(Minghui.org) درود استاد محترم و هم‌تمرین‌کنندگان.

تمرین‌کننده‌ای ویتنامی هستم که در سال 2010 درحالی که در دانشگاه تحصیل می‌کردم، تزکیه فالون دافا را شروع کردم.

ازبر کردن فا

استاد بیان کردند:

«... درباره این فکر کردند که مردم چگونه عادت داشتند متون بسیاری را ازبر کنند گرچه حتی معانی‌شان خیلی واضح نبود و همگی آنها خیلی مبهم بودند.» («پیشنهادات ارائه‌شده در جلسه دستیاران فالون دافای پکن» از تشریح محتوای فالون دافا)
«آنهایی از ما که این توانایی را دارند، که در شرایط خوبی هستند،‌ به استثنای افرادی که مسن‌تر هستند یا حافظۀ ضعیف‌تری دارند، باید سعی کنند این کتاب را ازبر کنند. شاید آنچه پیشنهاد می‌دهم بالا باشد- الزام من ممکن است خیلی بالا باشد.» («توضیحات ارائه‌شده در جلسۀ دستیاران فالون دافا در پکن دربارۀ اصلاح فا» از تشریح محتوای فالون دافا)

با خودم فکر کردم که اگر بتوانم فا را ازبر کنم، خوب است، اما اعتمادبه‌نفس چندانی نداشتم، حتی به اینکه بتوانم فا را به زبان ویتنامی ازبر کنم. اگرچه جوان هستم، اما مانند آنچه استاد بیان کردند: «در شرایط خوبی»، نیستم. فکر می‌کنم اینکه می‌توانم جوآن فالون را بخوانم نیز خیلی خوب است.

بعداً در همان دانشگاه با تمرین‌کننده‌ای ویتنامی آشنا شدم. او یک سال دیرتر از من تزکیه در دافا را شروع، اما ازبر کردن فا را آغاز کرده بود. وقتی فهمیدم که ازبر کردن فا چیزی غیرممکن و دست‌نیافتنی نیست، کمی متعجب شدم. پس از آن، شروع به ازبر کردن نسخه ویتنامی جوآن فالون کردم، اما بعد از ازبر کردن «درباره دافا»، این کار را کنار گذاشتم، زیرا احساس ‌کردم که ازبر کردن همان مقدمه بسیار دشوار است.

سپس مقاله تبادل تجربه تزکیه‌ای را در وب‌سایت مینگهویی خواندم که در آن تمرین‌کننده‌ای نوشته بود که اگر نمی‌توانست یک پاراگراف کامل را ازبر کند، به جای آن فا را جمله به جمله ازبر می‌کرد. شخص پس از ازبر کردن هر جمله، می‌تواند جملات یک پاراگراف را ازبر کند، زیرا جملات قبلاً به‌خاطر سپرده و در مغز ذخیره شده‌اند. مغز فقط قادر نیست که بلافاصله جملات را به هم متصل کند، اما وقتی جوآن فالون را پاراگراف به پاراگراف ازبر می‌کنید، می‌توانید جملات را به‌خاطر آورید. اگرچه با درک آن تمرین‌کننده کاملاً موافق بودم، اما هنوز نمی‌توانستم ازبر کردن کتاب را شروع کنم. وقتی این تجربه را با آن تمرین‌کننده ویتنامی به اشتراک گذاشتم، او بلافاصله شروع کرد مانند تمرین‌کننده‌ای که نویسنده آن مقاله بود، جوآن فالون را ازبر کند و پس از مدت کوتاهی، کل کتاب جوآن فالون را ازبر کرد.

متعاقباً محنتی را تجربه کردم که نمی‌توانستم بر آن غلبه کنم و مشکلم را با آن تمرین‌کننده ویتنامی در میان گذاشتم. او گفت: «چنین تجربه تزکیه خوبی را بسیار خوب با من در میان گذاشتی، اما آن را عملی نکردی. باید سریع انجامش دهی کنی. حس می‌کنم که این واقعاً خیلی خوب است.» بعداً شنیدم که او 4 بار جوآن فالون را ازبر کرده است.

