(Minghui.org) دوست بسیار خوبی دارم که حدوداً 80 ساله و استاد دانشگاه است. او مرا پیش ازشروع تمرین فالون دافا (یا فالون گونگ) می‌شناخت و تغییرات شگرف پیش آمده در وضعیت سلامتی و خصوصیات اخلاقی‌ام را پس از شروع تمرین مشاهده کرد. او که شیفته تجاربم در فالون دافا شده بود و مشتاق بود بیشتر با این تمرین آشنا شود، از سال 2012 در طول تعطیلات هر سال نوی چینی به دیدنم می‌آمد.

گاهی دوستی را نیز همراه خود می‌آورد تا او هم بتواند با فالون دافا آشنا شود که با توجه به وضعیت فعلی آزار و شکنجه در چین کار مشکلی است. قبلاً درباره ملاقات‌های دوستم در مقاله «ماجرای تزکیه یک استاد دانشگاه» نوشته‌ام. دیدارهای او در خانه‌ام فرصت‌های شگفت‌انگیزی را فراهم کرده است تا مزایای فالون دافا را به استاد و دوستانش معرفی کنم. در اینجا مایلم سه ملاقات آخر او را از سال 2016 به اشتراک بگذارم.

در سال نوی چینی 2016، استاد دوستی را به خانه‌ام آورد. دوستش 40 ساله بود. استاد گفت: «تو می‌دانی که من به خوبی فالون دافا واقفم. دوست جدیدی را آورده‌ام. لطفاً مزایای تمرین فالون گونگ را برایش بگو. او نیز می‌خواهد با آن آشنا شود.»

از آنجا که تعطیلات سال نو بود، دختر و دامادم نیز آمده بودند. همه ما فالون گونگ را تمرین می‌کنیم. تجاربمان از این تمرین را به‌اشتراک گذاشتیم و فیلم‌های سخنرانی استاد لی و آموزش تمرینات را تماشا کردیم.

این دوست جدید پیش از این تمرین‌های چی‌گونگ دیگری را نیز یاد گرفته بود. او فوراً فالون گونگ را شروع کرد و گفت: «امروز از آشنایی با این تمرین واقعاً شگفت‌زده شدم. می‌خواهم شما را به عنوان استادم انتخاب کنم.»

من فوراً گفتم: «فقط یک استاد در دافا وجود دارد که استاد لی هنگجی هستند. همه تمرین‌کنندگان مریدان استاد هستند و مهم نیست که خیلی زودتر این تمرین را شروع کرده باشند یا دیرتر. ما می‌توانیم یکدیگر را هم‌تمرین‌کننده بنامیم اما نمی‌توانیم سایر تمرین‌کنندگان را استاد خطاب کنیم.»

او درک کرد و گفت: «این عالی است.» پس از اینکه تمرینات را باهم انجام دادیم، استاد و دوستش آخرین سخنرانی استاد لی در سال 2016 را نیز خواندند.

اوایل سال 2017، استاد دوست دیگری را به خانه‌ام آورد. این فرد میانسال و معلم است. زمانی که رسیدند، در منزل من مطالعه گروهی فا برقرار بود. آنها از دیدن افراد زیادی که باهم فا را مطالعه می‌کنند بسیار خوشحال شدند و نشستند و همراه ما جوآن فالون را مطالعه کردند.

پس از پایان مطالعه دوست استاد گفت: «این روش مطالعه فا بسیار خوب است. هرچه بیشتر می‌خوانید، روحیۀ‌تان بالاتر می‌رود. من کتاب‌های بسیاری خوانده‌ام، اما مطالبی که امروز یاد گرفتم را هرگز نمی‌دانستم. با اصول بسیاری آشنا شدم که پیش از این نمی‌دانستم.»

ما تجاربمان از تمرین فالون گونگ را به اشتراک گذاشتیم. خانمی 60 ساله گفت: «من سابقاً بی‌سواد و بیمار بودم. پس از تمرین فالون گونگ سلامتی‌ام را بازیافتم. به همین خاطر هر روز جوآن فالون را می‌خوانم، حداقل یک سخنرانی در روز. بعدازظهرها نیز جوآن فالون را رونویسی می‌کنم. در زندگی روزانه‌ام طبق آموزه‌های استاد عمل می‌کنم. بیش از 20 سال است که فالون گونگ را تمرین کرده‌ام. بیماری‌هایم هرگز بازنگشته است.» از آنجا که استاد و دوستش هر دو آموزگار بودند، من ماجرای تمرین‌کننده جوانی که کنارمان نشسته بود را تعریف کردم.

این خانم جوان هنگامی که کلاس دوم بود، تمرین فالون گونگ را همراه مادربزرگش شروع کرده بود. والدینش آرزوهای بزرگی برای او داشتند. می‌خواستند او بعد از مدرسه پیانو، هنر و رقص یاد بگیرد. او هر روز به‌شدت مشغول بود اما با این‌حال در مطالعه گروهی فا شرکت می‌کرد. استاد خردش را گشود و جایزه ملی نوازندگی پیانو و آثار هنری را به‌دست آورد.

