(Minghui.org) داشتن وضعیت سلامتی خوب رؤیای هرفردی است، اما افراد بسیاری از بیماری‌هایی رنج می‌برند که حتی طب مدرن نیز قادر به درمان آنها نیست.اما فالون دافا توانسته است بیماری‌های غیرقابل‌علاج بسیاری از تمرین‌کنندگان خود را بهبود ببخشد. فالون دافا روشی معنوی براساس اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری در 13مه1992 به عموم مردم معرفی شد. طی 28 سال گذشته، تمرین‌کنندگان در بیش از 100 کشور جهان سلامت جسمی‌شان را بهبود بخشیده و خصوصیات اخلاقی‌شان را ارتقا داده‌اند و به شهروندان بهتری در جامعه تبدیل شده‌اند.

در سال 1998، شش سال پس از معرفی فالون دافا، اداره کل تربیت‌بدنی چین ترتیبی داد تا متخصصان بهداشت و سلامت مجموعاً پنج نظرسنجی دربارۀ اثر بهبودی ناشی از تمرین فالون دافا انجام دهند. نزدیک به 35 هزار تمرین‌کننده در پکن، ووهان (مرکز استان هوبی)، دالیان (شهری در استان لیائونینگ) و استان گوانگدونگ در این پنج نظرسنجی شرکت کردند.

نتایج نشان داد که 98درصد از شرکت‌کنندگان بهبود در سلامت جسمی را تجربه کرده‌اند و به‌طور متوسط در حدود 20میلیون یوان (یا 3 میلیون دلار) در سال در هزینه‌های پزشکی برای کارفرمایان خود صرفه‌جویی کرده‌‌اند.

جوآن فالون، آموزه‌های اصلی فالون دافا، نوشتۀ بنیانگذار آن آقای لی هنگجی، در اواخر سال 1994 در چین منتشر شد. دو سال بعد، به یکی از ده کتاب پرفروش چین تبدیل شد. این کتاب چینی با توجه به اینکه درحال حاضر به بیش از 40 زبان ترجمه شده است، کتابی است که به بیشترین زبان‌های خارجی ترجمه شده است.

این سری مقالات، مجموعه تجربیات تمرین‌کنندگان فالون دافا است که با خواندن این کتاب و زندگی بر اساس اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری، از مزایای بسیاری برخوردار شده‌اند.

* * *

(ادامه از قسمت اول)

جمله‌ای چینی وجود دارد که می‌گوید: «خداوند ما را رها نخواهد کرد.» حتی در پرتنش‌ترین شرایط، وقتی به نظر می‌رسد راه چاره‌ای وجود ندارد، حفظ‌کردن ذهنی محکم و استوار و قلبی آکنده از نیکی و تقوا ممکن است شما را به همان جایی که نیاز دارید باشید، هدایت کند، مانند آنچه که تمرین‌کنندگان فالون گونگ زیر خودشان به آن دست یافته‌اند.

درست زمانی که به نظر می‌رسد اوضاع برای بسیاری از آنها به ناامید‌کننده‌ترین لحظه رسیده است، موفق می‌شوند راهی در فالون دافا برای خروج از بن‌بست پیدا کنند که نه تنها آنها را مداوا کرده است بلکه باعث خوشحالی و بیشتر از همه ایجاد امید در آنها شده است.

راهی برای خروج پس از بن‌بست

ما شوهوا، 69 ساله، از شهر هاربین، استان هیلونگ‌جیانگ، دوره جوانی فلاکت‌باری داشت. پس از زایمان، رحم او به دلیل اتساع بیش از حد از و کورتاژ دچار آسیب جدی شد. برای ترمیم آسیب‌های وارده حتی جراحی لاپاراتومی (شکافتن شکم) نیز انجام شد اما تاثیری چندانی نداشت. هربار در طول عادت ماهانه، مجبور می‌شد برای کمک به تخلیه خون و ترشحات به بیمارستان برود و این عمل آنقدر دردناک بود که تمام بدنش می‌لرزید.

او همچنین از بیماری ارثی ایکتیوز (پوست فلس‌مانند) رنج می‌برد. پوست او خشک و ترک خورده بود و مجبور می‌شد حتی در گرمای تابستان لباس‌های بافتنی پنبه‌ای بپوشد. صورتش گرم و به رنگ قرمز بود اما به سختی یک قطره عرق می‌ریخت.

