(Minghui.org) به‌عنوان یک غربی، هیچ چیز بیش از تأثیرات فرهنگ حزب کمونیست بر جامعه تمرین‌کنندگان‌مان مرا ناراحت نمی‌کند.

برای من، این چیزها واقعاً نمایانگر ماهیت موذیانه نیروهای کهن است، زیرا آنها از جنبه‌های بشریِ تمرین‌کنندگان استفاده می‌کنند تا در مقابل چشمان غیرتمرین‌کنندگان دیدگاهی منفی از روش ما  ایجاد کنند. فکر می‌کنم اگر به آموزه‌های فا توجه کنیم و نیکخواهی را تزکیه کنیم، این جنبه از دخالت نیروهای کهن کاملاً قابل اجتناب است.

می‌خواهم دربارۀ مشکلی صحبت کنم و آن، شیوۀ تعامل تمرین‌کنندگان با افراد دیگر دربارۀ یک مسئله است و به درک من، چگونگی این مسئله ناشی از نگرشی است که ما به خودمان داریم که همین امر می‌تواند بر نحوه درک افراد از فالون دافا تأثیر بگذارد.

استاد بیان کردند:

«از طریق تزکیه، خصوصیات اخلاقی‌اش والا می‌شود و هنگامی‌که بتواند نیکیِ واقعی را از شرارت و خوبی را از پلیدی تشخیص دهد و فراسوی سطح بشری برود، حقایق این جهان و موجوداتِ سطوح و بُعدهای دیگر را می‌بیند و به‌ آنها دسترسی پیدا می‌کند.» («دربارۀ دافا» جوآن فالون)
از نظر من این بدان معناست که چون تزکیه می‌کنیم، می‌توانیم به وضوح تشخیص دهیم که چه چیزی خوب و چه چیزی بد است و طبیعتاً به موجودی تبدیل می‌شویم که منعکس‌کننده خوبی است، زیرا این همان چیزی است که اتفاق می‌افتد، وقتی ما حقیقت، نیکخواهی، بردباری را کاملاً درک می‌کنیم و جذب آن می‌شویم.

اما بعضی از تمرین‌کنندگان وقتی احساس می‌کنند که گناهان را در جامعه به وضوح می‌بینند، ممکن است به دیگران نگاه تحقیرآمیز داشته باشند که گویا خودشان بسیار عالی هستند، این موضوع را فراموش می‌کنند که تا وقتی تزکیه‌شان را کامل کنند، فقط موجودات بشری در حال تزکیه هستند. آنها نمی‌دانند اگر به‌خاطر رحمت عظیم استاد لی و دافا نبود، این اصول را نمی‌فهمیدند.

بدون استاد و دافا، ما دربارۀ تصویر واقعی جهان مانند هر انسان دیگری در جامعه بی‌اطلاع می‌بودیم. این موضوع باید ما را فروتن کند، نه مغرور.

تمرین‌کنندگان با آن ذهنیت، ناگزیر این تصور را به وجود می‌آورند که افرادی که دافا را یاد می‌گیرند معتقدند که از همه افراد برتر هستند و هیچ کسی فکر نمی‌کند افرادی مانند اینها تحسین‌برانگیز هستند چه رسد به اینکه خوب باشند.

این مسئله زمانی که افراد دوست دارند حقایق را روشن کنند مشکل بزرگی را ایجاد می‌کند، زیرا هیچ کسی دربارۀ آنها فکر خوبی نمی‌کند. اگر سپس بگویند که چگونه فالون دافا آنها را به فردی خوب تبدیل کرده است، دیگران ممکن است آنچه را که می‌گویند با نحوه عمل‌شان مقایسه کنند و با تصور بدی از فالون دافا این قضیه تمام شود.

اگرچه این عادتِ نگاه تحقیرآمیز به افراد دیگر محدود به فرهنگ حزب نیست، اما فرهنگ حزب آن را به‌شدت گسترش می‌دهد. این مشکلی بسیار جدی است، زیرا نیروهای کهن ترفندهای خود را دقیقاً طراحی کرده‌اند تا مانع تزکیۀ تمرین‌کنندگان شوند و نجات موجودات ذی‌شعور را غیرممکن سازند.

به نظر من، نیروهای کهن این ذهنیت را برای ایجاد یک وضعیت مخرب طراحی کرده‌اند که خروج از آن بسیار سخت است.

یكی از دلایلی كه باعث می‌شود غلبه بر این نگرش برتری‌طلبی آنقدر دشوار باشد این است كه هرزمان یك لایه از وابستگی‌های خود را تزکیه می‌کنیم. از این‌رو مجبوریم در تزکیۀ خود بیش از یك بار با مسائل روبرو شویم. سپس احساس می‌کنیم که وابستگی‌هایی که قبلاً به آنها پرداخته‌ایم، دوباره ظاهر می‌شوند.

زمانیکه خصوصیات اخلاقی یک تمرین‌کننده با این عقیده و تصور بشریِ نگاه تحقیرآمیز به دیگران ادغام می‌شود، نه‌تنها در آن زمان همان مشکل مشابه را تجربه می‌کند که به آن نگاه تحقیرآمیزی دارد، بلکه با وضعیت عجیبی نیز روبرو می‌شود که در آن باید به خودش نگاه تحقیرآمیز داشته باشد.

