(Minghui.org) چهار عضو یک خانواده در شهرستان یی، استان لیائونینگ، طی هشت سال آزار و شکنجه بی‌رحمانۀ ایمان‌شان، درگذشتند.

فالون دافا که به‌عنوان فالون گونگ نیز شناخته می‌شود، روش مدیتیشنی مبتنی بر اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری است. از زماني كه جيانگ زمين، رهبر سابق حزب كمونيست چين (ح‌ک‌چ) سرکوب اين روش تزکیه را در ژوئيه 1999 آغاز کرد، تعداد زيادي از تمرین‌کنندگان فالون دافا دستگیر، بازداشت، حبس و شکنجه شده‌اند و تحت سوء‌رفتارهای روانپزشکي و حتي برداشت اجباری اعضای بدن قرار گرفته‌اند.

خانم هان ژیشی از سال 1996 تمرین فالون دافا را آغاز کرد. مانند بسیاری از خانواده‌های چینی قبل از سال 1999، تعدادی از بستگان او نیز فالون دافا را تمرین می‌کردند. این آزار و شکنجه خانواده‌اش را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده است: پسرش در سال 2006 پس از تحمل شکنجه شدید در اردوگاه کار اجباری درگذشت. والدینش پس از سالها ارعاب و آزار پلیس به‌ترتیب در سالهای 2012 و 2014 درگذشتند و عمه‌اش در اثر آزار و اذیت پلیس محلی و کارمندان کمیته محلی به‌شدت بیمار شد و در سال 2008 درگذشت.

خود خانم هان دوبار به اردوگاه کار اجباری فرستاده شد. دخترش به مدت پنج سال محبوس شد. دخترعمه‌اش نیز چند بار بازداشت و به اردوگاه کار اجباری فرستاده شد. این خانواده رنج فراوانی متحمل شده‌اند زیرا در مواجه با آزار و شکنجه شدید نیز در اعتقادشان ثابت قدم ماندند.

پسر پس از تحمل شکنجه‌های شدید در زندان درگذشت

پسر خانم هان، آقای ژوآ ژونگ‌یو، معلم مدرسه راهنمایی بود. به‌دلیل اعتقادش به فالون دافا، دو بار به اردوگاه کار اجباری فرستاده شد. او به‌دلیل آزار و شکنجه و پیامدهای ناشی از تحمل طولانی مدت آن دچار آسیب‌های جسمی و روانی شد. وضعیت قلب، ریه‌ها و کلیه‌هایش رو به‌وخامت گذاشت و دچار آسیب مغزی شد. در 29مه2006 در 35 سالگی درگذشت.

آقای ژو ژونگ‌یو

آقای ژو تمرین فالون دافا را در سال 1997 آغاز کرد. پس از آنکه رژیم کمونیستی چین در سال 1999 به اجرای کمپین‌های سراسری علیه این روش تزکیه اقدام کرد، او و اعضای خانواده‌اش برای دادخواهی از حق تمرین فالون دافا چند بار به پکن سفر کردند. او در بازداشتگاه شهرستان یی در اکتبر 1999 محبوس و بعداً به دو سال کار اجباری در اردوگاه کار شهر جینژو محکوم شد. در اواخر مارس2000 آقای ژو از اردوگاه کار فرار کرد و دوباره به پکن بازگشت تا پژوهش‌خواهی کند. متأسفانه، در ایستگاه راه آهن شینگچنگ دستگیر و به اردوگاه کار بازگردانده شد.

آقای ژو به مدت هفت روز در سلول انفرادی محبوس شد. بعداً به گروه ششم اردوگاه منتقل شد. نگهبانان وحشیانه او را مورد ضرب و شتم قرار دادند. با دو باطوم الکتریکی به کمر و گردن و سایر قسمتهای بدنش شوک اعمال کردند. چند روز پوستش به‌شدت سوزانده شد. در طول روز، مجبور می‌شد با دستبند کار کند. شب‌ها با دستبند می‌خوابید. نگهبانان کار اضافی به او محول و غالباً به او فحاشی می‌کردند.

