(Minghui.org)
24 ساله هستم و در سال 2013 تمرین فالون دافا (یا همان فالون گونگ) را شروع کردم. در اینجا مایلم برخی از اتفاقاتی که پیش از کسب فا و پس از آن برایم رخ داد را با سایرین بهاشتراک بگذارم.
برخورداری از محفاظت استاد حتی پیش از شروع این تمرین
وقتی گذشته را مرور میکنم که هنوز تمرین دافا را آغاز نکرده بودم، احساس میکنم استاد مراقبم بودند و راهنماییام میکردند تا بتوانم بعداً در زندگیام فا را کسب کنم.
در نوجوانی هنرهای رزمی را تمرین میکردم و مدیتیشن نشسته را دوست داشتم. روزی یکی از دوستانم چند تمرین چیگونگ به من یاد داد. بعداً وقتی این موضوع را برای مادرم تعریف کردم و او متوجه شد که به چیگونگ علاقهمندم، یک مجله چیگونگ به من داد.
استاد در جوآن فالون بیان کردند:
«بهعلاوه، این روزها بسیاری از کتابهای چیگونگ، قلابی هستند و انواع مختلفی از پیامها را بههمراه دارند. وقتی یکی از شاگردان ما صفحه یک کتاب چیگونگ را ورق میزد یک مار از آن بیرون پرید.»
بهمحض اینکه آن مجله را دیدم، دچار حالت تهوع شدم. برای رعایت ادب آن را از مادرم گرفتم، اما بازش نکردم. حتی جلد مجله هم بهنظرم آشفته بود. چند روزی آن را روی میزم گذاشتم و بعد دورش انداختم. باور دارم که استاد در آن زمان مراقبم بودند، حتی با اینکه هنوز تمرینکننده فالون گونگ نبودم.
استاد در جوآن فالون بیان کردند:
«ما آموزش میدهیم که شخص فقط یک راه تزکیه را باید تمرین کند. بدون توجه به اینکه کدام تزکیه را انجام میدهید، نباید با اضافه کردن چیزهای دیگر، عمل تزکیه خود را آشفته کنید.»
ظهور سرشت بودایی
ازطریق مطالعاتم، متوجه شده بودم که بودا شاکیامونی به مرحله باز شدن گونگ رسیدند. حالا که چند سال است فالون دافا را مطالعه میکنم، این مطالب را خیلی بهتر درک میکنم. بهیاد دارم که در آن زمان فکر میکردم: «من هم میخواهم به مرحله باز شدن گونگ برسم... اما چطور کسی در میان جامعه و مردم عادی میتواند این کار را انجام دهد؟» خیلی ناراحت بودم. فکر میکردم برای فردی مثل من غیرممکن است که با تمرین بودیسم به ثمره حقیقی برسد.
اما امیدم را از دست ندادم. میخواستم سطحم را بالا ببرم و به قلمروهای بالاتر برسم. نمیدانستم از چه کسی و چطور کمک بخواهم.
روزی در نمایشگاهی که در کالجم برگزار شده بود، قدم میزدم. تعداد زیادی از کلوپها و گروههای دانشجویی میزی برپا کرده بودند تا خودشان را به سایر دانشجویان معرفی کنند. وقتی قدم میزدم و به اطراف نگاه میکردم، فکر بسیار روشنی در ذهنم داشتم: «امیدوارم در این نمایشگاه یک تمرین مدیتیشن سطح بالا و حقیقی را پیدا کنم. در اینجا هیچ چیزی جز یک تمرین سطح بالا نمیخواهم.»
استاد در جوآن فالون بیان کردند:
«زیرا هیچ کسی باارزشتر از یک تزکیهکننده نیست. او میخواهد تزکیه کند و آن باارزشترین فکر است. در بودیسم از سرشت بودایی سخن میگویند و اینکه وقتی سرشت بودایی یک فرد نمایان میشود، موجودات روشنبین میتوانند به او کمک کنند.»
با فکر پیدا کردن یک تمرین تزکیه سطح بالای حقیقی، سراسر نمایشگاه را گشتم، همه ردیفها را از بالا تا پایین دیدم و طولی نکشید که تکه کاغذ زردی را روی یک میز خالی دیدم. رویش نوشته شده بود: «بیایید تمرین تزکیه باستانی فالون گونگ را بیاموزید» و تصویری از خانمی نشسته در وضعیت لوتوس درحال انجام مدیتیشن فالون دافا، در کنارش بود.
از پیدا کردن آنچه دنبالش میگشتم، بسیار خوشحال شده بودم! کاغذ را برداشتم و بهمحض رسیدن به خانه با شماره تلفنی که روی آن بود، تماس گرفتم. تمرینکنندهای پاسخ داد و من گفتم که میخواهم این تمرین را یاد بگیرم.
