(Minghui.org) در سال 2018 یکی از ساکنان شهر یوشو، واقع در استان جیلین دستگیر شد و به‌خاطر امتناع از نفی ایمانش به فالون گونگ، بعداً محکوم به یکسال زندان شد. فالون گونگ یک روش معنوی است که از سال 1999 توسط رژیم کمونیست چین تحت آزار و شکنجه قرار گرفته است.

در زیر، خانم لی شیوجویان، 57 ساله، مصائبی که در زندان با آن مواجه شد را بازگو می‌کند.

دستگیری

در 13ژوئن2018 افرادی در خانه‌ام را زدند و گفتند که از سازمان آب آمدند و می‌خواهند کنتور آب را بخوانند.

در را باز کردم. چهار مأمور لباس شخصی از اداره پلیس گونگ‌پنگ‌شیانگ وارد خانه شدند. آنها کارت شناسایی‌شان را به من نشان دادند و گفتند که کسی گزارشم را به آنها داده است.

این مأموران خانه‌ام را غارت کردند و رایانه، چاپگر، کتاب‌های فالون گونگ و مطالب روشنگری حقیقت را توقیف کردند. من از رفتن با آنها به اداره پلیس خودداری کردم. آنها با دومأمور دیگر تماس گرفتند که به من دست‌بند زدند، مرا به طبقه پایین بردند و به داخل ماشین پلیس هل دادند. همسرم نیز به اداره پلیس منتقل شد.

حدود ساعت 11 شب مرا به بازداشتگاه شهر یوشو منتقل کردند. از پوشیدن یونیفرمزندانیان عادی خودداری کردم و در اعتراض به دستگیری و بازداشت خودسرانه‌ام، دست به اعتصاب غذا زدم.

خوراندن اجباری

هنگامی‌که در بازداشتگاه بودم، به دلیل اعتصاب غذا، سه بار تحت خوراندن اجباری قرار گرفت.

در ابتدا زندانیان عادی مرا به اتاق پزشکی بردند و در آنجا به یک صندلی ‌بستند. پرستاری به نام لی یان‌لینگ از طریق بینی‌ام یک لوله تغذیه را به معده‌ام ‌فرستاد. آن تجربه بسیار دردناکی بود.

آنها خوراندن اجباری را با مقداری از نوعی پودر لوبیا، شیر و برخی از داروهای ناشناخته انجام دادند. هر خوراندن اجباری حدود یک ساعت طول می‌کشید. پزشک نیز در همان زمان به‌طور کلامی به من دشنام می‌گفت. بعد از هر جلسه معمولاً بینایی‌ام تیره و تار می‌شد، احساس خستگی و ضعف در کل بدنم و وزوز گوش داشتم.

تمرین‌کننده دیگری نیز در آنجا حبس بود، خانم گیو شوشیو، و او نیز تحت خوراندن اجباری قرار می‌گرفت. نگهبانان لوله تغذیه را در بدنش نگه می‌داشتند. او نیز بسیار ضعیف شده بود، بینایی تیره و تاری داشت و پس از آن نیز شنوایی‌اش را از دست داد، که احتمالاً به دلیل اثرات سمی داروی ناشناخته بود.

ژاکت تنگ

بعد از هر خوراندن اجباری، نگهبانان مرا وادار می‌کردند ژاکت تنگ را که دست‌ها و بازوهایم را به پشتم می‌بست بپوشم. هنگامی‌که از شدت درد فریاد می‌کشیدم، بجای شل کردن بندها، آنها آنرا محکم‌تر می‌بستند تا درد و رنجم را افزایش دهند.

نگهبانان اغلب مرا وادار می‌کردند که ژاکت تنگ را در طول کل روز بپوشم. داشتم خفه می‌شدم. زیرا دستبند فلزی در پشتم بود، نمی‌توانستم دراز بکشم یا حتی به پهلو بخوابم. قلبم کاملاً ناراحت بود. بازوها و دستانم به شدت ورم کرده و کبود شده بودند زیرا خون در آنها جریان نداشت. این شکنجه فراتر از توصیف بود.

آخرین بار، آنها دست‌ها و پاهایم را به هم دستبند زدند و من اصلاً قادر به حرکت نبودم. نهایتاً سازش کرده و پذیرفتم که وقتی نیاز فوری به استفاده از سرویس بهداشتی دارم، لباس زندانیان عادی را بپوشم.

پلیس شوهرم را وادار کرد تا علیه من شهادت دهد

هنگام بازجویی از همسرم، مأموران پلیس او را تهدید کردند که در صورت امتناع از پاسخ به سؤالات مربوط به مالکیت مطالب روشنگری حقیقت درباره فالون گونگ که در خانه ما توقیف شده بود، او را دستگیر خواهند کرد.

در 23ژانویه2019، گرچه همسرم در جلسه دادگاه شرکت نکرد، اما دادستان شهادت او را علیه من قرائت کرد. من به یک سال حبس و پرداخت 5هزار یوآن جریمه محکوم شدم.

من درخواستی برای تجدیدنظر به دادگاه میانی شهر چانگ‌چون دادم، اما درخواست تجدیدنظر رد شد.

چهار ماه بیشتر از موعد زندانم در بازداشتگاه ماندم و در اواخر ماه مه2019 آزاد شدم.

گزارش‌های مرتبط:

محاکمه شش تمرین‌کننده به‌خاطر صحبت با مردم درباره فالون گونگ: یکی از آنها در حالی که منتظر صدور حکم بود درگذشت و بقیه به حبس محکوم شدند

بانویی اهل جیلین دستگیر شد و در بازداشتگاه تحت خوراندن اجباری قرار گرفت

ده تمرین‌کننده فالون گونگ که در بازداشتگاه یوشو زندانی شده‌اند، مورد محاکمه قرار می‌گیرند