(Minghui.org) چند تمرین‌کننده در محل زندگی من د‌رگذشتند. درحالی‌که همه ما ناراحت هستیم، باید از این اتفاقات درس‌هایی بیاموزیم تا بتوانیم بقیه سفر تزکیه‌مان را به‌خوبی طی کنیم. درباره مواردکارمای بیماری که تاکنون تجربه کرده‌ام، درک‌هایی کسب کرده‌ام و مایل هستم درک‌هایم را درباره این موضوع با همه به‌اشتراک بگذارم.

به موضوعات مهم توجه کنید

تزکیه جدی است. نبرد بین زندگی و مرگ اغلب هنگامی‌ ظاهر می‌شود که در آرامش و سلامتی هستیم. در سکوت، چشم‌های هزاران خدا هر تمرین‌کننده دافای دوره اصلاح فا را مشاهده و داوری می‌کند. استاد و خدایان صالح، به تمرین‌کنندگانی که با پشتکار تزکیه می‌کنند، کمک کرده و آنها را محافظت می‌کنند، درحالی‌که نیروهای کهن و ارواح پوسیده، درحال مشاهده تمرین‌کنندگان هستند تا با دیدن هر وابستگی، آنها را گیر بیندازند.

با نزدیک شدن به پایان دوره اصلاح فا، نیروهای کهن نمی‌خواهند حتی یک گناه را نادیده بگیرند. به‌محض اینکه یک شکاف پیدا کنند، به آن می‌چسبند. هنگام آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان، با استاد بحث می‌کنند. اگر ما واقعاً نقاط ضعفی داشته باشیم، استاد نمی‌توانند از ما دفاع کنند.  بنابراین، تمرین‌کنندگانی که نقاط ضعفی چون وابستگی شهوت، عدم احترام به استاد و فا و وابستگی به پول دارند، با وضعیت خطرناکی روبرو هستند.

اخیراً چند تمرین‌کننده به‌دلیل وابستگی به شهوت درگذشتند. استاد بارها و بارها به ما هشدار داده‌اند که در این زمینه دچار اشتباه نشویم. تا به امروز، تقریباً هر کسی که مرتکب چنین اشتباهی شده است، درگذشته است، تقریباً بدون استثناء. اگر چنین اشتباهی انجام دهید، هیچ کسی نمی‌تواند شما را نجات دهد. بنابراین تمرین‌کنندگان باید بسیار محتاط باشند و از این مسئله دوری کنند. خسارات زیادی با این مشکل وارد شده است، باید به آن توجه کنیم.

در مراحل آغازین به آن توجه کنید

در بسیاری از موارد، اگر تمرین‌کنندگان در مراحل اولیه آزار و شکنجه بیماری توجه کافی داشته باشند و خود را اصلاح کنند، ضرری را متحمل نمی‌شوند. با این حال، بسیاری از تمرین‌کنندگان به‌دلیل قصور در تزکیه، این فرصت را از دست می‌دهند.

تمرین‌کننده‌ای در سال 2015 به نیویورک رفت. وی در چین آزار و شکنجه شدیدی را تجربه کرده بود. پس از نقل مکان به نیویورک، درگیر پروژه‌های دافا شد و بسیار کوشا بود. با این حال، ازآنجاکه بسیار مشغول بود، سرفه‌هایش را نادیده گرفت و به اشتباه تصور کرد که این از بین بردن کارما است. همچنین به دیگر تمرین‌کنندگان گفت که همیشه احساس خستگی می‌کند. اما ازآنجاکه او بسیار قوی به‌نظر می‌رسید، تمرین‌کنندگان دیگر آن را جدی نگرفتند و فکر می‌کردند به‌زودی بهبود می‌یابد.

سپس، او ناگهان بیمار شد. در آخرین روز زندگی‌اش، تمرین‌کنندگان او را احاطه کردند و افکار درست فرستادند. اما، خیلی دیر شده بود، او طی پنج روز درگذشت. او فقط 50 سال داشت. کالبد شکافی نشان داد که ریه‌اش دچار نکروز شده بود. به‌همین دلیل بود که سرفه می‌کرد و دهانش بوی بد می‌داد. ازآنجاکه به آن توجه کافی نکرد، آزار و شکنجه بیماری جانش را گرفت.

تمرین‌کننده دیگری که در رسانه کار می‌کرد مدت طولانی در دام آزار و شکنجه بیماری افتاد. اما او با دیگران ارتباط برقرار نکرد، بنابراین تعداد کمی از افراد از آن خبر داشتند. یک روز در راه بازگشت به خانه، در اتومبیل درگذشت. او فقط 20 سال داشت. پدرش هم در رسانه کار می‌کند و در آن زمان از کارمای شدید بیماری رنج می برد. هیچ چیز تصادفی نیست.

