(Minghui.org) تمرین تزکیه فالون دافا مرا به درک معنای زندگی سوق داد. بهخاطر درمان بیماریهایم تمرینکننده فالون دافا نشدم، بلکه به این دلیل بود که به اصول دافا کاملاً اعتقاد داشتم. سالها راهم را گم کرده بودم، اما اکنون راه بازگشت به خانه را پیدا کردهام. هرگز استاد لی هنگجی، بنیانگذار فالون دافا را ندیدهام. با این وجود، تغییرات جسمی و ذهنی فوقالعادهای که در من بهوجود آمده است، تأیید میکند که استاد واقعاً در کنارم هستند.
هنوز اولین بار را به یاد دارم که تمرینات فالون دافا را انجام دادم و چرخش فالون را احساس کردم. در سراسر بدنم حسی از راحتی و آرامش داشتم. بعد از مدت کمتر از یک ماه بدنم احساس سبکی میکرد و بیماریهایی ازجمله تورم مخاط بینی، التهاب گلو، مشکلات کلیوی و میگرنم از بین رفتند.
نوشتن نامههای روشنگری حقیقت
اندکی قبل از آغاز آزار و شکنجه فالون دافا در چین در سال ۱۹۹۹، شروع به تزکیه کردم. تعداد کمی از افراد میدانستند که فالون دافا را تمرین میکنم. در آن زمان، فکر میکردم: «یک تمرین چیگونگ که برای بدن و ذهن بسیار مفید است، برای کشور و مردم آسیبزننده نخواهد بود. بنابراین دولتی که فالون دافا را سرکوب میکند باید واقعاً غیرمنطقی باشد، مطمئناً نمیتواند مزایای این تمرین را بداند.»
بنابراین، یک نامه روشنگری حقیقت، شامل معرفی دقیق فالون دافا و پنج مجموعه تمرین نوشتم، و همچنین درباره مزایای سلامتی ناشی از تمرین آن توضیح دادم که شخصاً تجربه کرده بودم. در آن زمان تعداد زیادی از این نامهها را به بخشهای کمیته مرکزی ارسال کردم و طی بیست سال گذشته به تلاشم برای روشنگری حقیقت ادامه داهام.
تمرینکنندهای دیگر به نام خانم ژانگ، به من نزدیک شد و گفت: «برادرم یک مأمور پلیس است که در آزار و اذیت تمرینکنندگان فالون دافا شرکت کرده است. گرچه حقیقت را برایش روشن کردم، اما از گوش دادن خودداری میکند. علاوهبر این، همچنین سعی میکند مرا از تمرین تزکیه بازدارد از ترس اینکه مبادا شغلش را بهخاطر تمرین من از دست بدهد. آیا میتوانی کمک کنی و نامهای برایش بنویسی که حقیقت را برایش روشن کند؟» پاسخ دادم: «بسیار خوب. تلاشم را میکنم.» پس از بازگشت به خانه و مطالعه فا، از استاد خواستم تا افکار درستم را تقویت کنند. سپس شروع به نوشتن نامه روشنگری حقیقت برایش کردم. یک هفته بعد، خانم ژانگ به من گفت: «برادرم وقتی نامه شما را دریافت کرد، اول از همه، بسیار متعجب شد. سپس در مقابل چند مأمور پلیس دیگر، شروع به خواندن نامه کرد. سپس نامه را روی میز کارش گذاشت و بسیاری از مأموران دوباره آن را خواندند.» مدتی بعد، برادر خانم ژانگ ارتقاء یافت و به مقام دیگری با رتبه بالاتر منصوب شد.
در سال ۲۰۰۰، تمرینکنندگان دافا بهعنوان یک بدن همکاری کردند و نامههای روشنگری حقیقت را به ادارات و سازمانهای مهم در شهر ما ارسال کردند. کسانی که نامهها را دریافت کردند ترسیدند و برای صندوقهای پستی نگهبان گذاشتند. مردم شهر درباره آن صحبت میکردند و میگفتند: «محافظت از صندوقهای پستی مسخره است. آنها هیچ کار درستی انجام نمیدهند، فقط پولی را که مردم بهسختی درمیآورند، هدر میدهند. حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) دیر یا زود سقوط خواهد کرد!» گرچه بعداً انجام این کار را متوقف کردند، اما گاهی اوقات مأموران پلیس با لباس شخصی همچنان در اطراف صندوقهای پستی گشت میزدند!
