(Minghui.org) اگرچه چند سال پیش درباره فالون دافا میدانستم، اما تا همین اواخر، تزکیه را آغاز نکردم. وقتی در سال 2016 کمی ناامید شدم، دافا بود که قلبم را با امید پُر کرد. پس از گذر از بسیاری از موانع، در نهایت در مسیر تزکیه و بازگشت به خود واقعی خودم قدم برداشتم.
مشاهده معجزه دافا
هنگامی که همسرم را برای اولین بار در سال 1994 ملاقات کردم، او دافا را به من معرفی کرد. او به من گفت که مادرش بخاطر فتق دیسک در بستر بود. با اینکه پزشکان به او گفتند که هیچ درمانی برای آن وجود ندارد، پس از آنکه در یکی از سخنرانی استاد لی هنگجی شرکت کرد، کاملاً بهبود یافت.
دست چپ پدرش بهعلت آرتروز گردن، لاغر شده بود. پس از یک ماه از تمرین فالون دافا، بهبود یافت. او به من گفت که او نیز یک تمرینکننده است و یک نسخه از کتاب جوآن فالون را به من داد.
وقتی متوجه شدم که کتاب حاوی اصول تزکیه است، بسیار علاقهمند شدم. زمانی که کودک بودم، میخواستم برای تزکیه دائو به یک صومعه واقع در کوهی بروم. با این حال، زمانی که بزرگتر شدم، به تدریج این فکر را رها کردم. جوآن فالون خاطرات دوران کودکیام را برایم یادآوری کرد. اما متأسفانه، در آن زمان، از تعلیمات پیروی نکردم.
در ۲۰ ژوئیه 1999، جیانگ زمین، رهبر سابق حزب، آزار و شکنجه وحشیانه فالون دافا را آغاز کرد. از آن زمان تاکنون، همسرم و پدر و مادرش تحت آزار و شکنجه، نظارت و سوءرفتار از سوی نمایندگان حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) قرار گرفتهاند.
مأموران پلیس برای بار دوم پدرزنم را در 16 مارس 2001 دستگیر کردند. یک ماه بعد به یک مرکز شستشوی مغزی منتقل شد. از آنجا که نگرانش بودم، اغلب به ملاقاتش میرفتم. تا اوت بخاطر بدرفتاری در آستانه مرگ بود. بخاطر ترس از بهعهده گرفتن مسئولیت مرگش، پس از اخاذی 1200 یوان، او را از زندان آزاد کردند. از اینکه او را در این شرایط میدیدم که خیلی لاغر و بیمار شده بود، ناراحت شدم.
در خانه او توانست فا را مطالعه کند و ظرف چهار روز دوباره سالم شد. پس از دیدن این اتفاق، احساس کردم که دافا واقعاً شگفتانگیز است.
در آوریل 2012 مشخص شد که پدرم مبتلا به سرطان پیشرفته ریه است و به بیمارستان تخصصی سرطان رفت. پس از اولین شیمیدرمانی، تمام بدنش به خصوص سر و گردنش متورم شد. هر دو دستش بدون وقفه میلرزید. پزشکش تصمیم گرفت او را مرخص کند و به او گفت که بعد از دو هفته دوباره برای شیمیدرمانی به بیمارستان برود.
همسرم فایلهای صوتی تبادل تجربههای مینگهویی را در خانه برای پدرم پخش میکرد، که شامل بسیاری از ماجراهایی بود که افراد پس از تمرین فالون دافا بهطرز معجزهآسایی بهبود یافته بودند. همچنین همسرم برای اینکه به پدرم کمک کند تا اعتماد به نفسش به زندگی را دوباره بهدست آورد، چیزهایی را که در خانوادهاش شاهدش بود را با او به اشتراک گذاشت. از آن زمان به بعد، پدرم هر شب با خانوادهام جوآن فالون را میخواند.
پس از آن، هر روز صبح پدرم مجموعه تمرینات ایستاده و مدیتیشن نشسته را با همسرم انجام میداد. هنگامی که جوآن فالون را نمیخواند، اغلب این عبارات را تکرار میکرد: «فالون دافا عالی است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری عالی است.»