چندین مورد مانند این را دیده‌ام. هرگاه شخصی کارمای بیماری را تجربه می‌کند، همیشه به‌نظر می‌رسد که مشکلی جزئی است. در مرحله شروع، مشکلات بی‌اهمیت به‌نظر می‌رسند، اما این دوره مهم است. اگر آن را جدی بگیریم، امور روزمره را نادیده بگیریم، با آرامش به درون نگاه کنیم، فا را بخوانیم و تمرینات را بیشتر انجام دهیم و افکار درست بفرستیم، اصلاح مشکلات دشوار نخواهد بود. نکته اصلی این است که در مرحله ابتدایی چطور با مشکلات برخورد می‌کنیم. فقط با یک بدن بشری می‌توانیم به استاد کمک کنیم تا فا را اصلاح کنند و افراد بیشتری را نجات دهند.

راه حل: مطالعه فا و تزکیه کردن به‌خوبی

چند روز پیش، تمرین‌کننده‌ای به من زنگ زد. همسرش مدت‌هاست که از آزار و شکنجه بیماری رنج می‌برد. او نمی‌توانست هیچ غذایی بخورد و هنگام خوردن استفراغ می‌کرد. وزن زیادی از دست داده بود. آن برای یک سال ادامه داشته است. این تمرین‌کننده بسیار نگران بود و از تعدادی از هم‌تمرین‌کنندگان کمک خواست. وقتی برای بار سوم با او صحبت کردم، متوجه شدم که این مشکل به‌شدت حاد شده است. همسرش مشغول کارهای روزمره شده بود و با جدیت تزکیه نمی‌کرد.

برای مدت طولانی با هم صحبت کردیم پیشنهاد کردم که همسرش را متقاعد کند که کار روزمره خود را کنار بگذارد، هر چیز دیگری را هم کنار بگذارد و کاملاً خود را وقف تزکیه کند. همسرش این پیشنهاد را دنبال کرد. او هر 5 تمرین را دو بار در روز انجام داد، تمرین دوم به‌مدت یک ساعت و تمرین پنجم به‌مدت یک ساعت و نیم. همچنین شروع به از برکردن فا کرد. سلامتی‌اش طی یک هفته بازگشت. او سه سخنرانی را از بر کرده بود. ما باید این درس را بیاموزیم، که نمی‌توانیم از تزکیه خود غافل شویم به‌دلیل اینکه بیش از حد مشغول کار یا مسائل دیگر هستیم،.

من نیز تجربه مشابهی داشتم. مادرم درگذشت و فرزندم در نوامبر سال 2017 با مشکلاتی روبرو شد. با توجه به همه این مسائل، نتوانستم روی مطالعه فا و انجام تمرینات تمرکز کنم. غمگین و فرسوده شده بودم. سپس، دچار درد قفسه سینه شدم و انرژی‌ام تحلیل رفت. انرژی کافی برای فکر کردن نداشتم و نمی‌توانستم از پله‌ها بالا یا پایین بروم. بسیار افسرده شده بودم و همه امیدم را از دست داده‌ بودم. فکر می‌کردم دیگر نمی‌توانم به کمال برسم و بزودی می‌میرم. بعداً، آموزه‌های استاد را به‌خاطر آوردم و به این فکر کردم که خانواده‌ام به من امید بسته‌اند و نمی‌توانم مرگ را بپذیرم و باید زندگی را به خودم بازگردانم.

کارم را ترک کردم و همه امور روزمره را نادیده گرفتم. تلفن همراهم را خاموش کرده و خودم را از زیر بار فشار کارهای روزانه رها کردم. با پول بسیار کمی که فقط برای زنده ماندن کافی بود، زندگی می‌کردم. تنها کاری که انجام می‌دادم خواندن فا، انجام تمرینات و فرستادن افکار درست بود. وقتی پاهایم هنگام تمرین بسیار دردناک می‌شدند، سراغ مطالعه فا می‌رفتم و بعد از مطالعه فا، تمرینات را انجام می‌دادم و افکار درست می‌فرستادم. همچنین به‌تدریج مدت زمان انجام تمرین‌های دوم و پنجم را افزایش دادم. سه روز بعد احساس کردم انرژی‌ام افزایش یافته و ذهنم روشن شد. انرژی قوی‌ای در بدنم می‌چرخید و احساس خوشحالی داشتم. متوجه شدم که فقط وقتی پر از انرژی هستید، قدرت و اعتماد به نفس لازم را برای انجام کارهایی را که باید انجام دهید خواهید داشت.

مطالعه مداوم فا و انجام فشرده تمرینات، قدرت شگفت‌انگیزی دارند. گونگ و انرژی مثبتی که می‌فرستید می‌تواند تمام مداخلات شیطانی را از بین ببرد و نابود کنند. کسانی که از آزار و شکنجه بیماری رنج می‌برند می‌توانند آن را امتحان کنند. اگر واقعاً همه چیز را کنار بگذارید، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.