فکر می‌کنم این یکی از اصلی‌ترین دلایلی است که چرا تمرین‌کنندگان وقتی مرتکب اشتباهی می‌شوند، خود را گرامی نمی‌دارند و زمان زیادی طول می‌کشد تا از سرزنش خود دست بردارند. آنها افسرده و به همان اندازه ناکارآمد می‌شوند.

وقتی این تصورات را تأیید می‌کنیم، ممکن است باور کنیم انسان‌هایی که حالت‌های نادرستی را نشان می‌دهند، واقعاً بی‌ارزش هستند و لیاقت نجات را ندارند. این عقیده و تصور بشری بی‌دلیل پدید نیامده است، بلکه با این عقیده که خودمان بی‌ارزش هستیم و شایستۀ نجات استاد نیستیم، کاملاً گره خورده است.

این مشکلی اساسی است که مخالف خواست استاد برای نجات موجودات ذی‌شعور است. اگر واقعاً راهی برای اصلاح فا و نجات موجودات نبود، استاد نمی‌آمدند. اگر واقعاً راهی برای تزکیه و دستیابی به این راه وجود نداشت، دیگر نیازی نبود که استاد به ما فرصت شنیدن فا و تزکیه را بدهند.

یک جایگزین برای این عقاید و تصورات بشری که نیروهای کهن از ما می‌خواهند آنها را بپذیریم، بسیار ساده است. به جای استفاده از درکمان از فا برای نگاه تحقیرآمیز به دیگران، هنگام مرتکب شدن خطا و اشتباه، باید از درکمان از فا برای داشتن نیکخواهی به خودمان استفاده کنیم. به جای استفاده از درکمان از فا برای نگاه تحقیرآمیز به افرادی که در رفتارهای مخرب دخیل هستند، باید از این درک استفاده کنیم تا واقعاً به آنها نیکخواهی داشته باشیم.

تزکیه‌کنندگان می‌دانند که رها کردن خود از وابستگی‌های بشری چقدر دشوار است. باید به جای نگاه تحقیرآمیز به کسانی که هنوز در آن گرفتار هستند، تجربیات خود را دلایلی برای نیکخواه‌بودن ببینیم.
وقتی با مشكلات دیگران همدلی می‌كنید، مردم می‌بینند كه شما شخص خوبی هستید بدون آنكه مجبور به گفتن چیزی باشید.

آنها می‌فهمند که واقعاً به آنها اهمیت می‌دهید، نه اینکه با گفتن آنچه خوب یا بد است به آنها نگاه تحقیرآمیز دارید. وقتی به آنها نیکخواه بودید، واقعاً وقتی می‌گویید دافا خوب است، شما را باور خواهند کرد.

اعتقاد دارم که این امکان‌پذیر نیست مگر اینکه ابتدا و بیشتر از همه به خودتان نیکخواهی داشته باشید، زیرا رابطه شما با خودتان مهمترین موردی است که دارید. اگر فکر نمی‌کنید که شایسته نجات هستید، چگونه می‌توانید نجات را به افراد دیگر تعمیم دهید؟

فکر می‌کنم برخی از تمرین‌کنندگان با این گفته موافق نباشند و بگویند که اگر با خودتان سختگیر نباشید و استانداردهای بالایی نداشته باشید، نمی‌توانید پیشرفت کنید.
اما، نیکخواهی با خود، هیچ ارتباطی با سستی و بی‌قیدی درخصوص استانداردهایتان ندارد. این مربوط به شیوه‌ای است که اساساً خود را در نظر می‌گیرید و هنگام ارتکاب اشتباه در مسیرتان با خود چگونه رفتار می‌کنید.

نیروهای کهن اعتقاد دارند اگر اشتباه می‌کنید و نمی‌توانید مطابق با استانداردهای بالای آنها عمل کنید، روش آگاه‌کردن‌تان آزار و شکنجه شماست. فکر می‌کنم این اساساً همان کاری است که تمرین‌کنندگانی که به دیگران نگاه تحقیرآمیر دارند نیز انجام می‌دهند، زیرا هیچ چیزی در نگرش آنها وجود ندارد که به دیگران اجازه دهد حقیقت دربارۀ دافا را درک کنند، یا آن نشان‌دهنده نیکخواهی استاد باشد.

استاد بیان کردند:

«بنابراین اگر به‌خوبی عمل نکنید، چیزی جز پشیمانی و حسرت برای شما باقی نخواهد ماند. و مخصوصاً می‌خواهم به مریدان دافای قدیمی‌مان یادآوری کنم که سست نشوید. شما از میان سال‌های بسیار طولانی و طاقت‌فرسا گذر کرده‌اید تا امروز به اینجا برسید، و این واقعاً آسان نبوده است! آیا نمی‌دانید که چگونه آن را ارج نهید؟ من قطعاً شما را گرامی می‌دارم! و موجودات الهی نیز همین‌طور! (تشویق) بنابراین شما باید حتی بیشتر خودتان را گرامی بدارید.» (آموزش فا در کنفرانس فای واشنگتن دی‌سی۲۰۱۸)

اگر واقعاً برای خودمان ارزش قائل باشیم، می‌توانیم واقعاً دیگران را گرامی بداریم و تلاش‌های نیروهای کهن برای انجام ایده‌های افراطی فرهنگ حزب در خصوص نگاه تحقیرآمیز به دیگران را خنثی کنیم.