(Minghui.org) من یک خانم مسن بالای70 ساله هستم و در یک منطقه روستایی زندگی میکنم. قبل از تمرین فالون دافا بیسواد بودم، اما استاد لی هنگجی، بنیانگذار این تمرین، خرد مرا باز کردند. در نتیجه میتوانم کل مجموعه کتابهای فالون دافا را بخوانم، با کامپیوتر ماهرانه کار کنم، یک محل تولید مطالب روشنگریحقیقت راهاندازی کنم و از تلفن همراه برای گفتگو با مردم درباره فالون دافا و آزار و شکنجه استفاده کنم.
همچنین بیرون میروم و بهصورت رو در رو با مردم صحبت میکنم و به دههاهزار نفر برای خروج از حزب کمونیست چین (حکچ) کمک کردهام. استاد کارمایی را که بهدلیل اعمال بدم در بسیاری از زندگیهای قبلی جمع کرده بودم، از بین بردند و عمر مرا طولانی کردند. هیچ کلمهای نمیتواند قدردانیام را درخصوص نیکخواهی استاد ابراز کند.
اگرچه نمیتوانم درباره اصول عمیق دافا توضیح دهم، اما کارهایی را انجام میدهم که استاد از ما خواستهاند انجام دهیم. به همین سادگی!
هر روز ساعت 3:15 دقیقه صبح از خواب بیدار میشوم تا تمرینات فالون دافا را انجام دهم. بعد از فرستادن افکار درست در ساعت 6 بامداد، برای توزیع مطالب اطلاع رسانی دافا بیرون میروم و با مردم درباره دافا صحبت میکنم.
هربار بیرون میروم، حدود 200 بروشور، دهها نسخه از نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست یا هدف نهایی کمونیسم را همراه خود میبرم. آنها را برای افراد در مناطق دور افتاده روستایی میبرم و حدود ساعت 11 به خانه برمیگردم.
ناهار سادهای میخورم و ظهر افکاردرست میفرستم. بعدازظهر در مطالعه فا شرکت میکنم یا فا را از بر میکنم. روزی سه سخنرانی را میخوانم. وقتی خیلی مشغول هستم، فقط یک یا دو سخنرانی را مطالعه میکنم.
همچنین در عصر یا شب مطالب روشنگری حقیقت را چاپ میکنم. احساس میکنم هر روز خیلی سرم شلوغ است و فقط برای صرف دو وعده غذا وقت دارم. گاهی اوقات، فقط برای یک وعده غذا وقت دارم.
استاد گذر زمان را سرعت بخشیدهاند، بنابراین ما باید برای کمک به نجات مردم عجله کنیم!
قدرت معجزهآسا
من دو پسر، یک دختر و شش نوه دارم. همه آنها شاهد تغییرات شگرف ذهن و بدن در من بودهاند و قدرت خارقالعاده دافا را ستایش میکنند.
بهعنوان مثال، من بیسواد بودم، اما بلافاصله پس از شروع تمرین، توانستم کتاب دافا را با صدای بلند بخوانم. نمیتوانستم بنویسم، اما توانستم کلمات «فالون دافا خوب است» را روی دیوار کنار جاده با اسپری بنویسم طوری که هر کلمۀ آن تقریباً یک مترمربع باشد. فاصله هر کلمه چینی نیز منظم و مناسب بود، که باعث میشد نوشته چشمگیر و قابلتوجه به نظر برسد.
زانویم شکست و به من گفته شد كه شش ماه در رختخواب استراحت كنم. اما در زمستان شروع به انجام تمرین فالون گونگ کردم و کمی بعد از آن بهبود یافتم و دوباره توانستم بهطور عادی راه بروم. این امر حرفه پزشکی را به چالش کشید و سر و صدای زیادی در منطقهام بهپا کرد. این موضوع کمک کرد تا مردم درباره معجزات شگفتانگیز دافا اطلاعاتی کسب کنند.
