(Minghui.org) کنفرانس تبادل تجربه فالون دافا در سنگاپور در تاریخ 21دسامبر2019 برگزار شد. در این کنفرانس 20 تمرینکننده در این باره صحبت کردند که چگونه در تزکیه پیشرفت کرده و چطور بر وضعیتهای دشوار مختلف برای صحبت با مردم درباره آزار و شکنجه درحال وقوع در چین، غلبه کردند.
تمرینکنندگان از چند کشور در جنوب شرقی آسیا از جمله سنگاپور، مالزی، اندونزی و ویتنام در این کنفرانس حضور یافتند. آقای کای از جوهرِ مالزی به این کنفرانس آمد و اظهار کرد که حدود 80 تا 90 تمرینکننده از مالزی به سنگاپور آمدهاند.
تمرینکنندگان در کشورهای سراسر آسیای جنوب شرقی، در کنفرانس تبادل تجربه فالون دافا که در 21دسامبر2019 در سنگاپور برگزار شد، شرکت کردند.
یافتن فالون دافا بعد از سالها جستجو
آقای لین مدارک تحصیلی متعددی دارد، ازجمله مدرک کارشناسی ارشد در مدیریت کسبوکار و کارشناسی ارشد در مدیریت محیط زیست، اما موفقیت تحصیلی و ثروت شادی را برایش به ارمغان نیاورد. در قلبش خلأ دردناکی داشت که نمیتوانست پرش کند. او از کودکی در جستجوی معنای زندگی بود.
آقای لین مطالعه بودیسم را در سال 2005 شروع کرد. او اظهار کرد: «در سال 2017 هر گونه پیشرفت را کنار گذاشتم. حس میکردم که اگر بهصورت آکادمیک بودیسم را مطالعه کنم، شاید بتوانم از تنگنایی که آن را تجربه میکنم، نجات یابم.»
او برای یادگیری زبان آلمانی در سال 2018 به مونیخِ آلمان نقلمکان کرد. در دورههای دکترای بودیسم نیز ثبتنام کرد و متوجه شد افرادی که بودیسم را مطالعه میکنند، به جای حقیقت، دنبال شهرت و منفعت هستند. او گفت: «وقتی پایاننامه برخی از آنها را میخواندم، میفهمیدم که نویسندهاش دنبال دستاوردهای دنیوی است.»
آقای لین گفت: «سپس تصمیم گرفتم به دیدار دوستان خود در فلورانس بروم. در این سفر، سرانجام چیزی را که در جستجویش بودم، پیدا کردم؛ روشی صالح که ذهن و بدن را تزکیه میکند- فالون دافا.»
تمرینکنندگان در محل تمرین در فلورانسِ ایتالیا بهگرمی از او استقبال کردند و تمرینات را به او آموزش دادند. «نخستین باری که تمرینات را انجام میدادم، حس میکردم که هر حرکت معنای عمیقی دارد. این همان چیزی بود که به دنبالش بودم!»
«یک شب در سال 2017 خوابی دیدم که در آن حشره غولپیکری سمتِ راست سینهام را نیش زد. از خواب بیدار شدم و فهمیدم که شانه راستم آسیب دیده است و دردش طاقتفرسا بود. احساس میکردم آسیبدیدگی بدنم در بُعدی دیگر به بدنم در این بُعد گسترش یافته است. طی چند هفتۀ بعد شانه راستم بهطور فزایندهای درد میکرد. نمیتوانستم دست راستم را به بالای سرم ببرم. گیاهدرمانی را امتحان کردم، اما فقط تأثیری موقتی داشت.»
او گفت: «بعد از شروع تزکیه فالون دافا، خواب دیگری دیدم. حشرهای که نیشم زده بود، دوباره ظاهر شد، اما این بار به کف دست چپم نیش زد. سپس موفق شدم دورش کنم. وقتی از خواب بیدار شدم، هنوز هم میتوانستم درد را در کف دست چپم حس کنم. پس از گذشت چند ماه، شانه راستم خوب شد. میدانم که استاد عناصر منفی را از بدنم خارج کردند.»
