(Minghui.org) هنگامی‌که تمرین فالون دافا را آغاز کردم، زمانی طولانی را صرف کردم که دریابم تزکیه تماماً در مورد چیست و چگونه باید تزکیه کنم. مطالعه فا برای رشد شین‌شینگم مفید بود و درک کردم که روابط تقدیری به‌طور کلی درباره چیست.

استاد (لی هنگجی) بیان کردند:

«البته ما اعتقاد به رابطه تقدیری داریم و هر کسی به‌خاطر رابطه تقدیری‌اش این‌جا می‌نشیند.» (جوآن فالون)
«درواقع، بگذاريد براي‌تان بگويم، رابطۀ تقديري که به‌وسیلۀ افرادی از ما در دنیای تزکیه مورد بحث قرار گرفته، نمی‌تواند به‌صورت بُرهه‌ای کوتاه در تاریخ توضیح داده شود. آن فراتر از هر يك از دوره‌های زندگی شخص يا حتي چندين دوره زندگي، يا حتي باز هم زمانی طولاني‌تر می‌رود. اين رابطۀ تقديري تمام نمی‌شود.» («آموزش فا در شهر نیویورک» از کنفرانس‌هایی در ایالات متحده)

این‌طور نیست همه چیزهایی که یک تمرین‌کننده در تزکیه با آن مواجه می‌شود، موضوعی ساده است. اما، قبل از تزکیه، شخص نباید چیزهای بسیاری را که تجربه کرده است نادیده بگیرد. مهم نیست چه چیزی را یک تزکیه کننده باید به‌خاطر داشته باشد تا در تمام مواقع به‌خوبی عمل کند.

از سنین کودکی، علاقه بسیاری به افسانه‌های معنوی و عرفانی داشتم. هنگامی که 4 ساله بودم از پدربزرگم پرسیدم: «چرا موجودات بشری زندگی می‌کنند؟ برای چه؟» او به من گفت که هنوز خیلی جوانم، اما وقتی به سن او برسم، آن را درک می‌کنم.

هرموقع که افسانه‌هایی بازگو می‌شد، باور می‌کردم که واقعاً اتفاق افتاده است. هنگامی‌که به ماجراهایی درباره آسمان‌ها گوش می‌دادم، هرگز نمی‌توانستم به‌اندازه کافی مطالبی را بشنوم. همیشه فکر می‌کردم که در زمان اشتباهی به‌دنیا آمده‌ام.

پس از کسب دافا، دریافتم که گذشته‌ام بنیانی را برایم پایه‌ریزی می‌کرد که تمرین تزکیه را انجام دهم.

در مواجهه با وابستگی‌ها

به درون نگاه کردم و بسیاری از افکار بشری سرسخت را یافتم. هنگامی‌که ریشه چنین وابستگی‌ای را یافتم، سعی کردم آن را رها کنم. اما گاهی اوقات، دوباره آن خصوصیت ظاهر می‌شد. بدترین عادتی که هنگام زندگی در چین شکل داده بودم، دروغ گفتن بود.

وقتی با مشکلی مواجه می‌شدم، مهم نبود که حق با من بود یا اشتباه می‌کردم، هر بهانه‌ای را می‌آوردم. حتی اگر تمرین‌کننده دیگری به اشتباهاتم اشاره می‌کرد، اغلب از کلمات استاد برای توجیه استدلالم استفاده می‌کردم.

برای مدتی طولانی در این وضعیت قرار داشتم و هر چیزی را با انواع عقاید بشری اداره می‌کردم. رنج بردن را در زندگی غیرمنصفانه تلقی می‌کردم که درست خلاف معیارهای یک تزکیه کننده بود.

وقتی به کوتاهی‌های سایر تمرین‌کنندگان توجه می‌کردم، افکار منفی بسیاری ایجاد کرده و فقط نکات بد آنها را می‌دیدم. در مقایسه با کاستی‌های آنها، احساس می‌کردم که بهتر تزکیه می‌کنم. گاهی اوقات، بدتر از زمانی که مسیر تزکیه‌ام را شروع کرده بودم، عمل می‌کردم.

