(Minghui.org) خانمی از ملبورن از یک سال و نیم پیش، هر روز کتاب اصلی فالون دافا، جوآن فالون را مطالعه و تغییرات شگفت‎انگیزی را تجربه کرده است. این مادر استرالیایی که صاحب چهار فرزند است، در عرض 5 ماه بیش از 30 کیلوگرم وزن کم کرد. پس از تصادف شدیدش، به‎دلیل استرس زیاد قادر نبود به تنهایی رانندگی کند، اما توانست این مانع روانی را فقط در عرض دو ماه از بین ببرد. دخترش که از اختلال یادگیری رنج می‎برد، از دختری کج خلق، غیراجتماعی و کسی که با مشکلات یادگیری روبه‎رو بود به دختری خوش‌اخلاق و با اعتماد به نفس که دوستان زیادی دارد تبدیل شد. شوهرش که بخاطر شرایط بیماری‌اش مکرراً می‌بایست از خواب بیدار و چهار بار در سال به‎طور اضطراری در بیمارستان بستری می‌شد، دیگر لزومی ندارد که از خواب بیدار شود.

جرالدین بک در حال انجام تمرین دوم- حالت ایستاده فالون.

جرالدین بک و خانواده‌اش شگفت‌زده و خوشحال شدند. او گفت: «استاد لی به من هدیه عظیم زندگی را عطا کردند، تازه شروع به زندگی کردم.»

از سال‎های پایانی نوجوانی، به معنی زندگی اندیشیدن

جرالدین از زمان نوجوانی‎اش دچار افسردگی و بی‎حوصلگی مکرر بود. او گفت: «از زمان نوجوانی‎ام اغلب به‎دنبال معنی زندگی بودم. پس از ساخت خانه‎ای با شوهرم و زندگی خوب، احساس پوچی و نارضایتی می‎کردم. تمام وقتِ آزادم را صرف خواندن رمان‎های عاشقانه می‎کردم. سپس بچه‎دار و بیمار شدیم، و در طی آن زمان به‎طور فعال به‎دنبال معنی و پاسخ به زندگی و اهداف آن بودم.»

او گفت: «بارها برای مدتی کوتاه و ظاهری آسوده خاطر می‎شدم. در طول این مدت رژیم غذایی سختی را دنبال می‎کردم که نمی‎توانستم در طولانی مدت حفظش کنم و کمی وزن کم کردم. برای مدتی احساس بهتری داشتم اما این احساس همیشه ناپایدار بود. وزن و افسردگی‎ام متعاقباً بازمی‎گشت، و سپس احساس خستگی می‎کردم. تکرار این چرخه برای چندین سال منجر به احساس عزت نفس پایین و بی‎کفایتی شد.»

معجزه پس از تصادف شدید خودرو

جرالدین در اوت 2015 دچار سانحه رانندگی شد. ماشینش آسیب دید. او به یاد آورد: «صدمه‎ای ندیدم، اما آگاهی از آنچه در جریان بود نداشتم. خیلی مضطرب بودم و از تصادف یا چیزهای دیگر پس از آن، هیچ چیز به یاد نداشتم. در آن سال، این واقعه تأثیر زیادی بر من گذاشت. از نظر روانی احساس خستگی می‎کردم، و بعد از تصادف احساس عجیب و غریب و غیرعادی داشتم.»

هنگامی که جرالدین توانست دوباره رانندگی کند، آنقدر مضطرب بود که نمی‌توانست رانندگی کند. او با یکی از دوستانش تماس گرفت که در طول سال‎ها با او علایق مشترکی داشت و دوستش سخنرانی‎های ویدئویی نه روزه [توسط آقای لی هنگجی، بنیانگذار فالون دافا] را به او معرفی کرد. او بلافاصله شروع به تماشا کرد.

جرالدین گفت: «در طی نُه روز، هر روز یکی از آنها را تماشا کردم و بعد از اتمام آنها احساس خوشحالی و سبکی داشتم. سپس شروع کردم به انجام تمرینات و هر روز جوآن فالون را مطالعه می‎کردم. احساس خوبی داشتم، احساس آرامش می‎کردم، احساس می‎کردم افکارم به حالت عادی بازگشته است.»

«در عرض دو ماه اضطرابم از بین رفت، می‎توانستم خودم به‎تنهایی رانندگی کنم. ظرف پنج ماه 36 کیلوگرم وزن کم کردم. پدرم خوشحال شد چون اغلب نگران وضعیت سلامتی‌ام بود.»