آقای لین با نگاه به فراز و نشیبهایی که برای یافتن فالون دافا و تجربه چیزهایی در تزکیهاش، از میان آنها گذشت، گفت که فرصت تمرین کردن دافا را عمیقاً گرامی میدارد و قصد دارد با پشتکار آن را تمرین کند.
پیشرفت کردن با ازبر کردن جوآن فالون
آقای ژنگ از ویتنام شروع به ازبر کردن کتاب اصلی فالون دافا- جوآن فالون- کرد که به زبان ویتنامی ترجمه شده است، اما فکر نمیکرد که بتواند کل کتاب را ازبر کند. او گفت: «همکلاسی دانشگاهم قبل از من شروع به ازبر کردن کتاب کرد، اگرچه یک سال بعد از من تمرین کردن دافا را شروع کرد. او با ازبر کردن لون یو شروع کرد. کمی شگفتزده بودم. متوجه شدم که ازبر کردن آموزهها غیرممکن نیست. بنابراین شروع کردم به ازبر کردن لون یو به زبان ویتنامی. ازآنجا که احساس میکردم کار سختی است، کنارش گذاشتم. مطمئن نبودم که بتوانم کل کتاب را ازبر کنم.»
او مقالهای را در وبسایت مینگهویی خواند که در آن تمرینکنندهای درباره تجربهاش در زمینه ازبر کردن آموزهها صحبت میکرد. نویسنده نوشته بود: «اگر نمیتوانید کل پاراگراف را با تمام وجود ازبر بخوانید، پس با ازبر کردن جملهای پس از جملهای دیگر شروع کنید. وقتی بتوانید همه جملات را بهخاطر بسپارید، میتوانید به سمت ازبر کردن کل پاراگراف پیش بروید. عبارتی که شما ازبر کردید، در مغزتان باقی میماند. ممکن است نتوانید آن را به یاد آورید، اما درحالی که به ازبر کردن ادامه میدهید، میتوانید چیزی را که قبلاً ازبر کردهاید، بهخاطر آورید.» وقتی آقای ژنگ درباره این مقاله به یک تمرینکننده ویتنامی دیگر گفت، او بلافاصله شروع به این کار کرد و پس از مدت کوتاهی ازبر کردن جوآن فالون را به پایان رساند. او توانست 4 بار کتاب را ازبر کند.
تجربیات این تمرینکنندگان آقای ژنگ را تشویق کرد. او از هر زمان کوتاهی استفاده کرد تا تعالیم را با تمام وجودش بیاموزد. در حین قدم زدن یا در حالی که سوار اتوبوس بود، فا را جمله به جمله از بر میخواند. او اظهار کرد: «درکم از آموزهها به میزان چشمگیری بهبود یافت. چیزهایی را کشف کردم که هنگام خواندن آنها را از دست میدادم.» کاستیهای زیادی را نیز یافت که باید رویشان کار میکرد و توانست آموزههای فا را در مشکلاتی که در زندگی روزمره به آنها برخورد میکرد، به کار گیرد.
او احساس میکرد ازبر کردن نسخه ویتنامی آموزهها بهاندازه کافی خوب نیست. یک روز در سال 2014 بهخاطر افکار مداوم شهوت در ذهنش ناامید شد. بدون توجه به اینکه چقدر سخت تلاش میکرد، آنها همچنان به ذهنش میآمدند. سپس شروع به ازبر کردن جمله زیر به زبان چینی کرد:
«تمناها، شهوت و موضوعاتي از اين نوع، همگي وابستگيهاي انساني هستند و تمام آنها بايد رها شوند.» (سخنرانی ششم، جوآن فالون)
او مدام این جمله را ازبر خواند تا اینکه افکار بدش از بین رفت.
آقای ژنگ بهخاطر مزایای غیرمنتظره کسبشده از بهخاطر سپردن همان یک جمله به زبان چینی، انگیزه گرفته و تصمیم گرفت که جمله بعدی و سپس جملات دیگر را ازبر کند. کمکم توانست یک پاراگراف را به زبان چینی بهصورت بسیار روان ازبر بخواند. او احساس کرد که جذب فا و قدرت تعالیم شده است. مهارتش در زبان چینی نیز بهطرز چشمگیری بهبود یافت.