من به‌دام بازی‌های کامپیوتری، مطالعه رمان‌ها و تماشای انیمیشن افتاده بودم. اکثر اوقات مانند یک فرد عادی رفتار می‌کردم. بجز خوردن و خوابیدن، وقتم را برای انجام این کارها صرف می‌کردم. بنابراین، کار مدرسه‌ام دستخوش تغییر شده و روابط خانوادگی‌ام بسیار پرتنش شده بود. به وضوح میدانستم که این وضعیت خطرناک است، اما نمی‌توانستم به این راحتی آن را رها کنم.

به‌خاطر عادت‌های بدم در آستانه از دست دادن همه چیز بودم. خوشبختانه هرگز تزکیه‌ام را رها نکرده‌ام. درحالی‌که به مطالعه فا ادامه می‌دادم، راهنمایی‌هایی از استاد دریافت کردم.

آنگاه، دریافتم که تمام تجربه‌های گذشته‌ام را که در بسیاری از زندگی‌ها به‌دست آورده بودم نمی‌تواند با تمرین‌کنندگانی که کف دست‌شان را برای فرستادن افکار درست بالا نگهمیدارند قابل مقایسه باشد. هیچ چیزی نمی‌تواند با آنچه که با چشم سومم هنگام مدیتیشن نشسته دیدم، قابل مقایسه باشد.

روزی، به این مسئله آگاه شدم، دریافتم آنچه را که مطالعه می‌کنم مملو از تلقینات حزب کمونیست است. حتی خوبی شخصیتی که مورد ستایش و تحسین قرار می‌گرفت، تحت‌تأثیر عقاید منحرف تحریف شده بود.

متعادل شدن روابط میان تزکیه، مطالعه و اعضای خانواده

برای یک تزکیه‌کننده آسان نیست که ارتباط میان تزکیه، مطالعه و اعضای خانواده را متعادل سازد.

من یک تزکیه‌کننده، یک دانشجو، بزرگترین پسر در خانواده‌ام و الگویی برای برادران کوچک‌ترم هستم. دریافتم که بسیاری از وابستگی‌هایم می‌تواند در برادرانم نیز تجلی یابد. وقتی می‌دیدم آنها بزرگ می‌شوند، دریافتم که پدر و مادر بودن آسان نیست.

پدرم یک تزکیه‌کننده است. سابقاً فکر می‌کردم که او کوشا نیست، اما هنگامی‌که از زاویه دید او به مشکلات نگاه کردم، دریافتم که بدون داشتن بنیانی در مطالعه استوار فا رها کردن وابستگی به احساسات مشکل است.

اکنون درکم بر این اساس است که چگونه به پدرم کمک کنم که با مطالعه فا بهبود یابد، بجای اینکه از زاویه احساسات به اعضای خانواده وابسته باشد. در حال حاضر، این تفکرم که او فردی کوشا نیست، کاملاً ازبین رفته است!

کنار آمدن با اختلافات

متوجه شدم که وقتی بتوانم واقعاً مشکلات را از نقطه‌نظر شخص دیگری مشاهده کنم، هرگونه شکاف و افکار منفی به‌سرعت ناپدید خواهد شد.

دو تمرین‌کننده محلی، به‌طور مداوم با یکدیگر اختلاف داشتند. در ابتدا، عقاید یکدیگر را قبول نداشتند و آنگاه به‌دنبال کاستی‌های دیگری بودند. سایر تمرین‌کنندگان در اختلافات‌شان درگیر شده بودند، درحالی‌که من فقط نظاره می‌کردم؛ آنها تمرین‌کنندگان قدیمی بودند، درحالی‌که زمان کوتاهی بود که من دافا را تمرین می‌کردم.

درحالی‌که این اختلاف شدیدتر می‌شد، فکر کردم: «چگونه تمرین‌کنندگان می‌توانند چنین رفتاری داشته باشند؟ چگونه سایر تمرین‌کنندگان می‌ترسند در این کار درگیر شوند؟ » آنگاه، علاقه به شرکت در گروه مطالعه فا را از دست دادم و نزدیک به 6 ماه منزوی شدم.

ظاهراً، به‌نظر می‌رسید که در ابتدا، اختلافی میان دو تمرین‌کننده است، اما در واقع، آن تمام تمرین‌کنندگان را هدف قرار داده بود. ما باید به درون نگاه می‌کردیم. برای یک تمرین‌کننده، هیچ چیزی بدون دلیل اتفاق نمی‌افتد!