«همچنین در خانه کار بیشتری انجام می‌دادم. من شخص بسیار پر انرژی نبودم و برای انجام هر کاری به تلاش زیادی نیاز داشتم. متوجه شدم که دیگر اینطور نیستم. اکنون انرژی لازم برای به‎خوبی انجام دادن کارها را دارم و دیگر خسته نمی‎شوم. قبلاً 9 الی 10 ساعت در شب می‎خوابیدم، اما حالا فقط 5 ساعت می‎خوابم.»

جرالدین گفت: «بچه‌ها واقعاً خوشحال بودند که این تغییرات را در من دیدند. پر انرژی‌تر بودم، به سبک سالم‌تری غذا می‎خوردم، و خانه را تمیز و مرتب نگه می‌داشتم.»

خطرِ خوابِ شوهرم رفع می‌شود

شوهر و دختر غیرتمرین‎کننده جرالدین که بعضی اوقات جوآن فالون را مطالعه می‎کنند، وقایع معجزه‎آسایی را تجربه کردند.

«شوهرم مبتلا به دیابت نوع یک است و سه بار در روز نیاز به تزریق انسولین دارد. وقتی می‎خوابید، امکان داشت در طول خواب آگاهی‎اش را از دست بدهد، بنابراین مجبور بودم او را بیدار کنم، و در صورتی که سطح قند خونش خیلی پایین بود، به او تزریق کنم. حداقل چهار بار در سال مجبور بودم آمبولانس خبر کنم. تزریقات برای کلیه‎هایش مضر است.»

«پس از اینکه خواندن جوآن فالون را شروع کرد، وضعیت سلامتی‎اش خیلی بهتر شد. دیگر نیازی نیست وقتی که در خانه است به او تزریق کنم، زیرا هرگز آگاهی‎اش را از دست نمی‎دهد. در طول سال گذشته نیازی نبود درباره این موضوع نگران باشم.»

جرالدین گفت: «شوهرم متوجه تغییرات در خودش و همچنین تغییرات عمده‎ای در من شده است. او مرا به تمرین کردن تشویق می‎کند.»

دختری کاملاً متفاوت

«من دو دختر و دو پسر دارم. دخترم دچار مشکلات یادگیری در مدرسه است، که باعث شده عزت نفس بسیار پایینی داشته باشد. او از اختلال یادگیری رنج می‎برد.»

«هنگامی که در آن زمان شروع به خواندن جوآن فالون کردم، با او مشکل داشتم. او نمی‎خواست به رختخواب و مدرسه برود. دوران بسیار دشواری بود.»

یک سال پیش همه چیز کاملاً تغییر کرد.

«هنگامی که کمی مضطرب بود و مرا در حال خواندن جوآن فالون می‎دید، پیش من می‎آمد و برای چهار تا پنج دقیقه کتاب را می‎خواند، که واقعاً به او کمک کرد.»

«دخترم نگرش ونصور ذهنی که نسبت به خودش داشت را تغییر داده و از خودش راضی‏‎تر است. مهارت‎های اجتماعی و عزت نفسش به‎طرز چشمگیری افزایش یافته است. هنگامی که به کمک نیاز دارد، درخواست کمک می‎کند و دیگر افسرده نیست.»

قدردانی از استاد نیک‎خواه

جرالدین در نظر شوهر و بچه‎هایش فردی پذیرا و پرانرژی است. او گفت: «اکنون برای زندگی ذوق و شوق دارم و قلبی که از طریق این تمرین باز و آرزویش برآورده شده، به‌طریقی که پیش از آن هرگز تجربه نکرده‎ام.»

«مدتی طول کشید تا توانستم به درون نگاه کنم و تزکیه را به‎طرز واقعی درک کنم. دیگر به چیزهای بی‎اهمیت زندگی به‎عنوان چیزی دنیوی نگاه نمی‎کنم و سعی نمی‎کنم از طریق غذا خوردن از مشکلات زندگی فرار کنم.»

«استاد لی به آرامی مرا راهنمایی می‎کنند تا اصول حقیقت، نیک‎خواهی و بردباری را در زندگی‌ام از طریق روابطم درک کنم و یاد بگیرم.»

جرالدین به‌عنوان تمرین‎کننده‎ای جدید، سرشار از قدردانی است. او گفت: «استاد لی به من هدیه عظیم زندگی و حیات را نشان دادند، و تازه شروع به زندگی کرده‎ام. فالون دافا فرصتی را برایم فراهم کرد تا زندگی‌ای را داشته باشم که اغلب آرزوی آن را داشتم.»