(Minghui.org) من و همسرم در سال 1996 تمرین فالون گونگ یا فالون دافا را شروع کردیم. ما در خانهمان جلسات مطالعه گروهی فا و تمرین گروهی ترتیب دادهایم که به لطف حفاظت استاد 20 سال است که ادامه دارد.
پیش از شروع آزار و شکنجه در 20 ژوئیه 1999 بیش از 100 تمرینکننده فالون گونگ در روستایمان بودند. خانه ما یکی از 5 مکان مطالعه گروهی بود. هر روز ساعت 3:30 دقیقه صبح بیش از 50 تمرینکننده میآمدند تا تمرینات را انجام دهیم. فا را در طول روز و عصرها مطالعه میکردیم. خانهمان همیشه پر از تمرینکننده بود و همه بهطور کوشا تزکیه میکردند.
کمک به بازگشت یک تمرینکننده قدیمی
تمرینکنندگان بهرغم آزار و شکنجه شدید حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) به مطالعه فا و انجام تمرینات گروهی ادامه دادند. ما حقایق را برای مردم روشن کردیم و آنچه که تمرینکنندگان دافا باید انجام دهند را انجام دادیم.
روزی درحالیکه با حضور بیش از 40 تمرینکننده یک جلسه تبادل تجربه در خانه برگزار کرده بودیم، شخصی گزارش ما را به پلیس داد. همه دستگیر، جریمه و به مراکز شستشوی مغزی فرستاده شدند. خانهمان غارت شد.
پس از آن برخی از تمرینکنندگان ترسیدند و دیگر جرأت نکردند در مطالعه گروهی فا شرکت کنند. اما دیگران تا امروز آمدند و به این روند ادامه دادند. ما بهطور کوشا تزکیه میکنیم و به استاد و فا ایمان داریم.
روستایمان در سال 2014 بازسازی شد و چون بسیاری از تمرینکنندگان نقل مکان کردند، تماسمان با آنها قطع شد. در طول 4 سال گذشته دنبال تکتک آنها گشتهایم و وقتی پیدایشان کردیم، مقالات جدید استاد و مطالب دافا را برای آنها بردیم. عدهای از آنها بهخوبی سه کار را انجام دادهاند.
تمرینکنندهای است که از کودکیام او را میشناسم. او هماهنگکننده مکان تمرین بود و تمرینکنندگان دوست داشتند با او صحبت و تبادل تجربه کنند. اما چند سال پیش برای کار به شهر دیگری رفت و هیچ نشانی از او نداشتیم.
سرانجام دو سال پیش او را پیدا کردم. اما وقتی او را دیدم ضعیف و لاغر شده بود و میلنگید. گفت که به آب مروارید، فشار خون و پادرد مبتلا شده بود. او چند روز قبل با موتور تصادف کرده و سراسر بدنش کبود شده بود.
برایش متأسف شدم. او تزکیه را رها کرد تا درآمد بیشتری کسب کند اما به سلامتیاش آسیب زد. به او تأکید کردم که تمرین را دوباره شروع کند چراکه فقط دافا و استاد به بهبودیاش کمک میکردند. او بهشدت میترسید و خانوادهاش نیز با تمرین مخالف بودند.
حاضر نبود مرا ببیند تا مطالب اطلاعرسانی دافا را بگیرد بنابراین از سایر تمرینکنندگان خواستم به دیدن او بروند و مقالات جدید استاد و مطالب دافا را برایش ببرند، که او نیز وقتی آنها را دید مطالب را گرفت.
وقتی من و همسرم او را دوباره دیدیم، دیگر از ما پنهان نشد. ما مقاله جدید استاد را خواندیم و تبادل تجربه کردیم:
«آنچه تاریخ به مریدان دافا ارزانی داشته تمامی آن باشکوهترین چیزهاست. درحال حاضر، تمام کارهایی که درحال انجام آن هستید مقدسترین است، تمام کارهایی که درحال انجام آن هستید برای موجودات ذیشعور است و تمام کارهایی که درحال انجام آن هستید، درحال خلق آینده است.» (پیام تبریک به کنفرانس فای نیویورک، نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر3)
همسرم به او گفت: «شما وقتی از اصول فالون دافا پیروی میکردید، سایر تمرینکنندگان را به روشنگری حقیقت و نجات موجودات ذیشعور هدایت میکردید. تمرینکنندگان دوست داشتند تجاربشان را با شما به اشتراک بگذارند و بسیار به شما احترام میگذاشتند. شما خیلی به آنها کمک کردید.»
من ادامه دادم: «ما با هم بزرگ شدیم. به زمین آمدیم تا به استاد در اصلاح فا کمک کنیم. باید از استاد پیروی کنیم و با هم به خانه اصلیمان بازگردیم.»
بهنظر میرسید که حرفهای ما را قبول کرده است. بهرغم مخالفت دامادش، برایش یک دیش ماهواره نصب کردم تا بتواند انتیدیتیوی را تماشا کند.
او با محافظت استاد تصمیم گرفت تمرین را دوباره شروع کند. به همراه چند تمرینکننده دیگر به خانهاش رفتیم تا فا را مطالعه کنیم و تمرینات را انجام دهیم.
در آغاز قادر نبود کلمات کتابهای دافا را به وضوح ببیند و فا را بهصورت جملات ناقص میخواند. تمرینکنندگان با صبر و حوصله او را تشویق و کمک کردند تا اینکه بهتدریج در خواندن بهبود یافت.
او هر روز فا را مطالعه میکرد و تمرینات را انجام میداد و شینشینگش بسیار ارتقاء یافت. طولی نکشید که سلامتیاش بهبود یافت. حالا حقایق را برای آشنایانش روشن و کمکشان میکند که ح.ک.چ و سازمانهای وابسته به آن را ترک کنند.