کوشاتر شدن
تمرینات فالون گونگ را از برخی تمرینکنندگان محلی یاد گرفتم و دوست داشتم هر روز آنها را انجام دهم، اما متوجه نشده بودم که باید فا را هم مطالعه کنم و انجام تمرینات بهتنهایی کافی نیست. به همین دلیل تا مدتهای زیادی نتوانستم جوآن فالون را تمام کنم. بیش از یک سال گذشته بود که یکی از تمرینکنندگان قدیمی گفت: «هنوز جوآن فالون را تمام نکردهای؟ بهتر است عجله کنی!» به این ترتیب جوآن فالون را تمام و دنیای شگفتانگیز تزکیه را کشف کردم. از استاد بسیار سپاسگزارم که این فای عظیم را به ما عطا کردند که حقیقتاً میتواند ما را قادر سازد تزکیه کنیم و به کمال برسیم.
پس از فارغالتحصیلی از کالج در دسامبر 2015 ، در اوایل 2016 به کنفرانس تبادل تجربهای در نیویورک رفتم. پیش از کنفرانس، با برخی از تمرینکنندگان به کتابفروشی تیانتی در منهتن رفتیم که کتابهای دافای بسیار زیادی برای خرید در آنجا وجود دارد. وقتی وارد شدیم، برخی از تمرینکنندگان مشغول خارج کردن کتابهای دافا از جعبه و قرار دادن آنها در طبقات بودند. کتابفروشی تیانتی بسیار زیبا است. با ورود به فروشگاه مبهوت آن کتابهای دافای طلایی شدم که روی طبقات بودند. آنها بسیار روشن و درخشان بودند.
به آن تمرینکنندگان کمک کردم کتابها را در قفسهها قرار دهند و طولی نکشید که هماهنگکننده تیانتی را دیدم که از من پرسید آیا تمرینکنندهای را میشناسم که برای کمک به کتابفروشی بیاید. همان لحظه تصمیم گرفتم شغلم را در شیکاگو ترک، به کرانه غربی نقلمکان و در کتابفروشی تیانتی کار کنم.
کتابفروشی تیانتی یک کتابفروشی مخصوص دافا است. همه کتابهای فروشی، کتابهای استاد یا تبادل تجربه و کتابهای روشنگری حقیقت تألیف تمرینکنندگان هستند. کافه تیانتی نیز در همان فضا واقع شده است که در آنجا تمرینکنندگان برای مردم غذا و نوشیدنی سرو میکنند تا بتوانند این محیط زیبایی که فای استاد ایجاد کرده را تجربه کنند.
استاد بیان کردند:
«میگویم که فالون دافای ما اینجا یک سرزمین پاک است- به جرأت این را میگویم، چراکه شاگردانمان الزامات بالایی برای شینشینگ دارند و ما درخواست میکنیم که شاگردانمان بر تزکیه شینشینگ تأکید کنند.» («تشریح فا برای دستیاران فالون دافا در چانگچونگ» از تشریح محتوای فالون دافا)
زمانی که در تیانتی کار میکردم، بارها از بسیاری از مردم عادی شنیدم که چقدر از صرف غذا در کافه تیانتی لذت میبرند. آنها میگفتند: «اینجا بسیار آرامشبخش است» و «انرژی فروشگاه بسیار خوب است.» بهیاد دارم مرد جوانی گفت که این فروشگاه «بینقص» است. منظورش این بود که این فروشگاه با مواد آشفتهای که در دنیای بشری عادی وجود دارد، آلوده نشده است.
به درک من کار کردن تماموقت در کتابفروشی تیانتی تقریباً مانند این است که تزکیهکنندهای حرفهای باشی. از سویی زمانی که در آنجا کار میکردم، آپارتمانی در جامعه مردم عادی داشتم و هر روز با افراد عادی زیادی صحبت میکردم. از سوی دیگر تخصصم ایجاب میکرد که ضمن کمک به همتمرینکنندگان برای تهیه مطالب مورد نیازشان برای مطالعه فا و روشنگری حقیقت برای سایرین، برای افراد غیرتمرینکننده نیز حقایق را روشن کنم. این شغلی عادی نیست.
در تیانتی کلاسهای آموزشی نُهروزه فالون گونگ نیز برگزار میشوند و از علاقهمندان دعوت میشود تا تمرینات را یاد بگیرند و مجموعه سخنرانیهای تصویری استاد را تماشا کنند. به همین دلیل تمرینکنندگانی که در تیانتی کار میکنند، باید مراقب شینشینگشان باشند و سه کار را بهخوبی انجام دهند، وگرنه تأثیراتی منفی بر کارشان خواهد گذاشت.