در روز 13 مه، روز جهانی فالون دافا، تمرینکنندگان را برای شرکت در کنفرانس تبادل تجربه به خانهمان دعوت کردیم. وقتی پدرم چند نمونه از ماجراهای افرادی که از طریق تمرین دافا سلامتیشان را بهدست آورده بودند را شنید، تحت تأثیر قرار گرفت و بهطور حقیقی از استاد نیکخواهمان قدردانی کرد. او همچنین با ما فصل ششم از کتاب جوآن فالون را خواند. با وجود لرزش دستانش، تا زمانی که خواندن سخنرانی به اتمام رسید، کتاب را در دست داشت.
پس از مطالعه گروهی، همسرم از او خواست تا عبارات «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری، خوب است» را تا زمانی که خوابش ببرد تکرار کند. ورم بدنش در روز بعد کاهش پیدا کرد و لرزش دستانش از بین رفت. او هیجانزده شد.
هنگامی که برادرم همراه با خانوادهاش برای دیدن پدرم به آنجا آمدند، با دیدن بهبودی معجزهآسای پدرم، همگی در مقابل عکس استاد برای ابراز قدردانی ادای احترام کردند.
تمرینکننده حقیقی شدن
در ژانویه 2016 طی یک معاینه پزشکی که توسط شرکتم انجام شد، تشخیص دادند که مبتلا به سیروز کبدی ناشی از هپاتیت ب هستم. درحالیکه شوکه و افسرده شده بودم در بیمارستان بستری شدم. بخاطر بیماریام، بسیار ضعیف شدم و خون سرفه میکردم.
پزشک به من گفت که درمانی برای سیروز وجود ندارد؛ تنها کاری که میتوانستم انجام دهم این بود که برای بقیه عمرم داروهای ضد ویروس مصرف کنم؛ و هر چند وقت یک بار در بیمارستان بستری شوم. هزینه مربوطه فقط برای دارو برای هر ماه 800 تا 900 یوآن بود و علاوه بر هزینههای بستری، این موجب هزینههای زیادی برای خانوادهمان میشد، زیرا کمک هزینه ماهانه فقط کمی بیش از 1000 یوآن بود. بنابراین، تصمیم گرفتم که درمان نکنم، و در عوض تمرین دافا را شروع به کنم.
در ابتدا، قصدم از تزکیه بیشتر برای درمان بیماریام بود، و امیدوار بودم که من نیز معجزهای را تجربه کنم. اما این اتفاق رخ نداد.
در حقیقت، برای بیش از دو دهه، بیشترِ کتابهای دافا را مطالعه کرده بودم، اما از آموزهها پیروی نمیکردم یا سعی نمیکردم رفتارهای بدم را از جمله عصبانیت و ذهنیت رقابتجویی قویام را از بین ببرم. همچنین سیگار میکشیدم و قماربازی را دوست داشتم. باید از خانه اول شروع میکردم.
استاد با دیدن انگیزه نادرستم برای تزکیه، در اوت 2016 برایم نظم و ترتیب دادند که بهعنوان نگهبان امنیتی در یک بانک کار کنم. در این کار نمیتوانستم خشمم را نسبت به مشتریان نشان دهم، و مجبور بودم با آنها مهربان باشم. هر شب، فا را با همسرم مطالعه میکردم و تمرینات را در زمان دیگری انجام میدادم. در سپتامبر، شروع به پرورش چند گل کردم. درحالیکه به گلهایم آب میدادم، به ماجراهای تزکیه در فایلهای صوتی تبادل تجربههای مینگهویی گوش میدادم.
به تدریج متوجه شدم که گلهایم به خوبی در حال رشد هستند حتی بهتر از گلهای دوستانم که با زحمت در حال پرورش آنها با استفاده از کود بودند. این پدیده به من نشان داد که گلهایم از گوش دادن به این فایل های صوتی بهرهمند شدهاند. با این حال، هر از گاهی هنوز کبدم درد میگرفت و مجبور بودم از دست راستم برای ماساژ پایین شکمم برای کاهش درد استفاده کنم. گاهی اوقات بخاطر سرفه در طول شب بیدار میشدم.
در ژوئن امسال، برادر کوچکترم اشتهایش را از دست داد و در نتیجه وزنش بهشدت کاهش یافت و احساس ضعف داشت. پس از بررسی در بیمارستان، پزشک به او گفت که توموری پایین شکمش رشد کرده است. او 10 روز بعد درگذشت.
این واقعه، بهطور کامل اعتمادم را به علم مدرن از بین برد. با تغییر در افکار و عقایدم، قلبم خالصتر و اصول فا برایم آشکار شد.