ارتباط مجدد با یک همسایه
برخی از تمرینکنندگان پس از پایان بازسازی، دوباره به روستا بازگشتند. من و همسرم به دیدن آنها رفتیم و مطالعه گروهی فا را دوباره شروع کردیم. استاد این شکل از مطالعه گروهی فا را به ما دادند و ما هم باید بهخوبی آن را ادامه دهیم.
همسایه مجاورمان که تمرینکننده هم بود از دیدنمان بسیار خوشحال شد و گفت که میتوانیم با هم فا را مطالعه کنیم و تمرینات را انجام دهیم. او سالها کتابهای دافا را نخوانده اما هفتهنامه مینگهویی را مطالعه و اغلب در توزیع مطالب اطلاعرسانی دافا کمک کرده بود. اما از آنجا که مقالات اخیر استاد را نخوانده بود، درباره پیشرفت اصلاح فا اطلاع دقیقی نداشت.
او گفت: «من بدون محیط تزکیه سست شدم. اما حالا که شما در خانهتان تمرین گروهی برگزار میکنید میتوانم شرکت کنم. استاد نظم و ترتیبی دادند که به من کمک کنید.»
او هر روز بهطور جدی فا را مطالعه میکرد و درکش از فا بهتر و بهتر میشد. متوجه شد که باید فا را بهخوبی مطالعه کند تا بتواند سه کار را بهخوبی انجام دهد و اینکه اگر فا را مطالعه نکند تمرینکننده دافا نیست. حالا سه کار را انجام میدهد و مطالب اطلاعرسانی دافا را به دوستان و خویشاوندانش میدهد.
از دست دادن فرصت تزکیه به دلیل ترس
کمک به تمرینکنندگان سابق برای بازگشت به تزکیه نیز روندی در بهبودی شینشینگمان است. برخی از تمرینکنندگان حتی با اینکه برای شرکت در مطالعه گروهی موافقت خود را اعلام کرده بودند، در خانه میمانند و میترسند که بهطور گروهی فا را مطالعه کنند. سایرین بهانهتراشی و دعوتمان را رد میکنند. عدهای نیز وقتی به دیدنشان میرویم حتی در را باز نمیکنند درحالیکه اعضای خانواده و سایرین مانع آنها برای ملاقات با ما میشوند. ترتیب دادن مطالعه گروهی فا در طول آزار و شکنجه جاری آسان نیست.
روزی تمرینکنندهای قدیمی را دیدیم که با دو خانم در حال صحبت بود بنابراین من و همسرم هم به آنها ملحق شدیم. من درباره فالون دافا با آنها صحبت کردم و موافقت کردند که پیشگامان جوان که یکی از سازمانهای جوانان ح.ک.چ است را ترک کنند. آنها از صمیم قلب تشکر کردند.
وقتی همسرم میخواست مطالب دافا را به آن تمرینکننده بدهد، او وحشتزده شد و حاضر نبود آنها را بگیرد و گفت: «همه فرزندانم با تمرین فالون دافا مخالف هستند. من جرأت تمرین را ندارم و باید بروم.»
همسرم وقتی دید او به سرعت رفت گریه کرد چون این خانم پیش از آزار و شکنجه بهطور کوشا تزکیه میکرد. دروغها و تهدیدهای ح.ک.چ و باعث شد بسیاری از تمرینکنندگان فرصت ارزشمند تزکیه در دافا را از دست بدهند. ما واقعاً برای شرایط آنها متأسفیم.
از سرگیری مطالعه گروهی فا
من و همسرم درک کردیم تمرینکنندگانی که در مطالعه گروهیمان شرکت نمیکنند میترسند اما باور هم داشتیم که آنها سرانجام قدرت بازگشت را پیدا میکنند.
ما قدردان نیکخواهی عظیم استاد هستیم و ایشان نمیخواهند هیچ تمرینکنندهای عقب بماند. استاد نظم و ترتیبی دادند تا با چندین تمرینکنندهای مواجه شویم که سالها بود آنها را ندیده بودیم. طولی نکشید که سایر تمرینکنندگانی هم که پیشقدم نمیشدند به دیدنمان آمدند. بیش از 12 تمرینکننده قدم پیش گذاشتند و جلسات مطالعه گروهی فا را برگزار کردیم.
ما خیلی خوشحالیم که با این تمرینکنندگان متحد شدیم و از نظم و ترتیبات استاد و نیکخواهیشان سپاسگزار هستیم. حالا دو ماه است که فا را با این گروه مطالعه میکنیم و بسیار ارتقاء یافتهایم. یک بدن را شکل دادهایم و در کارهای دافا و روشنگری حقیقت بهخوبی همکاری میکنیم.
هر یک از ما مصمم هستیم که با روند اصلاح فا همگام شویم و زمان از دست رفته را جبران کنیم. احساس میکنیم که خود اصلیمان را پیدا کردهایم و درست مانند زمانی که تمرین را شروع کرده بودیم بهطور کوشا تزکیه میکنیم. ما این فرصت و زمان در اختیارمان برای نجات موجودات ذیشعور بیشتر را ارج مینهیم.
تعدادی تمرینکننده قدیمی هستند که هنوز به دافا باز نگشتهاند. ما به جستجوی آنها ادامه میدهیم. استاد زمان و فرصتی در اختیارمان قرار دادهاند تا آنها را پیدا کنیم. بیایید بهطور کوشا تزکیه و از استاد پیروی کنیم تا به خانههای اصلیمان بازگردیم.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه بازگشت به تزکیه