(Minghui.org) از اوت سال ۲۰۱۵، تقریباً هر روز حتی در طول پاندمی ویروس کرونا، برای روشنگری حقیقت بیرون رفته‌ام. با گسترش انتشار ویروس کرونای ووهان، بسیاری از کشورها دستور ماندن در خانه را صادر کردند. آنچه در زیر آمده است، تجربه‌ام درباره روشنگری حقیقت به‌طور رودررو در طول پاندمی است.

مرحله آغاز پاندمی

شیوع ویروس کرونا در پایان ژانویه در چین در مرحله اپیدمی بود و هنوز به کشورهای دیگر سرایت نکرده بود. کنسولگری چین و سوپرمارکت‌های آسیایی در شهرم باز بودند اما به‌تدریج تعداد افرادی که به خارج از منزل می‌رفتند، کاهش یافت.

برخی از هم‌تمرین‌کنندگان گفتند که تقریباً روزانه هزاران هزار چینی وارد کانادا می‌شوند. روشن و آگاه شدم که این افراد رابطه تقدیری دارند که در طول پاندمی نجات یابند.

استاد به ما آموختند:

«شما اینجا نیستید که تاریخ را عوض کنید، بلکه اینجا هستید که در این خطرناک‌ترین لحظۀ تاریخ، مردم را نجات دهید.» («خردمند بمانید»)

به محل کنسولگری و سوپرمارکت‌های چینی رفتم تا به‌طور معمول حقیقت را روشن کنم. گرچه تعداد کمی از مردم بودند، اما با برخی از افرادبا رابطه تقدیری ملاقات کردم.

یک بار به سوپرمارکت رفتم و دیدم که افراد کمی داخل آن هستند. فکر کردم که چرخی در اطراف بزنم. پس از کمی قدم زدن با شخصی آشنا شدم. در مدت كوتاهی، به بیش از ۱۰ نفر توصیه كردم كه از عضویت‌شان در حزب كمونیست چین (ح‌ک‌چ) و سازمان‌های وابسته به آن کناره‌گیری كنند. می‌دانستم که این برنامه‌ریزی از سوی استاد لی برای افراد است تا نجات یابند.

یک‌بار به محل کنسولگری چین رفتم و افراد زیادی در بیرون صف کشیده بودند. کنسولگری به‌خاطر پاندمی فقط به تعداد محدودی از افراد اجازه ورود می‌داد. فکر کردم که این فرصتی عالی برای صحبت با مردم است.

من و هم‌ تمرین‌کننده دیگری با‌ همکاری هم برای افرادی که در صف ایستاده بودند، یکی پس از دیگری حقیقت را روشن کردیم. تأثیرش خوب بود. بیش از ۱۰ نفر در مدت زمان کوتاهی از ح‌ک‌چ کناره‌گیری کردند.

با افزایش ویروس، اقدامات برای قرنطینه افزایش یافت. کنسولگری چین در آغاز ماه آوریل تعطیل شد و سوپرمارکت‌های چینی نیز به‌تدریج چنین کردند. مکان‌ها برای روشنگری حقیقت کمتر شدند.

استاد بیان کردند:

«اما هر قدر هم که سخت بود، هنوز مسیری وجود داشت که آن را بپیمایید. فقط موضوعی بود از اینکه آیا آن را دنبال می‌کردید. (آموزش فای بیستمین سالروز)

افزایش دستورا‌لعمل ماندن در خانه

با تشدید پاندمی، دستورالعمل‌های دولت برای اجرای سیاست ماندن در خانه افزایش یافت. سوپرمارکت‌ها شروع به محدود کردن تعداد افراد مجاز در داخل کردند. بیش از ۲۰ سوپرمارکت چینی در شهر ما وجود دارد؛ این شهر باوجود اینکه خارج از آسیا است اما سوپر‌مارکت‌های چینی بسیاری دارد. درک کردم که این موضوع برای فعالیت‌های ما درخصوص اطلاع‌رسانی بسیار مفید است.

از آنجا که سوپرمارکت‌ها مجبور بودند تعداد افرادی که در داخل حضور دارند را محدود کنند، بسیاری از افراد در خارج صف می‌کشیدند. این فرصتی خوب برای روشنگری حقیقت بود.