تزکیه خوب و محافظت از اعضای خانواده

بسیاری از تمرین‌کنندگان ممکن است چنین تجربیاتی داشته باشند. وقتی در یک پروژه دافا به‌خوبی کار می‌کنید یا سطح گونگ خود را بهبود می‌بخشید، اعضای خانواده‌تان دچار مشکلات عجیبی می‌شوند یا بیمار می‌شوند. وقتی این اتفاق می‌افتد، باید هوشیار باشیم. نیروهای شیطانی اغلب سعی می‌کنند اعضای خانواده‌تان را درگیر کنند. موارد بسیاری از این دست را دیده‌ام. بسیاری از تمرین‌کنندگان نمی‌دانند چه اتفاقی افتاده است.

تمرین‌کنندگان ارتباط نزدیکی با اعضای خانواده‌شان دارند. نه‌تنها در این بُعد اعضای خانواده‌مان پشتیبان محکمی برای ما هستند بلکه در طول تاریخ نیز رابطه تنگاتنگی با ما داشته‌اند. آنها همچنین مسئولیت‌ها و وظایفی دارند. آنها ممکن است بخواهند خود را قربانی کنند، یا سختی‌های شما را تحمل کنند و به شما در به انجام رساندن عهد و پیمان‌تان کمک کنند. بنابراین، هنگامی‌که نمی‌توانیم با خودمان سختگیر باشیم، باید این را به‌خاطر بسپاریم، اعضای خانواده‌مان به ما اعتماد داشته و ما را باور دارند. باید به آنها توجه کنیم. وقتی آنها با مشکلاتی مانند بیماری مواجه می‌شوند، باید بدانیم که این به ما مربوط می‌شود و برای از بین بردن مداخلات باید افکار درست بفرستیم.

دافا توانایی‌های زیادی به هر تمرین‌کننده داده است. استاد بارها درباره این موضوع صحبت کرده‌اند. با استفاده از افکار درست، تمرین‌کنندگان می‌توانند مداخلات زیادی را برطرف کنند. در ابتدای شروع آزار و شکنجه در قالب بیماری، فرستادن افکار درست می‌تواند اثرات بسیار خوبی داشته باشد. همیشه نباید منفعلانه آن را تحمل کنیم.

حمله به دستگاه تنفسی یکی از ترفندهای متداولی است که نیروهای کهن از آن استفاده می‌کنند. این نوع آزار و شکنجه با کارمای خود فرد متفاوت است. این اغلب در لحظات حساس زندگی شخص اتفاق می‌افتد، یا هنگامی‌که یک تمرین‌کننده درگیر یک پروژه مهم است. هنگامی‌که در گلو احساس خارش می‌کنید، بینی‌تان گرفته است، سرفه می‌کنید یا کمی تب دارید، باید سعی کنید افکار درست را به سمت سیستم تنفسی خود بفرستید. چند دقیقه بعد، شما می‌توانید یک جریان انرژی قوی و گرم را که در بدن شما می‌گذرد، احساس کنید. احتمالاً سرفه و عطسه‌ها بیشتر و شدیدتر خواهند شد. هنگامی‌که این اتفاق می‌افتد، فرستادن افکار درست را متوقف نکنید. سرفه سخت به معنای آن است که انرژی صالح درحال مبارزه با شیطان است. باید افکار درست را به‌مدت، ده دقیقه، یک ساعت و یا حتی طولانی‌تر بفرستید، تا زمانی‌که شیطان از بین برود و احساس بهتری کنید.

در سال 2011 به یک اردوگاه کار اجباری در پکن فرستاده شدم. بسیاری از تمرین‌کنندگان با من زندانی شدند. نیروهای کهن شیطانی در بعدهای دیگر، از آزار و شکنجه دست نکشیدند. همه افراد در سلول شروع به سرفه کردند، احساس سرماخوردگی داشتم و بینی‌ام گرفت. تمرین‌کننده‌ دیگری یادآوری کرد که نباید با آن مانند از بین بردن کارما رفتار کنیم. آگاه شدم و برای پاک کردن کل دستگاه تنفسی‌ام افکار درست فرستادم. وقتی دیگران گفتگو می‌کردند، ما افکار درست می‌فرستادیم. در نتیجه، تمام افراد آنجا به‌مدت یک هفته تب شدید داشتند، اما من و آن تمرین‌کننده خوب بودیم.

بار دیگر گوشم چرک کرد. آن یک سال طول کشید. بعداً از مطالعه فا و صحبت با دیگر تمرین‌کنندگان متوجه شدم که نباید منفعلانه آن را تحمل کنم. بنابراین هر روز افکار درست را به سمت گوشم می‌فرستادم. یک بار به‌طور مداوم برای یک ساعت افکار درست می‌فرستادم. وقتی قدم می‌زدم یا رانندگی می‌کردم، افکار درست می‌فرستادم. گوشم بهتر و بهتر شد. یک هفته بعد آن بهبود یافت.

تجربه‌های مشابه زیادی داشتم. فرستادن افکار درست می‌تواند کارمای بیماری‌های ساده را از بین ببرد. آن همیشه نتایج خوبی دارد.