باور به استاد و فا

مطالعه فا می‌تواند به ما یاد دهد که نیروهای کهن نظم و ترتیب‌هایی داده بودند که با اصلاح فای استاد مداخله کنند. به ظاهر، آنها تقوای عظیمی را ایجاد می‌کردند، درحالی که در واقع، آنها کاری را انجام می‌دادند که می‌خواستند انجام دهند. اگر ما دقیقاً خودمان را در مسیر اصول فا حفظ نکنیم، نهایتاً در مسیری که نیروهای کهن نظم و ترتیب داده‌اند حرکت می‌کنیم.

استاد بیان کردند:

«هم‌چنین می‌خواهم به شما بگویم که سرشت شما در گذشته واقعاً بر اساس خودپرستی و خودخواهی بود. از حالا به بعد هر آن‌چه که انجام می‌دهید، اول باید دیگران را در نظر بگیرید تا این‌که روشن‌بینی درستِ ازخودگذشتگی و نوع‌دوستی را کسب کنید.» («کوتاهی نداشتن در سرشت بودایی» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر)

استاد به ما آموختند که به درون نگاه کنیم. هنگامی‌که نمی‌توانیم به درون نگاه کنیم، خود را تغییر داده و بتوانیم به درون نگاه کنیم، در تزکیه‌مان نیز استوارتر می‌شویم. از آنجا که، هر آزمونی مطابق با توانایی‌مان نظم و ترتیب داده می‌شود، تا زمانی که سعی و تلاش‌مان را برای تزکیه بکار ببریم، مطمئناً می‌توانیم روشن‌بین شویم.

آنگاه، اگر از مسیرمان منحرف شویم، نظم و ترتیب‌های نیروهای کهن، دستیابی به روشن‌بینی را مسدود می‌کنند. آنها سعی می‌کنند افکار درست و بخش‌های الهی تمرین‌کنندگان را مسدود کنند و فقط طرف انسانی را باقی بگذارند که از انواع مصیبت‌ها رنج ببرند، آنها نمی‌خواهند ما با موفقیت تزکیه کنیم!

آیا این مصیبت‌هایی بود که ما مجبور به ‌گذراندن آن بودیم، یا مشکلاتی بود که از سوی نیروهای کهن برما تحمیل شد، آن تمام مفاهیم مختلف انسانی‌مان را هدف قرار می‌دهد. بنابراین لازم است تمرین‌کنندگان به‌طور استواری تزکیه کرده و به‌طور کوشایی فا را مطالعه کنند، افکار درست را تقویت نمایند.

سابقاً باور داشتم جوآن فالون کتابی است که به مردم تعلیم می‌دهد رفتار خوبی داشته باشند. آنگاه، به‌تدریج به این درک رسیدم که آن نردبانی است که ما را به روشن‌بینی می‌رساند. با سعی و کوشش مداوم، دانش جدیدی را از جوآن فالون به‌دست آوردم: این کتاب همه چیز را از پایین‌ترین به بالاترین سطح پوشش می‌دهد.

به‌عنوان یک تمرین‌کنندۀ دافا در دوران اصلاح فا، چه چیزی حقیقت است؟ هدف از زندگی‌مان چیست؟

استاد بیان کردند:

«شما تزکیه‌‏کننده هستید. من درباره‌‏ گذشته‌‏تان صحبت نمی‌‏کنم، درباره‌‏ اینکه زمانی به چه صورت بودید، یا در سطح و ظاهر چه چیزی را به نمایش می‌‏گذارید. دارم درباره‌‏ درون‌‏مایه و معنای زندگی شما صحبت می‌‏کنم، مسئولیتی که به دوش دارید، و مأموریت تاریخی شما. فقط به این ترتیب واقعاً یک مرید دافا هستید.» («یک مرید دافا چیست» از آموزش فای ارائه شده در کنفرانس فای نیویورک 2011)

وقتی حقیقتاً با مشکلات مواجه می‌شویم، آیا می‌توانیم به‌خاطر بیاوریم، استاد چه مطالبی را گفته‌اند؟ هنگامی‌که با مشکلاتی مواجه می‌شویم که عبور از آنها دشوار است، آیا می‌توانیم به استاد فکر کنیم و از ایشان بخواهیم به ما قدرت دهند؟ آن دقیقاً چیزی است که به‌عنوان یک تزکیه کننده‌ که باوری استوار به استاد و فا دارد، لازم است انجام دهیم.