با همکاری سایر تمرین‌کنندگان یک چرخ‌دستی با تابلوهای اطلاع‌رسانی را در نزدیکی صف قرار دادیم. افرادی که منتظر ورود به سوپرمارکت بودند پوسترها را می‌دیدند. بسیاری از مردم عکس می‌گرفتند. برخی عبارات روی تابلوها را می‌خواندند: «پاندمی بی‌رحم و خطرناک است. راهی عالی برای جلوگیری از آن وجود دارد. در مواجهه با این فاجعه نگران نباشید، اما به یاد داشته باشید که "فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است" و برای آینده‌ای ایمن از ح‌ک‌چ خارج شوید.»

استاد بیان کردند:

«تمام چیزها مادی هستند. وقتی چیزی را شنیده‌اید، آن در شما ریخته و القا شده است، و به بدنتان وارد می‌شود.» («آموزش فا در روز جهانی فالون دافا»)

هرچه مردم حقیقت را بیشتر ببینند، کمتر درنتیجه دروغ‌های ح‌ک‌چ گمراه می‌شوند و فرصت بهتری برای نجات آنها خواهد بود.

وقتی مردم در انتظار ورود به فروشگاه بودند، حقیقت را برای آنها روشن می‌کردم. درباره این فکر کردم که باید کوتاه صحبت کنم چون بیشتر مردم دوست ندارند در طول پاندمی صحبت کنند.

از مردم می پرسم: «سلام، یک سؤال از شما دارم. آیا در جوانی به پیشگامان جوان کمونیست ملحق شدید؟» وقتی آنها پاسخ می‌دادند، عواقب ناشی از تعهدشان را توضیح می‌دادم، پیمانی که براساس آن قسم خوردند زندگی‌شان را فدای حزب کنند و همچنین به آنها می‌گفتم كه چرا باید از این تعهد کناره‌گیری کرده و آینده‌ای مطمئن را برای خودشان تأمین كنند. اگر موافقت می‌کردند، نام آنها سؤال می‌کردم یا نامی مستعار را برای ترک حزب و سازمان‌های وابسته به آن ارائه می‌دادم. اکثر مردم در محل موافقت می‌کردند که حزب را ترک کنند.

پس از آنکه موافقت می‌کردند حزب را ترك كنند، با آنها درباره فالون گونگ صحبت می‌کردم. عموماً مردم می‌توانند این اطلاعات را بپذیرند. بسیاری از مردم از طریق روشنگری حقیقت مداوم ما در طول سال‌ها درباره فالون گونگ اطلاع دارند.

بسیاری از مردم درباره واقعه خودسوزی صحنه‌سازی‌شده به‌دست ح‌ک‌چ در تیان‌آن‌من در سال ۲۰۰۱ می‌دانند. بنابراین پس از صحبت كوتاهی با ما، موافقت می‌كنند كه حزب را ترك كنند. اگر آنها حقیقت را نمی‌دانستند، با آنها درباره آزار و اذیت فالون گونگ به دست ح‌ک‌چ در و تحریک نفرت علیه تمرین‌کنندگان صحبت می‌کردم. همچنین به آنها می‌گفتم که ح‌ک‌چ با همدستی دولت برای برداشت اجباری اعضای بدن تمرین‌کنندگان زنده فالون گونگ اقدام می‌کند. ح‌ک‌چ مرتکب جنایات بزرگی می‌شود. آسمان آن را نابود می‌کند. کناره‌گیری از حزب باعث می‌شود از داشتن آینده‌ای ایمن مطمئن باشند. با شنیدن این توضیحات، بسیاری از مردم از حزب خارج می‌شدند.

اگر بعضی از مردم همچنان نمی‌خواستند کناره‌گیری کنند، دیگر سعی نمی‌کردم آنها را ترغیب کنم. مستقیماً به آنها می‌گفتم که به‌ خاطر بسپارند که «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است.» به آنها می‌گفتم که برای جلوگیری از فاجعه از ح‌ک‌چ دوری کنند.

کاهش محدودیت‌ها

از ابتدای ماه مه تعداد موارد آلوده به ویروس کرونا کاهش یافته بود. دو مکانی که ما در آنجا اطلاع‌رسانی می‌کردیم دوباره بازگشایی شدند. از من خواسته شد تا مسئولیت مکان در محله چینی‌ها را برعهده بگیرم. درک کردم که این نظم‌وترتیب ازطرف استاد برایم بود.