فرزندانم شاهد اتفاقات خارقالعاده و بینظیری بودند که بعد از شروع تمرینم رخ دادند. آنها بزرگی استاد لی را تحسین میکنند و میدانند که فالون دافا خوب است!
حادثه در محل کار
یک کارگر ساختمانی در اثر سقوط جسم سنگین در محلی که پسرم در آنجا کار میکرد مجروح شد. او پس از چند روز معالجه در بیمارستان، هنوز بیهوش مانده بود. بیمارستان حتی یک گواهی وضعیت بحرانی برایش صادر کرده بود.
پسرم زنگ زد و از من خواست كه به بیمارستان بروم. او از من خواهش کرد و گفت: «مادر، همکارم دچار یک سانحه جدی شده است. لطفاً سریع بیایید، فقط استاد میتوانند او را نجات دهند!»
من باشتاب به بیمارستان رفتم و به خانواده اندوهگین او گفتم: «گریه نکنید، استاد فالون دافا میتواند او را نجات دهد. شما باید عبارات «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را صمیمانه تکرار کنید و از حزب، لیگ جوانان و پیشگامان جوان حزب خارج شوید.»
درگوش بیمار گفتم که «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را تکرار کند. به اعضای خانواده بیمار نیز گفتم که این کار را انجام دهند. صبح روز بعد، معجزهای رخ داد. وقتی پزشک بیمار را معاینه کرد، قادر به نشستن بود و یک کاسه فرنی خورد. بسیاری از کادر پزشکی، بیماران و اعضای خانواده آنها شاهد این معجزه بودند. در بین این افراد، بیش از 20 نفر از حکچ خارج شدند.
به همه آنها یاد دادم که عبارات «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را تکرار کنند و طولی نکشید که همه زنجیروار عبارت «فالون دافا خوب است» را تکرار میکردند.
همه اعضای خانوادهام از دافا حمایت میکنند و از حزب خارج شدهاند. بسیاری از دوستان، همکاران و همسایگان آنها نیز از حزب خارج شدهاند.
در بازداشت
قبلاً دو بار بهخاطر اعتقادم توسط مقامات بازداشت شدهام.
اولین بار زمانی بود که پس از شروع آزار و شکنجه به پکن رفتم تا برای فالون دافا درخواست تجدیدنظر ارائه کنم. بار دوم به این دلیل بود که یک تمرینکننده تحت فشار شدید، گزارش مرا به پلیس داد.
اعضای خانوادهام همگی کمک کردند و دربارۀ تغییرات بسیار زیادی که پس از شروع تمرین در من دیده بودند، به پلیس گفتند. آنها همچنین به پلیس گفتند که استاد چگونه به تمام اعضای خانواده کمک و از آنها محافظت میکنند.
فرد هشتاد ساله به نصیحتم گوش داد
هنگامی که در سال 2018 مطالب دافا را در روستایی توزیع میکردم، یک خانم 80 ساله، که رئیس سابق شورای زنان روستا بود، گزارش مرا به پلیس داد. او لباس مرا گرفت و سعی کرد مرا به اداره پلیس ببرد. او گفت من «ضد حکچ» هستم.
نمیخواستم او با مخالفت با دافا کارما ایجاد کند، بنابراین به او گفتم: «ما فای صالحی را تمرین میکنیم و فالون دافا در بیش از 100 کشور و در مناطق مختلف در سراسر جهان گسترش یافته است. شاگردان دافا موظفند که راستگو، نیکخواه و بردبار باشند. تمرین دافا سلامتی مرا حفظ کرده و استاندارد اخلاقی ما را بالا برده است. به دروغهای حکچ گوش نکن و به آزار و اذیت تمرینکنندگان دافا کمک نکن. این به تو آسیب بزرگی میرساند.»
او بلافاصله مرا رها كرد و مطالب دافا را از من پذيرفت. سپس به من هشدار داد كه پلیس درحال آمدن است و گفت که به جای راه اصلی باید از یک جاده كناری بروم. به بالای تپهها رفتم و ساعت 3 بعدازظهر بهسلامت به خانه رسیدم.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه سفرهای تزکیه