(Minghui.org) یکی از دوستانم که بهمدت دو دهه او را میشناختم، کسبوکاری را برای خودش آغاز کرد. اگرچه هیچ گونه موقعیت اجتماعی نداشت یا از هیچ گونه حمایت مالی قابلتوجهی برخوردار نبود، مؤسسه کوچک خود را تأسیس کرد. او با خرد، سختکوشی و مکانیزمهای مؤثر مشارکت، شرکایی که با خودش همفکر بودند را استخدام و کسبوکارش بهتدریج رشد کرد.
من در دوره اول سرمایهگذاری به او کمک کردم که برای کسبوکارش فوقالعاده مهم بود. در ازای کمکم هیچ مبلغی نگرفتم که او را تحت تأثیر قرار داد و همیشه به دنبال فرصتی بود تا از من تشکر کند. همواره مرا در جریان پیشرفتهای کاریاش قرار میداد. از آنجا که فرزند من و او همسن هستند، خانوادههایمان رابطه دوستیشان را با هم حفظ کردند.
بعداً شنیدم که شرکتش رونق گرفته و بسیار موفق شده است. آن به گسترش شعبههایش در سراسر کشور و جهان ادامه داد و دوستم به یکی از 10 جوان برجسته کشور تبدیل و یک کارآفرین جوان عالی، عضو فدراسیون جوانان و غیره شد. همه عناوینی را کسب کرد که کارآفرینان خصوصی در چین، آرزوی کسبشان را دارند.
تجارتش از یک صنعت به چند صنعت کاملاً غیروابسته گسترش یافت که ارزش خالصش چند میلیارد یوآن بود. او چند محافظ، اتومبیلهای لوکس و یک جِت شخصی داشت.
همه چیز فوقالعاده خوب و هموار و فوقالعاده عالی پیش میرفت و او واقعاً بسیار موفق بود. بهتدریج درکی روشن از خودش را ازدست داد. همه چیز برایش بیشازحد آسان شد. او فردی بود که دیگران را با بیان خود تحت تأثیر قرار میداد و بیبندوبار شد.
درست درحالی که او و شرکتش شکستناپذیر بهنظر میرسیدند، شنیدم که بهخاطر رشوه دستگیر شده است. شرکتش که در فهرست آمده بود، از تجارت و کسبوکار معلق شد، در حالی که بیش از 20 میلیارد یوآن بدهی و افزایش سرمایه غیرقانونی افشاء شد. او معشوقهها و فرزندان نامشروع زیادی داشت. شکایتی درباره مسائل مالی شرکتش در جریان بود، در حالیکه دو شکایت دیگر هنوز به جریان نیفتاده بود. مردم متعجب و عصبانی بودند.
چند روز پیش، همسرش را دیدم. درحالی که اشک میریخت، دست مرا فشرد و گفت که احساس میکند تحت شکنجه جسمی و روانی قرار گرفته است. او در آستانه فروپاشی روانی بود. با قرصهای خوابآور قوی که مصرف میکرد، تنها میتوانست یک ساعت در شب بخوابد. این ضربه روحی سبب شده بود دچار خونریزی معده شود. طی دو ماه، بیش از 13 کیلو وزن کم کرده بود.
حکیمان و خردمندان برای هزاران سال است که اصولی را برای هدایت رفتار بشر منتقل کردهاند. آیا کسی واقعاً درک میکند که این اصول چه معنایی دارند؟ چه کسی واقعاً میتواند مطابق آنها زندگی کند؟ زندگی بشر فقط چند دهه طول میکشد. چه کسی قادر است زندگیای را تحمل کند که شخص در آن به اوج موفقیت میرسد و سپس به پایینترین سطح میلغزد؟ در قید و بند طلب و شهرت و ثروت بودن و غرق شدن در احساسات و امیال افراطی منجر به چنین خاتمه تیرهبختانهای میشود. کیفر و مجازات چنان ناگهانی میآید که شخص فرصت آماده شدن برای رویارویی با آن را ندارد. چه خسارات عمیق و غیرقابل جبرانی برای دوستان و بستگان بهدنبال دارد.