با تشویق او، شروع کردم به ازبر کردن جوآن فالون. ازبر کردن فا بسیار راحت است، زیرا می‌توانم هنگام پیاده‌روی این کار را انجام دهم. همانطور که هر جمله را ازبر می‌کنم، نسبتاً آسان است. فا را ازبر کردم و آن کمک کرد تا درک کنم که این روش تزکیه بسیار خوب است و درکم از فا فوق‌العاده بهبود یافت. چیزهای زیادی را در فا درک کردم که وقتی در طول مطالعه فا، خیلی سریع آن را می‌خواندم، ازدست می‌دادمش. سعی می‌کردم از هر زمانی که دارم، برای ازبر کردن فا استفاده کنم. پس از مدت کوتاهی، ازبر کردن سخنرانی چهارم را تمام کردم. طی این روند، بسیاری از کاستی‌هایم را کشف و بر محنتی غلبه کردم.

سپس ازبر کردن را کنار گذاشتم. کاملاً مطمئن نیستم که چرا آن را کنار گذاشتم، شاید به این دلیل که برای ازبر کردن نسخه چینی اعتمادبه‌نفس نداشتم یا با مداخله مواجه شدم. سپس در سال 2014 که فهمیدم ازبین بردن وابستگی به شهوت بسیار دشوار است، به دنبال راهی برای رها کردنش بودم. هر چقدر سعی می‌کردم که آن افکار بد را رد کنم، بازهم در ذهنم ظاهر می‌شدند. حتی در وب‌سایت ژنگجیان به دنبال مقالات تبادل تجربه سایر تمرین‌کنندگان گشتم که مرتبط با این مشکل باشد.

استاد بیان کردند:

«... خواندن کتاب من می‌تواند آن را ازبین ببرد. وقتی کتاب را می‌خوانید آنچه بیرون فرستاده می‌شود گونگ است، آنچه بیرون فرستاده می‌شود فا است، بنابراین می‌تواند این اثر ازبین بردن کارما را داشته باشد.» («پیشنهادات ارائه‌شده در جلسه دستیاران فالون دافای پکن»، تشریح محتوای فالون دافا)

بعد از خواندن آن، ناگهان فهمیدم که برای رها کردن وابستگی به شهوت و همه وابستگی‌های دیگر، لازم است که فا را ازبر کنم! با آموختن از سخنرانی‌های استاد، وقتی با وابستگی به شهوت روبرو می‌شدم، این فای استاد را ازبر می‌خواندم:

«تمناها، شهوت‌ و موضوعاتي‌ از اين‌ نوع‌، همگي‌ وابستگي‌هاي‌ انساني‌ هستند‌ و تمام‌ آن‌ها بايد‌ رها شوند.» (سخنرانی ششم، جوآن فالون)

این جمله را 81 بار پشت سر هم تکرار می‌کردم و اگر متوجه می‌شدم که شهوت یا افکار دیگر هنوز در ذهنم وجود دارند، 81 بار دیگر این جمله را تکرار می‌کردم و تا زمانی که ذهنم آرام می‌شد، به این کار ادامه می‌دادم.

این تجربه امیدوارم کرد، زیرا انتظار نداشتم که تأثیر صرفاً 81 بار تکرار این یک جمله اینقدر خوب باشد. سپس فکر کردم که اگر بتوانم یک جمله دیگر را ازبر کنم، فقط یک جمله دیگر را اضافه می‌کنم و سپس جمله‌ای دیگر. از آنجا که این روش ازبر کردن کردن کار کرد، فقط یک جمله دیگر را ازبر و آن را تکرار کردم. به‌تدریج آن پاراگراف را به زبان چینی ازبر کردم. سپس همان روش را برای ازبر کردن پاراگرافی دیگر استفاده کردم. به‌تدریج پاراگراف‌ها اضافه شدند و توانستم کل بخش «مداخله شیطانی در تزکیه» را ازبر کنم.

آن نقطه عطف بسیار مهمی در مسیر تزکیه‌ام بود. نه تنها بر وابستگی‌ام به شهوت غلبه کردم، فهمیدم که می‌توانم فا را به زبان چینی ازبر کنم. بعد از اینکه بخش بزرگی از فا را ازبر کردم، احساس کردم که فا همیشه با من است و اعتماد‌به‌نفسم خیلی زیاد شد.

