(Minghui.org) 13مه2020، بیست و هشتمین سالگرد اولین آموزش عمومی فالون دافا، و همچنین بیست و یکمین روز جهانی فالون دافا، و تولد 69 سالگی استاد لی است. در این روز مقدس، همه تمرینکنندگان فالون دافا دوست دارند قدردانی خود را از استاد لی ابراز کنند.
هر قدم از مسیر تزکیه که پر از مصائب و بهبود شینشینگ بوده است، با مراقبت استاد و راهنمایی دافا امکان پذیر شده است. در اینجا ما برخی از ماجراهای تزکیه از ناحیه کائوفیدیان (که قبلاً با نام شهرستان تانگهای شناخته میشد) از شهر تانگشان در استان هبی را ثبت کردهایم تا قدردانی تمرینکنندگان محلی را ابراز کنیم.
اشاعه فا در منطقه کائوفیدیان
در اوایل سال 1995، برخی از افراد محلیِ علاقهمند به چیگونگ فیلمهای سخنرانی آموزش فای استاد را بدست آوردند و تمرین فالون دافا را شروع کردند. برخی در حالی که در سفرهای کاری بودند با این تمرین آشنا شدند. برخی آن را از اقوامشان در خارج از شهر آموختند.
اولین جلسات آموزش دافا در ژوئن و ژوئیه1995 در دفتر محلی مقامات بازنشسته دولت برگزار شد، که آنجا بیش از سی شرکتکننده برای اولین بار فیلمهای سخنرانی استاد را تماشا کردند. پس از آن، یک مکان تمرین گروهی در نزدیکی بازار محلی ایجاد شد. تعداد تمرینکنندگان همچنان رو به افزایش بود و تا بهار 1996 به بیش از 100 نفر رسید.
آموزههای دافا و اثرات درمانی شگفتانگیز آن به زودی در سرتاسر منطقه مشهور شد و افراد بیشتری را به این تمرین جذب کرد. بسیاری از اعضای خانواده تمرینکنندگان و همکارانشان، از نزدیک این مزایا را مشاهده کردند.
تمرینکنندگان از کودکان خردسال تا بزرگترها بودند. از افراد بی سواد تا تحصیلکرده، از زنان خانهدار گرفته تا مقامات دولتی، از جمله مقامات سیستم اجرای قانون محلی.
بهرغم سرمای شدید زمستان و گرمای شدید تابستان، بسیاری از تمرینکنندگان روزانه در پارک تانگهای و بازار محلی جمع میشدند تا تمرینها را انجام دهند.
دویست تمرینکننده چهار تمرین اول را در ساعت 5:30 بامداد در پارک تانگهای انجام میدادند و به هر کسی که میخواست آنها را یاد بگیرد بدون هزینه آموزش میدادند. بعدازظهر، تمرینکنندگان بازنشسته در نزدیکی دریاچه این پارک مینشستند تا تمرین پنجم را انجام دهند. در عصر، تمرینکنندگان بعد از تمرین دافا در جلسات مطالعه گروهی فا شرکت میکردند و تجربیات تزکیه خود را همراه با تحولات مربوطه - از نظر جسمی و روانی- بهاشتراک میگذاشتند.
اخبار مربوط به فالون دافا بهسرعت از طریق فرد به فرد در منطقه محلی گسترش یافت و در نتیجه تعداد تمرینکنندگان به سرعت افزایش یافت. در نیمه اول سال 1999 بیش از هزار تمرینکننده در منطقه بودند.
بهرهمند شدن از دافا
موارد بیشماری از اینکه افراد بهدلیل انجام این تمرین سلامتی خود را بدست آوردهاند، و همچنین مواردی که اختلافات داخلی خانوادهها برطرف شده موجود است. در زیر دو ماجرا از این دست آورده شده است.
نبض شریان ران پا بهبود یافت
معلمی از سال 1965 به واسکولیت (تورم رگهای خونی) مبتلا شده و از بسیاری از بیمارستانهای معتبر تانگشان، تیانجین و پکن کمک پزشکی درخواست کرده بود. او همچنین به انواع داروها از جمله طب سنتی چینی و داروهای محلی متوسل شده بود. بیماریاش از پای راست به بازوی چپ و پای چپ گسترش یافت. در سال 1972، نبضش را در شریان پای چپش از دست داد و به او گفته شد كه اگر اوضاع در همین وضعیت باقی بماند، این بهترین حالت برایش خواهد بود.
