(Minghui.org) سال گذشته وقتی پسرم از کالجی در خارج از کشور فارغ‌التحصیل شد و دیگر نیازی به حمایت مالی من نداشت، مسئولیت زیادی از روی دوشم برداشته شد. کمی خبر داشتم که شوهرم به‌دلیل سوء‌مدیریتش در امور خانوادگی، گرفتار بدهی شده است. اما وقتی فهمیدم میلیونها یوان بدهکاریم، ظرف یک هفته وزن زیادی از دست دادم و به‌عنوان راهی برای خلاصی بیش از یک‌بار خواستم از ارتفاعی بپرم تا بمیرم.

خواهرم که تمرین‌کننده فالون دافا است، مانع من از انتخاب‌های خطرناک شد. او از من خواست که برای تسویه بدهی‌هایم از اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری دافا پیروی کنم. به توصیه‌های او توجه کردم و خیلی زود توانستم راهی برای تهیۀ پول کافی به‌منظور پرداخت بدهی‌هایمان پیدا کنم. از دافا سپاسگزارم که مرا راهنمایی کرد تا از تاریک‌ترین مرحلۀ زندگی‌ام خارج شوم.

آشنایی با دافا از طریق خواهرم

خواهرم در طول آزار و شکنجۀ فالون دافا به‌خاطر حفظ ایمانش بسیار رنج برده است. خانواده‌ام برای او بسیار اشک ریخته‌اند. من نگران شغل، مزایای بازنشستگی و امنیت مالی او بودم. نمی‌فهمیدم که چرا او تحت چنین سرکوبگری وحشیانه دولت همچنان به تزکیه خود ادامه می‌دهد.

اما من نیز بعد از شروع تزکیه‌اش، شاهد تغییرات در او بوده‌ام. او سالم‌تر شده و به همه چیز با نگرش مثبت نگاه می‌کند. من به‌خصوص تحت تأثیر این موضوع قرار گرفتم که او چگونه پس از خاتمۀ ازدواجی فلاکت‌بار و پر از بدرفتاری‌های عاطفی و خیانت، سریع بهبود یافت و زندگی جدیدی را شروع کرد.

او گفت که دافا به او توان لازم را می‌دهد. این همه ما را متعجب کرد که چگونه زندگی او و فرزندانش پس از شروع تمرین دافا شروع به اوج گرفتن کرد. فراتر از هر توضیح منطقی بود. مادرم با دیدن این موضوع، نگرشش را نسبت به دافا کاملاً تغییر داد و صمیمانه از آن حمایت کرد. من قدرت نامحسوس دافا را از طریق او احساس کردم و برای ایمانش احترام قائل بوده‌ام.

تحت تأثیر خواهرم، کتاب جوآن فالون را خواندم. من برخی جنبه‌های حقیقت، نیکخواهی، بردباری را درک کردم. متوجه شدم که استاد لی مردم را به سطوح بالا راهنمایی می‌كنند و به مردم می‌آموزند كه وابستگی‌ها را كنار بگذارند. فهمیدم که در میان روند اجتماعی فعلی که افراد به‌دنبال کسب پول هستند درحالیکه اخلاقیات را نادیده‌ می‌گیرند، بردباری و مهربانی تعهدات و وظایف اخلاقی اساسی یک فرد است.
اما از طریق فاجعه در زندگی‌ام درک عمیقی از دافا کسب کردم.

دافا مرا در مسیری متعالی راهنمایی می‌کند

کسب و کار همسرم در سال 2019 از رونق افتاد. او بدهی زیادی به‌بار آورد، برخی با نرخ بهره بسیار بالا بود. این موضوع چنان ضربه‌ای به من زد که کاملاً دچار فروپاشی شدم. چند روز نه چیزی خوردم و نه چیزی نوشیدم و بیش از ۵ کیلو وزن کم کردم.
نیمه شب جلوی پنجره ایستادم و خواستم خودم را پرت کنم. به‌نظر می‌رسید تنها راه پایان دادن به همه چیز و آزاد کردن خودم همین بود.

در حالی که از شوهرم متنفر بودم، نمی‌توانستم کاری در رابطه با او انجام دهم. با این وجود، کم‌کم فکر نادرستی در ذهنم ایجاد شد: ناپدید شدن او بدهی‌ها را باطل می‌کند، پس شاید او باید فرار کند.

