تمرین‌کننده‌ای جوان از دافا خرد کسب می‌کند

(Minghui.org) بانوی تمرین‌کننده جوانی هستم که بعد از سال 1990 متولد شدم و در سال 2011 تمرین فالون دافا را شروع کردم.

یافتن راهنمایی در زندگی

قبل از شروع تمرین فالون دافا هیچ هدفی در زندگی‌ام نداشتم. بیشتر وقتم را صرف خواندن رُمان، بازی‌های آنلاین و تماشای تلویزیون می‌کردم.

عادت داشتم تمام شبم را صرف بازی‌های کامپیوتری کنم و پس از یک شب طولانی بازی‌های کامپیوتری، روز بعد آنقدر خسته بودم که در مسیرم به کالج از هوش می‌رفتم.

طی سال‌ها، به‌دلیل افسردگی و تندخویی‌ام وضعیت سلامتی‌ام خیلی بد شده بود. پس از بالا رفتن از پله‌هایِ دو یا سه طبقه، به نفس‌نفس می‌افتادم.

پس از شروع تمرین دافا، به معنای واقعی زندگی پی بردم و مصمم شدم از اصول حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری فالون دافا پیروی کنم تا شخص خوبی باشم. با مطالعه کتاب جوآن فالون و سایر آموزه‌های دافا، به‌سرعت عادات بد خواندن رُمان، بازی‌های کامپیوتری، نوشیدن الکل و غیره را کنار گذاشتم.

به این ترتیب زندگی خوش‌بینانه و فعالی را در زمینه کار و تزکیه آغاز کردم. پس از مطالعه مداوم جوآن فالون و انجام تمرینات، ذهنم آرام شد و وضعیت سلامتی‌ام نیز بهبود یافت.

حتی می‌توانم هنگام بالا رفتن از پله‌ها تا طبقه ششم به‌راحتی وسایلی را نیز حمل کنم.

پس از کالج، در زمینه فناوری اطلاعات مشغول به کار شدم. اگرچه در کدنویسی مهات نداشتم، با خرد کسب‌شده از دافا، احساس می‌کردم در بین اطرافیانم خیلی باهوش هستم.

مهارت‌های مختلفی را به‌اندازه کافی آموختم تا بتوانم وظایفم را به انجام برسانم و درنتیجه، به‌ندرت نیاز به اضافه‌کار داشتم و می‌توانستم وقت آزادم را صرف کمک به همکارانم کنم. بارها با کشف راه‌حل‌های سریع در مواجهه با مشکلات جدید، خودم را نیز شگفت‌زده کرده‌ام.

صحبت کردن با مردم درباره فالون دافا

درحالی‌که در کالج بودم، درباره حقایق فالون دافا به بسیاری از دوستان و فارغ‌التحصیلان می‌گفتم و برای‌شان شرح می‌دادم که ترک حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمان‌های وابسته به آن برای‌شان سودمند است.

تمام هم‌اتاقی‌های خوابگاهم واقعیت‌های پشت آزار و شکنجه به‌دست ح.ک.چ را می‌دانستند، بنابراین می‌توانستم بدون مداخله و مزاحمت، آزادانه فا را مطالعه کنم و تمرینات را انجام دهم. آنها نیز مهربان و به‌هنگام انجام مدیتیشنِ من آرام بودند.

در یکی از تعطیلات آخر هفته فا را در خوابگاه مطالعه می‌کردم و به این متن برخورد کردم:

«این مخصوصاً برای مریدان دافا در سرزمین چین این‌چنین است: هر شخصی باید بیرون بیاید و حقیقت را روشن کند، آن ‌را به هر دشت و دره، کوه و تپه بیاورید و جایی‌که مردم وجود دارند، حتی یک منطقه را هم از قلم نیندازید.» («وابستگی‌های بشری را رها کنید و مردم دنیا را نجات دهید» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر 3)

پس از آن، بلافاصله بیرون رفتم تا حقایق را برای مردم روشن کنم. در حین رفتن به بیرون، هیچ فکری در این باره نداشتم که چطور صحبت کنم و چه بگویم.

ناگهان کشاورزی را دیدم که با دوچرخه خرابش از کنارم می‌گذشت. چهره‌اش تیره و لباس‌هایش مقداری کثیف بود.

شجاعت به خرج دادم و به او سلام کردم و از او آدرس پرسیدم. به‌طور اتفاقی هم‌مسیر بودیم.

با وجود اینکه به‌دلیل لهجه جنوبیِ او و لهجه شمالیِ من، درک حرف‌های یکدیگر برای‌مان مشکل بود، با هم قدم زدیم و صحبت کردیم. ناگهان بارانِ نم‌نم شروع شد و من نگران بودم که هنوز حقایق فالون دافا و آزار و شکنجه را مطرح نکرده‌ام.

بعد از مدتی قدم زدن زیر باران، در نهایت درباره واقعیت‌های فالون دافا و آزار و شکنجه به او گفتم و نامی را برای کناره‌گیری‌اش از سازمان‌های وابسته به ح.ک.چ به او پیشنهاد دادم. او با خوشحالی موافقت کرد و سپس ازهم جدا شدیم.

رشد و بهبود به‌طور استوار، پس از ازدواج

هر تمرین‌کننده جوانی احتمالاً دیدگاه خودش را در رابطه با ازدواج دارد. ازطریق مطالعه فا، می‌دانستم که خوب است تمرین‌کنندگان نیز ازدواج کنند.