همانطور که تمرین‌کنندگانی که فا را مطالعه کرده‌اند، می‌دانند، پشت هر کلمه در جوآن فالون تعداد بی‌شماری از موجودات الهی و خدایان قرار دارند که فاشن استاد در ورای همه آنها قرار دارد. بنابراین این کتاب پر از قدرت‌های بی‌حدوحصر است. وقتی چند صفحه از جوآن فالون را ازبر می‌کنیم، مغزمان با کلمات بسیار زیادی از فا، همراه با قدرت و انرژی، پر می‌شود. اگر قلب‌مان را روی ازبر کردن جوآن فالون بگذاریم، آن موجودات الهی و خدایان می‌توانند به اشتباهات و کاستی‌های ما اشاره کنند. احساس می‌کردم که گویا روحم در دافا غوطه‌ور است و قدرت‌هایم به میزان قابل توجهی افزایش یافته‌اند، از جمله اینکه شخص بسیار بااعتمادبه‌نفسی شدم.

قبلاً آرزو داشتم که فا را به زبان چینی ازبر کنم، اما اعتماد‌به‌نفس چندانی نداشتم، زیرا مهارتم در زبان چینی‌ محدود بود، زیرا فقط یک دوره مقدماتی را گذرانده بودم. بسیاری از مردم می‌‌گفتند خیلی خوب است که می‌توانم جوآن فالون چینی را بخوانم، اما امید زیادی به ازبر کردن کتاب به من نمی‌دادند. به‌تدریج متوجه شدم که اینطور نیست.

ازبر کردن فا، زبان چینی‌ام را خیلی بهبود بخشید. درک بهتری از گرامر، واژگان و زبان گفتاری چینی به‌دست آوردم، زیرا درحالی که فا را ازبر می‌کردم، جدا از اینکه ذهنم را با فا پر می‌کردم، زبان نیز ذهنم را پر می‌کرد. فا به من قدرت نیز می‌داد و خرد اینکه سریع‌تر یاد بگیرم. بنابراین به‌تدریج به زبان چینی تسلط پیدا کردم و هنگام صحبت کردن به زبان چینی طبیعی‌تر به‌نظر می‌رسم.

در سال 2014 که سوار تاکسی بودم، راننده تاکسی پس از گوش دادن به صحبت‌هایم به زبان چینی، پرسید که آیا اهل هنگ کنگ هستم یا نه. امسال شخصی از من پرسید که آیا اهل سرزمین اصلی چین هستم یا نه. بنابراین وقتی زبان چینی‌مان خوب است، نه تنها می‌توانیم فا را ازبر کنیم، می‌توانیم در یک گفتگو نیز مشارکت کرده و هر زمان که می‌خواهیم به زبان چینی صحبت کنیم.

بعداً که کتاب‌های زبان چینی را ازبر می‌کردم، این روند بسیار کند بود. وقتی ازبر کردن سخنرانی دوم را به پایان رساندم، احساس کردم که پایدار بودن بسیار دشوار است. در آن زمان، ناآگاهانه شروع به ازبر کردن فا با یک وابستگی کرده بودم. مداخله‌ای را نیز تجربه می‌کردم. بنابراین به‌‌تدریج ازبر کردن نسخه چینی جوآن فالون را کنار گذاشتم.

وقتی در پروژه تماس تلفنی همکاری می‌کردم، به این فکر می‌کردم که یک جلسۀ کوچک مطالعه گروهی فا برای ازبرخواندن فا پیدا کنم، اما وقتی یک گروه کوچک ازبر کردن فا را پیدا کردم که تمرین‌کننده‌ای ویتنامی نیز در آن بود، کنجکاو شدم. فکر کردم که آن گروه‌های کوچک ازبر کردن فا، جوآن فالون را به‌خوبی ازبر کرده‌اند و نیازی نیست که جوآن فالون را به جلسات مطالعه فا بیاورند. بنابراین این تمرین‌کننده ویتنامی باید آنقدر توانا باشد که بتواند به آن دست یابد. بنابراین خواستم بدانم که چگونه فا را ازبر کرده‌اند. فهمیدم که مسائل مانند آنچه انتظار دارم، نیست. تمرین‌کنندگان پاراگراف به پاراگراف فا را ازبر می‌کردند. به ازبر کردن فا پیوستم. احساس می‌کردم که این روش بسیار بهتر از گذشته است که خودم تنهایی فا را ازبر می‌کردم، زیرا باعث می‌شد طی این روند یکدیگر را تشویق کنیم. بنابراین اصرار داشتم برای ازبر کردن فا به این گروه ملحق شوم و درحال حاضر سخنرانی نهم را ازبر می‌کنم.

