(Minghui.org) بیش از 10 سال است که فالون دافا را تمرین می‌کنم. وقتی تازه این تمرین را شروع کرده بودم، خیلی کوشا بودم، اما خانواده‌ام مخالف بودند که به این تمرین ادامه دهم و به همین علت وقتی به مسائل خانوادگی می‌رسید، خیلی احساس ناراحتی و دردسر می‌کردم، اما با قدرت باورم توانستم به‌سرعت رشد کنم.

به‌طور بسیار کوشا- بدون اینکه خیلی سؤال کنم و بدون تصدیق مداخلات- به مسیرم ادامه دادم. وقتی خیلی رنج می‌کشیدم، کتاب اصلی فالون دافا، جوآن فالون را بیشتر می‌خواندم و اندوهم کمتر می‌شد. در واقع، مشکلاتم هنوز همان‌ها بودند، اما یاد می‌گرفتم که همه چیز را بسیار سبک‌تر بگیرم و بیش‌ازحد درباره مشکلاتم فکر نکنم.

وقتی شروع به تزکیه کردم، به‌سرعت متوجه اهمیت نجات مردم شدم. همیشه و همه جا فلایر به‌همراه داشتم. در محل کارم تغییر و تحولات زیادی رخ می‌داد؛ افرادی استخدام می‌شدند و در زمان کوتاهی شرکت را ترک می‌کردند. این بدان معنا بود که باید درباره فا و آزار و شکنجه فالون گونگ در چین، به‌سرعت به تازه‌واردان می‌گفتم. توانستم تقریباً از همه برای دادخواست پزشکان مخالف برداشت اجباری اعضای بدن (DAFOH) امضاء جمع کنم. گاهی نیز مقالاتی را برای وب‌سایت مینگهویی ترجمه می‌کردم.

بعد از چند سال مثل وقتی که تازه فا را کسب کرده بودم، کوشا نبودم. حدس می‌زنم به‌خاطر وابستگی‌ام به راحتی بود که بعد از گذراندن آزمون مداخله خانوادگی برایم پیش آمده بود. چند سالی بود که فا را کمتر و کمتر مطالعه می‌کردم، درحالی‌که مشتاق زمانی بودم که تازه فا را کسب کرده بودم. می‌خواستم دوباره کوشا شوم، اما نمی‌توانستم. احساس بدی داشتم و درحالی‌که استاد در هر جنبه‌ای به من کمک می‌کردند، ناراحت بودم که نمی‌توانم بر این موانع غلبه کنم.

استاد درباره اهمیت تزکیه مانند وقتی که تازه تزکیه را شروع کرده بودیم، به ما یادآوری کردند:

«در تزکیه، گفته‌ای هست: "تزکیه کنید مانند وقتی در ابتدا انجام می‌دادید، و مطمئناً موفق می‌شوید،"مگر نه؟ به‌یاد بیاورید وقتی ابتدا فا را کسب کردید و تزکیه‌ را شروع کردید چه احساسی داشتید؟ وقتی پی بردید این فا چیست، اوه، آنقدر هیجان‌زده شدید که نمی‌توانستید در خود بگنجید و مصمم شدید خودتان را به‌خوبی تزکیه کنید! اگر بتوانید قلبی را که در ابتدا داشتید در تمام مسیر تا انتهای تزکیه‌تان حفظ کنید، آنگاه تضمین می‌شود موفق شوید- و حتی آسمان شما را تأیید و حمایت خواهد کرد.» («آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک در بیست و پنجمین سالگرد اشاعۀ دافا»)

از آنجا که شن یون به کشور ما نمی‌آید و ازآنجا که می‌توانستم به‌خوبی آلمانی صحبت کنم، در سال 2012 برای ویزای آلمان درخواست دادم تا به پروژه شن یون در آنجا کمک کنم. همچنین به‌منظور شرکت در کنفرانس بین‌المللی فا، برای گرفتن ویزای آمریکا نیز درخواست دادم. تنها زندگی و فقط باید به کارهای خودم رسیدگی می‌کردم.

پس از ارائه درخواست برای ویزا محل کارم بسته شد. این آزمون بزرگی برایم بود. بیکار بودم، اما درخواست‌هایم برای ویزای آلمان و آمریکا هر دو پذیرفته شده بودند. نمی‌دانستم باید چه کار کنم. مطمئن نبودم که آیا می‌توانم از عهده هزینه سفرم بربیایم یا خیر.

