(Minghui.org) بعد از دیدن فراخوان مینگهویی برای ارسال مقاله به‌مناسبت بزرگداشت روز جهانی فالون دافا در سال 2019 به این فکر کردم که چه بنویسم و ناگهان یاد یک کارخانه چاپ خاصی افتادم. این کارخانه 10 سال است که مطالب فالون دافا، از جمله بروشورها، دعوتنامه برای نمایشگاه‌های هنری و غیره را چاپ کرده است و پس از چاپ مطالب برای ما، شاهد رشد چشمگیری در رشد و توسعه کارش بوده است.

این مقاله شرح این ماجرا است که چگونه شرکتی پس از حمایت از فالون دافا، کسب‌وکارش به‌طور پیوسته گسترش یافت.

نخستین بار 10 سال پیش، در سال 2009، که می‌خواستم تعدادی کارت حاوی عبارات «فالون دافا خوب است» و «جذب حقیقت، نیکخواهی و بردباری شوید» چاپ کنم، آقای آلوئی را ملاقات کردم. بنابراین به خیابان‌های محل استقرار شرکت‌های مربوط به صنعت چاپ رفتم. به توصیه کارگری، به اتاق پذیرش آقای آلوئی رفتم که مساحتش کمتر از چهار مترمربع بود.

وقتی درباره اثر هنری موردنظرم به آقای آلوئی، مردی با ظاهری ملایم و جثه‌ای متوسط، گفتم، تردید داشت که بتواند کارم را انجام دهد. دلیلش این بود که در آن زمان فقط سه دستگاه برای چاپ و برش کارت‌های تجاری داشت، ماشین‌آلات مربوط به آن را نداشت و اینکه کارت‌های سفارشی من لبه خمیده‌ای داشتند که آماده کردن‌شان را برایش دشوار می‌ساخت.

درحالی که هیچ چیزی درباره چاپ نمی‌دانستم، تشویقش کردم که امتحانش کند. او در نهایت گفت که یک هفته بعد برای بررسی نمونه‌ای که آماده می‌کند، نزدش بروم.

وقتی اخیراً به دیدارش رفتم تا درباره این مقاله با او مصاحبه کنم، ماجرایی را که در آن زمان اتفاق افتاده بود، برایم تعریف کرد.

او گفت: «در آن زمان، آن نخستین پروژه‌ام از آن نوع بود. سه روز وقت صرف کردم تا به‌صورت دستی قالبی را بسازم که شامل کلمات چینی بود. واقعاً خیلی تلاش کردم.»

از آن لحظه، رابطه خوبی بین ما ایجاد شد. او از اصول جهانی «حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری» خیلی حمایت می‌کرد و درخصوص این موضوع که رژیم کمونیست چین تمرین‌کنندگان این روش را تحت آزار و شکنجه قرار می‌دهد، ابراز همدردی می‌کرد.

همانطور که مطالب فالون گونگ را برای چاپ به کارخانه‌اش ارسال می‌کردیم، کسب‌وکارش وارد مرحله‌ای از رشد سریع شد: درحالی که نخست فقط ساختمانی اجاره‌ای برای کارخانه و فقط سه ماشین در کارخانه‌اش داشت و پسرش در کار کمکش می‌کرد به جایی رسید که صاحب ساختمانی دوطبقه برای کارخانه با مساحت تقریبی 2000 مترمربع، با 13 کارگر و طراح و بیش از 20 دستگاه اتوماتیک پیشرفته و ماشین‌آلات مختلف چاپ و پردازش‌های پس از چاپ شد. کسب‌و‌کارش به یک شرکت با سایز متوسط در صنعت چاپ در شهرمان تبدیل شد و همچنان سالانه مقدار زیادی سرمایه‌گذاری می‌کند.

آقای آلوئی گفت: «دنبال کردن اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری برای اینکه شخص خوبی باشیم، مهربان بودن با همه مشتریان و اهمیت دادن به همه کارگران فلسفه زندگی من است که تغییرش نخواهم داد.»

«در سال 1993 چاپ کارت‌های تجاری را آغاز کردم. هرچند سخت کار می‌کردم، شرکتم به‌مدت 16 سال به‌شکل خانواده‌ای اداره می‌شد و هنوز اینقدر صنعتی و پیشرفته نبود.»