علاوه بر ازبر کردن فا در این پروژه، به یک گروه کوچک محلی برای ازبر کردن فا نیز پیوستم. احساس می‌کردم محیطی که در آن به‌صورت رودررو فا را با تمرین‌کنندگان ازبر می‌کردیم، فوق‌العاده است. در ابتدا هنگ یین 4 را ازبر کردیم. پس از آن، تمرین‌کننده‌ای که رهبری گروه را برعهده داشت، گفت که باید به ازبر کردن جوآن فالون ادامه دهیم. احساس می‌کردم که محیط آن گروه کوچکِ ازبر کردن فا بسیار خوب و بسیار ناب است. بعد از ازبر کردن فا، احساس می‌کردم که پاک شده‌ام. ذهنم خیلی تمیز و وضعیت روحی‌ام هم خیلی خوب بود. همه تمرین‌کنندگان شرکت‌کننده نیز احساس می‌کردند که از مزایای این گروه فوق‌العاده بهره‌مند شده‌اند.

راه‌اندازی یک مکان تمرین

بعد از ازبر کردن فا به آن صورت به‌مدت 6 ماه، پیشرفتی داشتم. آپارتمانی اجاره کردم و صاحب آنجا تمرین‌کننده دافا است، اما همیشه تمرینات را به‌صورت جداگانه انجام می‌دادیم. وقتی تنها بودم، بیدار شدن در صبح برای انجام تمرینات نیز برایم دشوار بود. هر شب قبل از خواب، زنگ هشدار را فعال می‌کردم تا برای تمرینات صبحگاهی از خواب بیدار شوم، اما هر بار که از خواب بیدار می‌شدم، ذهنم روشن نبود و کارمای فکری باعث می‌شد که فکر کنم مطالعه فا مهم‌تر است، در حالی که انجام کمتر تمرینات مشکل چندانی ایجاد نمی‌کند و بنابراین می‌توانستم کمی بیشتر بخوابم، اما وقتی دوباره به خواب می‌رفتم، ساعت 7 صبح یا حتی دیرتر بیدار می‌شدم.

پس از مدتی ازبر کردن فا، فهمیدم که وقتی با زنگ هشدار از خواب بیدار می‌شوم، دیگر نباید فکر این را که دوباره به خواب بروم داشته باشم و به این ترتیب می‌توانم صبح‌ها تمرینات را انجام دهم، اما چند ماه تمرینات را به‌تنهایی در اتاقم انجام می‌دادم، درحالی که سایر تمرین‌کنندگان آنها را در اتاق نشیمن انجام می‌دادند. بنابراین در ماه ژوئیه پیشنهاد کردم که تمرینات را در طبقه پایین انجام دهیم، حتی اگر فقط سه نفر از ما حاضر بودیم. به این ترتیب، چند ماه به این کار ادامه دادیم و تقریباً توانستیم هر روز صبح برای انجام تمریناتِ صبحگاهی از خواب بیدار شویم. پس از آن، تعداد بیشتری از تمرین‌کنندگان به ما پیوستند و پس از مدت کوتاهی مکان تمرینی را راه‌اندازی کردیم.

رها کردن خودخواهی

من فردی هستم که برای رسیدن به اهدافم می‌جنگم. خودم را فردی با ارادۀ قوی و مصمم می‌دانستم. بعد از مطالعه و ازبر کردن فا، کم‌کم متوجه شدم که اینها افکار خودخواهانه‌ای هستند.