بعدها نیز به کوله‌سیستیت (تورم کیسه صفرا) مبتلا شد. او رنگ‌پریده و بی‌روح به نظر می‌رسید و غالباً احساس می کرد انگار چاقو در بدنش فرو می‌رود. تقریباً هرگز لحظه‌ای نبود که شانه‌ها و کمرش درد نداشته باشند.

مانند اکثر مردم چین امروز، از کودکی تحت آموزش‌های الحادی قرار گرفت.همچنین گرایش به نفرت داشت و همیشه وقتی زندگی‌اش از شدت سختی دردآور بود از دیگران شکایت می‌کرد. درنتیجه، با مادرشوهرش وارد جنگ سردی می‌شد، خواهر‌ان شوهرش را تحقیر می‌کرد و اغلب با همسرش در جنگ و جدال بود. همه این اختلافات بین فردی باعث شده بودند که درد جسمی‌اش حتی بیشتر غیرقابل تحمل باشد.

بعدها، نسخه‌ای از کتاب جوآن فالون را به دست آورد و طی یک شب تمام کتاب را مطالعه کرد. چنان تحت تأثیر کتاب قرار گرفته بود و چنان برایش الهام‌بخش بوده است که اشک‌هایش بی‌وقفه سرازیر می‌شدند.

او یادآور شد: «در بن‌بست و ناامیدی راهی را پیدا كرده‌ام. اکنون درک می‌کنم كه تمام رنج‌هایی را كه امروز تجربه می‌كنم ناشی از کارهای نادرستی است كه در گذشته انجام داده‌ام. اکنون معنی واقعی زندگی را می‌دانم.»

درحالی‌که فالون گونگ را تمرین می‌کرد، درد کیسه صفرای او برطرف و صورت رنگ‌پریده‌اش گلگون شد. برای مدتی، لایه‌ای از برجستگی‌های سیاه روی بدنش ایجاد شد. بعد از کمرنگ‌شدن برجستگی‌ها، وقتی احساس گرما می‌کند، مثل حالت عادی می‌تواند عرق کند. پوست او نرم و لطیف، کمرش صاف و درد قاعدگی‌اش متوقف شد. وضعیت سلامتی‌اش کاملاً بهبود یافت.

خانم ما همچنین با پیروی از اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری، ویژگی‌های اخلاقی‌اش را بهبود بخشید. درنتیجه، خانواده‌اش خوشبخت و هماهنگ شد. شوهرش نیز که از این همه تغییرات چشمگیر در همسرش تحت‌تأثیر قرار گرفته بود، به این تمرین ملحق شد و سیگار و مشروبات الکلی را ترک کرد.

نجات طی سه روز

ژونگ دونگمی، کشاورزی در شهرستان دینگ‌شینگ، استان هبی، در شرایط سختی قرار داشت. فهرستی از بیماری‌هایش شامل درد اعصاب ناشی از روماتیسم، بیماری مزمن معده، بیماری مادرزادی قلب، بیماری عروق کرونر قلب، نوراستنی (ضعف روحی) گسترده، اختلالات روحی و همچنین تومورهای متعدد در استخوان‌های بدنش، به‌علاوه برخی عوارض جانبی حاصل از جراحی‌های مربوط به باروری و عقیم‌کردن او بود.

علاوه‌بر همه این بیماری‌ها، همچنین دچار برونشیت بود و اغلب به‌خاطر درد ناشی از اعصاب محیطی هشیاری‌اش را ‌از دست می‌داد . هر وقت این اتفاق می‌افتاد، کل خانواده‌اش اغلب از ترس اینکه دیگر هشیاری‌اش را دوباره به دست نیاورد، گریه می‌کردند. آنها با پزشکان بسیاری مشاوره کردند، اما هیچ‌یک از آنها امیدی به او نداشتند.

یکی از پزشکانش گفت: «هیچ امیدی به نجات این فرد نیست.»

شنیدن چنین جملاتی برای خانواده‌اش دلخراش بود، زیرا خانم ژونگ هنوز جوان و دارای دو فرزند خردسال بود. فرزند بزرگتر چهار ساله و کوچکتر فقط نوزادی تازه متولد‌شده بود.