هرچند این یک مورد خاص است که در آن شخص به اوج میرود و سپس به قعر سقوط میکند، آیا تجربه او تجربهای نیست که هر کدام از ما در زندگی روزانهمان میتوانیم آن را ببینیم؟ با وسوسههای شهرت، ثروت، احساسات و شهوت، چگونه خودمان را کنترل میکنیم؟ آیا ما مسئول آینده خودمان و اعضای خانوادهمان هستیم؟
هر گونه رفتار پلید فقط از جزئیترین فکر نادرست آغاز میشود. وقتی این افکار نادرست تا حد مشخصی جمع شوند، رفتار شخص را کنترل خواهند کرد و او را به پرتگاه خواهند کشاند.
لحظهای که شخص به پرتگاه سقوط میکند، آن زنان زیبا به اهریمنانی تبدیل میشوند و شهرت و ثروت تبدیل به غلوزنجیرهایی میشوند که شما را در بند میکنند؛ شما وارد جهنم خواهید شد. صرفنظر از پشیمانیتان یا دردی که احساس میکنید، واقعاً مجازات و عذاب بیپایان را نیز دریافت خواهید کرد.
این منظره در زندگی، هرچند زیبا است، پایان خواهد یافت. این دورهمی هرچند عالی است، شخص باید درنهایت اینجا را ترک کند. وقتی شخص آرام شود، ممکن است فکر کند: «معنای زندگی چیست؟ برای چه به این دنیا آمدم؟ آیا راهی برای رها شدن و کسب زندگی ابدی وجود دارد؟ اگر موجودات الهی واقعاً وجود داشته باشند، کجا هستند؟ چگونه میتوانم آنها را بیابم؟»
صرفنظر از اینکه آیا شخص آن را میپذیرد یا خیر، همه کموبیش درباره این موضوعات میاندیشند. با این حال، چون هیچ پاسخی نمییابند، بسیاری از مردم انتخاب میکنند در گیجی زندگی کنند و در میان اخلاقیات منحطشده غرق شوند.
لطفاً همگی جوآن فالون را بخوانید. پاسخ همه سؤالاتی که ممکن است در تمام عمرتان داشته باشید را در این کتاب خواهید یافت.
فالون دافا در سال 1992 در چین بهطور عمومی معرفی شد. بیش از 100 میلیون نفر از مزایای تمرین فالون دافا (یا همان فالون گونگ) بهرهمند شدهاند.
از زمانی که تمرین فالون گونگ را آغاز کردهام، حقیقت زندگی را درک کردهام و متوجه شدهام که از کجا آمدهام.
پدرم یک مسئول در سطح استانی است. با این حال، جریانهای اقتصادیِ فاسد مردم عادی در چینِ امروز را دنبال نمیکنم. من نیز کسبوکاری دارم، اما هرگز کمیسیون یا پولی در ازای کمکی به کسی نمیگیرم، حتی اگر کمیسیون آن دهها میلیون یوآن باشد.
به دنبال یک زندگی مجلل آراسته به جواهرات طلا و نقره نیستم. مادرم میگوید این روزها پیدا کردن دختر، همسر و مادر خوبی مانند من سخت است. خواهرشوهرم به پسرم گفت اگر همسری بیابد که نصف کمالات مرا داشته باشد، خوب خواهد بود.
برای افرادی که فالون گونگ را تمرین نمیکنند، اینکه بخواهند مشابه تمرینکنندگان دافا باشند جادویی، غیرقابلدرک، قابل تحسین و دشوار باشد، اما اگر وارد محیط تمرینکنندگان فالون دافا شوید، ماجراها و معجزات بیشماری از این قبیل خواهید دید و شنید.
ما خوشاقبالیم که فالون گونگ را تمرین میکنیم. تنها یک آرزو داریم: بهاشتراک گذاشتن مزایای فالون گونگ با همگان.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه نظرات و دیدگاهها