در اکتبر سال 2000، مسئولین اردوگاه کار، در تلاش برای وادار‌کردن تمرین‌کنندگان فالون دافا به نفی باورشان کار شستشوی مغزی را آغاز کردند. آنها تمرین‌کنندگان را وادار می‌کردند که کلاه ایمنی به سر بگذارند، به آنها دستبند می‌زدند و سپس آنها را وادار می‌کردند گوشه میزی بنشینند. برای نظارت بر هر تمرین‌کننده، دو نگهبان و یک زندانی اختصاص داده می‌شد. در بعضی مواقع خوابیدن یا حتی نشستن برای آنها ممنوع بود و مجبور بودند فیلم‌هایی با مضامین دروغ و جعل‌ علیه فالون دافا را تماشا کنند. اگر تمرین‌کننده‌ای چشم‌هایش را می‌بست سرش را پایین می‌آورد و هر علائمی از مقاومت در برابر پخش برنامه نشان می‌داد، نگهبانان و زندانیان با چوب به سرش ضربه می‌زدند یا با باطوم‌های الکتریکی به سر، صورت، اندام تناسلی، شکم و بقیه بدنش شوک اعمال می‌کردند.

بازآفرینی شکنجه: ضرب و شتم سر با چوب

آقای ژو و چند تمرین‌کننده دیگر در اعتراض به آزار و شکنجه، دست به اعتصاب غذا زدند. او با فرنی ذرت بسیار شور تحت خوراندن اجباری قرار ‌گرفت. آنها آقای ژو را از خواب نیز محروم کردند. همه اعتصاب‌کنندگان گرسنه مجبور بودند برای 44 ساعت به‌طور مداوم روی یک چهارپایۀ کوچک بنشینند. پس از آن، شکنجه نشستن روی چهارپایه از ساعت ۶ صبح تا ۲ بعد‌ازظهر به روال روزانه تبدیل شد. هر کسی که سعی می‌کرد شکنجه را به چالش بکشد، با دستبند به چهارپایه کوچک بسته می‌شد.

پزشک اردوگاه کار در حین خوراندن اجباری آنها، از ابزار سختی برای بازکردن دهان آقای ژو استفاده کرد که به دندان‌هایش آسیب رساند. پس از یک دوره اعتصاب غذای یک ماهه، آقای ژو بسیار نحیف شد و فشار خونش خیلی پایین آمد. اردوگاه کار اجباری از ترس اینکه مبادا با مرگ او مسئولیتی متوجه انها شود، او را در 25آوریل2001 آزاد کرد.

آقای ژو بعد از شش ماه وقتی در انظار عمومی گفت «فالون دافا خوب است،» دوباره بازداشت شد. به دو سال کار اجباری محکوم شد و در اردوگاه کار اجباری شهر جینژو تحت سوء‌رفتار و شکنجه شدید قرار گرفت. به اجبار نگهبانان، سه زندانی جنایتکار او را به‌شدت کتک زدند. یکبار، نگهبانان برای اعمال شوک به او از چهار باطوم الکتریکی استفاده کردند. آنها آقای ژو را در سلول انفرادی محبوس و مجبورش کردند که روی یک چهارپایه فلزی بنشیند و مدت طولانی او را از خواب محروم كردند.

در ژوئیه 2002، اردوگاه کار دور دیگری از آزار و شکنجه وحشیانه تمرین‌کنندگان راسخ فالون دافا را آغاز کرد. چند نگهبان با خشونت به آقای ژو حمله کردند. او دچار جراحات شدیدی شد و پاهایش به شدت ورم کرد. یکی از نگهبانان مكرراً 50 تا 60 بار مشت‌هایش را به سینه او کوبید و سینه‌اش متورم شد و كبودی‌های ایجاد شده بیش از ده روز به جا ماند. به آقای ژو سه ماه متوالی دستبند زدند. او مجبور بود روزانه 15 ساعت نیز روی چهارپایۀ کوچک بنشیند و تنها برای رفتن به توالت سه فرصت استراحت داشت. این شکنجه بیش از چهار ماه ‌طول کشید.

شامگاه 31مارس2003، نگهبان فنگ زیبین و جمعی از زندانیان جنایتکار آقای ژو و یک تمرین‌کننده دیگر، آقای لی‌ ژونگجیه را به اتاق کوچکی در طبقه دوم بردند. در حالی که دیگران در حال تماشای تلویزیون بودند، دستان آقای لی را از هم باز و کشیدند تا شکل صلیب شود. زندانی گو ویبین گفت: «اکنون دستوراتی از مقامات بالا دریافت کرده‌ایم مبنی بر اینکه آنها را به هر شکلی که می‌خواهیم مورد ضرب و شتم قرار دهیم.» سپس آنها یک دور خشونت بی‌حد‌و‌حصر علیه این دو تمرین‌کننده را آغاز کردند.

آقای ژو قبل از بازداشت، 75 کیلو بود. اما پس از شکنجه در اردوگاه کار اجباری، وزنش به 45 کیلو کاهش یافت و در شرایط بحرانی قرار گرفت. مجدداً با ترس از اینکه ممکن است در بازداشت بمیرد، اردوگاه کار در سپتامبر2003 او را به خانه فرستاد.