بیمار مبتلا به فلج معده زندگی جدیدی کسب می‌کند

لی ونهونگ، کارمند اداره ژئوفیزیک نفت در شهر باجو، استان هبی، در سال 1999 از ورم معده رنج می‌برد و مدت کوتاهی پس از آن دچار افسردگی شد.

با شدت‌پیداکردن افسردگی، عملکرد معده‌اش بیشتر کاهش یافت و درنهایت فلج شد. او دیگر نمی‌توانست به‌طور عادی غذا بخورد. چنین بیماری‌ای بسیار نادر است و هیچ درمان مؤثری برایش وجود ندارد.

او به ملاقات معتبرترین متخصصان در زمینه بازیابی تحرک دستگاه گوارش در تمام بیمارستان‌های بزرگ پکن رفت، اما هیچ‌کسی نتوانست به او کمک کند. در ‌نهایت، مجبور شد به تغذیه از طریق لوله بینی تن دهد تا مایعات مغذی را جذب کند و یک لوله معده را به‌طور مستقیم در روده کوچکش قرار دادند تا زنده بماند.

او همچنین در بیمارستان‌های پزشکی چینی مهم در پکن به دنبال درمان بود، اما هیچ‌کدام فایده‌ای نداشتند. رئیس بخش گوارش از بیمارستان طب سنتی چینی شوان‌وو در پکن تأیید کرد که بیماری‌اش یک نمونه نادر است و هیچ درمانی ندارد.

در طی آن ده سال، بیمارستان درخصوص وضعیت بحرانی‌اش هشدارهای بسیاری را به اطلاع خانواده‌اش رسانده بود. او لاغر و نحیف شد و اندام‌های داخلی بدنش به‌تدریج تحلیل می‌رفتند. علاوه‌بر این، همچنین از بی‌اختیاری ادرار رنج می‌برد. گرچه فقط 30 سال داشت، اما مانند کسی که 70 یا 80 ساله باشد به نظر می‌رسید. برای زنده ماندن سعی می‌کرد تاآنجاکه می‌تواند در بیمارستان بماند. اما در سال 2013، دوباره مجبور به ترک بیمارستان شد.

پس از بازگشت به خانه، تمرین فالون گونگ را آغاز کرد و طولی نکشید که همه بیماری‌هایش ناپدید شدند. صورتش از سلامتی می‌درخشید و به‌طور چابک راه می رفت.

از همه شگفت‌انگیزتر این واقعیت بود که او زندگی جدیدش را بدون صرف حتی یک سکه به دست آورد! دوستانش از بهبودی معجزه‌آسای او مبهوت بودند و پزشکی که قبلاً او را معالجه می‌کرد حتی از او پرسید: «آیا لی ونهونگ هنوز زنده است؟»

دکتر وقتی شنید که لی ونهونگ با تمرین فالون گونگ کاملاً بهبود یافته است، گفت: «این یک معجزه است!»

«باید در گذشته کار خوبی انجام داده باشم که می‌توانم عمر دوباره‌ای در زندگی داشته باشم»

ران شیانگ، 53 ساله از مغولستان داخلی، در سال 2010 تحت جراحی برداشتن بافت سلولی سرطانی آشکاری در کلیه راستش قرار گرفته بود. او در سال 2012 به سرطان پستان چپ مبتلا شد و در همان سال با جراحی برداشته شد. در اوایل سال 2015، هنگامی که برای معالجه پریکاردیوم (التهاب و تورم غشای دور قلب) و پلورال اِفیوژن (تجمع غیرمعمول مقدار زیادی مایع در اطراف ریه‌ها) به پکن رفت، پزشکان دریافتند سلول‌های سرطانی‌اش گسترش یافته‌اند و تنها دو ماه تا یک سال می‌تواند زنده بماند.

به‌خاطر عوارض جانبی داروها برای درمان اِفیوژن که همچنان غیرقابل کنترل بود، بیش از 15 کیلو وزن کم کرد. هنگامی که برای معاینه بعدی مراجعه کرد، نتایج نشان داد که در ریه‌هایش نیز دچار مشکل شده است. خانم ران می‌دانست که فرصت چندانی ندارد و از فرط استیصال و درماندگی، به توصیه‌های خواهر بزرگترش گوش می‌دهد و به‌عنوان آخرین راه چاره شروع به تمرین فالون دافا می‌کند.