آقای ژنگ برای ازبر کردن آموزهها به گروهی از تمرینکنندگان نیز ملحق شد. او گفت: «بعد از اینکه ازبر کردن آموزهها را شروع کردم، افکارم پاک شد و احساس کردم خیلی هشیار هستم.»
به بهترین نحو امتحانش کردن
سیمون دو سال پیش به تیم دیجیتال اپک تایمز پیوست که ویدئوهایی را تولید میکردند. او به خودش گفت که این فرصت را گرامی میدارد و رهایش نمیکند، اما با موقیتهای دشوار بسیاری روبرو شد.
«سایر اعضای تیم جوان و ماهر بودند. مجبور بودم از ابتدا شروع کنم و خیلی نگران بودم. تیم بهتازگی تشکیل شده بود و هیچ مطالب آموزشی نظاممندی وجود نداشت. تحت فشار زیادی بودم. نمیدانستم که آیا انتخاب اشتباهی کردهام یا خیر. آیا باید به انجام کاری سادهتر روی میآوردم؟» سیمون از کشمکشهای اولیه خود گفت.
او با مطالعه آموزههای استاد و تبادل تجربه با سایر تمرینکنندگان فهمید که مهمترین چیز این است که آیا قلبی برای ادامه کار داشته و آیا آمادگی این را دارد که تلاش بیشتری را صرف این کار کند.
او گفت: «از ابتدا تا انتهای تولید یک فیلم، اضطراب داشتم. میترسیدم بهموقع آمادهاش نکنم یا اینکه مردم تولیدم را مسخره کنند. وقتی تعریفی را میشنیدم، وابستگیام به خودنمایی ظاهر میشد. وقتی مورد انتقاد قرار میگرفتم، افسرده میشدم. طی این روند یاد گرفتم که افکارم را تحلیل کنم و از خودم میپرسیدم که چرا چنین افکاری دارم. چه چیزی آنها را ایجاد کرده است؟ شروع به تمرکز روی فرستادن افکار درست برای از بین بردن عقاید و تصوراتی کردم که کارم را مختل میکردند.»
سیمون گفت: «فکر کردم که به بهترین نحو امتحانش میکنم.» او با خرد کسبشده از تزکیه دافا، بهتدریج توانست ویدئوهای خوبی تولید کند.
پس از غلبه بر وضعیتهای دشوار اولیه، مشکلات جدیدی ظاهر شدند. او در ادامه گفت: «تیممان وظیفه تولید ویدئوهایی را برای تبلیغ برعهده داشت. این کار به مهارت بیشتری نیاز داشت. گاهی مشتری از تولیدمان راضی نبود و احساس دلسردی و افسردگی میکردم. از همکارانم در بخش فروش نیز رنجش به دل میگرفتم. فکر میکردم: "چند شب کار کردم تا این ویدئو را تهیه کنم. هنوز حرفهای نیستم، اما موفق شدم آن را انجام دهم و شما هنوز راضی نیستید."»
سپس درباره نگرش خود فکر کرد و فهمید که از سختی میترسد. همیشه سعی میکرد از مشکلات اجتناب کند و این جریان به این فکر منجر میشد: «من آماتور هستم. نمیتوانید انتظار داشته باشید که از حرفهایها بهتر باشم.»
پس از نگاه به درون و مطالعه روشهای اصلی تولید، برای بهبود مهارتهایش، شایستگیاش بهبود یافت. او گفت: «گرچه هنوز راهی طولانی برای طی کردن داریم، اما برای رسیدن به استانداردهای حرفهای تلاش میکنیم. یکدیگر را تشویق میکنیم و نکاتی را درباره تولید فیلم به اشتراک میگذاریم. حالا مشتریان کارمان را تحسین میکنند.»
رابطه تقدیری با سنگاپور
آقای هوانگ که در حوزه مالی فعالیت میکند، 4 سال پیش تمرین فالون دافا را در سیدنیِ استرالیا آغاز کرد. او سابقاً به اگزمای شدید مبتلا بود و احساس میکرد ادامۀ زندگیاش بیمعنی است.
