(Minghui.org) پس از یک جراحی ناموفق در ستون فقرات، حدود 16 سال فلج بودم تا اینکه با فالون دافا آشنا شدم. پس از پیروی از آموزههای این تمرین توانستم کاملاً حرکت کنم و یک بار دیگر به زندگی امیدوار شدم.
زندگی محنتبار
در آزمایشاتی مشخص شد که یک کیست مایع در ستون فقراتم وجود دارد. یک جراح درجه یک مغز و اعصاب به من گفت که اگر فوراً تحت عمل جراحی قرار نگیرم، ظرف 10 سال آینده فلج خواهم شد. با اینکه نمیخواستم تحت عمل جراحی قرار بگیرم اما او اصرار داشت که هر چه سریعتر این کار انجام شود. شماره تلفنش را داد و گفت که با کمال میل این جراحی را انجام میدهد.
در سال 1996 یک جراح مغز محلی بهطور ناگهانی با من تماس گرفت و گفت که عدهای متخصص میخواهند ستون فقراتم را جراحی کنند. سرانجام پس از اصرار بیپایان دوستان و آن جراح، با بیمیلی قبول کردم.
آن جراحی 5 ساعته مغز از جهنم هم بدتر بود. با اینکه بیهوش بودم اما میتوانستم همه چیز را احساس کنم. زمانی که جمجمهام را با دریل سوراخ میکردند، احساس میکردم کسی به سرم سنگ پرتاب میکند.
20 روز بعد آن متخصصان آمدند و از من خواستند از تخت پایین بیایم و حرکت کنم. من نتوانستم. یک سال بعد عکسهای امآرآی را برای متخصصی بردم تا مشکل را پیدا کند. اما او ادعا کرد که جراحی موفقیتآمیز بوده است. وقتی به او گفتم که به تنهایی حتی نمیتوانم سوار اتوبوس شوم، او گفت اگر عمل نمیکردم بهطور کل فلج میشدم. در آن لحظه متوجه شدم که فریب خورده بودم تا مانند یک خوک تحت عملی آزمایشی قرار بگیرم.
بهتدریج کارکرد حرکتیام را از دست دادم. عضلاتم ضعیف و ضعیفتر میشد و تحلیل میرفتم. گردنم خشک و شانههای خم شده بود. به سختی میتوانستم کارهای سادهای مانند لباس پوشیدن و غذا خوردن را انجام دهم. حاضر به معاشرت با هیچکس نبودم و تنها زندگی میکردم درحالیکه که سرشار از تنفر و پشیمانی و درد بودم.
فالون دافا سالها رنجشم را از بین برد
در سال 2012 از طریق یکی از خویشاوندان فالون دافا را یاد گرفتم. سلامتیام را بازیافتم و رنجشم را رها کردم. فهمیدم که محنتهایم اتفاقی نبوده است و نتیجه کارهای بدی بود که در گذشته انجام داده بودم. همچنین این محنتها مرا به فالون دافا رهنمون کرد.
«اگر كسي در صبح دائو را شنيده باشد، در بعدازظهر ميتواند بميرد.» («در فا ذوب شوید» از نکات اصلی برای پیشرفتبیشتر)
همه گله و شکایات، پشیمانیها و نفرتهایی که بیش از 12 سال گذشته حمل کرده بودم، در مدت کوتاهی ناپدید شد. تصمیم گرفتم که تمرینکنندهای راسخ شوم.
شبی با صدای زنگ ساعت بیدار شدم اما وقتی دیدم ساعت باطری نداشت شوکه شدم. به ساعت دستم نگاه کردم که 3:20 دقیقه صبح را نشان میداد. میدانستم استاد بیدارم کردند تا تمرینات را انجام دهم. ایشان همیشه در کنارم هستند و کمکم میکنند.
یاد گرفتن تواناییهای جدید برای کمک به روشنگری حقیقت
در سال 2015 یاد گرفتم که چطور از کامپیوتر استفاده کنم. در ژوئیه دادخواستی علیه جیانگ زمین که آزار و شکنجه فالون گونگ را در سال 1999 راهاندازی کرده بود تهیه کردم و فرستادم. تا ماه دسامبر دیگر میدانستم چطور فلایرهای روشنگری حقیقت را دانلود و چاپ کنم. حتی یاد گرفتم چطور دستگاه چاپگرم را تعمیر کنم. در گذشته انجام هیچ یک از این کارها را به خواب هم نمیدیدم. استاد و دافا مرا به این تواناییها مجهز کردند تا به اصلاح فا کمک کنم.
از بر کردن فا
در 5 سال گذشته، جوآن فالون را حداقل 300 بار خوانده و 2 بار آن را از بر کردم. از بر کردن جوآن فالون سختترین کاری بود که انجام دادم. اولین بار 10 ماه طول کشید تا آن را از بر کنم و طولی هم نکشید که همه آن را فراموش کردم. بار دوم 4 ماه طول کشید. سخنرانیهای دیگر را نیز خواندم تا خودم را ارتقاء بخشم. سال گذشته دختر و دامادم برایم دو بلوز آوردند و از من خواستند یکی را انتخاب کنم. از آنجا که هیچ یک از آنها اندازهام نبود، ناراحت شدم و به دخترم گفتم آنها را به مادر شوهرش بدهد. دخترم اصرار کرد یکی را نگه دارم چراکه دامادم آن را برای من گرفته بود. روز بعد دوستی به خانهام آمد و به او گفتم: «آنها همیشه لباسهایی میگیرند که اندازهام نیست. کسی را هم نمیشناسم که اندازهاش باشد.» آن روز بعدازظهر درباره این موضوع عصبانی شدم و یاد مسائل ناراحتکننده گذشته افتادم. عصبانیتم به شدت افزایش یافت.
ناگهان این بخش از فا را به یاد آوردم:
«آيا پي ميبريد تا هنگامي كه يك تزكيهكننده هستيد، در هر محيطي يا تحت هر شرايطي، از هر دشواري يا چيزهاي ناخوشايند كه با آن مواجه ميشويد- حتي اگر شامل كار براي دافا باشد يا مهم نيست فكر ميكنيد چهقدر خوب و مقدس هستند- براي از بين بردن وابستگيهاي شما و نشان دادن سرشت اهريمنیتان استفاده خواهم كرد بهطوري كه آن بتواند از بين برده شود، براي اينكه پيشرفت و بهبود شما مهمترين چيز است.» («فهم بیشتر» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر)
همه چیز برایم روشن شد و فهمیدم که استاد از این اتفاق برای رشد و ارتقاء شینشینگم استفاده کردند. وابستگیام به خودنمایی، حسادت و حفظ ظاهر را پیدا کردم. از دامادم عذرخواهی و از لطفش تشکر کردم.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه مزایای سلامتی