روز اول پس از تلاش برای یادگیری این تمرینات، توانست دراز بکشد و بخوابد (طی پنج ماه گذشته، به‌خاطر تجمع مایعات، مجبور می‌شد شب‌هنگام در حالت نشسته بیدار بماند) و برای اولین‌بار طی شش ماه گذشته نیازی به استفاده از اکسیژن نداشت.

در روز دوم، سرفه شدیدی که چند ماه او را آزار می‌داد فروکش کرد. یک هفته بعد، بدنش تغییرات شگفت‌انگیزی را نشان داد: سرشار از انرژی شد و اشتهای خوبی پیدا کرد. همچنین هنگام قدم‌زدن یا رفتن به طبقه بالا دیگر احساس خستگی و تنگی نفس نمی‌کرد و می‌توانست به‌طور عادی با مردم صحبت کند. تا روز یازدهم، موهای جدیدی روی سرش رشد کرده بودند و جایگزین موهایی شدند که به‌خاطر شیمی‌درمانی از دست داده بود. چهل روز بعد، به شخص کاملاً جدیدی تبدیل شده بود به‌طوری که مردم کاملاً تحت تأثیر قرار گرفته بودند.

او در مقاله‌ای که در سال 2015 به مینگهویی فرستاد، نوشت: «نمی‌دانم در گذشته چه کارهای خوبی انجام داده‌ام که عمر دوباره‌ای به من داده شد.»

نعمت وضعیت سلامتی خوب

وو دیانژونگ از تیانجین و خواهرش از کودکی به یکدیگر وابسته بوده‌اند. در اکتبر 1999، خواهرش به لنفوم مبتلا شد و دو سوم زبانش برداشته شد. او درنتیجه رادیوتراپی و شیمی‌درمانی تمام موهایش را از دست داد. علاوه‌بر این، نمی‌توانست غذا بخورد و بخوابد و برای ادامه زندگی باید به داروهای مسکن تکیه می‌کرد.

چنان شدید لاغر شده بود که فقط 35 کیلو وزن داشت. کمتر از نیم سال بعد، توده‌ای در حفره شکمش پیدا شد و دوباره برای جراحی به اتاق عمل منتقل رفت. پزشک معالج به او گفت که کمتر از دو سال می‌تواند زنده بماند. زندگی برایش چنان فلاکت‌بار بود که حتی می‌خواست به همه چیز پایان دهد.

بعد از بازگشت به خانه، وو نسخه‌ای از کتاب جوآن فالون را برایش آورد. او کتاب مذکور را خواند و درک کرد که چرا در زندگی‌اش بسیار بداقبال بوده است. علاوه‌بر این، آموخت که فقط وقتی می‌تواند وضعیت سلامتی‌اش را بهبود بخشد که براساس اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری به فردی خوب تبدیل شود.

او با خودش بسیار سخت‌گیر بود و به‌طور جدی و آگاهانه اصول فالون گونگ را مطالعه کرد. او همچنین تمرینات را انجام داد. اندکی بعد، فرایند پاکسازی بدن را پشت سر گذاشت، در این مرحله بالا می‌آورد و چهار روز اسهال داشت. چیزهایی که از بدن خارج شده بودند مخلوطی از لخته‌های خون و مایعات دیگر با بوی شیمیایی بسیار تندی بودند. در روز پنجم، بدنش به‌طور باورنکردنی احساس سبکی و آرامش کرد و کاملاً بهبود یافت. ظرف کمتر از شش ماه، افزایش وزن پیدا کرد و زبانش نیز رشد جدیدی داشت.

در آستانه مرگ با تمرین فالون گونگ نجات یافت

لی یوجون، 66 ساله، از شهر لانگ‌کو در استان شاندونگ است. او چند سال پس از ازدواج به بیماری مبتلا شد که به ایجاد بی‌حسی و سفتی در کل بدنش منجر شد. احساس می‌کرد بدنش از وسط به دو نیمه تقسیم شده است و ذهنش نیز گیج و سردرگم شده بود. یک طرف کل بدنش از نیمه دیگر احساس وخیم‌تری داشت. یک طرف بدنش احساس سنگینی، سفتی و سختی می‌کرد و ناگهان خشک و یخ‌زده می‌شد.

