(Minghui.org) اغلب این موضوع را می‌شنوم که چطور تمرین‌کنندگان دچار کارمای بیماری شدند و شکاف‌هایی در اختیار نیروهای کهن گذاشتند تا با آن مورد آزار و شکنجه قرار بگیرند. مایلم برخی از افکار و درک‌هایم را درباره این موضوع به اشتراک بگذارم.

کارمای بیماری یک آزمون مرگ و زندگی است که دلایل زیادی وجود دارد که چرا ما تمرین‌کنندگان موفق به گذراندن این آزمون نمی‌شویم. باور دارم که کارمای بیماری، آزار و شکنجه‌ای غیرقابل مشاهده در این بعد اما بدتر از زندانی شدن است. تمرین‌کنندگانی که دچار کارمای بیماری هستند و هم‌تمرین‌کنندگان در موقعیت‌های مشابه بهتر است این 5 مرحله را انجام دهند:

اول اینکه به وضعیت تزکیه‌تان فکر کنید و ببینید آیا به‌درستی به استاد و فا ایمان دارید. آیا حقیقتاً باور دارید که استاد بهترین نظم و ترتیب را داده‌اند تا به شما در از بین بردن وابستگی‌ها و ارتقای سطحتان کمک کند؟ آیا به راستی می‌توانید به آن مرحله‌ای برسید که استاد بیان کردند:

«...کاملاً همه چیز را رها می‌کنید، و مثل مرید دافایی والا و شریف رفتار می‌کنید، کسی که هیچ رنجش یا وابستگی ندارد، و آن را به معلم واگذارید که ترتیب دهد که بمانید یا بروید» («آموزش فا در شهر لس‌آنجلس»)

دوم اینکه از خودتان بپرسید آیا هنوز از مرگ می‌ترسید؟ استاد بیان کردند:

«وقتي به‌طور واقعي قادريد فكر مرگ و زندگي را رها كنيد، واقعاً‌ مي‌توانيد به ‌آن‌جا برويد. این تفاوتی بين يك انسان و یک خدا است. اگر بتوانيد مرگ و زندگي را رها كنيد، يك خدا هستيد؛ اگر نتوانيد مرگ و زندگي را رها كنيد،‌ يك انسان هستيد- تفاوت اين است»

استاد به ما گفتند:

«البته قادر بودن به رها کردن زندگی و مرگ برابر با این نیست که واقعاً بمیرید: هدف از تزکیه این است که وابستگی‌های بشری را پاک کرد.» (آموزش فا در استرالیا)

تمرین‌کنندگانی که کارمای بیماری شدیدی داشته‌اند احتمالاً می‌گویند که همگی نظم و ترتیب نیروهای کهن را نفی کرده و فقط نظم و ترتیب استاد را پذیرفتند اما بازهم عده زیادی فوت کردند. آیا استاد به آنها کمک کردند؟ البته که کمک کردند. به گذراندن محنت‌ها فکر کنید: چقدر به استاد و فا اعتماد کردید؟ آیا واقعاً می‌توانستید بگویید:

«چه چيزي براي ترسيدن وجود دارد؟ حتي اگر سر من قطع شود، بدن من هنوز آن‌جا خواهد نشست» («نمایش بسیار عظیم» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر 1)

در هر صورت با ذهن آرام ناشی از سطح تزکیه‌تان می‌توانید وابستگی به زندگی و ترس از مرگ را رها کنید. بدون هیچ افکار و عقاید بشری به درون نگاه کنید و از خودتان بپرسید چقدر هنوز از مرگ می‌ترسید: تا چه اندازه‌ای هنوز تمنای حفاظت دارید؟ تا چه درجه‌ای می‌توانید شهرت‌طلبی و احساسات را رها کنید؟ چقدر خودتان را فراموش کرده‌اید؟

برخی از مریدان دافا کاملاً به رحمت و حفاظت استاد تکیه می‌کنند اما همچنان سخت به وابستگی رقابت‌‌طلبی، حسادت، شهوت، حفاظت از خود، خودنمایی و غیره می‌چسبند. آیا تمرین‌کنندگان باید از مرگ بترسند؟ این یک شکاف است.

سوم اینکه به درون نگاه کنید ببینید آیا از زندگی وحشت دارید. برخی از تمرین‌کنندگان در محنت کارمای بیماری، می‌خواهند سریع بمیرند و به این درد پایان دهند. این تمنای بشری ثابت می‌کند که آنها نمی‌خواهند تحمل کنند. تزکیه‌کنندگان وظایف زیادی دارند و مایل نبودن به ادامه زندگی نیز یک شکاف است.

چهارم تمرین‌کنندگانی که در یک منطقه زندگی می‌کنند، همراه تمرین‌کنندگان دارای کارمای بیماری فا را مطالعه می‌کنند و تمرینات را انجام می‌دهند. اما گاهی نتایج ایده‌آل نیست. افراد زیادی می‌گویند ما باید افکار درست داشته باشیم و از نظم و ترتیب‌های استاد پیروی، نظم و ترتیب نیروهای کهن را نفی، مرگ و زندگی را رها و به درون نگاه کنیم و غیره. برای کسانی که دچار محنت هستند این حرف‌ها مانند سخنرانی است.

چرا صریح و واضح درباره رها کردن مرگ و زندگی صحبت نکنیم؟ اگر تمرین‌کنندگان حتی از صحبت درباره آن می‌ترسند، نمی‌توانند این وابستگی را رها کنند. تمرین‌کنندگان در میان رنج‌ها می‌توانند احساس بدبختی کنند، امیدشان را از دست بدهند و متوجه شوند که به شدت می‌خواهند زنده بمانند. اگر درباره موضوع جدی مرگ و زندگی با آنها صحبت کنیم، ممکن است کمکشان کند که درون را به دنبال ترس از مرگ جستجو کنند. پس از پیدا کردن کاستی‌شان ممکن است قادر باشند کاملاً آن را رها کنند.

نهایتاً به این فکر کنید که آیا به استاندارد مریدان دافا رسیده‌اید. ما نمی‌دانیم که مسیرهای تزکیه‌مان چگونه نظم و ترتیب داده شده است و سرانجام به چه قلمرویی می‌رسیم. پس اصلاً نباید با فکر به این مسائل ذهنمان را درگیر کنیم. فقط باید دقیقاً خودمان را از دیدگاه فا منضبط کنیم، به درون نگاه کنیم و وظایفمان را به‌خوبی انجام دهیم. در مواجهه با آزمون‌ها و سختی‌ها، ذهنمان را آرام نگه داریم و وابستگی‌هایمان از جمله ترس از مرگ را رها کنیم. همیشه باید به یاد داشته باشیم که سخت تلاش کنیم و خودمان را مریدان دافا در نظر بگیریم تا به عهدی که در تاریخ بستیم بدون در طلب بودن عمل کنیم.

اینها افکار شخصی من است. لطفاً به هر نکته نادرستی اشاره کنید.