او گفت: «كتابی كه میخواندم، اشاره میكرد فالون دافا روشی است كه روی تزکیه ذهن شخص متمركز است. در اینترنت جستجو کردم و متوجه شدم که این روش رایگان آموزش داده میشود. هیجانزده شدم. تمرینات را بهصورت آنلاین یاد گرفتم و بعداً به یک مکان تمرین محلی پیوستم. دو ماه بعد، اگزمایم کاملاً بهبود یافت. فالون دافا فصل جدیدی از زندگی را به رویم گشود!»
او فهمید که در سنگاپور تمرینکنندگان کمی هستند. آقای هوانگ احساس میکرد که چون در سنگاپور بزرگ شده است، شاید به کمکهای او در پروژههای دافا در سنگاپور نیاز باشد. بنابراین تصمیم گرفت به زادگاه خود بازگردد و امسال به آنجا نقلمکان کرد.
آقای هوانگ تمرینات را در جاذبههای گردشگری انجام میدهد. او گفت: «مشاهده کردم که حضور ما تأثیر مثبتی بر گردشگران داشته است. یک بار شنیدم که یک راهنمای تور به گردشگران میگوید: "ببینید، این افراد فالون دافا را تمرین میکنند. در سنگاپور آزادی عقیده وجود دارد." بار دیگر شنیدم که گردشگران به هم میگویند: "این فالون دافا است."»
آقای هوانگ در ترویج هنرهای نمایشی شن یون نیز مشارکت داشته است. این پروژه بهتازگی آغاز شده است و اعضای تیم هنوز در حال یافتن راه حل مشکلات هستند، اما همه بهخوبی همکاری و با موفقیت شن یون را معرفی میکنند.
نان نان در کالج، مهندسی شیمی میخواند، اما شغلش هیچ ارتباطی با مدرکش ندارد. او به کار بازاریابی مشغول است. نان نان گفت: «مهارتهایی که در این شغل میآموزم، دقیقاً همان چیزی است که پروژه رسانهمان به آن نیاز دارد. او به تیم دیجیتالی در اپک تایمز چینی ملحق شد.
نان نان برای آموزش به دفتر مرکزی اپک تایمز در ایالات متحده آمریكا رفت. او اظهار کرد: «دفتر مرکزی در مقایسه با سنگاپور، محیط بهتری دارد و احساس میکردم در آنجا به مهارتهایم نیاز است. میخواستم در آمریكا بمانم، اما هر وقت تصمیم میگرفتم که سنگاپور را ترک كنم، مجبور میشدم بمانم.»
او گفت: «وابستگیام را به شهرت و منفعت رها کردم. حالا چیزی را که نظم و ترتیب داده شده است، دنبال میکنم. مادامی که هر روز آموزهها را مطالعه کنم، تمرینات را انجام دهم و در پروژههای دافا کمک کنم، خیلی شاد هستم.»
خواندن اخبار با صدایی آرام و طبیعی
خانم هان درباره تجربه تزکیهاش در حین کمک به پروژه رادیوی صدای امید، صحبت کرد. این ایستگاه رادیویی برای مردم مقیم چین برنامه پخش میکند.
او گفت: «نخستین باری که به کار پخش مشغول شدم، سرپرستم ضبطم را به خانه برد و آن را برای خانوادهاش پخش کرد. آنها گفتند که لحن صدای من بسیار خشن و محکم بهنظر میرسد. شوکه شدم. من در چین بزرگ شدم و لحن صحبتم تحت تأثیر فرهنگ حزب کمونیست بود. غیرطبیعی و سفت و سخت بهنظر میرسیدم. آیا مردم مایلند به پخش خبر من گوش دهند؟»
خانم هان نمیدانست باید چه کار کند. او گفت: «وقتی تازه به سنگاپور آمده بودم، میدیدم که تمرینکنندگان اینجا آرام صحبت میکنند، برخلاف چینیهای سرزمین اصلی که شیوه صحبت کردنشان پر از اضطراب است. آن باعث شد بفهمم که با صدای بلند صحبت میکنم و باعث ناراحتی سایرین میشوم. تغییر دادن لحن صدایم برایم دشوار بود.»