برای یافتن درمان به تعدادی از بیمارستان‌ها مراجعه کرد، اما آنها نمی‌توانستند تشخیص واضحی ارائه دهند. سرانجام بیمارستان دانشگاه کوهستان چینگدائو مشکوک شد که او از بیماری سپتی‌سمی (عفونت خون) آلرژیک رنج می‌برد.

خانم لی همچنین آسیب‌های پا ناشی از کار، کوله‌سیستیت (تورم کیسه صفرا)، هپاتواسپلنومگالی (بزرگی و تورم طحال و کبد)، لنفادنوپاتی (تورم غدد لنفاوی) و درد مفصلی مهاجر داشت. با همه این مشکلات در وضعیت سلامتی، دیگر نمی‌توانست از خودش مراقبت کند و برای تسکین درد مجبور بود ماد‌ه‌ای افیونی و اعتیادآور مصرف کند. واقعاً در آستانه مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد.

در ژوئیه 1996، به‌طور تصادفی با کتاب جوآن فالون مواجه شد و اصول عمیق فالون دافا کاملاً او را متقاعد کرد. پس از خواندن آن، یاد گرفت که چگونه فردی خوب و تمرین‌کننده فالون دافا باشد. در روز دوم پس از شروع مطالعه کتاب و یادگیری تمرینات، همه بیماری‌هایش بهبود یافتند. او در طول 20 سال گذشته، هرگز نیازی به استفاده از دارو یا مراجعه به بیمارستان نداشت، زیرا کاملاً سالم بوده است.

در سال 2017، تحت آزار و شکنجه اعمال‌شده به دست ح‌ک‌چ، به‌طور خودسرانه دستگیر شد و در بازداشتگاه به‌دلیل مواجهه با بدرفتاری بیماری‌اش مجدداً عود کرد. در طول 20 روز، بیش از 500 نفر نامه دادخواستی را با ذکر نام یا گذاشتن اثر انگشت، امضاء کردند از دست‌اندرکاران محلی درخواست کردند خانم لی را آزاد و شخصیت خوب او را تصدیق کنند.

درد شدید ناپدید شد

وانگ گویی‌یون از چانگچون، استان جیلین به‌خاطر ترکیبی از بیماری‌های متعدد ازجمله دیسک بین مهره‌ای کمر و هیپرپلازی ستون فقرات در ناحیه قفسه سینه که به فتق دیسک بین‌مهره‌ای گردن انجامید، فلج شد و در بستر افتاد.

مغز و مخچه‌اش نیز تحلیل می‌یافتند و دچار سکته قلبی، آرتریت روماتوئید و ... شد. خانم وانگ برای مداوا از بیمارستان‌های بزرگ مختلف در چانگچون کمک گرفت و انواع درمان‌ها و روش‌های مداوا را امتحان کرد، اما به هیچ نتیجه‌ای دست نیافت.

یک متخصص بسیار معتبر در این زمینه اعلام کرد که نوع فتق او نادر است و هیچ درمانی ندارد. هر زمان که دچار حمله قلبی ‌شود این امکان وجود دارد که از دنیا برود. او همچنین دچار بی‌اختیاری ادرار شد و به‌تنهایی قادر به خوردن غذا نبود.

خانم وانگ وقتی فرزندان و عزیزانش را نگاه می‌کرد دل‌شکسته می‌شد. او نمی‌خواست بمیرد، اما احساس کرد که باید با واقعیت روبرو شود. برای خودش کفن آماده کرد و یادداشتی مبنی‌بر خودکشی نوشت.

درست زمانی که زندگی‌اش تقریباً به پایان نزدیک می‌شد، نسخه‌ای از جوآن فالون را در اوایل ژوئیه 2002 دریافت کرد. او عمیقاً از اصول توضیح‌داده‌شده در کتاب الهام گرفت و معنای زندگی را درک کرد. نقطه شروع او تبدیل‌شدن به فردی خوب بود و بعد تلاش کرد تا فرد حتی بهتری شود. اندکی بعد بیماری‌هایش ناپدید شدند.

از آن زمان سال‌ها بسیاری گذشته است و از آن زمان تاکنون هرگز نیازی به مصرف هیچ دارویی نداشته است و این موضوع باعث صرفه‌جویی در هزینه‌های پزشکی کارفرمایش شده است.