پس از آزادی‌اش، حتی اعضای خانواده و دوستانش نیز نتوانستند آقای ژو را بشناسند. او هر روز استفراغ می‌ کرد و دچار سرفه مزمن شده بود.

نگهبانان اردوگاه کار اغلب تلفنی آقای ژو را آزار می‌دادند. قبل از بهبودی‌اش، ده نفر از مدرسه او، از جمله چند مدیر، به منزلش رفتند تا او را تحت فشار قرار دهند که فالون دافا را رها کند. برای اجتناب از بازداشتی دیگر یا آزار و شکنجه بیشتر، به منزل یكی از بستگانش رفت. در این زمان وضعیت قلب، کلیه‌ها و ریه‌های آقای ژو به‌دلیل سوء‌رفتارهای طولانی وخیم شد. سرفه‌هایش نیز بدتر شد. اغلب مبهوت و سرگشته بود، در راه رفتن مشکل داشت و نمی‌توانست به‌طور عادی کار کند. او در بعدازظهر 29مه2006 درگذشت.

والدین و عمه‌اش قبل از مرگ تحت آزار و اذیت و شکنجه و تهدید قرار گرفتند

والدین خانم هان، آقای هان زتیان و خانم لانگ شیویینگ، در آغاز آزار و شکنجه فالون دافا در سال 1999، در اوایل 70 سالگی بودند. هر دو از سال 1996 فالون دافا را تمرین کردند و از آن بهره زیادی بردند. به‌ویژه خانم لانگ که دچار مشکلات معده، تصلب شرایین و بیماری قلبی بود، وضعیت سلامتی‌اش بهبود یافت.

این زوج سالخورده سعی کردند برای دادخواهی از حق تمرین فالون دافا در ژوئیه سال 1999 به پکن بروند، اما در ایستگاه راه آهن جینژو متوقف شدند. آنها دوباره در سپتامبر1999 به پکن رفتند.

پس از بازگشت به خانه، پلیس آنها را به بازداشتگاه شهرستان یی برد و 10 روز آنها را بازداشت کرد. آنها همچنین 1720 یوان از این زوج اخاذی کردند. در اکتبر سال 2000، این زوج سعی کردند برای بار سوم به پکن سفر کنند، اما توسط پلیس در شهر هولودائو متوقف و دوباره به خانه بازگردانده شدند. آنها به مدت 48 روز در بازداشت بودند و 3000 یوان نیز جریمه شدند. آقای هان و همسرش درآمد منظم نداشتند و با حمایت دختران و بستگانشان زندگی می‌کردند. بنابراین جریمه‌ها برای آنها یک بار مالی بزرگ بود.

این زوج هدف اصلی پلیس برای آزار و اذیت شدند. در اکتبر 2002، پلیس از ترس اینکه در جریان برگزاری کنگره خلق آنها سعی کنند به پکن بروند، 20 روز بازداشت‌شان کرد. آنها دوباره 400 یوان جریمه شدند.

علاوه بر این، آنها تحت نظارت مداوم قرار داشتند. بعضی اوقات پلیس به‌طور غیرمنتظره‌ای به خانه آنها می‌رفت. بعضی اوقات مأموران لباس شخصی به منزلشان می‌رفتند. در مواقع دیگر، مأموران پلیس وانمود می‌كردند كه تعمیرکار هستند تا آنها را بررسی كنند. این زوج همچنین چند بار نامه‌های تهدیدآمیز دریافت کردند. تحت فشار تهدیدها و آزارهای مداوم، آقای هان و همسرش هر دو در ژوئن2012 بیمار شدند. خانم لانگ 5 ماه بعد درگذشت. آقای هان در سال 2014 فوت شد.

آقای هان زتیان

خانم لانگ شیویینگ

عمه خانم هان، خانم هان ییرین، پزشک طب چینی بود. او در 21ژوئیه1999 در مسیر رفتنش به پکن برای دادخواهی از حق تمرین فالون دافا دستگیر شد. پلیس او را برگرداند و یک روز در ادارۀ پلیس بازداشتش کرد. دوباره در اکتبر2000 به پکن رفت و دستگیر شد. او را برگرداندند و 43 روز بازداشت و 2200 یوان جریمه‌اش کردند. محل کارش نیز4560 یوان از حقوقش را به او پرداخت نکرد.

در نوامبر2005، آقای هان ییرن در اثر فشار روانی ناشی از آزار و اذیت‌های مکرر مسئولین، به‌شدت بیمار شد و در 28ژوئن2008 درگذشت.