در نهایت تمام مشکلات مالی‌ام را کنار گذاشتم و فکر کردم ازآنجا که برای اولین بار توانسته‌ام ویزا بگیرم، باید بروم. سپس برای کمک هزینه تأمین اجتماعی درخواست دادم، اما گفتند که 99 درصد احتمال دارد به من تعلق نگیرد، زیرا ابتدا باید به‌مدت یک سال در جایی کار می‌کردم. به‌طرز شگفت‌انگیزی، در عرض چند روز پاسخ مثبت دریافت کردم. آن یک معجزه بود! از استاد بسیار سپاسگزار بودم. اندکی قبل از رفتن به کنفرانس بین‌المللی فای 2012 در پایتخت ایالات متحده، شغلی نیز پیدا کردم.

فقط یک فکر می‌تواند همه چیز را معکوس کند؛ منفی می‌تواند به مثبت تبدیل شود. استاد در تمام مسیر همه درها را برای ما باز می‌کنند.

ایشان بیان کردند:

«ما می‌گوییم که‌ یک پیامد خوب‌ یا بد از یک فکرِ آنی می‌آید. تفاوت در یک فکر، به نتایج‌ مختلفی‌ منجر می‌شود.» (جوآن فالون)

ازآنجا که هیچ شخص دیگری از کشورم قصد نداشت در کنفرانس بین‌المللی فا شرکت کند، کمی نگران بودم. تنها ‌بودم و انگلیسی را خیلی خوب نمی‌دانستم. چگونه می‌توانستم سفرم را مدیریت کنم؟ اما با کمک تمرین‌کنندگان در آلمان، توانستم بدون مشکل در فعالیت‌ها شرکت کنم. این اولین تجربه شرکتم در فعالیت‌های خارج از کشور بود و متوجه شدم که این مشارکت برای بهبود خودم چقدر مهم است.

هنوز درک می‌کنم که این موردی است که باید آن را بررسی کنم، بنابراین سعی می‌کنم تا آنجا که می‌توانم در فعالیت‌ها شرکت کنم. در واقع می‌خواستم در تمام فعالیت‌ها شرکت کنم، اما چند بار اگرچه می‌خواستم، اما نتوانستم. وقتی این اتفاق می‌افتاد، واقعاً ناراحت می‌شدم- در آن زمان خیلی از آن شوکه می‌شدم. فکر می‌کردم که به‌اندازه کافی خودم را رشد نداده‌ام و سزاوار شرکت نیستم، اما سپس متوجه شدم که این افکار اشتباه هستند و مرا حتی بیشتر به پایین می‌کشند. بعداً با نگاه به درون متوجه شدم که قصدم برای شرکت در فعالیت‌ها خالص نیست؛ آن منیت من بود و متوجه شدم که یک وابستگی را رشد داده‌ام. از آنجا که به این درک رسیدم، حالا همیشه سعی می‌کنم چیزی را بیش‌ازحد نخواهم و همیشه در قلبم فکر می‌کنم که فقط اگر استاد آن را نظم‌وترتیب داده‌اند، می‌خواهم بروم.

وقتی مشکلی داریم، ابتدا باید به درون نگاه و بیشتر فا را مطالعه کنیم و باید برای ازبین بردن مداخله افکار درست بفرستیم؛ این کلید پیشرفت است. استاد می‌خواهند ما رشد کنیم و شین‌شینگ‌مان را بهبود بخشیم.

با مشارکت در فعالیت‌های داخل و خارج کشورم درکم از هر لحاظ بهبود یافته است. می‌دانم که تزکیه‌کنندگان می‌توانند انواع‌و‌‌اقسام وابستگی‌ها را داشته باشند و من می‌توانم بردباری‌ام را رشد دهم و با دیدن نقاط قوت سایرین خودم را بهبود بخشم. همانطور که با مشارکت در فعالیت‌ها رشد می‌کنم، می‌توانم در مطالعه فا و مهم‌تر از همه در نجات مردم نسبت به قبل کوشاتر شوم، هرچند مانند زمانی نیست که تازه این تمرین را شروع کرده بودم.

هر زمان با قلبی خالص از استاد کمک می‌خواهم، مانند هر تمرین‌کننده‌ای می‌توانم همیشه پاسخ‌ها را دریافت و معجزات بی‌شماری را تجربه کنم که آنقدر مرا تحت تأثیر قرار می‌دهند که به گریه می‌افتم.

از صمیم قلب امیدوارم مانند زمانی که تازه تزکیه را شروع کرده بودم، قلب پاک و خالصی داشته باشم و به کوشایی آن زمان باشم. به این ترتیب، با نجات تعداد بیشتری از مردم و عمل به عهد و پیمانم می‌توانم از آنچه استاد برایم انجام داده‌اند، قدردانی کنم.

نمی‌توانم قدردانی‌ام از اینکه استاد همیشه در دشوارترین روزها کنارم بوده‌اند را در قالب کلمات بیان کنم.