بیمار ناامید مبتلا به سرطان استخوان دوباره شانس زندگی یافت

لی جومی، معلم مدرسه ابتدایی در شهرستان جیاهی استان هونان، به سرطان استخوان مبتلا شد که بیمارستان‌ها آن را صعب‌العلاج اعلام کردند. او تمام موهایش را از دست داد، دچار نکروز (سیاه و پوسیدگی بافت) در انگشتانش شده و در سی سالگی دوره یائسگی‌اش شروع شد. برای بهبود وضعیت سلامتی‌اش انواع تمرینات چی‌گونگ را امتحان کرد، اما هیچ‌کدام از آنها برایش فایده‌ای نداشتند.

خانم لی با احساسی حاکی از ناامیدی، شروع به تمرین فالون دافا به‌عنوان آخرین راه چاره کرد. ظرف کمتر از یک ماه، معجزه‌ای رخ داد. تمام علائم بیماری‌اش از بین رفت و موها و ناخن‌هایش نیز دوباره رشد می‌کنند. سه ماه بعد، هنگامی که برای معاینه به بیمارستان استان بازگشت، همه نتایجش طبیعی بودند.

او هیجان‌زده به همه اطرافیانش گفت: «فالون دافا جانم را نجات داد.»

متخصصی که به پرونده پزشکی‌اش رسیدگی می‌کرد، بسیار علاقه‌مند شد و از او خواست تا نسخه‌ای از جوآن فالون را برایش تهیه کند.

خانم لی و همسرش گوئو هویشنگ به‌خاطر تمرین فالون دافا به دست حزب کمونیست چین مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. در یک مرحله، زندگی خانم لی به‌شدت در معرض خطر بود و مجبور شد برای معالجه اضطراری به بیمارستان اعزام شود. آقای گوئو چنان وحشیانه مورد ضرب‌وشتم قرار گرفت که از هشیاری‌اش را از دست داد و در 12 اکتبر 2009 درگذشت. او فقط 52 سال داشت.

خانمی دارای نقص جسمی پاسخ سؤالاتش درباره زندگی را پیدا کرد

خانم پی فی، کارمند شرکت نساجی در استان جیلین، از بیست سالگی دچار مشکلات در وضعیت سلامتی‌اش شد. او مکرراً شکم درد و کمردرد داشت. یک حادثه جراحی درحین لاپاراتومی اکتشافی (شکافتن شکم به منظور بررسی احشای شکمی) درد حتی بیشتری برایش ایجاد کرد و او را در وضعیت وخیم‌تری قرار داد. پس از جراحی نمی‌توانست کمرش را صاف کند.

خانم پی تا زمانی که 32 ساله بود، بیشتر وقتش را در رختخواب سپری می‌کرد. او از بیماری قلبی، درد قفسه سینه، فیبروم رحم و غیره رنج می‌برد. حتی نمی‌توانست از خودش مراقبت کند و به مادرش وابسته بود که از او پرستاری کند.

او انواع مختلفی از روش‌های انرژی‌درمانی را امتحان کرد اما هیچ‌یک از آنها کمکی نکردند. پس از پس‌روی‌های بسیار، تصمیم گرفت برخی سخنرانی‌های تصویری فالون دافا را تماشا کند. بعد از اینکه آنها را تماشا کرد، متقاعد شد که این تمرین جواب بسیاری از سوالاتش را می‌دهد. او با پشتکار تمرینات را انجام داد و طولی نکشید که به بهبودی کامل دست یافت.

کسب فالون گونگ در طی آزار و اذیت شدید

یوان شیویینگ از شهر ژانگ‌جیاكو، استان هبی است. او از حملات قلبی مکرر رنج می‌برد، به‌طوری‌که ضربان قلبش هر از گاهی به 260 ضربان در دقیقه می‌رسید. هربار که برای معالجه اضطراری به بیمارستان منتقل می‌شد، خانواده‌اش «اخطار حاکی از وضعیت بحرانی» را از پزشکان دریافت می‌کردند.

هم او و هم شوهرش بیكار بودند و به دختر جوان‌شان برای تأمین هزینه زندگی وابسته بودند. او با حالتی حاکی از ناامیدی كامل، فالون گونگ را آن‌گونه که شخصی قبلاً به او گفته بود به یاد آورد مبنی‌بر اینكه این تمرین دارای قدرت شگفت‌انگیز معجزه‌آسایی است. بااین‌وجود، ح‌ک‌چ این تمرین را ممنوع کرد و کسانی که فالون گونگ را تمرین می‌کنند مورد آزار و اذیت قرار می‌‌دهد.

