(Minghui.org) در سال ۱۹۹۶ تمرین فالون دافا را آغاز کردم و اکنون ۷۰ ساله هستم. قبل از تمرین فالون دافا، دچار بیماری‌های بسیاری بودم و برای درمان آنها سراسر چین را جستجو کردم. بسیاری از داروهای مختلف طب چینی را امتحان کردم که تأثیری نداشتند. وضعیت سلامتی‌ام حتی وخیم‌تر شد و یکی از پزشکان پیشنهاد کرد که چی‌گونگ را امتحان کنم. بسیاری از روش‌های چی‌گونگ را آموختم، اما هیچ‌کدام از آنها نیز کمکی به من نکردند.

در ماه نوامبر سال ۱۹۹۵، همسایه‌ام که بازنشسته بود، برای شرکت در یک دوره ۹ روزه سخنرانی‌های تصویری چی‌گونگ، دو بلیط به من داد. ازآنجاکه هیچ‌یک از شیوه‌های چی‌گونگی که تاکنون امتحان کرده بودم باعث تسکین آلام من نشده بودند، تمایلی به ادامه جستجو در چی‌گونگ نداشتم.

همسایه‌ام متوجه شد که دچار تردید هستم و توضیح داد: «این روش که فالون دافا نامیده می‌شود، از مدرسه بودا است و در درمان بیماری‌ها مؤثر بوده است. کسانی که فالون دافا را تمرین می‌کنند ویژگی‌های اخلاقی خود را بهبود می‌بخشند و می‌آموزند افرادی خوبی باشند. در این دوره شرکت کنید و ببینید همان چیزی است که می‌خواهید تجربه‌اش کنید.»

نیت او خوب بود، چیزی برای از دست دادن نداشتم، بنابراین موافقت کردم که در برنامه سخنرانی شرکت کنم. در روز اول پس از تماشای فیلم، احساس کردم استاد لی، بنیانگذار و معلم فالون دافا، مهربان هستند. استاد لی گفتند که آنچه آموزش می‌دهند، چی‌گونگ معمولی نیست، بلکه راهی برای هدایت مردم به سوی قلمروهای بالاتر است.

پس از تماشای ۹ سخنرانی، احساس کردم که فالون دافا واقعاً متفاوت است؛ روشی راستین برای تزکیه است. مادرم قادر به خواندن نبود، بنابراین از من می‌خواست کتاب جوآن فالون، کتاب اصلی فالون دافا، را برایش بخوانم. پنج تمرین آن را آموختم و به مادرم یاد دادم، اما هنوز در آن ثابت‌قدم نشده بودم.

پس از چند ماه متوجه شدم که باید روش فالون دافا را در پیش گیرم. در ماه ژوئن سال ۱۹۹۶، یک محل تمرین گروهی در نزدیکی خانه‌ام پیدا کردم و در تزکیه کوشا شدم.

محل تمرین گروهی ما پاک و خالص بود

محل تمرین گروهی ما در یکی از ساختمان‌های شهر واقع شده بود. گروه ما شامل ۳۰ نفر از افراد مختلف بودند. افرادی از مقامات دولتی و مقامات سابق، معلمان، کارگران و برخی افراد بیکار در گروه ما وجود داشتند. هر روز صبح تمرینات را در ساعت ۳:۵۰ انجام می‌دادیم. یک سخنرانی از جوآن فالون را در شب می‌خواندیم. هر وقت که می‌توانستم در این برنامه شرکت کنم، همیشه احساس خوبی داشتم. یکدیگر را تشویق می‌کردیم تا تجربیات مربوط به تزکیه را به اشتراک بگذاریم و هر زمان که با محنت‌ها مواجه می‌شدیم به درون نگاه می‌کردیم همه ما به‌خوبی کار و به عنوان یک گروه رشد می‌کردیم.

هر وقت تمرین‌کننده‌ای دچار مشکل می‌شد، همه به او کمک می‌کردند. هنگامی که کتاب‌ها و فیلم‌های جدیدی می‌آمد، تمرین‌کنندگانی که در مناصب دولتی کار می‌کردند، همیشه تعدادی مازاد خریداری می‌کردند تا در اختیار تمرین‌کنندگانی قرار دهند که مشکلات مالی داشتند. هر کسی فکر می‌کرد که چگونه می‌تواند به سایرین کمک کند. ذهنیت‌هایی که در شرکت‌های افراد عادی وجود دارد، مانند مبارزه برای منافع و مقام، یا فریب دادن دیگران، در گروه ما هیچ وقت بروز نمی‌کرد. فقط روی تزکیه تمرکز می‌کردیم و درباره مسائل مربوط به جامعه صحبت نمی‌کردیم. همگی روابط خوبی با یکدیگر داشتیم که باعث می‌شد محیطی صمیمی و مشوق به وجود آید.

من از دهه ۱۹۷۰ در ادارات دولتی کار می‌کردم و می‌دانستم که محیط‌های کار در چین می‌توانند چقدر پیچیده و بغرنج باشند. بااین‌حال، در محل تمرین گروهی ما، فضایی حاکی از خلوص و آرامش حکمفرما بود.

اگر به‌خاطر فالون دافا نبود، این‌گونه رفتار نمی‌کردم

هر شب حدود دو ساعت فا را مطالعه می‌کردیم. یک سخنرانی از جوآن فالون را می‌خواندیم، هر یک از ما به نوبت یک پاراگراف را می‌خواندیم. برخی از تمرین‌کنندگان تصمیم گرفتند به حفظ‌کردن جوآن فالون بپردازند. از طریق مطالعه فا، به معنای واقعی زندگی، روشن‌بین شدیم، اینکه بیماری‌ها واقعاً چی هستند و چگونه می‌توان از آنها دوری کرد. پیشرفت ما بسیار سریع بود.

