(Minghui.org) قسمت 1: فرهنگ سنتی چین (قسمت اول از اطاعت از پدر و مادر): افسانه شون

ژونگ یو یا همان زیلو شاگرد کنفوسیوس بود که به اطاعت از پدر و مادرش معروف بود.

ژونگ یو که در خانواده فقیری بزرگ شد، زندگی مقتصدانه‌ایداشت و رژیم غذایی‌اش عمدتاً شامل گیاهان وحشی و گیاهان دارویی بود. او درحالی که خودش قادر بود با این رژیم زنده بماند، می‌ترسید که اگر والدینش از همان رژیم غذایی استفاده کنند، دچار سوء‌تغذیه شوند.

خانواده ژونگ یو خودش برنج نمی‌کاشت و توانایی مالی آن را نداشت که برنج محلی منطقه خودش را خریداری کند. تنها انتخاب ژونگ این بود که برای خرید برنج، 100 لی (حدود 48 کیلومتر) پیاده‌روی و سپس برنج را در همان مسافت تا خانه حمل کند. آن سفری کاملاً طولانی بود، زیرا سفر یک‌طرفه‌اش چند روز طول می‌کشید، اما ژونگ برای تغذیه خانواده‌اش این کار را با خوشحالی و در تمام طول سال انجام می‌داد.

در طول ماه‌های زمستان هوا به‌شدت سرد بود و ژونگ یو مجبور بود به‌عنوان بخشی از این سفر طولانی در برف پیاده‌روی و از رودخانه یخی عبور کند. اغلب پاها و دست‌هایش یخ می‌زدند و بی‌حس می‌شدند که باعث می‌شد توقف کرده و آنها را گرم کند و سپس به سفرش ادامه دهد.

تابستان‌ها دقیقاً برعکس و هوا داغ و شرجی بود و باید زیر آفتاب سوزان پیاده‌روی می‌کرد. وقتی باران می‌بارید، ژونگ یو برنج را با لباس‌هایش می‌پوشاند تا خیس نشود.

با تمام این اوصاف، او هرگز کند نمی‌شد و این موانع وقتش را نمی‌گرفت، زیرا مصمم بود هرچه سریع‌تر به خانه بازگردد و برای پدر و مادرش آشپزی کند. ژونگ یو سال‌های زیادی این سفرها را انجام ‌داد که محبت و مراقبت خالصانه و مسئولیت‌پذیری‌اش را نسبت به پدر و مادرش نشان می‌داد.

ماجرای اطاعت و فرمانبری بسیار زیاد ژونگ یو از پدر و مادرش در سراسر آن منطقه پخش شد. وقتی پدر و مادرش درگذشتند، او به پادشاهی چو سفر کرد و پادشاه آنجا او را به سمَت مأموری عالی‌رتبه منصوب کرد. به این ترتیب، بدون اینکه بخواهد، هر روز بهترین و خوشمزه‌ترین غذاها در دسترسش بود و وقتی به اطراف سفر می‌کرد، ده‌ها تن از کارکنان همراهی‌اش می‌کردند. با وجود این، ژونگ یو در ثروت و تجملاتی که تازه به‌دست آورده بود، شادی چندانی نمی‌یافت. قلبش راضی و خشنود نبود. آرزوی واقعی‌اش این بود که والدینش که این دنیا را زود ترک کردند، پیشش باشند و بتواند این زندگی خوب را با آنها شریک شود.

ماجرای ژونگ یو به ما می‌گوید كه اطاعت از پدر و مادر با انباشتن پول و ثروت سنجیده نمی‌شود؛ با خلوصی كه در قلب شخص بنیان نهاده می‌شود، ارزیابی می‌شود. ژونگ یو با مشاهده اینکه چگونه کار و تلاشِ سخت او به والدینش سود می‌رساند، هرگز یک بار هم تلاش‌هایش را سختی درنظر نگرفت.