کلاس پنجم بود که والدینش تصمیم گرفتند که به‌خاطر عملکرد تحصیلی عالی‌اش، باید به بهترین دبیرستان استان برود. آزمون ورودی این مدرسه شامل المپیاد ریاضی نیز بود که این دختر هرگز یاد نگرفته بود. دانش‌آموزان معمولاً برای ورود به این دبیرستان سال‌ها درس می‌خوانند. درحالی‌که او فقط یک ماه وقت داشت تا آماده شود.

وقتی آزمون را شروع کرد، متوجه شد که جواب چند سؤال را نمی‌داند. در ذهنش عبارات «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» را تکرار و از استاد تقاضای کمک کرد.

ابتدا سؤال‌هایی را پاسخ داد که جوابشان را می‌دانست و بعد متوجه شد که پاسخ سایر سؤالات را نیز می‌داند. او در سکوت از استاد تشکر کرد که خردش را زیاد کرده بودند. بیش از 2600 دانش‌آموز در این آزمون شرکت کردند و فقط 600 نفر پذیرفته شدند. این خانم یکی از آن پذیرفته‌شدگان بود.

او پس از ورود به این دبیرستان هنوز عملکرد تحصیلی‌اش بسیار بالا بود. معلم اصلی‌اش از او خواست به عضویت در لیگ جوانان کمونیست فکر کند. پس از مدتی معلم دوباره به این موضوع اشاره کرد. این تمرین‌کننده جوان گفت: «می‌دانم که شما بهترین را برای من می‌خواهید. من از روستای کوچکی برای تحصیلات به این مرکز استان آمده‌ام تا در آینده بتوانم برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروم. شنیده‌ام که برخی از کشورها به اعضای حزب کمونیست چین یا لیگ جوانان اجازه ورود نمی‌دهند. اگر در لیگ جوانان کمونیست ثبت‌نام کنم ممکن است نتوانم به برخی از کشورها بروم. من از حمایت شما برای سفر آینده‌ام به خارج از کشور سپاسگزارم!» معلم از شنیدن این حرف بسیار خوشحال شد و گفت: «تو بسیار بلندپرواز هستی. من از تو حمایت می‌کنم!» و بعد از آن دیگر معلم اشاره‌ای به عضویت در لیگ جوانان نکرد.

چند سال پیش سؤالاتی افتراآمیز نسبت به فالون دافا در آزمون‌های علوم سیاسی مدارس وجود داشت. این تمرین‌کننده جوان ناامید شده بود چراکه هرگز به این سؤالات پاسخ مشخصی نمی‌داد اما اگر پاسخ نمی‌داد، نمره کمی می‌گرفت. این تمرین‌کننده جوان در ساعت استراحت به خانه بازگشت و این موضوع را با هم‌تمرین‌کنندگان به اشتراک گذاشت. این تمرین‌کنندگان پیشنهاد کردند که نامه‌ای به معلم علوم سیاسی بنویسند و ضمن معرفی فالون گونگ، آزار و شکنجه را افشاء کنند. این دانش‌آموز و هم‌تمرین‌کنندگان اطلاعات زیادی را برای این معلم فرستادند. از آن زمان معلم علوم سیاسی دیگر هرگز سؤالات افتراآمیز را در آزمون‌ها مطرح نکرد.

پس از صحبت درباره فالون دافا با استاد و دوستش، همه باهم تمرینات را انجام دادیم. آنها تمرینات پنجگانه را یاد گرفتند. همه ما برای آنها خوشحال بودیم.

دوستم اوایل امسال به دیدنم آمد. او گفت که سال 2017 برایش بسیار پربار بوده است. پنج عدد از پروژه‌های تحقیقاتی‌اش حق ثبت گرفته بود.

اتفاق فوق‌العاده دیگری که گفت این بود که غده‌ای در گردنش بهبود یافته بود. این غده اندازه یک گردو بود و باید سریع تحت عمل جراحی قرار می‌گرفت. استاد درحالی‌که منتظر جواب آزمایشات تکمیلی بود فکر کرد: «من تمرین‌کننده دافا هستم. اتفاقی رخ نمی‌دهد.» به‌خاطر افکار درستش، غده‌اش کوچک‌تر شد تا جایی که نیازی به جراحی نبود.

من گفتم: «شما بسیار خوش‌اقبال هستید. استاد به شما خرد عطا کردند. به همین دلیل اختراعتان خارق‌العاده بود. همچنین استاد بدنتان را پاکسازی کردند و غده‌تان از بین رفت.» او با حرف‌هایم موافق بود.

دوستم خواست که آخرین سخنرانی استاد در سال 2017 را بخوانیم و تا نیمه‌شب و پیش از خوابیدن، به خواندن ادامه داد.

این استاد دانشگاه مسن با استاد لی و من رابطه تقدیری دارد. او 7 سال پیاپی، هر سال به دیدنم آمده است و مشتاق مطالعه جوآنفالون و مقالات جدید استاد لی است. او همچنین از مشاهده بازتاب دافا در من که 80 ساله هستم لذت می‌برد. دوستم از وضعیت سلامتی خوبی برخوردار است و موفقیت اخیرش گواهی بر خارق‌العادگی دافا است. من این سنت هرساله را ارج می‌نهم و منتظر دیدار بعدی این هم‌تمرین‌کننده‌ام هستم.