در محیطی مانند تیانتی که هر روز مردم نجات مییابند و حقیقت را درک میکنند، نیروهای کهن بهشدت میخواهند از شکافهای شینشینگی تمرینکنندگان استفاده کنند. وقتی در آنجا کار میکردم، شاهد انواع زیادی از مداخلاتی بودم که باعث دردسرهایی برای تیانتی میشدند- مداخلاتی که در مشاغل عادی رخ نمیدهند، اما شاهد بسیاری از معجزات و تجلیهای زیبای فای بودا نیز بودم.
تزکیه بهعنوان دانشجو
پس از گذشت یک سال شغلم در تیانتی را رها کردم تا در شیکاگو به تحصیلم ادامه دهم. مصمم بودم تأثیر خوبی بر همکلاسیهایم بگذارم تا در زمان مناسب بتوانم درباره دافا با آنها صحبت کنم و حقایق را برایشان شرح دهم. در نتیجه هنگام همکاری با همسالانم رفتار حرفهای و دوستانهای را در پیش میگرفتم. زمانی که باهم کار میکردیم، به جای اهمیت به کار خودم، معمولاً کمک به سایرین را در اولویت قرار میدادم تا در کارشان پیشرفت کنند و دانستههایم درباره موضوع موردنظر را در اختیارشان قرار میدادم.
ازآنجاکه کارهای خودم را در اولویت قرار نمیدادم، همیشه در تکالیفم یا آزمونها نمره خوبی نمیگرفتم و این جریان تأثیر منفی خاصی داشت. درحالیکه موفق شده بودم روی همکلاسیهایم تأثیرات خوبی بگذارم و حقایق را برای بسیاری از آنها روشن کنم، اما چون نمرات خودم خوب نبود، برخی از استادان نگران وضعیت تحصیلیام میشدند. حتی یکی از آنها در جلسهای به این موضوع اشاره کرد و از سایر استادان پرسید که آیا فالون گونگ باعث شده که من در تکالیفم ضعیف عمل کنم. من جدیت خوب عمل نکردن در زمینه تحصیلی را درک نکرده بودم!
استاد در «آموزش فا در کنفرانس کانادا» بیان کردند:
«شما نمیتوانید به دنبال سختی باشید و راه تزکیه خود و ازبین بردن کارما را تنظیم کنید. آن عملی نیست. با انجام آن، شما در حال مختل کردن سیستمی هستید که من برای شما قرار میدهم. بنابراین تمام چیزی که نیاز است انجام دهید این است که کتاب را بخوانید، فا را بخوانید، و خودتان را تزکیه کنید. هر زمان با مشکلاتی مواجه میشوید درون خودتان را بررسی کنید. انجام بهتر شغلتان در محل کار و یک شاگرد بهتر بودن در مدرسه کافی است.»
اینطور فکر میکردم که نمره خوب نگرفتن اشکالی ندارد و فکر میکردم این یعنی «وابسته نبودن به نمرات خوب». علاوه بر این عادت قدیمی تعلل کردن و به تعویق انداختن مرا وامیداشت تا زمان کمتری را صرف تکالیف خودم کرده و بیشتر وقتم را صرف کمک به برخی از دانشجویان دیگر برای انجام تکالیفشان کنم. بعداً متوجه شدم که رفتارم مطابق با فا نبوده است. ما بهعنوان مریدان دافا باید با خوب انجام دادن کارهایمان به فا اعتبار ببخشیم.
حقیقت این است که تمرین فالون گونگ برکات زیادی برایم بههمراه داشته و تأثیرات بسیار مثبتی بر تحصیلم گذاشته است. زمانی که هنوز دانشآموز بودم، تمرین فالون گونگ به من کمک کرد تا از شاگردی معمولی تبدیل به شاگردی ممتاز شوم. پدرم متوجه این موضوع شد و به خویشاوندانمان میگفت که پس از شروع تمرین فالون گونگ «مسئولیتپذیرتر شدهام». افراد بسیار دیگری نیز متوجه این موضوع شدند و میگفتند که خیلی خوب عمل میکنم. البته همه اینها بهطور طبیعی و در اثر رشد شینشینگم و آرزویم برای اعتباربخشی به فا رخ دادند.
قصد دارم بعد از این در تحصیلات عالیهام بهتر عمل و در تزکیهام بیشتر تلاش کنم. از داشتن چنین فرصتی بسیار خوشحالم. به همراه همتمرینکنندگان میتوانم به استاد در نجات تعداد بیشتری از موجودات ذیشعور کمک کنم و به فا اعتبار بخشم.
لطفاً به هر مطلبی در تبادل تجربهام که همراستا با فا نیست، اشاره کنید. استاد سپاسگزارم، همتمرینکنندگان سپاسگزارم.
(ارائه شده در کنفرانس فای 2018 در غرب میانه آمریکا)
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.