خانم هان ییرن

دختر به‌مدت پنج سال به ناحق زندانی شد

دختر خانم هان، خانم ژو لیژی، متولد 5سپتامبر1968، مانند برادرش در همان مدرسه راهنمایی تدریس می‌کرد. خانم ژو نیز قبل از سال 1999 تمرین فالون دافا را آغاز کرد. او چهار بار به‌خاطر ایمانش بازداشت شد. از جمله ۹ ماه بازداشت در یک اردوگاه کار و یک دورۀ محکومیت 5 ساله در زندان.

مسئولین شهرستان، خانم ژو را در 24ژوئیه1999پس از تلاشش برای دادخواهی از حق تمرین فالون دافا در پکن، به مرکز شستشوی مغزی بردند. او دو روز و دو شب در آنجا شکنجه و دچار آسیب شد. در 23سپتامبر1999 مجدداً به پكن رفت تا از حق تمرین فالون دافا پژوهش‌خواهی كند. او دستگیر و به بازداشتگاه شهرستان یی فرستاده شد. به مدت 15 روز در بازداشت بود و 1360 یوان پول نقد از او اخاذی شد.

در 1۳ اکتبر1999، پلیس خانم ژو را دستگیر کرد و او را به بازداشتگاه شهرستان یی برد. پس از یک ماه بازداشت، او را به اردوگاه کار اجباری ماسانجیا در شهر شنیانگ، استان لیائونینگ منتقل کردند. او به مدت نه ماه در آنجا زندانی شد و به‌شدت مورد ضرب و شتم و بد‌رفتاری قرار گرفت. حقوقش نیز به مدت یک سال پرداخت نشد.

پس از آزادی از ماسانجیا، خانم ژو بین سالهای 2002 تا 2006 مكرراً تحت آزار و اذیت مسئولان ح‌ک‌چ قرار گرفت. برای جلوگیری از آزار و اذیت مداوم، مجبور شد حدود چهار ماه از خانه‌اش خارج شود و در جای دیگری زندگی کند. محل کارش در این مدت 300 یوان حقوقش را پرداخت نکرد.

مأموران پلیس بخش امنیت داخلی شهرستان یی و ادارۀ پلیس شهرستان دایوشوبائو به منزل خانم ژو هجوم بردند و در 2اوت سال 2008 دستگیرش کردند. در 10اکتبر در دادگاه شهرستان یی محاکمه شد. در طول محاکمه، شهادت داد که چگونه از تمرین فالون دافا بهره‌مند شده بود. وكیلش نیز از طرف او دادخواستی مبنی بر بی‌گناهی‌اش به دادگاه ارائه کرد. قاضی و دادستان عمومی حرفی برای گفتن نداشتند و جلسه را با عجله به پایان رساندند.

دادگاه شهرستان یی محرمانه خانم ژو را به اتهام «استفاده از عقیدۀ غیرقانونی برای اختلال در اجرای قانون» به سه سال حبس محکوم کرد، بهانه‌ای رایج که ح‌ک‌چ از آن به‌منظور پاپوش درست‌کردن برای تمرین‌کنندگان فالون دافا استفاده می‌کند. او از دادگاه میانی شهر جینژو تقاضای تجدید نظر كرد. در 19ژانویه2009، چند مسئول دادگاه میانی شهر جینژو بدون اطلاع خانواده‌اش از خانم ژو به‌صورت حضوری سؤال كردند. آنها ادعا كردند كه این جلسه دادگاه میانی بود. در آن زمان هیچ تصمیمی اعلام نشد.

مادر خانم ژو، خانم هان ژیشی، سپس شکایات خود را به دادگاه میانی شهر جینژو، دادستانی شهر چینژو، دادگاه عالی استان لیائونینگ و دادستان استان لیائونینگ ارسال و از دادگاه میانی شهر جینژو  لغو حکم به‌ناحق صادر شده در دادگاه شهرستان یی را تقاضا کرد. اما در تاریخ 14فوریه2009، خانواده خانم ژو اطلاعاتی مبنی بر 5 سال اضافه‌شدن به حکم حبس خانم ژو را دریافت كردند.

خانم ژو به زندان زنان لیائونینگ منتقل شد. در آغاز تحت نظارت دو زندانی بود و دائماً تحت فشار قرار می‌گرفت تا اعتقادش را رها کند، اما او امتناع می‌کرد. بنابراین به مدت 4-5 روز، نگهبانان زندان به هم‌سلولی‌هایش دستور دادند كه شب‌ها به‌نوبت او را تحت نظر بگیرند و اجازه ندهند که بخوابد. در حالی كه در طول روز باید كارش را انجام می‌داد. وقتی خانم ژو نمی‌توانست چشمانش را باز نگه دارد، زندانیان به او سیلی می‌زدند و آب سرد روی سرش می‌ریختند. هنگامی که دمای هوا منفی20 درجه سانتیگراد بود، او را بدون لباس گرم به فضای باز می‌بردند.

