(Minghui.org) در 30 ژوئن 1996 ازطریق والدینم با فالون گونگ آشنا شدم. شاهد بودم که آنها بعد از شروع این تمرین، چطور سالم و تندرست شدند و درنتیجه من نیز این تمرین را آغاز کردم.
بعد از اینکه حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) آزار و اذیت فالون گونگ را در 20 ژوئیه 1999 آغاز کرد، به انجام تمرینات در منزلمان ادامه دادم. در سال 2005 ازدواج کردم، اما معلوم شد که شوهرم آنطور که فکر میکردم آدم درستی نیست. او سیگار میکشید، تنبل بود و اغلب جنگ و دعوا میکرد.
ناامید شده و امیدم را ازدست داده بودم. بهخاطر آزار و شکنجه و تنبلی خودم، تمرین فالون گونگ را کنار گذاشتم. خلقوخویم بدتر شد. با شوهرم دعوا و به طلاق تهدیدش میکردم. پدر و مادر من و والدین شوهرم نگرانمان بودند.
در زمستان 2012، شوهرم برای کار به شهرستان دیگری رفت و من برای مراقبت از فرزندمان در خانه ماندم. یک روز، حالم خوب نبود. از خالهام خواستم از فرزندمان مراقبت کند تا خودم به بیمارستان شهرستان بروم.
سونوگرافی نشان داد که در شکمم تودهای به بزرگی یک کاسه وجود دارد. پزشکان میگفتند که آن یک تراتوم است و باید هرچه زودتر با عمل جراحی برداشته شود، در غیر این صورت با عواقبی جدی مواجه خواهم شد. پزشکم گفت که به خانه بروم، با خانوادهام صحبت کنم و در عرض چند روز آینده در بیمارستان تحت عمل جراحی قرار بگیرم.
در مسیرم به خانه درحالی که سوار اتوبوس بودم، خیلی فکر کردم: «هنوز جوان هستم. چگونه میتوانم به چنین مشکلی گرفتار شوم؟ همیشه از تزریقات و مصرف دارو میترسیدم.» در این لحظه بحرانی، اثرات معجزهآسای دافا را بهیاد آوردم و تصمیم گرفتم تمرین کردن آن را ازسر بگیرم. متوجه شدم که فقط بنیانگذار دافا میتوانند مرا نجات دهند.
به عمهام گفتم که پزشکان چه گفتهاند و من چه فکری میکنم. او گفت که تصور میکند حق با من است، زیرا بسیاری از مردم پس از تکرار خالصانه عبارات «فالون دافا خوب است و حقیقت نیکخواهی، بردباری خوب است» بیماریهایشان بهبود یافته است.
سپس گفت: «وقت آن است که دوباره تمرین فالون گونگ را آغاز کنی» و من این کار را انجام دادم.
در ابتدا، افکاری درباره بیماریام داشتم. بعداً آنها را رها کردم و دیگر اصلاً درباره بیماری فکر نکردم. فا را مطالعه میکردم، تمرینات را انجام میدادم و هر روز از فرزندم مراقبت میکردم.
همچنین متوجه شدم که تمام تضادها و درگیریها دلایل کارمایی دارند. انسانها بازپیدا میشوند. اگر از زندگی گذشته به سایرین بدهکار باشیم، باید در این زندگی به آنها بازپرداخت کنیم. پس از مدت کوتاهی تراتومم ناپدید شد.
با توجه به تعالیم دافا، در زمان مواجهه با تضادها و رفتارهای غیرمنصفانه به درون نگاه و خودم را اصلاح کردم و به کاستیهای سایرین توجه نکردم.
بهتدریج نسبت به سایرین باملاحظه شدم و آرامش در خانوادهام حکمفرما شد. فرزندمان شاد است و بهخوبی تربیت شده و پدر و مادر من و پدر و مادر شوهرم دیگر نگران ما نیستند.
فالون گونگ مرا تغییر داد و سلامتی و شادی را برایم بهارمغان آورد.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه مزایای سلامتی