به یاد آوردم که اولین باری را که در سال ۲۰۰۹ در این مکان بودم، تازه به‌عنوان دانشجو به کانادا آمده بودم. در آن زمان کمتر از ۲۰ سال داشتم و درون‌گرا بودم. جرئت نمی‌کردم با افراد حاضر در مکان صحبت کنم. طی یک سال به پروژه دیگری پیوستم.

یازده سال گذشته است. دوباره به فعالیت‌ها در این مکان پیوسته‌ام. درحال حاضر دو روز در هفته برای اطلاع‌رسانی به آنجا می‌روم. افراد زیادی سراغم می‌آیند و به‌نظر می‌رسد که می‌خواهند نجات پیدا کنند.

در آغاز ماه ژوئن با مادر و پسری در محله چینی‌ها ملاقات کردم. بعد از احوالپرسی پرسیدم که آیا از چین آمده‌اند و از موضوع خروج از ح‌ک‌چ اطلاع دارند یا خیر. پسر گفت که به‌خاطر کارشان عجله دارند. مادر مکث کرد و سپس به پسرش گفت که به صحبت‌هایم گوش کند.

از طریق این مکالمه فهمیدم که مادر از قبل حقیقت درباره فالون گونگ را می‌دانست و سال‌ها در خارج از چین بوده است. او قبلاً از حزب و سازمان‌های وابسته به آن خارج شده بود. از پسرش سؤال کردم که آیا به سازمان‌های حزب پیوسته است یا خیر.

مادر گفت که او به لیگ پیشگامان جوان کمونیست ملحق شده است. سپس به او کمک کردم تا لیگ پیشگامان جوان را ترک کند و به آنها گفتم به یاد داشته باشند که «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی بردباری خوب است»، تا از آینده‌ای امن بهره‌مند شوند. آنها با خوشحالی پیشنهادم را پذیرفتند. مادر از تمرین‌کنندگان فالون گونگ به‌خاطر سال‌ها تلاششان تقدیر کرد.

روشنگری حقیقت همچنین به من کمک می‌کند تا وابستگی‌هایم را پیدا کنم. از طریق مطالعه فا و روشنگری حقیقت، با داشتن افکار درست قوی‌تر، با مردم نیک‌خواه‌تر شده‌ام و خودخواهی کمتری دارم. افراد بیشتر و بیشتری به من گوش می‌دهند.

نتیجه

طی بیش از چهار ماه از این پاندمی، احساس کردم که بسیاری از مردم مشتاق نجات هستند. ما به‌عنوان تمرین‌کنندگان دافا در دوره اصلاح فا، مسئولیت بزرگی داریم. موجودات ذی‌شعور گمشده در سردرگمی در انتظار تمرین‌کنندگان دافا هستند تا آنها را آگاه کنند.

در این لحظه پایانی، زمان به‌سرعت می‌گذرد و دیگر تکرار نخواهد شد. مطالب روشنگری حقیقت سال‌ها توزیع شده‌اند. بسیاری از افراد درباره فالون گونگ و آزار و اذیت آگاهی دارند، اما نمی‌دانند که چگونه از حزب کناره‌گیری کنند یا نمی‌توانند معنای خروج از آن را درک کنند. این موضوع به تلاش مستمر تمرین‌کنندگان برای اطلاع‌رسانی نیاز دارد. ای‌کاش تمرین‌کنندگان جوان بیشتری می‌توانستند به این فعالیت‌ها بپیوندند.

استاد بیان کردند:

«آنهایی که سال‌های بسیاری را خارج از کنسول‌گری‌ها و سفارتخانه‌های چین و در مکان‌های روشنگری حقیقت گذرانده‌اند حقیقتاً خارق‌العاده هستند. برخی از آنان تمرین‌کنندگان مسن هستند و ازاین‌رو برخی گفته‌اند که این تمرین‌کنندگان مسن برای آن فعالیت‌ها «بسیار مناسب» هستند. بسیار خوب، پس بگذارید از کسانی که این را می‌گویند بپرسم: خیلی خوب است که جوان هستید، اما شما درحال انجام چه کاری بوده‌اید؟ برای تمام مریدان دافا موضوعی از این وجود دارد که وقت خود را صرف انجام چه کاری می‌کنید.» («آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک ۲۰۱۹»)

بیایید خواسته‌های استاد را به انجام برسانیم، موجودات ذی‌شعور بیشتری را نجات دهیم و به عهد و پیمان‌هایی که از ماقبل تاریخ بستیم عمل کنیم.