بعد از اینکه دو سال فالون دافا را تمرین کرد، یک شب در اوت 1998، در حین انجام مدیتیشن نشسته، در شریان ران خود احساس عجیبی را تجربه کرد. آن شب قبل از اینکه به رختخواب برود، توانست تپشی در شریان ران چپش احساس کند. او سپاسگزار بود زیرا دانست که استاد در حال پاکسازی بدنش هستند و بیماریهای گذشتهاش بهبود یافت.
رنجشهای دیرینه با بستگان همسر حل و فصل شده است
خانم سان سونون قبلاً نسبت به مادرشوهرش کینه عمیقی داشت و سالها بود که باهم گفتگو نکرده بودند. در شب سال نوی چینی، خانم سان و شوهرش هرگز به دیدن مادرشوهرش نمیرفتند، اگرچه برادرشوهرهایش همواره این کار را انجام میدادند. این اختلاف در خانواده غالباً مادر شوهرش را به گریه میانداخت.
خانم سان در اوایل 1999، کتاب جوآن فالون، کتاب اصلی فالون دافا را خواند. او به جای اینکه مادر شوهرش را مقصر بداند، به جستجوی نقاط ضعف خود پرداخت. قبل از اینکه حتی خواندن کتاب را تمام کند، با هدایا به ملاقات مادرشوهرش رفت و از او عذر خواهی کرد که در گذشته با او رفتار بسیار سردی داشته است. مادر شوهرش از دیدن او شوکه شد. لحظهای که خانم سان مادرشوهرش را «مادر» نامید، اشک در چشمان مادرشوهرش جاری شد. چنین سلام و احوال پرسی صمیمانهای، رنجش دیرینه بین این دو خانم را حل کرد.
ازآنجا که شوهر خانم سان شاهد تغییرات همسرش بود، بسیار تحت تأثیر قرار گرفت و کنجکاو شد تا درباره فالون دافا بیشتر بداند. او بعداً به یک تمرینکننده ثابتقدم تبدیل شد و در اشاعه حقیقت درباره دافا و آزار و شکنجه شرکت کرد. او بعداً به ده سال حبس محكوم شد و تا امروز در زندان بائودینگ بازداشت بوده است.
آزار و شکنجه غیرانسانی
فالون دافا تا سال 1999 در سراسر منطقه تانگهای گسترش یافت. بسیاری از تمرینکنندگان بهدلیل انجام این تمرین از وضعیت سلامتی خوبی برخوردار شدند و این امر موجب صرفه جویی زیادی در مبالغ هزینههای پزشکی شد. ازآنجاکه تمرینکنندگان طبق این اصول عمل و تلاش میکردند افراد خوبی باشند، در محل کار جزو کارمندان نمونه شدند. تلاش آنها برای بهبود اخلاقیاتشان بهطور کلی جامعه را تحت تأثیر قرار داد.
اما در همان زمان، پس از آوریل 1999 مقامات در تمام سطوح در چین تحت دستورات دریافتی از سطوح بالاتر شروع به تحت نظرقراردادن تمرینکنندگان کردند. آنها برای «ارائه اطلاعات آسیبرساننده» به شهرت فالون دافا تمام تلاش خود را صرف کردند تا بتوانند بهانهای برای آزار و شکنجه تمرینکنندگان پیدا کنند. اما بر خلاف هدفشان، آنچه دیدند این بود که تمرینکنندگان آرام و مهربان بودند. آنها ماجراهای بیشماری از جانب افرادی که پس از تمرین فالون دافا سلامتی خود را بازیافتند و شهروندان بهتری شدند شنیدند.
علیرغم تمام مزایای فالون دافا، رژیم حکچ به رهبری جیانگ زمین بهعلت تعداد زیاد تمرینکنندگان در چین، در ژوئیه 1999 شروع به آزار و شکنجه این تمرین کرد. این آزار و شکنجه مبتنی بر تبلیغات جعلی و دروغهای افتراءآمیزی بود که قصدش گمراه کردن عموم مردم بود.