اما پس از آشنایی با فالون دافا، کارخانه‌اش به یک شرکت با سایز متوسط تبدیل شد.

او گفت: «آیا می‌دانی چند کارخانه که بزرگ‌تر از کارخانه من بودند، مجبور به تعطیلی شدند؟ این باید حفاظت از سوی موجودات الهی باشد که سبب شد تا به امروز کسب‌وکارم را توسعه دهم!»

دو پسر آقای آلوئی اکنون ازدواج کرده‌اند و صاحب فرزندانی هستند. در حالی که آقای آلوئی نیمه‌بازنشسته است، آنها مدیریت روزانه کارخانه را برعهده دارند. او که هنوز از وضعیت سلامتی خوبی برخوردار است، عاشق این است که هر روز اطراف کارخانه قدم بزند و به صدای ماشین‌آلات چاپ گوش دهد؛ او دلتنگ بوی جوهر و کاغذ نیز می‌شود.

آقای آلوئی و دو پسرش

کارگران کارخانه مانند یک خانواده به یکدیگر کمک می‌کنند و وعده‌های غذایی‌شان را با هم در آبدارخانه می‌خورند، درحالی که صبحانه و چند وعده چای مهمان کارخانه هستند. خودشان ناهارشان را می‌آورند و همه دور میز می‌نشینند تا چای بنوشند و گپی بزنند و هر زمان برای چاپ مطالب به آنجا می‌رفتم، به آنها ملحق می‌شدم.

کارگران وقتی می‌فهمیدند که رژیم چین چگونه آزادی بیان و عقیده را محدود می‌کند و همچنین از وقوع مکرر واکسن‌های سمی، پودر شیر آلوده، غذاهای سمی و غیره در چین مطلع می‌شدند، شوکه می‌شدند. نمی‌توانستند باور کنند که چنین چیزهایی روی زمین اتفاق می‌افتند و می‌گفتند که برزیل قطعاً سوسیالیسم و کمونیسم را رد می‌کند.

کارگران کارخانه مانند یک خانواده با هم سازگار و هماهنگ هستند.

کارمندی به نام کارلوس مسئول طراحی هنری و حروف‌چینی است. او فروتن و مهربان است و اطلاعات زیادی درباره فالون دافا کسب کرده است. وقتی از آزار و شکنجه وحشیانه بسیاری از تمرین‌کنندگان فالون دافا در چین مطلع شد، نزدیک بود به گریه بیفتد.

او گفت: «آنها فقط گروهی از مردم هستند که به خدا ایمان دارند و حزب کمونیست چین از چنین روش‌های شریرانه‌ای برای آزار و شکنجه آنها استفاده می‌کند. این چیزی است که هرگز در تاریخ دیده نشده است! مردم چین واقعاً رنج می‌کشند!» سپس به من گفت: «برزیل خانه شما است، ما از شما استقبال می‌کنیم!»

همیشه برای چاپ مطالبم الزامات والایی داشتم. یکی از دلایلم مسائل مالی بود؛ بنابراین برای کاهش تعداد صفحات همه کلمات و تصاویر باید فشرده می‌شدند و این حروف‌چینیِ صفحات را مشکل می‌ساخت، اما کارلوس همواره تمام تلاشش را به‌کار می‌گرفت تا صبورانه روش‌هایی را بیابد که آرایش محتوا را به‌صورت حرفه‌ای انجام دهد.

کارلوس دختر برازنده‌ای دارد که از کالج فارغ‌التحصیل شده و مشغول به کار است. او اغلب به خانواده‌اش می‌گوید که همیشه اصول جهان «حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری» را به یاد داشته باشند تا مورد برکت موجودات الهی قرار گیرند.

کارلوس کارش را جدی می‌گیرد و با سایرین مهربان است.

همه در کارخانه آقای آلوئی بسیار مهربان و حامی فالون دافا هستند، بنابراین برکت نصیب‌شان شده است و خانواده‌ای هماهنگ و شغلی خوب دارند.

امیدوارم در این جهان تعداد بیشتری از چنین افراد مهربانی وجود داشته باشد!

(ارائه‌شده به «جشن روز جهانی فالون دافا» در سال 2019 در وب‌سایت مینگهویی)