به نمایش گذاشتن پوستر
یک روز مقالهای را در صفحه اعلانات مجتمع یافتم که تمرینکنندگان فالون دافا و دافا را مورد حمله قرار میداد. فقط فکر کردم که مردم نباید اینگونه فریب داده شوند، بنابراین از استاد خواستم راهنماییام کنند تا این وضعیت را با افکار درست اصلاح کنم.
تصمیم گرفتم نامهای را در صفحه اعلانات قرار دهم که حقیقت را درباره فالون دافا بگوید. کسانی که از کنار آن گذشتند توقف کردند و نامه را خواندند. برخی گفتند: «فالون دافا خوب است، اما تمرینکنندگان آن به دست حزب کمونیست تحت آزار و اذیت قرار میگیرند!» از آن زمان هیچ پوستر یا شعاری در منطقه مسکونی ما به نمایش گذاشته نشد.
هر جا که میرفتم، پوسترهای روشنگری حقیقت همراه با تصاویر و عبارات را نصب میکردم. بعداً، پوسترهای روشنگری حقیقت که در وبسایت مینگهویی منتشر شدند، جذابتر بودند و ما برای چاپ آنها بهجای کاغذ ساده از کاغذ براق درجه یک استفاده کردیم. مطالب چاپی ما کاملاً جذاب و مؤثر در روشنگری حقیقت بودند. همسایگان پس از خواندن پوسترهای ما شوکه میشدند. برخی از پوسترها بیش از سه سال است که مورد استفاده قرار میگیرند و هنوز هم در روشنگری حقیقت نقش مؤثری دارند.
در طول سال نوی چینی، مطالب و تصاویر بسیار زیبایی را چاپ کردیم که در وبسایت مینگهویی منتشر شده بود. برخی از آنها در بخش ورودی هر مجتمع آپارتمانی در منطقه در تابلوی تبلیغات قرار داده شدند. ساکنان همه میتوانستند هنگام ورود و خروج از ساختمانها، این پوسترهای زیبا را ببینند. چه کسی حاضر بود در این سال جدید، چنین پوسترهایی را پاره کند؟ همسایگان میگفتند: «تمرینکنندگان فالون دافا واقعاً متفکر هستند! آنها برکتهای سال نو را به ما دادهاند: فالون دافا خوب است! حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است!»
شکوفا شدن گلی کوچک
در گذشته، هیچ وقت جرئت یادگیری کار با کامپیوتر را نداشتم زیرا وابستگی ترس داشتم. با پیشرفت روند اصلاح فا، مسئولیت عظیم تمرینکنندگان دافا را عمیقاً احساس کردم. استاد بعد از دیدن عزم راسخم در زمینه تزکیه، به من کمک کردند تا همتمرینکنندهای را پیدا کنم که درخصوص کامپیوتر مهارت داشت. با کمک او یک کامپیوتر و چاپگر را در خانه کار گذاشتم. اکنون آنچه برای کمک به گفتن حقایق درباره فالون دافا به مردم لازم است در اختیار دارم.
قبلاً هیچ دانشی درباره استفاده از کامپیوتر یا چاپگر را نداشتم. بعضی اوقات وقتی کسی را پیدا نمیکردم که به من کمک کند، دچار سرگردانی میشدم از اینکه چه کاری باید انجام دهم. در این مواقع آرام میگرفتم، فا را مطالعه و بعد به درون نگاه میکردم. بعد از آن سعی میکردم از این ابزارها استفاده کنم و سرانجام میتوانستم کار را انجام دهم! خانوادهام میگفتند: «این استاد لی هستندکه به تو آموزش دادهاند!»
چاپگر و کامپیوترم بسیار «هوشمند» هستند. وقتی یک وابستگی دارم، به نظر میرسد که بهخوبی کار نمیکنند. وقتی وابستگیهایم را پیدا میکنم، خوب کار میکنند. به این شیوه غیرمعمول، به «دوستان خوب» تبدیل شدهایم. هر وقت خودم را ارتقاء میدهم، مهارتهای کامپیوتریام نیز بهبود مییابند. احساس میکنم مثل یک گل کوچک شکوفا میشوم!»
در رودخانه طولانی تاریخ، بیست سال دورهای کوتاه است. با نگاهی به مسیرم در تمرین تزکیه، به نظر میرسد همه چیز دیروز اتفاق افتاده است. سختیهایی که در این روند تجربه کردم، واقعاً چیزی نیستند و من فرد خوشبختی هستم که در دوره اصلاح فا تبدیل به یک تمرینکننده فالون دافا شدم.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه روشنگری حقیقت