در ژوئیه1999، پلیس از استان تانگهای تمرینکنندگان را که برای تمرین گروهی معمول خود در پارک جمع شده بودند، متفرق کرد و این نشانگر آغاز آزار و شکنجه در این استان بود.
در طی 21 سال گذشته، سه تمرینکننده از جمله لیو شینگیون، لی انیینگ و وو جونشی بهدلیل تحمل آزار و شکنجه کشته شدند و ژنگ شیانگشینگ معلول شد. پانزده تمرینکننده به حبس محکوم شدند و 45 نفر به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شدند. در حال حاضر هنوز سه تمرینکننده در بازداشت بهسر میبرند، از جمله ژنگ شینگشینگ در زندان بائودینگ، و زوجی بهنامهای لی تایمین و ژنگ جینون. در زیر چند نمونه از چنین آزار و شکنجههایی آورده شده است.
عضله ران بهعلت دفاع کردن از فالون دافا در پکن پاره شد
پس از 20 ژوئیه1999، برخی از تمرینکنندگان برای دفاع از دافا به پکن رفتند. در پاسخ، مقامات در همه سطوح، از جمله پلیس محلی و کمیته محله برای ردیابی تمرینکنندگانی که در راه رفتن به پکن بودند، تمام تلاش خود را کردند. برخی از تمرینکنندگان برای دوری از موانع مختلف مجبور شدند با دوچرخه به پکن بروند. تمرینکنندگان پس از دستگیری و بازگشت به منطقه محلی خود، در دفاتر مزرعه محلی بازداشت شدند، که آنجا تحت رفتار غیرانسانی قرار گرفتند.
تمرینکنندهای بهنام ژو چیژن به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت که باعث پاره شدن عضلات رانش شد. مأموران لی اِنیینگ را به یک درِ آهنی دستبند زدند، و با باطومهای الکتریکی به او شوکه وارد کردند و سپس او را مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار دادند و در یک قفس آهنی زندانی کردند.
بازآفرینی صحنه شکنجه: تمرینکنندهای که با غل و زنجیر بسته شده و تحت شکنجه قرارگرفته است
شکنجه در تخت مرگ بهخاطر مطالبۀ محیط تزکیه قانونی
سه تمرینکننده از حوزه نفتی جیدونگ در استان تانگهای در اکتبر1999 بهمنظور داشتن حق تمرین فالون دافا درخواست تجدیدنظر ارائه دادند و علناً تمرینهای دافا را جلوی درِ ورودی پارک شهرستان تانگهای انجام دادند. آنها دستگیر و بازداشت شدند. یکی از آنها روی تخت مرگ در بازداشتگاه زیر شکنجه کشته شد.
دختر جوانی بهدلیل تحت آزار و شکنجه قرارگرفتن والدینش دچار فروپاشی ذهنی شد
تمرینکنندهای بهنام یه شوسیا و همسرش از میدان نفتی جیدونگ به همراه دختر 11 سالهشان به پکن رفتند تا از دافا دفاع کنند. این زوج دستگیر و در بازداشتگاهی در پکن زندانی شدند در حالی که دخترشان تنها و سرگردان در خیابان رها شده بود. بعداً در دفتر رابط شهرستان تانگهای در پکن، دخترشان را به همراه مادرش به صفحه رادیاتور دستبند زدند، و دستبندها در مچ دست کودک بریدگی عمیقی ایجاد کرد.
پدر به اردوگاه کار اجباری شهر تیانجین منتقل شد، در حالی که دختر به همراه مادرش در خانه بودند و تحت نظارت و آزار و اذیت مداوم پلیس محلی قرار داشتند. مسئولین همچنین سعی كردند مادر را دستگیر کنند و او را نیز به اردوگاه كاراجباری بفرستند. یک شب پلیس با زور به خانه آنها وارد شد و مادرش را مورد ضرب و شتم قرار داد که باعث شد مادرش در کف اتاق بیفتد و از درد فریاد بکشد. دخترش شاهد تمام این اتفاقات بود.
هر وقت این اتفاق میافتاد، همسایگان مجاورشان برای این مادر و دختر بیچاره گریه میکردند که بهدست پلیس تحت آزار و اذیت قرار میگرفتند. دیدن این دختر جوان که بهخاطر بدرفتاری پلیس با مادرش دچار فروپاشی شده بود، قلب آنها را شکست.