او درباره‌اش فکر کرد و به شوهرش گفت: «بیمارستان‌ها نمی‌توانند بیماری‌های مرا درمان کنند. مهم نیست چه اتفاقی می‌افتد، می‌خواهم فالون گونگ را تمرین کنم. دیگر نمی‌توانم صبر کنم تا بمیرم.»

شوهرش موافقت کرد.

در دسامبر2004، نسخه ای از کتاب جوآن فالون را به دست آورد و پنج تمرین را آموخت. حدود 9 ماه بعد، سردردهای زیاد، التهاب معده، برونشیت، اسپوندیلوز (آرتروز) گردنی، درد ناشی از آسیب استخوان دنبالچه و تورم لوزالمعده‌اش از بین رفتند. برجستگی‌های صورتش که بیش از 20 سال او را آزار می‌دادند نیز ناپدید شدند.

دوستان و خانواده‌اش گفتند که به نظر می‌رسد او به فردی کاملاً متفاوت تبدیل شده است. سرپرستانش در محل کار، همکلاسی‌های سابقش، همکاران و همسایگانش همه شاهد قدرت معجزه‌آسای فالون گونگ بودند.

فرصتی دوباره در زندگی

طبق گزارش مینگهویی، در 20اوت2013، مردی که در امور مالی کار می‌کرد در سال 1990 از سل کمری رنج می‌برد. او در شهر محلی‌اش در بیمارستان مرکزی شهر تحت عمل جراحی وسیعی قرار گرفت، اما موفقیت‌آمیز نبود. سپس عمل جراحی بزرگ دیگری در بیمارستان سل استان انجام داد و رنج‌های زیادی را متحمل شد. کاسه‌ای کوچک از استخوان‌های سیاه‌شده در مهره‌های سوم، چهارم و پنجم ستون فقرات کمرش خارج شد و مجبور شدند دو هزار میلی‌لیتر خون به او تزریق کنند.

او برای جراحی ستون فقرات کمر نمی‌توانست تحت بیهوشی عمومی قرار گیرد، بنابراین وقتی جراح با استفاده از چیزل (قلمی تیز برای کندن و تراشیدن استخوان) و چکش استخوان‌هایش را می‌تراشید، درد طاقت‌فرسایی را تجربه کرد. پس از عمل جراحی بیش از یک سال در بستر بیماری بود، زیرا نمی‌توانست حرکت کند یا بچرخد.

در سال 2001، ناگهان در چشم چپش دچار تاری دید شد و ظرف چند روز چشمش نابینا شد. در تشخیص بیمارستان گفته شد که دچار بیماری تورم لایه مشمیه، یک بیماری نادر و صعب‌العلاج در چشم است. برای ادامه درمان فقط می توانست به داروهای وارداتی تکیه کرده و مجبور بود هفته‌ای دو بار هورمون به کره چشمش تزریق کند. اگر تزریق را متوقف می‌کرد، دیگر نمی‌توانست چیزی را با چشم چپش ببیند.

در سال 2005، شخصی نسخه‌ای از جوآن فالون را به مادرشوهرش داد. در آغاز توجه چندانی به آن نکرد، اما درحالی‌که به مطالعه ادامه می‌داد، تمرکز بیشتری پیدا کرد و متوجه شد که کتاب فوق‌العاده خوبی است. او در طول یک شب خواندن کتاب را به پایان رساند و از اینکه احساس جدیدی درباره معنای زندگی به دست آورد، احساس کرد برایش به‌طور عمیقی الهام‌بخش است.

تمرین‌کنندگان فالون گونگ نحوه انجام تمرینات را به او آموختند و او سایر سخنرانی‌های استاد لی را نیز مطالعه کرد. طولی نکشید که همه بیماری‌هایش بدون هیچ‌گونه درمان پزشکی ناپدید شدند. بنیه‌اش قوی شد و چهره‌اش از سلامتی می‌درخشید. او قادر بود یک کیسه 50 کیلویی برنج را بدون مشکل حمل کند؛ جایگزین‌کردن مخازن سنگین گاز برایش کار ساده‌ای شد. او همه اینها را مدیون فالون دافا است.

ادامه در قسمت سوم