستند درک کنند که چه اتفاقی درحال روی دادن است و مدرس دیگر علیه فالون گونگ انتقادی نکرد. آن دانشجوی چینی دستش را بلند کرد و سؤالاتی پرسید و آنها شروع به صحبت با یکدیگر کردند.
همکاران نظامی با تغییرات خود پس از آگاهی از فالون دافا مبهوت شدند
شی در ماه مه گذشته در ارتش بود که تمرین را شروع کرد. او میگفت که قبلاً بسیار خودخواه بود و تظاهر به چیزی میکرد که نبود. اعتقاد داشت که اگر مانند فردی با ضعف جسمانی عمل کند، میتواند از بسیاری از کارها در ارتش معاف شود. درنتیجه، سایر افراد مجبور بودند آن کار را انجام دهند. حتی سربازهای تازهکار بخاطر رفتارش، از او نفرت داشتند. حتی باوجودیکه سرپرستش بارها درباره این موضوع با او صحبت کرد، او حاضر نبود تغییر کند.
اولین روزی که فالون دافا را یاد گرفت، در رؤیایش احساس کرد که از قید و بندی که مدت زمان طولانی گرفتار بود، رها شده است. بعد از بیدار شدن، میدانست در هر کاری که انجام دهد، میتواند اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری را دنبال کند.
پس از بازگشت به بخش نظامی، همکاران و سرپرستش متوجه شدند که او شخص متفاوتی شده است. مسئولیتهایش را بهعهده میگرفت و به افرادی که نیاز داشتند، کمک میکرد. او در چند تمرین نظامی آتی، مسئول نیمی از کارها بود. وقتی سایرین از او میپرسیدند که چه چیزی او را تغییر داد، میگفت: «من با فالون گونگ آشنا شدم و مهمترین چیز را در زندگیام یافتم.» دو ماه بعد به جای دیگری منتقل شد و همه آمدند که با او خداحافظی کنند.
یک هفته قبل از ارتقاء شغلی به شی گفته شد که آن جایگاه توسط شخص دیگری پر شده است. درست همان زمان که او ناراحت این موضوع بود، شخصی به او گفت: «از شغل فعلیات نیز برکنار شدی.» نزدیک بود از خشم منفجر شود. ناگهان به خاطر آورد که استاد در جوآن فالون بیان کردند:
«اما شما یک تمرینکننده هستید، در شرایط طبیعی توسط فاشن معلمتان مراقبت میشوید. دیگران نمیتوانند آنچه را که متعلق به شما است، بردارند. بنابراین، این دلیل آن است که چرا میگذاریم چیزها بهطور طبیعی اتفاق بیفتند. گاهی اوقات فکر میکنید که چیزی مال شما است، اما درواقع اینطور نیست. بنابراین ممکن است فکر کنید که آن مال شما است، اما درنهایت مال شما نیست. از طریق این جریان میتوان دید که آیا میتوانید آن را رها کنید. اگر نتوانید آن را رها کنید یک وابستگی است. این روش باید برای خلاص شدن شما از دست وابستگی علاقۀ شخصی مورد استفاده قرار گیرد. موضوع این است. مردم عادی نمیتوانند این حقیقت را دریابند. بنابراین وقتی چیزی برای بهدست آوردن در معرض خطر باشد رقابت و مبارزه میکنند.»
او مانند یک تمرینکننده آن را اداره و بهتدریج وابستگیاش به مبارزه را رها کرد. شی گفت: «فرق بین یک انسان و خدا فقط یک فکر است. لحظهای که آن را رها کردم، آزمون را گذراندم.»
با سازگاری در جامعه عادی، مورد تکریم افراد پیرامونش قرار گرفت
هونگ گفت که یک بار درباره برنامههای آیندهاش با معلمی صحبت میکرد، که نظرش این بود که هونگ خودش را دوست ندارد زیرا مدام میگفت: «آن مهم نیست.» او متوجه شد که ناخودآگاه توجهی به جامعه یا هیچ چیزی در زندگیاش نمیکند. او فکر میکرد که هر زمان که به کمال برسد میتواند اینجا را ترک کند، بنابراین چرا درباره شهرت و سودشخصی نگران باشد.
او به این درک رسید، که در برخی سطوح، خودش را گرامی نمیداشت. آن عاملی منفی بود که درنهایت او را به سمتی هدایت میکرد که تزکیهاش را گرامی ندارد و درباره مطالعه و انجام تمرینات بیتوجه باشد. ازآنجاکه هرگز به چیزهای عادی توجه نکرده بود، برایش دشوار بود که با سایرین تعامل داشته باشد.
هونگ تصمیم گرفت تغییر کند. اکنون شروع گفتگو برای او آسانتر شده است. او میگفت اگر سعی میکرد مانند یک فرد عادی زندگی کند، در آنصورت نیازهای مردم عادی را بهتر میشناخت. به این طریق، مردم فکر میکنند که تمرینکنندگان افراد خوبی هستند و فالون دافا خوب است.
هونگ گفت: «وقتی تلاش کردم با جامعه عادی کمی بیشتر سازگار باشم، نجات مردم برایم آسانتر شد، زیرا آنها احساس میکردند که من مهربان هستم و آنها را دوست دارم» با این تغییرِ نگرش، توانست به شخصی کمک کند که به خواندن جوآن فالون علاقهمند شود و در رسانه اجتماعیاش شروع به ارسال مطالب اطلاعرسانی در رابطه با فالون گونگ کند.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.