این دختر به علت این تجربه وحشتناک دچار آسیب روانی شد. اکنون در حدوداً 30 سالگی، قادر به مراقبت از خود نیست و نمیتواند به تنهایی زندگی میکند.
دو تمرینکننده خانم در مرکز شستشوی مغزی مورد تجاوز قرار گرفتند
ازآنجاکه آزار و شکنجه در منطقه تانگهای در حدود سال 2002، بهسرعت افزایش یافت، مدرسه محلی حکچ جلسات شستشوی مغزی برگزار کرد و تمرینکنندگان دافا را تحت شکنجههای جسمی و روانی قرارداد. دو تمرینکننده خانم در این مدرسه توسط هو یوهوا رئیس فاسدش مورد تجاوز قرار گرفتند.
برادر تاحد مرگ شکنجه شد، به خواهر داروهای سمی تزریق شد
آقای لی انیینگ در ژانویه 2007 در اردوگاه کار اجباری شهر شیجیاژوانگ تا حد مرگ شکنجه شد. او فقط سیزده روز پس از آزادی در ژوئیه درگذشت.
آقای لی انیینگ
لی فنگجن، خواهر کوچکتر آقای لی، در ژوئن سال 2008 به بیمارستان روانی شهر تانگشان منتقل و در آنجا به او داروهای نامعلوم تزریق شد. این تزریق باعث از دست رفتن بخشی از حافظهاش شد.
بازرگان درستکاری که بهدلیل جراحی اجباری جمجمهاش معلول شد
آقای ژنگ شیانگشینگ
آقای ژنگ شیانگشینگ در فوریه2012 دستگیر و بلافاصله به ده سال حبس محکوم شد. او به زندان بائودینگ فرستاده شد، که به زور تحت عمل جراحی باز موقت جمجمه قرار گرفت. این عمل باعث قطع اعصاب بینایی و آسیب به حافظهاش شد. او تا به امروز نمیتواند از خودش مراقبت کند و هنوز در زندان بائودینگ محبوس است.
دریافت برکات بهخاطر حمایت از دافا
تهمتها، تبلیغات و حملات حکچ علیه فالون دافا بسیاری از افراد جامعه را مسموم کرده است. تمرینکنندگان فالون دافا در مواجهه با سرکوب و خصومت، بهطور محکم و استوار حامی یکدیگر بودهاند و از آموزههای استاد خود پیروی کردند. آنها قلب خود را باز كردند و در ضمن افزایش سطح آگاهی درباره حقيقت به جامعه، تلاش کردند که نیکخواهی خود را حفظ کنند. آنها تلاش میکنند وجدان و مهربانی را در مردم بیدار کنند.
پس از سالها استقامت در این تلاش، تمرینکنندگان فالون دافا توانستهاند جهت موج اعتراضات علیه خود را برگردانند. در کائوفیدیان، اکثر صاحبان مغازه از حقایق آگاه شدهاند و برخی حتی پس از درک ماهیت سرکوبگر و بیرحم آن، به ترغیب دیگران برای خروج از حکچ كمک كردهاند.
بهتدریج شگفتیهای فالون دافا به منطقه کائوفیدیان بازگشت، زیرا بسیاری از مردم با تکرار کلمات جادویی «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» برکاتی دریافت کردهاند در زیر چند ماجرا از این دست آورده شده است.
کمیته اداری روستا میخواهد از حکچ خارج شود
روزی، یک تمرینکننده فالون دافا در بازار با شخص دیگری درباره حقایق آزار و شکنجه صحبت میکرد که مردی حدوداً 30 ساله به او نزدیک شد.
او گفت: «عمویم میخواهد شما را ببیند.»
«آیا آنها میخواهند سه کنارهگیری را انجام دهند؟»
او سرش را به نشان تأیید تکان داد.
این تمرینکننده به دنبال آن جوان وارد فروشگاهی شد، که حدود شش نفر در آنجا حضور داشتند. آقایی با موهای سفید آمد تا دست بدهد. «سلام، ما از کمیته اداری روستا هستیم. بروشورهای شما را خواندهایم. آنها بهخوبی نوشته شدهاند. اکنون حقیقت را درک میکنیم و همه ما میخواهیم از حکچ خارج شویم.»