بعداً خانم ژو مجبور شد برای مدت طولانی بایستد تا اینکه پاهایش چنان متورم شد که نتوانست کفش‌هایش را به پا کند. او مجبور شد با زندانیان دیگری که روی او نشسته بودند و کتکش می‌زدند، در وضعیت چمباتمه قرار بگیرد. آنها بارها و بارها او را بلند کردند و از ناحیه نشیمنگاه به زمین انداختند. در نتیجه، صدماتی به ستون فقراتش وارد شد و دیگر نمی‌توانست کمرش را بدون درد صاف نگه دارد.

خانم هان ژیشی دو بار به اردوگاه کار اجباری فرستاده شد

خانم هان که اکنون 75 سال دارد، در سال 1996 تمرین فالون دافا را آغاز کرد. پس از بازگشتش از پکن برای تجدیدنظر دربارۀ حق تمرین فالون دافا در 2۰ژوئیه1999، پلیس محلی او را در خانه دستگیر و به‌مدت دو روز در مرکز شستشوی مغزی بازداشت کرد. او دوباره در ماه سپتامبر به پکن رفت. پس از آن دستگیر و به‌مدت 17 روز در بازداشتگاه شهرستان یی بازداشت و 1360 یوان جریمه شد. چند روز بعد، پلیس دوباره او را دستگیر و به مدت 5 ماه و نیم در بازداشتگاه شهرستان یی بازداشت کرد. آنها 1525 یوان از او اخاذی کردند.

خانم هان سعی کرد به پکن برود اما در اکتبر سال 2000 در ایستگاه راه آهن جینجو دستگیر شد. پس از گذشت بیش از یک ماه بازداشت، به 3 سال کار اجباری در اردوگاه کار اجباری ماسانجیا محکوم، اما پس از هفت ماه و نیم آزاد شد.

خانم هان به‌دلیل صحبتش با مردم دربارۀ فالون دافا در اتوبوس، دوباره در مارس2005 بازداشت و به 18 ماه حبس در اردوگاه کار اجباری ماسانجیا محکوم شد. پس از 8 ماه آزاد شد. اما هنوز تحت نظارت و آزار و شکنجه مسئولین قرار دارد. پلیس محلی در سال 2017 دو بار به منزل خانم هان رفت. آنها می‌خواستند که بدانندآیا خانم هان و دخترش هنوز فالون دافا را تمرین می‌كنند. آنها عکس گرفتند و ویدئویی را در خانه‌اش ضبط کردند.

دخترعمه هان، خانم لی ژیهوی، پرستار 51 ساله در بیمارستان طب چینی شهرستان یی است. او در 20ژوئیه سال 1999 برای دادخواهی از حق تمرین فالون دافا به پکن رفت و دستگیر و به‌مدت یک روز در شهر چنگدو  بازداشت شد. پس از بازگشت به شهرستان یی، او را به ادارۀ پلیس منتقل و برای یک روز دیگر بازداشتش کردند. در اکتبر2000، خانم لی سعی کرد دوباره به پکن برود اما در شهر هولودائو دستگیر شد. او برگردانده و به مدت 45 روز در زندان شهرستان یی بازداشت شد. بعد از آن به اردوگاه کار اجباری ماسانجیا منتقل و به‌مدت ۷ ماه و نیم در آنجا محبوس شد. محل کارش 6000 یوان از حقوقش را به او پرداخت نکرد.

پلیس دوباره خانم لی را در 26اکتبر2002 دستگیر و  بازداشت کرد. به‌مدت 22 روز در بازداشتگاه شهرستان یی بود. او 1200 یوان جریمه شد. سپس در ژوئن2016، دوباره خانم لی توسط پلیس دستگیر شد و بیش از ده روز بازداشت بود.

مقالات مرتبط:

برادر به‌دلیل شکنجه درگذشت و خواهر به‌طور غیرقانونی به زندان محکوم شدند

معلم جوان پس از تحمل شکنجه‌های بی‌رحمانه در اردوگاه کار اجباری شهر جینژو در استان لیائونینگ درگذشت

خانم ژو لیژی در دادگاه شهرستان یی در استان لیائونینگ محرمانه پنج سال حبس محکوم شد