(Minghui.org) فقط دو سال است که فالون دافا را تمرین می‌کنم، اما چیزهای شگفت‌انگیز بسیاری برای من و خانواده‌ام اتفاق افتاده‌اند. متوجه شده‌ام که فالون دافا چقدر ارزشمند است و در اینجا مایلم برخی از تجربیاتم را با سایرین به‌اشتراک بگذارم.

بهبود وضعیت سلامتی‎ام

وضعیت کلی سلامتی‎ام خیلی ضعیف بود. قبل از شروع تمرین فالون دافا از سردرد، پادرد، التهاب کیسه صفرا، بی‌خوابی و بسیاری از بیماری‌های زنانه رنج می‌بردم. سه عمل جراحی داشتم. شوهرم اغلب می‌گفت که مبتلا به بیماری‌های بسیاری هستم که هرگز اسم‌شان را نشنیده بودیم.

چهره‎ام تیره بود و پیرتر از سنم به‎نظر می‎رسیدم. وقتی با خواهرم که هشت سال از من بزرگ‌تر است، بیرون می‎رفتم، مردم اغلب فکر می‎کردند من مسن‎تر هستم. بدترین چیز این بود که نمی‌توانستم بخوابم و اغلب نیمه‌شب بلند می‌شدم و در اطراف قدم می‎زدم. پدرم در سال 2009 و مادرم در سال 2015 درگذشت. علاوه بر این سختی‎ها، با درگیری‎های خانوادگی نیز روبرو و امیدم را از دست داده بودم.

یکی از همکارانم پیشنهاد کرد جوآن فالون را بخوانم. او گفت این تنها امیدم برای رهایی از درد و رنج است. از تجربیات خانوادگی‎اش برایم گفت که باورکردنی نبود. مدت کوتاهی پس از آن، به هایپرپلازی پستان (تومور خوش‌خیم سینه) مبتلا شدم و درد زیادی داشتم. سپس همکارم مرا متقاعد کرد فالون دافا را امتحان کنم و گفت که امتحانش هیچ هزینه‌ای ندارد.

چهار تمرین اولِ فالون دافا را یاد گرفتم و در آن شب بهترین خواب را داشتم؛ خوابی که برای سال‎ها تجربه‌اش نکرده بودم. صبح روز بعد، از اینکه غده‎ سینه‎ام ناپدید شده بود، شگفت‎زده بودم.

روز بعد تمرین پنجم- مدیتیشن نشسته- را یاد گرفتم. توانستم به‌مدت نیم ساعت با پاهای ضربدری بنشینم. شب، در حالی که خواب بودم، جریان گرمی را در پایم احساس کردم. در روز چهارم درد پایم که برای بیش از 30 سال عذابم می‎داد، از بین رفته بود. می‎توانستم به راحتی از پله‎ها پایین بیایم. وقتی دخترم مرا دید که از پله‎ها پایین می‌آیم، با تعجب گفت: «نگاه کن! پاهایت خوب شده‌اند. حتی نیاز نداری هنگام پایین آمدن از پله نرده‌ را بگیری!»

وقتی به همکارم گفتم چه اتفاقی افتاده، او گفت که با دافا رابطه تقدیری دارم و پیشنهاد کرد جوآن فالون را بخوانم. متوجه شدم هرچه بیشتر آن را می‌خوانم، بیشتر به شگفت‌انگیزی و عمق دافا پی می‎برم.

وضعیت سلامتی‌ام به‎طرز فوق‌العاده‎ای بهبود یافت. بدون مصرف هیچ گونه دارویی طی شش ماه به‎طور کامل بهبود یافتم. جوان‎تر به‎نظر می‎رسیدم و چهره‎ام گلگون شد. خانواده‎ام شاهد مزایای تمرین فالون دافا بودند. پس از آن برادر و خواهرم نیز تصمیم گرفتند دافا را تمرین کنند و متعاقباً بسیاری از دوستان و بستگانم نیز این تمرین‎ را آغاز کردند.

حل اختلافات با اعضای خانواده

رابطه‎ام با خواهرشوهرم خوب نبود. بدون توجه به اینکه چقدر با او مهربان بودم، هنوز از دستم عصبانی می‎شد. پشت سرم نیز از من انتقاد می‎کرد. سعی می‎کردم از او دوری کنم، اما گاهی نمی‎توانستم خودم را کنترل کنم و با او جروبحث می‎کردم.

استاد بیان کردند:

«در تزکیه، زمانی که واقعاً با کسی مشکلی دارید، یا وقتی افراد دیگر به‎طور بدی با شما رفتار می‌کنند، یکی از این دو وضعیت می‎تواند باشد. یکی اینکه ممکن است شما در زندگی قبلی‎تان با آنها به‎طور بدی رفتار کرده باشید. احساس می‎کنید که آن نادرست است، "چرا آنها اینطور با من رفتار می‎کنند؟" بسیار خوب، چرا شما قبلاً با آنها بدان صورت رفتار کرده‎اید؟ می‎گویید، "من هیچ چیزی درباره گذشته نمی‎دادم. این دوره زندگی هیچ ارتباطی با آن دوره زندگی ندارد." اما به این شکل نیست.» (جوآن فالون)

به‌تدریج رنجشم را رها و سعی کردم همیشه با مهربانی با او رفتار کنم. درباره آزار و شکنجه فالون دافا به او گفتم و او موافقت کرد از حزب کمونیست چین و سازمان‎های جوانانش خارج شود. نگرشش درباره من نیز تغییر کرد. اکنون خیلی به هم نزدیک هستیم. گویا تاکنون هیچ گونه درگیری و اختلافی بین‌مان وجود نداشته است!

سال‎ها بود که رابطه خوبی با مادرشوهرم نداشتم. پس از تمرین دافا، سوءتفاهم‎هایم را کنار گذاشتم و آموختم كه چگونه با او به‎خوبی رفتار كنم. روابط‌مان بهبود یافت و او نیز تمرین‎ دافا را آغاز کرد.

چند واقعه خارق‎العاده

سال گذشته، یک شب بیرون بودم که به لوله‎ای فلزی برخورد کردم. آسیب بدی بود و بینی‎ام خونریزی کرد و متورم شد. روز بعد تورم ازبین رفته بود و هیچ کسی نمی‎توانست بگوید که زخمی شده‎ام. در گذشته، اتفاق مشابهی برای رئیسم روی داده و بیش از یک ماه طول کشیده بود تا بهبود یابد.

بار دیگر در حالی که برای توزیع بروشورهای دافا عجله داشتم، زمین خوردم و زانویم به آسفالت اصابت کرد. خیلی درد داشتم. از استاد لی (بنیانگذار فالون دافا) درخواست کمک کردم و دردم فروکش کرد. وقتی به خانه رسیدم، خوب بودم. آن شب، مدیتیشن انجام دادم و پاهایم هیچ دردی نداشت. از آن پس، در طول مدیتیشن نشسته پاهایم دیگر درد نگرفته است.