آنها خود را معرفی کردند و همه در همان روز از حکچ خارج شدند
سرطان تخمدان شفا یافت
دختر یک تمرینکننده فالون دافا در 14 سالگی به سرطان بدخیم تخمدان مبتلا شد و این برای خانوادهاش شوکهکننده بود.
مادرش کتاب جوآن فالون را بیرون آورد و گفت: «تو شاهد بودی که چگونه این تمرین به مادرت از نظر روانی و جسمی کمک کرد. میخواهم تو هم مثل من سالم شوی. بیا کتاب را با هم بخوانیم. این به تو کمک خواهد کرد.»
او بعد از اتمام سخنرانی شش، جراحی کرد و بیوپسی نشان داد که خوش خیم است!
جراح تحت تأثیر قرار گرفت.
جراح گفت:«باید نیروهای الهی این کار را انجام داده باشد. به او زندگی دوباره بخشیده شد!»
مادرش در حالی که اشک میریخت گفت: «این فالون دافا بود که دخترم نجات داد!»
تثبیت دیابتِ خارج از کنترل
آقای چن مبتلا به دیابت خارج از کنترل بود. سلامتی کلیهاش به خطر افتاده بود و خون در ادرارش وجود داشت. او بهدلیل درمان خانگی موقتاً تسکینبخش از بیمارستان مرخص شد.
در همین زمان، همسرش بروشوری را دریافت کرد که جلوی در آنها افتاده بود، که ماجراهای بسیاری از چگونگی بهبود مردم از بیماریهای مختلف با تکرار «فالون دافا خوب است» را مستند کرده بود. او از شوهرش خواست كه امتحان كند. او موافقت کرد.
روز بعد معجزه اتفاق افتاد. در ادرارش دیگر خون وجود نداشت! او خواندن جوآن فالون را شروع کرد و هر روز کمی بیشتر بهبود مییافت.
تحت محافظت قرار گرفتن پس از خروج از حکچ
یکی از اهالی روستا تجربهاش را برای تمرینکننده فالون دافا تعریف کرد.
«بهیاد دارم که شما به من گفتی که کسانی که از حکچ خارج میشوند توسط آسمان محافظت میشوند. حق با شماست! روزی برای ملاقات کاری از شهر خارج شدم. در راه خانه هوا تاریک و مهآلود شد. آرام و بااحتیاط رانندگی کردم.»
«ناگهان دیدم چیزی در حال حرکت است، بنابراین توقف کردم و از ماشینم بیرون آمدم. کسی را ندیدم، اما نگاهی به پایین انداختم و گودالی را درست جلویام دیدم. اگر بیشتر رانندگی میکردم ، داخل آن میافتادم! بسیار سپاسگزارم که شما به من توصیه کردی که از حکچ خارج شوم. برکت یافتم!»
مردم دافا را حتی بیشتر گرامی میدارند
ویروس کرونا در اوایل سال 2020 در چین شیوع یافت. تمرینکنندگان فالون دافا احساس کردند که اکنون کمک به مردم برای درک دروغهای رژیم کمونیستی مهمتر از همیشه است. بههمین دلیل، افراد بیشتر و بیشتری به درک و قدردانی از دافا و تمرین کنندگان رسیدهاند.
یکی از تمرینکنندگان فالون دافا با شخصی در خیابان درباره دروغهای حکچ صحبت کرد و از آزار و شکنجه بهعنوان نمونه استفاده کرد. این شخص درک کرد و گفت: «اکنون کمک از راه رسید!»
چند نفر آمدند و نشستند. آنها با دقت گوش کردند. در نهایت بیش از 30 نفر از حکچ و سازمانهای وابسته به آن خارج شدند و دیگر توسط دروغها و تبلیغات رژیم تحت تأثیر قرار نگرفتند.
هنگامی که یک تمرینکننده فالون دافا با پیرمردی صحبت میکرد، این پیرمرد اظهار داشت که او قبلاً حقیقت را شنیده است و یک نشان یادبود فالون دافا را برای اعضای خانوادهاش درخواست کرد.
«یکی را در جیبم دارم. همیشه همراه من است.» او خوشحال شد که نشان یادبود دیگری به او دادم.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه روشنگری حقیقت