او پس از مدت کوتاهی متوجه شد که هر تکه از متن خبری که میخواند، روندی از تزکیه است. او گفت: «این در واقع بازتابی از وضعیت ذهنم است. وقتی صدایم آرام بهنظر نمیرسید، میفهمیدم که مشتاق موفقیت هستم. احتمالاً بهنظر میرسید که میخواهم ضبطم بیعیب و نقص باشد، اما در عمق درونم آرزو داشتم که خودنمایی کرده و خودم را ثابت کنم.» او درکی را نیز به اشتراک گذاشت: «وانمود نکنید که چیزی هستید که در واقع نیستید. صدایتان ممکن است واضح و روان نباشد. اینها میتوانند با مطالعه تکنیکهای صوتی بهبود پیدا کنند، اما باید خود واقعیتان را بهطور طبیعی بیان کنید. فقط در آن صورت مخاطبانتان مایل هستند که به شما گوش دهند.»
الهام گرفتن برای بهتر عمل کردن
چند تمرینکننده گفتند که تحت تأثیر تجربیات سایر تمرینکنندگان قرار گرفتند. آنها فهمیدند که در چه زمینههایی کاستی دارند و به اهمیت حقیقتاً تزکیه کردن پی بردند.
آقای لین گفت: «تعجب کردم که بسیاری از تمرینکنندگان بیش از دو دهه است که دافا را تمرین میکنند. اینقدر طولانی، و هنوز به این سفر ادامه میدهند! این قابل توجه است!» او تحت تأثیر تمرینکنندهای قرار گرفت که درباره فروش فضای تبلیغاتی برای اپک تایمز صحبت کرد. او در ادامه گفت: «موانع و کشمکشهایی که این تمرینکننده با آنها مواجه شد، آسان نبود.» او همچنین گفت: «خیلی تحت تأثیر تمرینکنندهای قرار گرفتم که سعی میکند درک منفی چینیهای سرزمین اصلی را درباره فالون دافا تغییر دهد؛ درکی که ناشی از تبلیغات رژیم کمونیست چین است. او بسیار صبور است، بسیار تحسینبرانگیز است.»
خانم لی بیشتر از همه تحت تأثیر تبادل تجربه سیمون درخصوص تولید ویدئو برای اپک تایمز قرار گرفت و گفت: «از آنجا که ما هر دو در پروژههای رسانهای کار میکنیم، کشمکشهایی را که او دربارهشان صحبت کرد، درک میکنم. ترک کردن یا ماندن. آنچه دشوارترین چیز و در عین حال ارزشمند است، این است که میتوانید از منظر یک تزکیهکننده به مسئله نگاه کنید، درباره خودتان تأمل کنید و طی این روند خصوصیات اخلاقی خود را رشد دهید. با گوش دادن به تجربه او، مشکل خودم را دیدم. نتوانستم به درون نگاه کنم. موانع کوچک روی هم انباشته و در پایان به مانعی بزرگ تبدیل شدند.»
آقای هوانگ گفت: «واقعاً افتخار میکنم. تجربه هر تمرینکننده منحصربهفرد است. میتوانم از تجربیات آنها بیاموزم، چه تمرینکننده قدیمی باشند و چه تمرینکننده جدید. اگرچه مسائلی که هر تمرینکننده از میان آنها میگذرد، متفاوت است، اما الزامات فا یکسان است، یعنی رها شدن از وابستگیهایمان، آبدیده کردن ذهنمان و گفتن به سایرین درباره آزار و شکنجه.»
آقای هائو مهندس فناوری اطلاعات است و 3 سال پیش تزکیه فالون دافا را آغاز کرد. این نخستین باری بود که او در یک کنفرانس شرکت میکرد. آقای هائو گفت: «خیلی دیر این تزکیه را شروع کردم و مدتی طولانی این کار را بهتنهایی انجام میدادم. سپس برای یافتن سایر تمرینکنندگان به پارک رفتم و شروع کردم در تمرینات گروهی و مطالعه با سایر تمرینکنندگان شرکت کنم. چیزهای زیادی را ازدست دادهام و فهمیدم که عقب افتادهام. خیلی احساس خوشبختی میکنم که فالون دافا را پیدا کردهام! گاهی مانند یک رؤیا بهنظر میرسد، کلمات نمیتوانند شرح دهند که چقدر قدردان هستم!»