برای نمونه، وقتی به‌عنوان یک غیرتمرین‌کننده می‌خواستم چیزی را به‌دست آورم، داشتن اراده و مصمم بودن، چیزی عادی بود. هرچه بیشتر می‌خواستم چیزی را به‌دست آورم، بیشتر به عنوان فردی بااراده تعریف می‌شدم، زیرا می‌توانستم کسی را که مانع من از به‌دست آوردن آنچه می‌خواستم می‌شد، متقاعد کنم.

استاد بیان کردند:

«خودخواه‌تر‌ مي‌شوند؛ بيشتر مي‌خواهند داشته‌ باشند و بيشتر‌ از سرشت‌ جهان‌ دور خواهند شد. بنابراين به سمت نابودي و تباهي مي‌روند.» (سخنرانی سوم، جوآن فالون)
«ما تزکيه‌کنندگان هميشه مي‌گذاريم چيزها به‌طور طبيعي اتفاق بيفتند. اگر چيزي مال شما باشد، آن ‌را از دست نخواهيد داد. اگر چيزي مال شما نباشد، حتي اگر برايش مبارزه هم كنيد آن ‌را به‌دست نخواهيد آورد. البته اين مطلق نيست. اگر به آن مطلقي مي‌بود، مسئله‌ انجام دادن کارهاي نادرست وجود نمي‌داشت. به بياني ديگر، يك سري عوامل ناپايدار وجود دارند. اما شما يك تمرين‌كننده هستيد، در شرايط طبيعي توسط فاشن معلم‌تان مراقبت مي‌شويد. ديگران نمي‌توانند آن‌چه را که متعلق به شما است بردارند.» (سخنرانی هفتم، جوآن فالون)

استاد در سخنرانی‌های خود به مشکلات مشابهی اشاره کرده‌اند. درکم این است که آنچه می‌توانیم به‌دست آوریم ازپیش تعیین شده است. اگرچه تزکیه می‌تواند سرنوشت‌مان را تغییر دهد، از لحظه‌ای که شروع به تزکیه می‌کنیم، همه چیز نیز از قبل نظم‌وترتیب داده شده است. سخت‌کوشی ما برای آن فقط کاری سطحی است تا با قانون این قلمرو همسویی داشته باشیم: «میزان تلاشی که صرف می‌کنید برابر با مقداری است که به‌دست می‌آورید،» بنابراین فقط وقتی برای چیزی تلاش می‌کنیم، می‌توانیم آن را به‌دست آوریم. فقط می‌توانیم چیزی را به‌دست آوریم که قرار است به‌دستش آوریم. اگر اینگونه نباشد، قادر به دریافت آن نخواهیم بود. بدون توجه به اینکه این سرنوشت در بدو تولدمان یا در آغاز تزکیه‌مان نظم‌وترتیب داده شده است، همه چیز ازپیش‌تعیین‌شده است. اگر برای آنچه می‌خواهیم، بیش‌ازحد سخت کار کنیم، چیزی را که متعلق به شخص دیگری است، به‌دست می‌آوریم و کارما را انباشته می‌‌کنیم و به‌خاطر آن به سایرین بدهکار می‌شویم.

استاد بیان کردند:

«در عمل‌ تزكيه‌‌ مذهبي‌ در زمان‌هاي‌ گذشته‌، مدرسه‌ بودا خالي بودن را آموزش داد- فکر نکردن به هيچ چيز و وارد شدن به دروازه‌ خالي بودن. مدرسه‌ دائو هيچ بودن‌ را آموزش داد- هيچ‌ چيزي‌ نداشتن، هيچ‌ چيزي‌ نخواستن و در طلب‌ چيزي‌ نبودن. يک تزکيه‌کننده بر اين باور است که بايد بدون اينکه توجه خود را صرف به‌دست آوردن گونگ کند فقط روي تزکيه کردن تمرکز کند. بنابراين شما در حالتي آزاد از قصد تزکيه مي‌کنيد و فقط روي تزکيه‌ شين‌شينگ خود تمرکز مي‌کنيد، سپس سطوح را پشت سر گذاشته و قطعاً هر چيزي را که بايد داشته باشيد خواهيد داشت. اگر نتوانيد چيزي‌ را رها كنيد، آيا آن‌ يك‌ وابستگي‌ نيست؟» (سخنرانی دوم، جوآن فالون)

بنابراین به درک من در هر کاری که انجام می‌دهیم، اگر احساس کنیم که قرار است آن کار را انجام دهیم، باید سعی کنیم آن را به‌خوبی انجام دهیم. درخصوص نتیجه، می‌گذاریم که همه چیز به‌طور طبیعی پیش برود.