استاد بیان کردند:
«آنچه که ما مشاهده کردهایم وضعیت زیر را دارد. چرا مردم بیمار میشوند؟ علت ریشهای مشکل آنان و تمام بدبختیهایشان کارما و میدان کارمایی ماده سیاه است. این چیزی منفی و بد است. تمام موجودات اهریمنی نیز موجوداتی منفی و همگی آنها سیاه هستند. بنابراین بهخاطر اینکه این محیط برایشان مناسب است میآیند. این دلیل اصلی بیمار شدن شخص است، این اصلیترین منبع بیماریها است.» (جوآن فالون)
متوجه شدم که همیشه از تلفن همراهم برای خواندن اطلاعات درباره بیماریهای کبدی استفاده میکنم و این کار درست نبود. با طلب کردن بیماری، آن واقعی شد. این بیماری توسط روحی در میدان کارمایم که در بُعدهای بسیار عمیق ساکن بود، بهوجود آمد. چگونه دارویی که در سطح مولکولی است میتوانست آن را درمان کند؟
استاد همچنین بیان کردند:
«اگر بخواهند درمان شوند، از بدبختی و فلاکت رهایی یابند یا کارمایشان را ازبین ببرند، باید تزکیه کنند و به خود واقعی اولیهشان برگردند. این چگونگی تمام روشهای تزکیه به این موضوع است. یک شخص باید به خود واقعی اولیهاش برگردد، واقعاً هدف واقعی انسان بودن این است.» (جوآن فالون)
بالاخره آگاه شدم و بهطور کامل وابستگیام به بیماری را رها کردم. از آن زمان به بعد، اصول فا برایم روشن شدند. وقتی با همسرم صحبت میکردم، از استانداردهای فا برای ارزیابی کلماتم استفاده میکردم. همچنین جستجوی آنلاین برای درمان بیماریام را متوقف کردم.
همسرم تغییرات را در من دید و گفت: «تو خیلی بهبود یافتهای.»
به او گفتم: «استاد بیان کردند:
«...فا کسب شده، هماکنون فناناپذیرید...» («نجات گسترده موجودات» از هنگ یین)
البته، الان فرد متفاوتی هستم.»
استاد واقعاً خیرخواه هستند. ایشان از هر فرصتی استفاده کردند تا من بهطور کامل وابستگی به درمان بیماریام را رها کنم. این درست مانند چیزی است که استاد بیان کردند:
«وقتی شینشینگ شما بهتر میشود، بدن شما واقعاً تغییر میکند. وقتی شینشینگ شما بهتر میشود، ماده در بدن شما قطعاً تغییر میکند.» (جوآن فالون)
واقعاً به قدرت عظیم فا پی بردم. هنگامی که در حال گذراندن محنتی هستید، نتیجه به این بستگی دارد که آیا خودتان را بهعنوان یک تمرینکننده در نظر میگیرید و اینکه از الزامات فا در سطوح مختلف پیروی کنید. تا زمانی که شینشینگتان بهبود یابد، وضعیت بلافاصله تغییر خواهد کرد.
در حال حاضر احساس سرزندگی میکنم. چند روز پیش تمرینکنندهای به همسرم گفت که به فرد جدیدی تبدیل شدهام، زیرا چهرهام روشن و گلگون شده است. وزنم کمی افزایش یافت و آرام و صلحجو بهنظر میرسم. هنگامی که همسرم به من گفت، من نیز مطرح کردم که در حال حاضر به ندرت گله و شکایت میکنم و محیطم نیز بهتر شده است.
یکی از خدمتکاران زن در محل کارم به شوهرش گفته بود که از من متنفر است، زیرا کمی بداخلاق بودم. او نمیتوانست مرا تحمل کند و میخواست از کارش استعفاء بدهد. بعدها به من گفت: «بعد از اینکه مدتی در اطرافتان بودم، متوجه شدم که بهراحتی میتوان با شما کنار آمد. متأسفم که قبلاً نظر نسبتاً بدی نسبت به شما داشتم.» او نمیدانست که بدون دافا، هرگز در جایی که امروز هستم، نمیبودم.
خانوادهام مورد لطف نجات استاد قرار گرفته است. احساس خوشحالی بسیاری میکنم زیرا زندگیام سرشار از شادی و امید است. در طی چنین مدت کوتاهی، استاد مرا به فردی شریف تبدیل کردند. واقعاً از استاد قدردانی میکنم که به من کمک میکنند تا در مسیر تزکیهام برای بازگشت به خود واقعیام قدم بردارم.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه مزایای سلامتی