آقای شو گفت: «با دیدن اینکه سایر تمرینکنندگان چقدر کوشا هستند، فکر میکنم باید کارهای بیشتری انجام دهم و به عهد و پیمانم عمل کنم.»
خانم ژانگ نیز گفت که از این کنفرانس چیزهای زیادی بهدست آورده است. او گفت: «امیدوارم که در تزکیه پیشرفت کنم. تحت تأثیر مقالات تبادل تجربه قرار گرفتم. آنها به نکاتی در این خصوص اشاره کردند که در چه زمینههایی باید پیشرفت کنم.»
خانم هان که تجارب خود را درحین مشارکت در پروژه رادیوی صدای امید به اشتراک گذاشت، گفت که فکر میکند برگزاری کنفرانسهای تبادل تجربه بسیار مهم است. او اظهار کرد: «مخصوصاً تجربه تمرینکننده ویتنامی درباره ازبر کردن آموزهها برایم الهامبخش بود. در حال حاضر برای سومین بار در حال ازبر کردن جوآن فالون هستم. فکر نمیکردم بتوانم این کار را انجام دهم، اما به لطف تشویق همتمرینکنندگان آن را انجام دادم.»
خانم لان گفت تمرینکنندهای که درباره نگاه به درون صحبت کرد تا ببیند که آیا واقعاً در حال تزکیه است یا خیر، تأثیر عمیقی بر او گذاشت. تجربهاش پروژهای را به یادش آورد که در آن مشارکت دارد. او گفت شاید بهنظر برسد که عالی عمل میکنم، اما «به آنچه دوست دارم، میچسبم و وابستگیهای زیادی وجود دارد که به آنها توجه نکردهام. تبادل تجربه این تمرینکننده باعث شد تا درباره خودم فکر کنم.» او همچنین تحت تأثیر تمرینکنندهای قرار گرفت که درباره خوب عمل نکردن در ترویج شن یون صحبت کرد. او گفت: «من نیز وقتی نمیتوانم چیزی را که باید انجام دهم، تکمیل کنم، خیلی احساس پشیمانی میکنم. سپس احساس میکنم بعد از سقوط باید خودم را بلند کنم و به حرکت رو به جلو ادامه دهم. همچنین تحت تأثیر تمرینکنندهای قرار گرفتم که درباره رابطه آشفته خود با پسرش صحبت کرد. وقتی خودش تغییر کرد، پسرش نیز تغییر کرد. من هم با دخترم همین مشکل را دارم. امروز که به خانه برگردم، نخستین کاری که باید انجام دهم، تغییر نگرشم است. امروز الهامهای زیادی گرفتم!»
آقای کای، جوانی از جوهرِ مالزی است. او بیش از 4 سال است که دافا را تمرین میکند. او نیز احساس کرد که تلاش برای شرکت در این کنفرانس ارزشش را دارد. آقای کای گفت: «بسیاری از تمرینکنندگان جوان علیرغم اینکه فقط چند سال پیش تزکیه فالون دافا را شروع کردند، بهطور استوار در حال تزکیه هستند. من مدتهاست که آن را تمرین نکردهام یا چیزهای زیادی وجود دارد که باید در آنها رشد کنم.» تمرینکنندهای که تجربه خود را در ازبر کردن فا به اشتراک گذاشت، آقای کای را نیز تشویق کرد. او گفت: «دقیقاً مانند آن تمرینکننده ویتنامی، من نیز سعی کردهام آموزهها را پاراگراف به پاراگراف ازبر کنم. ما تمرینکنندگان چینی باید بیش از پیش فا را ازبر کنیم. این میتواند کمکمان کند تا در تزکیهمان بهتر عمل کنیم.»
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.