استاد بیان کردند:

«اما همان‌طور كه موجودات بيشتري خلق مي‌شوند، شكلي از روابط اجتماعي بين گروه‌هايي از افراد شكل مي‌گيرد. ممكن است برخي از موجودات خودخواهي را رشد دهند، و به‌تدريج سطح‌شان پايين خواهد آمد، به‌طوري‌ كه نمي‌توانند در آن سطح باقي بمانند و مجبورند كه سقوط كنند.» (سخنرانی اول، جوآن فالون)

درکم این است که موجودات زنده به‌دلیل خودخواهی از قلمروهای بالاتر سقوط می‌کنند. با مطالعه ‌آموزه‌های استاد فهمیدم که جهان کهن نیز نمی‌تواند برای همیشه ادامه داشته باشد. آن نیز باید به‌دلیل خودخواهی، از ‌روند شکل‌گیری- ثبات-فساد- نابودی گذر ‌کند. بنابراین طی تزکیه خود، باید این خودخواهی را از بین ببریم. در سطح من، این خودخواهی در تمایل به «چیزی را کسب کنید، ...» (سخنرانی در سیدنی) منعکس می‌شود، چه آن به‌دست آوردن منفعت، شهرت، روابط، تصدیق برای نظراتم باشد یا پذیرش از سوی سایرین، تا زمانی که هدف به‌دست آوردن چیزی برای خودم باشد، همه اینها نشانه‌ای از خودخواهی است.

استاد بیان کردند:

«اما رشد واقعی از رها كردن چیزها پیش خواهد آمد، نه از به‌دست آوردن آنها.» («آموزش فا در سال 2002 در کنفرانس تبادل تجربه در فیلادلفیا در آمریکا»)

درکم این است که نه تنها نباید این توهم را داشته باشم که می‌توانم چیزی را که می‌خواهم داشته باشم، باید وابستگی‌ها را نیز رها کنم. اگر بتوانیم وابستگی‌ها را رها کنیم، حتی اگر چیزی به دست نیاوریم، آیا سود نبرده‌ایم؟ آیا دستیابی به چیزی انگیزه‌ای برای تزکیه خودمان نیست؟ همه ما احتمالاً لذت رها کردن وابستگی‌ها را تجربه کرده‌ایم. برای من، این احساس وقتی سطح تزکیه‌مان را ارتقاء می‌دهیم، حس آرامش‌بخش و شگفت‌انگیزی است که بسیار فراتر از احساس شادی‌ای است که درنتیجه به‌دست آوردن چیزی در جهان دنیوی حاصل می‌شود.

مطالب فوق تجربیات تزکیه من هستند. با نگاهی به روند ازبر کردن فا، فهمیدم که اگر می‌خواستم در وضعیت تزکیه‌ام پیشرفت داشته باشم، ازبر کردن فا مؤثرترین روش برای انجامش بود. بنابراین امیدوارم که هر یک از ما بتوانیم فا را ازبر، مغزمان را با فا پر و فا را به شکلی منطقی درک کنیم، خود را بر اساس فا رشد دهیم، مأموریت خود را کامل کنیم و به عهد و پیمان‌مان با استاد تحقق بخشیم.

استاد بیان کردند:

«با افکار درست در هر قدم از راه؛ موجودات خدایی در این دنیا حضور دارند
وقتی با سخاوت وافر برمی‌‏گردند، تمامی خدایان پذیرای آنان خواهند بود» («متأثر از آنچه گذشت» از هنگ‌یین 4)

استاد و هم‌تمرین‌کنندگان متشکرم!

(ارائه‌شده در کنفرانس فای 2019 سنگاپور)