یکی از تمرین‌کنندگان به‌ مقام ریاست در واحد سازمانی‌اش ارتقاء یافت یک ماشین و یک راننده برای رفت و آمد روزانه در اختیارش گذاشتند. فاصله میان منزل و محل کارش خیلی زیاد نبود، بنابراین تصمیم گرفت به‌جای استفاده از ماشین و راننده اختصاصی پیاده به محل کار برود.

اداره سازمانی‌اش همچنین آپارتمان‌هایی را برای کارکنان می‌ساخت و افرادی که در رده رئیس هر واحدی قرار داشتند در اولین اولویت برای دریافت آپارتمان بودند. تمرین‌کننده مذکور یک واحد لوکس انتخاب و بهای آن را پرداخت کرد. درست بعد از اینکه به آنجا نقل‌مکان کرد، متوجه شد که یکی از سرپرستان بازنشسته به واحد انتخابی‌اش بسیار علاقه‌مند است. او فکر کرد که فرد بازنشسته سال‌ها به این سازمان کمک‌های شایانی کرده است ولی خودش فقط چند سال است که در آنجا کار می‌کند. بنابراین، از آنجا رفت و اجازه داد که فرد بازنشسته واحد مذکور را خریداری کند.

یک نفر به او گفت: «این کار تو احمقانه بود. درحال حاضر رئیس هستی، چرا از آن آپارتمان دست کشیدی؟»

او پاسخ داد: «من یک تمرین‌کننده فالون دافا هستم، معلم ما از ما می‌خواهند همیشه ابتدا به دیگران فکر کنیم.»

فرد مزبور گفت: «استاندارد برای تمرین‌کنندگان بسیار بالا است. همه شما را تحسین می‌کنم!»

تمرین‌کننده گفت: «این معلم ماست که باید مورد تحسین قرار گیرد. اگر فالون دافا را تمرین نمی‌کردم، به چنین شیوه‌ای عمل نمی‌کردم.»

بهبود وضعیت سلامتی از نظر جسمی و ذهنی

چند نفر از تمرین‌کنندگان در گروه ما سایر روش‌های چی‌گونگ را تمرین کرده بودند، اما بیماری‌هایشان از بین نرفته بودند. پس از تمرین فالون دافا، بیماری‌های آنها بدون اینکه دوباره عود کنند ناپدید شدند. خانمی ۶۴ ساله از بیماری پوستی لوپوس و خلق و خوی بدش رهایی یافت. او اکنون همواره خرسند است و اغلب لبخند بر چهره دارد.

بانویی دیگر که ۳۰ ساله بود نمی‌توانست باردار شود. پس از تمرین فالون دافا، باردار شد و پسر‌بچه‌ای سالم به دنیا آورد. او همراه پسرش سوار اتوبوس می‌شود و درباره ماجرایش با مردم صحبت می‌کند.

آزار و اذیت علیه فالون دافا آغاز شده بود و برخی از مردم می‌ترسیدند با او صحبت کنند. به آنها می‌گفت: «نترسید. حتی یکی از افراد پلیس در محله‌ام به من گفت: "تزکیه حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری به‌هیچ‌وجه کاری اشتباه نیست. دیر یا زود آزار و شکنجه فالون دافا به پایان خواهد رسید. جیانگ زمین رهبر سابق چین می‌داند که افرادی بسیار خوب را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد. او اجازه نمی‌دهد که مردم فالون دافا را تمرین کنند یا جویای عدالت برای آن باشند. بنابراین، تمرین‌کنندگان به هر شیوه‌ای که بتوانند حقیقت را برای مردم اشاعه می‌دهند."»

مردم در اتوبوس پس از شنیدن این صحبت‌ها، دیگر ترسی نداشتند.

محل تمرین مکانی معمولی نیست

در محل تمرین گروهی ما، برای بسیاری از تمرین‌کنندگان رویدادهای شگفت‌انگیزی رخ داده است. یکی از نمونه‌ها را انتخاب کرده و در اینجا به اشتراک می‌گذارم.

یکی از تمرین‌کنندگان در سیستم پلیس کار می‌کرد. یک روز برادرش مطالب فالون دافا را برای محل تمرین گروهی ما آورد. او با ما درباره نوری قرمزرنگ صحبت کرد که در راهروی ساختمانی که در آن تمرین می‌کردیم می‌درخشید. او گفت: حقیقت دارد! وقتی وارد اینجا شدم آنچه استاد شرح دادند را شاهد بودم.»

«... در بالای میدان انرژی محل تمرین ما گنبدی قرار دارد و بالای گنبد یک فالون بزرگ و یک فاشن بزرگ وجود دارد که از میدان مراقبت می‌کند. این یک میدان معمولی نیست، مثل میدان محل تمرین چی‌گونگ معمولی نیست. این یک میدان تزکیه است. بسیاری از تمرین‌کنندگان ما با توانایی‌های فوق‌طبیعی این میدانی که فالون دافای ما دارد دیده‌اند و آن با نور قرمز پیچیده شده، همه چیز قرمز است.» (جوآن فالون)

آزار و شکنجه علیه فالون دافا در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹ آغاز شد. مجبور شدیم محل تمرین گروهی را تعطیل کنیم. طولی نکشید که پس از آن، برخی از افراد گروه تمرین را رها کردند. برخی دیگران همچنان به تمرین ادامه دادند. در طول سه سالی که مکان تمرین برقرار بود تجربیات شگفت‌انگیز بسیاری داشتیم. واقعاً مکانی سرشار از خلوص بود و ما گروهی آکنده از صلح و آرامش بودیم. سپاسگزارم استاد، متشکرم هم‌تمرین‌کنندگان!