خوشبختانه، خواهرم به افکار بیمارم خاتمه داد. او هر روز برای صحبت به خانه‌ام می‌آمد و مرا راهنمایی می‌کرد تا از ناامیدی رها شوم. او به من گفت:‌ «آسمان راهی برایت خواهد داشت. بدهی‌ها نباید تو را خودخواه یا غیراخلاقی کند. تو باید آنچه را که بدهکار هستی، بدون توجه به مقدارش بپردازی و فرار، غیرمسئولانه‌ترین کاری است که می‌توانی انجام دهی.»

او پرسید که آیا من به دافا باور دارم یا نه. پاسخ مثبت دادم. اما نمی‌دانستم در مواجهه با چنین فاجعه‌ای چگونه به دافا باور داشته باشم. او به من گفت كه هر روز این عبارات خوش‌یمن را تکرار کنم: «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی بردباری خوب است.» من به توصیه‌هایش عمل کردم.

وقتی نمی‌توانستم بخوابم، این عبارات را تکرار می‌کردم. بعد از مدتی قلبم آرام شد و تصمیم گرفتم که بدهی‌ها را پرداخت کنم.

با راه‌حل‌های بی‌دردسر متبرک شدم

اولین گام، قرض گرفتن پول بود. این کار هرگز راحت نیست، چه رسد به قرض چنین مبلغ زیادی. اعضای خانواده‌ام از جمله والدین، برادران و خواهرانم بسیار حامی‌ام بودند. بزرگترین حمایت از طرف دوستانم بود. چهار تماس تلفنی منجر به دریافت 700هزار یوان بدون بهره شد. همه آنها می‌خواستند كمكم كنند تا این سختی‌ها را پشت سر بگذارم و حتی به من گفتند كه تا مدتی لازم نیست که پولشان را بپردازم. یکی از دوستانم نگران وضعیتم بود و می‌خواست برایم غذا بخرد.

آنها بدون تردید پول را به حسابم واریز کردند. تحت تأثیر قرار گرفتم. دوستی، عشق و اعتماد آنها مرا ترغیب کرد تا تصمیمم مبنی بر پرداخت بدهی‌ها را به انجام برسانم. نمی‌توانستم آنها را ناامید کنم.

اما این مبلغ هنوز خیلی کم بود. مجبور شدم وام بگیرم. وقتی وضعیت ناامیدکننده بود، وام تصویب شد. سرانجام پس از تأمین پول کافی، بحران را پشت سر گذاشتیم.

بعد، تصمیم گرفتم خانه بزرگی را که در آن زندگی می‌کردم، بفروشم که ارزش آن تقریباً 3میلیون یوان بود. فروش خانه‌ای دست دوم با چنین ارزش بالایی در بازار کار سختی بود. در کمال تعجب، یک هفته پس از اعلام فروش خانه، خریداری برای دیدن خانه‌ آمد. خریدار همان موقع قرارداد را امضاء کرد. مهلت برای تحویل خانه، آوریل2020 تعیین شد.

نگرانی من به اینجا ختم نشد. اگرچه خانه را ده سال پیش خریده بودم، به‌دلیل مشکلات ساخت و ساز، سند مالکیت خانه را نگرفته بودم. معجزه دیگری اتفاق افتاد: سند خانه را در ژانویه2020 گرفتم. کار فروش به راحتی انجام شد.

در همین حال، پسرمان شغلی پیدا کرد.

یک سال پیش، من حتی نمی‌خواستم زندگی کنم. اکنون با نگاهی به گذشته، اتفاقاتی که در طول یک سال گذشته رخ داده آنقدر دور به نظر می‌رسند که انگار متعلق به زندگی قبلی‌ام بودند.

وقتی با خواهرم دربارۀ آنچه که پشت سر گذاشتم صحبت کردم، در شگفت بودم. ایمان، مانند دست نامرئی و قادر مطلق است. می‌دانم که دافا همه چیز را تغییر داد و زندگی جدیدی را برایم رقم زد.

دافا معنای واقعی زندگی را به من آموخت و مرا از تباهی مالی و اخلاقی نجات داد. من قدرت دافا را تجربه کردم. اصول آن حقیقت، نیکخواهی، بردباری اکنون مرا در زندگی روزانه‌ام راهنمایی می‌کند.

به خانه کوچک قدیمی‌ام برگشتم. یک زندگی درست با درآمد کم، مسحورکننده نیست، اما صلح‌آمیز است. آن همیشه با دافا در قلبم نورانی خواهد شد.

خواهرم به من گفت که 13مه تولد استاد و روز جهانی فالون دافا است. می‌خواهم از این فرصت استفاده کنم تا با نهایت خلوص‌نیت از استاد و دافا تشکر کنم.