آزار و اذیت در چین تمرین‌کنندگان را تحت فشار عظیمی قرار داده است. درحالی‌که به‌مدت دو سال با فردی که تصمیم داشتم با او ازدواج کنم قرار می‌گذاشتم، نگران بودم که به‌دلیل آزار و شکنجه دافا، ممکن است مشکلاتی پیش آید، زیرا دافا را تمرین می‌کردم. نگران بودم که ممکن است نتوانم همچنان کوشا باقی بمانم. در واقع، هر بار که سستی می‌کردم، فقط می‌توانستم خودم را سرزنش کنم.

با این وجود، بدون توجه به اینکه چقدر تحت فشار بودم، اصرار داشتم که با ماشین همراه هم‌تمرین‌کنندگان برای روشنگری حقایق بیرون بروم و تقریباً هر هفته فا را با هم مطالعه کنیم.

قبل از ازدواج، به‌طور قاطع راهنمایی‌های فا را دنبال می‌کردم و هیچ گونه رابطه جنسی قبل از ازدواج نداشتم. درنتیجه، به‌مدت 4 سال درخواست‌های او را در این زمینه رد می‌کردم.

وقتی با ماشین بیرون می‌رفتیم، اغلب داستان‌هایی از فرهنگ سنتی‌مان درخصوص شهوت را از وب‌سایت مینگهویی برایش می‌گذاشتم تا بشنود. پس از اینکه او درک درستی در این زمینه کسب کرد، به‌ندرت مرا تحت فشار قرار می‌داد.

معلم لی هنگجی (بنیانگذار فالون دافا) در خواب این نکته را به من تذکر دادند که زوج‌هایی که ازدواج نکرده‌اند، نباید شب‌ها در اتاقی مشترک بخوابند. بنابراین وقتی در خانه او بودم، در اتاق جداگانه‌ای می‌خوابیدم.

پس از مدتی تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم و سال گذشته آپارتمانی خریدیم. نه تنها خیلی سریع مکان خوبی را پیدا کردیم، در مدتی کمتر از 4 ماه وام مسکنی هم گرفتیم، حتی اگرچه زمان متوسط برای دریافت چنین وامی، پنج تا شش ماه است.

امسال چاپگرهایی را خریدیم تا نسخه‌هایی از مطالب اطلاع‌رسانی را چاپ کرده و به مردم کمک کنیم واقعیت‌های فالون دافا را درک کنند.

تزکیه درحین راه‌اندازی یک شرکت

دو سال پیش، شوهرم تصمیم گرفت از کار خود بیرون بیاید و با یکی از دوستانش یک شرکت اینترنتی راه‌اندازی کند. آنها از من هم دعوت کردند برای شرکت‌شان کار کنم.

پیشنهادشان برای اختصاص دادن بخشی از سهام شرکت به من را رد کردم و با حقوقی کم به آنها ملحق شدم. در روزهای اول اداره شرکت برای‌مان بسیار دشوار بود.

هر ماه فقط هزار یوآن به خودمان اختصاص می‌دادیم، اما هرگز حقوق کارکنان‌مان را کاهش ندادیم. درستکاری اصل شرکت ما است.

اگر نتوانیم نیازهای مشتری را برآورده کنیم، با وجود زیان، پول پرداختی‌شان را به‌طور کامل بازمی‌گردانیم. در نهایت، تعداد مشتریان ثابت‌مان افزایش یافتند و سطح حقوق‌‌مان به سطح حقوق سایر شرکت‌ها در صنعت رسید.

فساد در چین گسترده است. گفته می‌شود: «انجام هر کاری بدون روابط دشوار است»

با این وجود، بدون تکیه به هیچ کسی، برای یک دفتر رایگان در پارک مشارکت دانشگاهی درخواست دادیم. در نتیجه به‌مدت دو سال 60 هزار یوآن اجاره را پس‌انداز کردیم.

سرمایه شرکت نوسان دارد، بنابراین گاهی سرمایه ما بسیار کم است، اما هرگز نگران نمی‌شوم، زیرا این فای استاد را به‌یاد دارم:

«بنابراین ما تزکیه‌کنندگان نباید به این صورت رفتار کنیم، ما تزکیه‌کنندگان همیشه می‌گذاریم چیزها به‌طور طبیعی اتفاق بیفتند. اگر چیزی مال شما باشد، آن ‌را از دست نخواهید داد. اگر چیزی مال شما نباشد، حتی اگر برایش مبارزه هم کنید آن ‌را به‌دست نخواهید آورد.» (جوآن فالون)

در پایان سال گذشته، شرکت ما حدود 100 هزار یوآن سود کرد. اگر چه مقدار زیادی نبود، ما در جهت درستی حرکت می‌کردیم تا تجربه کسب کنیم و کسب‌وکارمان را بهبود ببخشیم.

طی چند سال گذشته، از این فرصت استفاده کرده‌ام تا حقایق فالون دافا را برای همه همکارانم روشن کنم. دائماً تلاش کرده‌ام وابستگی‌هایم را رها کنم و با سایرین به‌صورت کوشا همکاری کنم.

هرگز به کارکنانم هیچ حرف سرزنش‌آمیزی نمی‌‌زنم و حتی داوطلبانه دفتر را تمیز می‌کنم. همان‌طور که به مطالعه فا ادامه می‌دهم، افکارم بسیار صلح‌آمیزتر می‌شود.

وقتی با هرگونه درگیری و تضادی مواجه می‌شوم، به‌جای اینکه به بیرون و آنچه مشکلات سایرین درنظر می‌گیرم نگاه کنم، در جستجوی نقاط ضعفم به درون نگاه می‌کنم. بدین ترتیب می‌توانم رشد کنم. طی سال‌ها، فوق‌العاده رشد کرده‌ام و به‌خاطر تزکیه فالون دافا زندگی مثبتی دارم.